شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- مديران به همان اندازه كه تمايل به برتري و تمايز در سازمان دارند، علاقهمند هستند تا صاحب نفوذ و تاثيرگذار باشند. درحاليكه تمامي سازمانها براي ارتقاي ارزش نام تجاري، بالا بردن حس رقابت ميان كاركنان و تثبيت جايگاه مالي خود در بازار نياز به تغييرات اساسي دارند، هنوز بسياري از سازمانها ابزار مديريتي، يعني مهارت و دانش لازم جهت دستيابي به موفقيت و پيشرفت و بقا در صحنه رقابت را ندارند.
بهعنوان يك مدير لازم است كه نظرات و عقايد جديد را مورد بررسي و امتحان قرار دهيد اما دير يا زود زمان آن فرا ميرسد تا براي جمع كردن يك گروه و تيم مناسب، حفظ استعدادها، تلفيق عملكردهاي جديد و استانداردهاي موجود در سازمان در جهت انتظارات و حمايت از استراتژيهايي كه قبل از شما در سازمان جاري بوده، يك اساس مديريتي محكم و پايدار بنا گذاشته شود.
مديران بايد زمان بيشتري را صرف تمركز، ارزيابي طرز تفكرات، تواناييها و استعدادهاي خود كنند و نظر ديگران را درباره كيفيت نام تجاري بدانند و در صورت نياز اصلاحاتي را در زمينه نام تجاري انجام دهند، همچنين بايد تامل كرده و از تجارب و نظرات ارزشمند افراد مجرب در جهت پيشرفت سازمان استفاده كنند. اين مقاله به نكات مفيدي در زمينه مديريت ميپردازد كه دانستن آنها براي مديران خالي از لطف نيست. اميد است مديران با بهكارگيري اين نكات به تاثير و نفوذ مورد نظر جهت تسريع پيشرفت كار خود دست يافته و شاهد نتايج پربار و مهمي براي سازمان باشند.
فرصتها در همه جا هستند اما تنها عده كمي از فرصتهاي پيش آمده استفاده ميكنند
مدير بايد دقيق باشد و وراي بديهيات را ببيند و منتظر فرصتهايي باشد كه در گذشته از دست داده است. داشتن ديدي كنجكاوانه و پرسشگر، لازمه مديريت است. هنگامي كه بهعنوان مدير از خود و شرايط موجود راضي هستيد درست همان زماني است كه به جاي اينكه به مسائل پيرامون دقت بيشتر كنيد فقط متوجه جزئيات واضح هستيد. در حقيقت، اگر ديد كافي نداشته باشيد و خواستار بيش از نيازهاي خود نباشيد دچار ركود فكري ميشويد كه در اين صورت بهتر است سياست كار را تغيير دهيد و متوجه عوامل داخلي و خارجي تاثيرگذار بر طرز تفكر خود شويد. همچنين بايد عوامل پيشرفت ازجمله روابط، فرهنگ سازماني، شبكه و چگونگي سرمايهگذاري را تشخيص دهيد. دليل واقعي موفقيت، استفاده صحيح از فرصتها است نه تجارب. پيش از اينكه فرصتها، سرنوشت و زندگي شما را رقم بزنند بيشتر به چگونگي استفاده از آنها فكر كنيد.
ايجاد تغييرات بدون استراتژي صرفا تعويض است و نه تكامل
مديريت تغيير، قانوني است نانوشته در هر شرح وظيفه يا از عوامل بحراني موفقيت (CSF) در محيط كاري به شمار ميآيد. به جاي اينكه منتظر پيش آمدن تغييرات باشيد سعي كنيد تاثيرگذار باشيد و با شناسايي الگوهاي تغيير، آماده مديريت شويد. اجازه ندهيد شرايط شما را وادار به ايجاد تغييرات كند.
