سيد ناصر نعمتي/ شايد رضا شاه خود نيز فكر نمي كرد كه راديويي شدن يادداشت يك روزنامه تا آن جا پيش رود كه دولت بريتانيا از او قطع اميد كرده و تصميم بگيرد او را به آفريقايي جنوبي تبعيد كند. شهريور ۱۳۲۰ بود كه روزنامه اطلاعات از اشغال ايران توسط متفقين انتقاد كرد و در يادداشتي آن را ضربه به منافع ملي دانست. ماجرا اما زماني بالا گرفت كه راديو تهران اين يادداشت را خواند و تكرار چند باره آن، سفير انگلستان و دولت متبوع او را برآشفت. اقدامي كه گفته مي شد با چراغ سبز رضا شاه انجام شده و در نهايت در كنار گذاشتن او نيز اثرگذار بود.

 

كارشناسان حوزه ارتباطات بعدها اين رويداد را با رويكرد اثرگذاري مديوم هاي رسانه اي تحليل كردند. خواسته يا ناخواسته مبدا اثرگذاري سياسي راديو در اين لايه از مديريت سياسي كشور در همان سال ها در حال شكل گيري بود. رسانه اي كه با توجه به بهره مندي  پايين مردم از سواد براي مطالعه رسانه هاي چاپي، راه ورود تجدد به ايران شده بود و نخستين محك هاي خود را در سپهر سياست تجربه مي كرد.

 

فراگيري نسبي راديو در سال هاي بعد به اثرگذاري آن در حوزه عمومي افزود به گونه اي كه در هر دوره اي از تاريخ سياسي ايران پيام هاي راديويي به خصوصي در اذهان ماندگار شده است. كاركرد راديو در جهت عمومي كردن تفكرات و نظرات باعث شد كه گروه هاي مختلف سياسي اجتماعي از اين رسانه بهره بگيرند تا آن جا كه آيت الله طالقاني نيز پيش از انقلاب اسلامي به منظور ارائه گفتارهاي مذهبي در استوديوهاي راديويي حضور مي يافت. هرچند كه در آن دوره به دليل استفاده از موسيقي، اين ابزار مدرن ارتباطي از سوي جامعه مذهبي مطرود بود اما شخصيت هايي چون آيت الله طالقاني نمي توانستند از نقش بي بديل رسانه شنيداري در آن دوره زماني چشم پوشي كنند.

 

اين نقش همچنان پس از پيروزي انقلاب نيز از آن راديو بود و اخبار و برنامه هاي آن نقل گفت و گوهاي مردمي. اخبار وقايع انقلاب اسلامي و نهاد هاي سياسي، رخدادهاي مربوط به درگيري ها و رويدادهاي روزمره سياسي همگي بخشي از صحبت هاي مردم بودند كه به نقل از راديو گفته مي شد. علاقه مندي، پيگيري و حساسيت متاثر از فضاي پرالتهاب انقلاب نيز باعث شده بود تا اين رسانه عمومي و صاحب نفوذ در ميان مردم موقعيت بهتري پيدا كند.

 

قابليت هايي كه از چشم دور مانده است

دركنار تمامي مزيت هايي همچون سهولت دسترسي، هزينه پايين توليد برنامه، ضريب نفود بالا، عدم نيازمخاطب به برخورداري از سواد و ديگر ويژگي هايي كه از راديو سراغ داريم همچنان مي توان از آن به عنوان يك رسانه مهم در زمينه عمومي كردن تفكرات، نظرات و ايدئولوژي ها نام برد. رسانه هاي نوپديد داراي جذابيت ها و امتيازات بيشتري در اين باره هستند كه امروزه با تكيه بر همين مزيت هاي رقابتي توانسته اند گوي سبقت را از رسانه هايي چون راديو بربايند. با اين همه راديو رسانه اي ذهني است و از همين روي با حوزه هاي نظري و فكري كه مفاهيم آن در قالب زبان انتقال مي يابند، تناسب بيشتري دارد. در اين ميان رسانه هاي عيني از توفيق كمتري برخوردارند.

 

سياست هرچند به حوزه نظر محدود نمي شود اما زماني كه پاي ايدئولوژي هاي سياسي به ميان آيد و محتواي رسانه اي مورد انتقال از جنس نظري باشد اين راديو است كه همچنان پيشتاز خواهد بود. بديهي است كه بنگاه هاي رسانه اي در گوشه و كنار دنيا با همين رويكرد و آگاهي از مزيت هاي راديو است كه در جريان توسعه رسانه اي نتوانسته اند از آن چشم پوشي كنند و هنوز مي توان امواج راديوهاي بين المللي را در دنيا سراغ گرفت كه بر همين اساس به فعاليت خود ادامه مي دهند.

 

عناصري مانند صدا، موسيقي و تخيل در كنار هم ماهيت راديو را تشكيل مي دهند. وجود اين عناصر هرچند در نگاه اول محدوديت اين رسانه را در برابر فرم هاي ديگر رسانه اي نشان مي دهد اما در پس اين محدوديت قابليت هايي نهفته است كه امروزه استفاده از آن را براي قدرت هاي منطقه اي و فرامنطقه اي ضروري ساخته است.

