«ارنستو تئودورو مونه تو Ernesto Teodoro Moneta» روزنامه نگار ميهندوست ايتاليايي 20 سپتامبر1833 به دنيا آمد و 85 سال عمر كرد و دهم فوريه 1918 درگذشت. او كه يكي از چند روزنامه نگار بزرگ اروپا در قرن 19 بشمار مي رود در 15 سالگي با شركت در بپاخيزي برضد اتريشي ها كه شمال شرقي ايتاليا را در اشغال خود داشتند به صف ناسيوناليستهاي ايتاليا پيوست. از 1848 تا 1866 از جمله مبارزان خط اول تامين وحدت ايتاليا بود و در كنار گاريبالدي مبارزه مسلحانه كرد و جنگيدسپس در جنگ سال 1866 ايتاليايي ها با نظاميان اشغالگر اتريشي شركت كرد و سه نظامي دشمن را كشت. وي چون پاپها را از عوامل از هم پاشيدگي ايتاليا در طول 14 قرن پيش از آن مي دانست، با روحانيون كاتوليك ميانه خوبي نداشت و خواهان دين، بدون روحانيون درگير درسياست بود. او در اين دوره به عنوان «بزرگترين عامل تهييج مردم» شناخته شده بود.
مونه تو به موازات مبارزه در راه استقلال و يكپارچگي وطن، روزنگاري را از دست نداد. وي از جواني «روزنامه نگاري» را حرفه مادام العمر خود انتخاب كرده بود و پس از سالها خبرنگاري، 29 سال (از سال 1876 تا 1896) سردبير روزنامه Il Secolo بود كه در سال 1866 تاسيس شده بود. او در عين عين حال كه يك ملي گراي ثابت قدم بود، در مقالاتش برادري جهاني، حذف جنگ و لغو محدوديت هاي مسافرت و اقامت در كشورهاي ديگررا تشويق و براي تحقق اين اصول مبارزه مي كرد. مونه تو در اين راستا از مبلغان ايجاد يك جامعه ملل بود تا ضمن حفظ صلح، از حقوق ملل نيز پاسداري كند. همين تلاش ها، اورا برنده جايزه صلح نوبل در سال 1907 كرد.
او در مصاحبه اي گفته بود كه تنها داراي دو عشق و اشتياق است: روزنامه نگاري و عظمت ايتاليا. براي تامين عظمت ايتاليا، وي از تصرف ليبي ـ متعلقه امپراتوري روم ـ حمايت كرد.
«مونه » در كتاب درسي مقدمات روزنامه نگاري (چاپ 1913) نوشته است: ژورناليسم هر انگيزه اي را تامين مي كند و براي عاشقان اين حرفه، يك «ايده آل» است. روزنامه نگار از تلاش باز نمي ايستد، بنابراين هميشه درگير است و گذشت زمان را حس نمي كند. روزنامه نگار واقعي «خواهان سعادت و نشاط» مردم و به دور از هرگونه آزمندي و تنگ نظري است. در اين كتاب، «مونه تو» شرايط روزنامه نگار شدن را از اين قرار نوشته است:
شجاعت، استقلال، بي طرفي، مدافع حق و حقيقت بودن، داشتن نيروي خلاقيت و اراده اي خلل ناپذير، بنيه قوي، هوش سرشار، خستگي ناپذير بودن و روزنامه را بر هر چيز حتي فرزند ترجيح دادن.
باز كردن يك «صفحه در باره تندرستي» در ايل سوكولو و انتشار مطلب در باره مزاياي پياده روي، كيفيت غذا و ... يك ابتكار مونه تا در آموزش عمومي از طريق روزنامه است.
وي كتاب ديگري تحت «قدرت قلم» تاليف كرده است كه در ترجمه انگليسي عنوانش را «پاور پرس = قدرت روزنامه» قرار داده اند كه عمدتا سياسي است تا روزنامه نگاري. كتاب معروف ديگر او «چه زيباست در كنار گاريبالدي بودن» كه زمينه ميهندوستانه دارد و حماسه مانند است.
مهمترين و مفصلترين اثر او كتاب چهار جلدي «جنگها، شورش ها و صلح و سازشها در قرن 19» است كه از سال 1903 تا 1910 آن را نوشت. «مونه تا» در كنار روزنامه نگاري و تاليف، به تدريس روزنامه نگاري در دانشگاه نيز اشتغال داشت و سران دولت ايتاليا كه احترام خاص نسبت به او داشتند در موارد متعدد نظر مشورتي اورا جويا مي شدند. مونه تا بابت تدريس و مشورت مزد دريافت نمي كرد و آن را تكليف ملي هر شهروند مي دانست.
در زمان سردبيري او، ايل سوكولو موثق ترين و نافذ ترين روزنامه اروپا بود.
وي اواخر عمر به سبب ابتلا به گلاكوما، نابينا بود. با وجود اين، تا آخرين روز عمر مقالاتش را ديكته مي كرد و انتشار مي يافت. «مونه تو» پس از باز نشسته شدن از سردبيري ايل سوكولو به انتشار «بين الملل» كه متعلق به خودش بود پرداخت كه دفتر آن را در خانه اش داير كرده بود.
منبع: www.iranianshistoryonthisday.com