بهعنوان يك مدير براي ايجاد تغييرات بايد هميشه داراي استراتژي باشيد و متاسفانه مديراني كه فاقد استراتژي هستند، موجب افزايش عامل خطر براي سازمان و كارمندان ميشوند. استراتژي مديريت تغيير، نوعي از مديريت پاسخگو است، زيرا بايد درباره انجام هر اقدام و استفاده از استعداد، منابع و سرمايهگذاريهاي لازمه با دقت فكر كنيد. استراتژي مديريت تغيير، باعث ميشود مديران درباره كارهايي كه بايد انجام دهند تا احتمال وقوع خطرات را به حداقل و پاداش را به حداكثر برسانند، دقيق فكر كنند. چگونگي انجام اين استراتژي ممكن است نهايتا اثراتي ماندگار از روش مديريتي شما در سازمان را به يادگار بگذارد. منتظر نشويد تا تغييرات به صورت ناگهاني و شديد به سراغ شما بيايد درحاليكه هميشه تا حدودي در اطراف شما امكان ايجاد تغييرات وجود دارد. زماني كه به جاي پيشگيري از به وجود آمدن مشكلات، منتظر وقوع آنها باشيد تغييرات نيز به چالشهاي بزرگتري تبديل ميشوند.
كارآفريني: تفاوت بين تغيير در جهت پيشرفت و بيتحركي از سر رضايت
كارآفريني ديگر يك شعار در كسبوكار نيست بلكه روش زندگي است. براي كارآفريني احتياج نيست كارفرما باشيد بلكه بايد نگرش كارآفريني داشته باشيد. نگرشي كه بر تجديد دائمي و بازآفريني فرد بهعنوان مدير كسبوكار تمركز دارد و اين فرصت را فراهم ميكند تا در پي موفقيتها و اعتبارات جديد باشيد. شركتها بدون داشتن چنين روش كارآفريني نميتوانند در رشد و نوآوري مديريت، موفق باشند. زمانيكه تنها به مديريت سازمان فكر ميكنيد و هرگز مجبور به تغيير طرز تفكر و تجديد روشهاي خود نشدهايد شروع بازآفريني ناگهاني به نظر بسيار دشوار است.
نگرش كارآفريني يك طرز فكر است و اين طرز تفكر بايد بهعنوان يك روش استاندارد در ذهن تمامي افراد سازمان جاري باشد. تنها كافي است يك مثال كامل از اين نگرش را در جستوجوگر گوگل جستوجو كنيد. تمامي نتايج به دست آمده مربوط به مديران بازار است كه دائما در حال سرمايهگذاري و بررسي نظرات و ايدهآلهاي مطرحشده از سوي افراد در كل سازمان هستند، بدون در نظر گرفتن سلسله مراتب وجايگاه آنها. بازآفريني درون صنايع آشكارا يك چالش است اما ميتوان با كمك گرفتن از استعداد، ديدگاهها، منابع و روابط جديد، نگرش كارآفريني را بهكار برد.
دائما افكار خود را به روز كنيد و شجاعت لازم براي استفاده از آنها را داشته باشيد
در كسبوكار موفق، عملي كردن افكار حائز اهميت است. همه افراد داراي نظرات عالي هستند اما عده بسياري نظرات خود را عملي نميكنند تا زماني كه متوجه ميشوند رقبايشان در حال عملي كردن ايدههاي گذشته آنان هستند. مديريت عالي، سازمان را در مسير صحيح قرار ميدهد و همچنين موجب تجديد طرز فكرها ميشود و به همين دليل است كه بررسي فرهنگي بايد هر سه تا پنج سال يك بار انجام بگيرد. با اينكه بررسي فرهنگي، كار مشكلي به نظر ميرسد اما انجام آن براي بازار ضروري است هر چند كه نيازي به تغييرات كلي نيست. تنها مروري بر طرز كار و عملكردهاي موجود در سازمان با انتظار بهبود شرايط و كارها كافي است. اگر در كارها نظم خاصي نداشته باشيد، بازار رقابتي بيرحم هم، شما را ناديده خواهد گرفت. به همين دليل مديران بايد دانش خود را با مطالب جديد، مجموعه مهارتها و استعدادها به روز نگاه دارند. زمان باارزشترين سرمايهاي است كه در اختيار داريد و تصميمگيري برعهده شما است كه چگونه حداكثر استفاده از آن را ببريد. نميتوان انتظار داشت مطالب مورد نياز را از كاركنان خود ياد بگيريد. جسارت داشته باشيد، افكار خود را تجديد و آموختهها را عملي كنيد. مديران هم مانند ورزشكاران و مربيان ماهر كه همواره در حال تعديل و تنظيم رويكردها در زمينه كاري خود هستند بايد به فكر ارتقا و بهبود كار سازمان باشند.