 

بديهي است زماني كه موضوعات سياسي داراي نمادهاي تصويري مناسب براي القاي معاني مورد نظر به مخاطب نباشند راديو با در خدمت گرفتن نمادهاي كلامي و آوايي نقش آفريني بهتري خواهد داشت. همان قدر كه رسانه اي مانند تلويزيون براي پوشش درگيري هاي اوكراين و جنگ داخلي اين كشور مناسب است براي پرده برداري از جريان جنگ سرد در اين كشور ناتوان خواهد بود. استراتژي هاي اتحاديه اروپا و آمريكا در برابر روسيه موضوعي است كه شايد نتوان براي آن نماد هاي تصويري مناسبي كه مخاطب با آنان ارتباط بصري برقرار كند، يافت. اين جاست كه نمادهاي كلامي موجب ايجاد ارتباط عميق تري با مخاطب مي شوند و عناصر تشكيل دهنده ماهيت راديو آن را به اوج مي رسانند. هرزمان كه در اين گونه از موضوعات از رسانه هاي عيني بهره گرفته شده است به دليل عدم انطباق دقيق نمادهاي تصويري با موضوع يا استفاده از چهره هاي كارشناسان براي اين دسته از برنامه هاي تلويزيوني، موجب اختلال ارتباطي شده است.

 

مارشال مك لوهان يكي از نظريه پردازان ارتباط جمعي از راديو با عنوان «طبل قبيله اي» ياد مي كند. مك لوهان هر وسيله اي در زندگي را در امتداد يك عضو يا حسي از انسان قرار مي دهد. خط در امتداد چشم، راديو در امتداد شنوايي و… . او در زمينه اهميت وسايل ارتباطي، آن ها را تنها وسيله انتقال محض پيام نمي داند بلكه وسايل ارتباطي مظهر و پيام يك عصر است كه با آن دنيايي ديگر و انسان هايي ديگر پديد مي آيند. مك لوهان در تاييد نظر خود تا بدان جا پيش مي رود كه معتقد است محتواي واحد در هريك از وسايل ارتباط جمعي مي تواند اثري متمايز برجاي گذارد.۱

 

بنا بر آن چه گفته شد حدود نيم قرن رسانه اصلي كشورمان راديو بوده و آموزش و اطلاع رساني بخش عمده اي از وظايف آن را تشكيل داده است. طبيعي است كه ارتباط يك سويه اين رسانه با مخاطب در زمينه هاي اطلاع رساني و حتي آموزش در شكل دادن به پندارهاي افراد از جامعه شان تاثيري جدي داشته است. همين رهيافت باعث اقبال دولت و گروه هاي مختلف سياسي براي در اختيار گرفتن آن بوده است.

 

تاثيرات و پيامدهاي حاصل از ارتباط مردم با رسانه اي مانند راديو در سال هاي اوليه انقلاب اسلامي خميرمايه شخصيت سياسي جامعه را شكل مي داد. در اين برهه از تاريخ كشورمان ماهيت حوزه هاي گوناگون تحولات عميقي پيدا كرد و سياست نيز از آن مستثنا نبود. ناگفته پيداست در خلا وجود سيستم آموزشي مناسب و مطابق با معيارهاي انقلاب اسلامي اين رسانه ها بودند كه به دليل عموميت و سهل الوصول بودن در كنار برخورداري از ادبيات عامه در ورز دادن شخصيت سياسي مردم و رشد و هماهنگ سازي آن نقش عمده را ايفا مي كردند. خواه اين رسانه از جنس منبر و سخنراني باشد يا مكتوب و راديويي! جايگاه هريك از آنان قابل مطالعه است ولي ضريب نفوذ و گستره مخاطبان باعث شده بود راديو با به كارگيري عناصر بيشتر بتواند نقش بي بديلي را بازي كند.

 

بازسازي چهره راديو در مواجهه با شرايط جديد

ظهور و فراگيري تلويزيون و پس از آن اينترنت تاثيري انكار نشدني در تعداد و اقبال مخاطبان به راديو داشت. جذابيت هاي هريك به خاطر ويژگي هاي اضافه شده به آن ها در سرعت نفوذ اين رسانه ها موثر بود. سرعتي كه حتي اجازه تفكر را از مخاطب مي گرفت و فراواني اطلاعات به خصوص در اينترنت مخاطب را سطحي بار مي آورد.

 

بعد از فراگير شدن اينترنت، راديو و تلويزيون به سمت بسته بندي هاي خبري حركت كردند كه اين بسته بندي ها نرم و تحليلي است.۲ در واقع سرعت بالاي انتشار اخبار و مطالب دو كاركرد آموزش و اطلاع رساني را داراي دگرگوني هاي بسياري كرد كه تنها با كامل شدن روند اين تحول جايگاه راديو باز يافتني خواهد بود.

 

تحولي مبتني بر نقاط قوت، سرعت انتشار محتوا (خبر)، تخصصي شدن شبكه ها و محتواي رسانه اي آن ها و پوشش هاي مستقيم رويداد ها  و برنامه سازي زنده به جاي ساخت برنامه هاي توليدي در كنار اقدامات ديگري بر همين اساس، مي تواند به بازيابي نقش رسانه اي راديو كمك كند. به نظر مي رسد راديو زماني مي تواند امكان رقابت با ديگر مديوم هاي رسانه اي را براي خود حفظ كند كه تكيه گاه اصلي خود را گم نكرده و تاكتيك هاي تازه اي را براساس ماهيت و مزيت خود اتخاذ كند.

 

  1. اميرپور، مهناز- شفيع بهراميان – مباني كلي نظريه هاي ارتباط جمعي- صفحه ۹۸ – انتشارات جامعه شناسان- تهران ۱۳۹۲

  2. رضاييان، مجيد – روزنامه اعتماد – شماره ۲۲۴۹ – هشتم شهريور ماه ۱۳۹۰ – صفحه ۱۲

منبع: هفته نامه سروش+رصد