شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران(شارا)، وقتي ميخواهيد تصميم بزرگي اتخاذ كنيد، در صدر جايگاهي قرار ميگيريد كه به شدت احساس تنهايي ميكنيد.
اما بهعنوان رهبر يك بنگاه، تنها تصميم گرفتن شرايط را سختتر ميكند. فشارهاي موجود، خيلي زود به ترس تبديل ميشود و تحت تاثير احساسات نميتوانيد تصميم واضحي بر اساس واقعيتها بگيريد.
فريك ورمولن، نويسنده و استاديار مدرسه كسبوكار لندن، ميگويد: اين طبيعي است كه رهبران كسبوكار تصميمات بدي بگيرند و بيشتر اوقات احساسات بر آنها غلبه ميكند.
او در اين باره ميگويد: «چه در مورد انتخابهاي شخصي و چه تصميمهاي استراتژيك كسبوكار، احساسات بر تصميمهاي شما اثر ميگذارد. به هر حال، مديران هم انسان هستند و انتخابهاي استراتژيك بهدليل اهميتي كه دارند، با استرس و ابهام همراه است. بنابراين، افراد هنگام اين تصميمگيريها ناخودآگاه به صداي قلبشان گوش ميدهند.» او سه نكته را معرفي كرده كه بر اساس آن ميتوانيد بر احساسات هنگام تصميمگيري غلبه كنيد.
قوانين تصميمگيري خودتان را ايجاد كنيد
پيشنهاد ورمولن اين است كه مجموعه قوانين واضح و بيطرفانهاي براي تصميمگيريهاي آينده بنويسيد. او داستان شركت اينتل را مثال ميزند كه وقتي فقط بر توليد تراشههاي حافظه متمركز بود، مديران شركت «قانون تخصيص ظرفيت توليد» را ايجاد كردند تا در آينده در مورد اينكه كدام محصول در بخش توليد اولويت ميگيرد، تصميم درست اتخاذ كنند. وقتي تراشهها شروع به ضرردهي كردند، گوردون مور، از موسسان شركت كه تراشهها را اولين محصول شركت ميدانستند و تعلقخاطر احساسي به آن داشتند، با قطع توليد آن مخالفت كرد. اما بر اساس قوانيني كه تعيين شده بود، مديران شركت به اين نتيجه رسيده بودند كه كارخانه بايد بر «ريزپردازندهها» متمركز شود. اين انتخاب استراتژيك و غلبه بر احساسات، باعث نجات كارخانه قبل از بروز مشكلي حاد شد.
تنها تصميم نگيريد
ورمولن مديران را به «بهرهبرداري از خرد نيروهاي داخلي شركت» تشويق ميكند. توني كوهن، مديرعامل سابق شركت رسانهاي «فريمنتل مديا» كه برنامههاي معروف تلويزيوني توليد ميكند، ميگويد هيچ گاه در مورد اينكه شركت بايد بر كدام برنامه جديد سرمايهگذاري كند، تنها تصميم نميگيرد. او سيستمي داشت كه نظر مديران ارشد شركت را در سراسر دنيا جمع ميكرد و به صورت اتوماتيك روي برنامههايي سرمايهگذاري ميشد كه اكثريت آنها پسنديدهاند.
از رويكرد «در گردان» استفاده كنيد
رويكرد «در گردان» تكنيكي است كه بر استفاده از يك چشمانداز خارجي تاكيد دارد. مدير بخش مهندسي شركت اينتل در آن شرايط از گوردون مور پرسيده بود كه اگر تيم مديريتي جديدي وارد شركت شود، در اين باره چه تصميمي ميگيرد؟ پاسخ مور مشخص بود: «توليد تراشهها را متوقف ميكند و محصول ديگري توليد ميكند.»
بنابراين، استفاده از چشمانداز شخص سوم، شما را در جايگاه بيطرفانهاي براي قضاوت قرار ميدهد و بر اساس حقايق و پيشبيني عواقب ميتوانيد تصميم درستي بگيريد.
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد - شماره ۳۱۷۵