مديري كه اعتماد به نفس نداشته باشد آيندهاي نيز نخواهدا داشت
اعتماد به خود، در واقع توانايي شناخت نقاط قوت و اطمينان از خود است كه زمينه را براي مديريت موفقيت آميز و نتايج تاثيرگذار فراهم ميكند. در صورتيكه آمادگي لازم را داشته باشيد و از فرصتهاي پيش آمده، استعدادهاي طبيعي، تواناييها و مجموعه مهارتها استفاده كنيد در هر شرايطي موفق خواهيد شد.
چند بار براي انجام كاري وسوسه شدهايد اما به سادگي از آن عبور كرده و به اين حس اهميتي نداديد؟ در عوض، فقط انتظار داريد اطرافيان دست به انجام ريسكهاي حساب شدهاي بزنند كه شما در انجام آن مردد هستيد. موضوع مديريت اثر بخش، برنامهريزي زماني است و درصورت عدم اطمينان به خود، اغلب فرصتهايي كه براي تاثيرگذاري به وجود ميآيند، در مسير مديريت از دست ميدهيد. زمانيكه به اندازه كافي به خود اطمينان نداشته باشيد، كارمندان و سازمان را بدون داشتن حس مسووليت هدايت ميكنيد.
اگر اعتبار رهبري خود را مديريت نكنيد فرد ديگري اين كار را انجام خواهد داد
مديريت برند، براي سازمانهايي كه در جستوجوي مديريت با كارآيي و سودآوري مطلوب هستند، عادت جديدي به شمار ميرود. زماني كه مديران يك سازمان نتوانند مشخصات نام تجاري مديريت را براي گروههاي مدير اجرايي، مديريت ارشد يا مديريت توضيح دهند، سيستمهاي مجزا شروع به شكل گيري ميكنند و سازمان شدت رقابتي خود را از دست ميدهد (سرعت در اجرا، قابليت اثرگذار بودن، مديريت بحران و تغيير و نوآوري....).
زمانيكه نام تجاري سازمان خود را توسعه ندهيد و مديريت نكنيد، شخص ديگري اين كار را انجام خواهد داد و بهدليل اينكه هيچ برنامهاي براي برآورده كردن انتظارات ديگران طراحي نكردهايد، نسبت به اين انتظارات، آسيب پذير ميشويد و در نتيجه، تعادل بين قدرت و نفوذ خود را از دست ميدهيد و بهدليل وجود بحران هويت، ديگران به راحتي توانايي ها، مقاصد و تصميمات شما را زير سوال ميبرند. مديريت نام تجاري، يك عامل موفقيت مهم است و شما بايد پيش از انجام هر كاري شرايط را با دقت بسنجيد تا بتوانيد نام تجاري مديريت را بهمنظور افزايش نفوذ خود توسعه دهيد.
مشكلات ممكن است باعث شكست يا موفقيت شود، اما عيار واقعي افراد را نشان ميدهد
مديران تقريبا هر روز با مشكلات مواجه ميشوند. در واقع چگونگي رويارويي و چالش با مشكلات، لحظات تعيين كنندهاي در حرفه افراد به شمار ميروند. نحوه مديريت روزهاي دشوار، شخصيت شخص را آشكار ميكند. در بسياري از جهات، مشكلات به طرز تفكر اشخاص بستگي دارد. ممكن است آنچه ديگران، مشكل بزرگي تلقي كنند از نظر شما موضوع ساده و قابلحلي باشد. براي مثال، اگر از نزديك با شرايط دشوار مواجه شويد مشكلات به نظر غير قابل حل ميآيند اما زمانيكه از مشكلات فاصله بگيريد و با ديد باز به آنها بنگريد، شرايط دشوار را با وضوح و درك بيشتري تحليل خواهيد كرد. خوشبينانه به مشكلات نگريستن علاوهبر كمك به كسب موفقيت بيشتر، مزيت رقابتي مقتدري نيز فراهم ميكند. نحوه دست و پنجه نرم كردن با مشكلات، نظر ديگران را نسبت به مديريت واقعي شما رقم خواهد زد و اين زماني است كه نام تجاري مديريت و شخصيت واقعي خود را در معرض نمايش قرار ميدهيد.
