شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا) - شركتها اينگونه آمادهسازي را با جديت دنبال ميكنند؛ اما با اين حال هنوز اخباري مملو از داستان شركتهايي كه در اين آزمون شكست خوردهاند، ميشنويم.
اين شركتها براي همه شناخته شده هستند: خودروسازاني كه مجبور ميشوند فراخوان جمعآوري خودروهاي نقصدار خود را بدهند، شركتهاي نفتي كه نتوانستهاند يك حادثه بزرگ را مديريت كنند، شهرهايي كه نتوانستهاند وقوع توفان يا حوادث طبيعي ديگر را پيشبيني و مديريت كنند و شركتهاي شيميايي كه فعاليت آنها باعث آلوده شدن آب آشاميدني و محيط زيست شده است و اين ليست همچنان ادامه دارد.
وقتي اين شرايط كاملا قابل پيشبيني است، چرا سازمانهاي بزرگ و البته موفق در مديريت آن دچار اشتباه ميشوند؟
اخيرا ويدئويي از رئيس يك شركت شيميايي ديدم كه طي يك نشست مطبوعاتي در مورد نشت مواد شيميايي كه باعث شده بود 300 هزار نفر از مردم بدون آب آشاميدني بمانند، بطري آب معدني را حريصانه سرميكشيد. اين تصوير مرا ياد چالش مشابهي انداخت كه همكاران ما دائما با آن مواجه ميشوند: اين حقيقت كه بسياري از مديران عامل زماني درگير مديريت بحران ميشوند كه بحران بهوجود آمده باشد. اگر مدير عاملي بهعنوان تصميمگيرنده اصلي سازمان و نماينده آن در برابر عموم است؛ اما در برنامهريزي، آموزش و آزمايش احتمالي سازمان شركت ندارد، هر طرح آمادهسازي كه شركت تهيه كند، بينتيجه و غيرموثر خواهد بود.
تجربه به من نشان داده از ميان صدها شركتي كه با آنها همكاري كردهام، تعداد اندكي از مديران عامل شخصا در برنامههاي آموزش و آزمايش مديريت بحران شركت ميكنند. به نظر من، اين دليل اصلي شكست شركتها در مواقع بحران است؛ حتي اگر بهترين طرح آمادهسازي را داشته باشند.
گري ساوترن، مدير عامل شركت شيميايي كه به آن اشاره شد، ممكن است مدير عامل خوبي باشد؛ اما واضح است كه براي مديريت بحران آموزش لازم را نديده است. او در نهايت شغلش را از دست داد و شركت نتوانست در برابر آن فاجعه دوام بياورد.
او در اين قضيه تنها نيست و موارد متعددي مانند او وجود دارند. حقيقت اين است كه بازارها، رسانهها و مردم هيچ گاه اين مدير عامل و شركتش را فراموش نخواهند كرد.
خطاب به مديران عامل بايد بگويم كه بايد در طرحريزيهاي مديريت بحران شركتتان درگير شويد. اين موضوع نه تنها ضمانت شغلي براي خود شما است، بلكه مزاياي متعدد ديگري هم دارد. در واقع، اگر بحراني پيش بيايد، ميتوانيد از آن به عنوان فرصت استفاده كنيد تا مهارت خود را در اداره چالشها به رخ بكشيد. بنابراين در آموزشهاي منظم مديريت بحران شركت داشته باشيد و منابع لازم براي آن را تامين كنيد.
مهمتر از همه اينها، 100 درصد مشخص كنيد كه چه تصميمها و عملكردهايي در شرايط بحران بايد به ديگران واگذار شود و كداميك را خودتان ميخواهيد بر عهده بگيريد. سپس افراد را در آن نقشها آموزش دهيد و امتحان كنيد. در نهايت، وظيفه قضاوت در مورد كارآيي خودتان را بر عهده كارمندانتان نگذاريد، اين كار مشاوران خارج از شركت است.
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد - شماره ۳۲۲۱