موفقيت يك مدير هميشه در اوج بودن و نه در برد و باختهاي آني و لحظهاي است
مديريت مانند سفري است كه هرگز نميتوانيد به تنهايي از عهده انجام آن برآييد. اهميت سمت مديريت در ارائه كار عالي و بدون نقص، چگونگي گردهمايي افراد و حل مشكلات در دراز مدت خلاصه ميشود كه ميراث و يادگاري است براي سازمان. بهعنوان يك مدير بايد خود را با انتظارات افراد سازگار كنيد زيرا در غير اين صورت جايگاه و اعتبار مديريتي را كه قصد داشتيد براي تحت تاثير قرار دادن محيط اطراف خلق كنيد از دست خواهيد داد.
ديگران را راهنمايي كنيد اما از آنها توقع نداشته باشيد
مديريت در واقع در نظر گرفتن منافع اطرافيان در طول زمان و همچنين به اشتراك گذاشتن نتايجي است كه با ديگران به دست آوردهايد. مديران بايد بدانند كه مسووليت آنها الهام بخشيدن و متحد كردن افراد است و براي انجام چنين كاري بايد نفوذشان را در ميان آنها افزايش دهند. يكي از ويژگيهاي مديريت، تاثير در بهبود وضعيت اطرافيان است كه ازطريق مديريت عالي، سرمايهگذاري در روابط و تصميمگيريهاي عاقلانه، طفره نرفتن و خشنودي از خود اتفاق ميافتد. در نهايت، مديريت بهطور كلي برآورده كردن احتياجات كارمندان و سازمان است. درحاليكه خدمت به ديگران به نظر مايه خوشي و رضايت است اما به نوعي سرمايهگذاري در افراد نيز محسوب ميشود. امكان دارد آنها روزي بيش از آنچه انتظار داشتيد به شما و سازمان منفعت برسانند اما هرگز انتظار جبران از سوي آنها را نداشته باشيد كه در اين صورت بيشتر منافع شخصي را در نظر ميگيريد و دركي نسبت به وظايف خود بهعنوان مدير نداريد.
افرادي كه با آنها معاشرت ميكنيد نشاندهنده چگونگي مديريت شما هستند
آخرين نكته مديريت اين امكان را به شما ميدهد تا جمعبندي از نكاتي كه قبلا به آنها اشاره شد، داشته باشيد. افرادي كه با آنها در ارتباط هستيد بر اهداف، تصميمات و نهايتا آنچه باعث شكلگيري نام تجاري مديريت ميشوند بهطور موثري تاثيرگذار هستند. هر 6 ماه يك بار بايد سازمان، دوستان و روابط خود را مجددا ارزيابي كنيد. ارزش هر فرد را نسبت به ميزان تاثيرگذاري او در جهت تغيير شما به فردي بهتر، مديري موثرتر و همچنين در چگونگي تاثيرگذاري و شكل گيري آنها در طرز فكر، عمل و نوآوري خود بسنجيد. آياآنهاكمكي به شما در جهت ارتقاي نقاط قوت دارند يا صرفا بر نقاط ضعف شما تاكيد دارند؟ سعي كنيد روشهايي را براي تجديد و تقويت شبكه تان بيابيد و نسبت به افرادي كه براي برقراري ارتباط به شما نزديك ميشوند حساستر باشيد. هرگز نميتوانيد افرادي را كه مرتبا باعث اختلال در كار ميشوند، كنترل كنيد. زمان باارزشترين دارايي است كه بايد به بهترين نحو آن را مديريت كنيد.
مديران و كارمندان بايد بهمنظور تاثيرگذاري موثر، پيشرفت شغل، مديريت سازمان و دستيابي به موفقيت بيشتر اين نكات با ارزش را رعايت كنند، آنچه داراي اهميت است معلومات نيست، بلكه استفاده صحيح از دانستهها است.