مضرترین گند روابط عمومی در تاریخ
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– تصمیم رئیس جمهور اوباما برای عدم حضور در تظاهرات وحدت پاریس در پاسخ به وحشت تروریستی که با حضور 40 تن از رهبران جهان برگزار می شود او را در نقطه مقابل افرادی چون رئیس تشکیلات خودگردان محمود عباس قرار می دهد. این امر ممکن است به عنوان نگران کننده ترین و مضرترین گندی باشد که روابط عمومی در تاریخ مرتکب شده است.
به احتمال زیاد هرگز روابط عمومی اوباما در کاخ سفید تا این اندازه اشتباهات مکرر انجام نداده است. این ها نشان از ضعف تیم ارتباطات در تصمیمات و قضاوت های رئیس جمهور دارد.
با این حال، آنچه ما می دانیم این است که به نظر می رسد که هیچ پایانی را برای مثال های این قضاوت های ضعیف استراتژی ارتباطات نمی توان متصور شد. چراکه با این عمل نه تنها رئیس جمهوری امریکا در مقابل مردم امریکا قرار می گیرد بلکه خود را در مقابل کل مردم جهان قرار می دهد.
من پیشتر فکر می کردم که وقتی که تصویر رئیس جمهوری منتخب را دقیقا پس از بیانیه غم انگیز در خصوص کشته شدن جیمز فولی توسط ای ای ای ال در حال بازی گلف دیدم، فکر می کردم که ما در بدترین حالت روابط عمومی قرار گرفته ایم. در واقع برای من بسیار دشوار است که بتوانم ذهن کسانی را بخوانم که تعیین کرده اند در روزی که خانواده فولی عزادار هستند، رئیس جمهوری را خوشحال و خندان با دوستان خوب بازنمایی کنند.
تنها چیزی که می تواند دلیلی برای نرفتن رئیس جمهور امریکا به پاریس باشد، مسائل امنیتی است که ممکن است به واسطه این تجمع بوجود آید. با این حال به نظر می رسد که این موضوع نیز بهانه ای ضعیف بیشتر نباشد…
برای رئیس جمهوری اوباما، که همیشه داعیه مخالفت با تروریسم داشته است، بهتر این بود که در این نشست شرکت کند تا نشان دهد که در عمل نیز با مخالفان هم رای است. من به عنوان شخصی که جزو حامیان اوباما بوده ام، متعقدم که این اقدام اوباما نشانی از آسیب به غرور و روح ملت امریکا است و برای همین می گویم که او باید در پاریس می بود و حال که نیست، شرم بر رئیس جمهوری اوباما برای نادیده گرفتن وحدت پاریس در تظاهرات علیه تروریسم.
آمریکاییها به رسانههای خبری خود اعتمادی ندارند
نظرسنجی سالانه گالوپ پیرامون اعتماد به رسانهها نشان میدهد که فقط 40 درصد آمریکاییها کاملاً یا تقریباً مطمئنند که رسانهها اخبار را «به صورت کامل، دقیق و بیطرف انتقال میدهند». این آمار به رقم پایینی که پیش از این در گذشته در انتخابات سال های 2012 و 2014 به ثبت رسیده است برابری میکند.
در طول سالهای تحقیق موسسه گالوپ، پایینترین میزان اعتماد عمومی به رسانهها در دورههایی بوده است که در آن مقاطع، انتخابات برگزار شده است. اما امسال قرار نیست که انتخاباتی در آمریکا برگزار شود. اما تقریباً یک چهارم آمریکاییها هم اکنون میگویند که آنها اصلاً به گزارش های رسانههای خبری آمریکا اعتمادی ندارند.
این گزارش می افزاید: پاسخ دهندگانی که میگویند آنها از نظر سیاسی مستقل هستند، به تعداد بسیار بالا مخالف با رسانههای آمریکایی هستند. فقط 33 درصد از چنین شهروندانی به بیطرفی صنعت روزنامهنگاری اعتماد دارند، رقمی که در ظرف فقط 16 سال، 22 درصد کاهش یافته است. این افراد مستقل هم اکنون همانند جمهوری خواهان، کمترین اعتماد را به رسانهها دارند، چرا که اعضای این حزب هم کمترین میزان اعتماد را به رسانهها دارند.
بر همین اساس، یکی از مهمترین نتایج تحقیق مذکور نشان میدهد که بزرگسالان جوانتر میان سنین 18 تا 49 سال، در مقایسه با بزرگسالان بالای 50 سال، به رسانههای آمریکا اعتماد کمتری دارند. فقط 36 درصد بزرگسالان جوانتر به رسانهها اعتماد دارند، رقمی که در ظرف 12 سال گذشته، 17 درصد افت داشته است. بزرگسالان جوانی که تا به حال پیرامون بیطرفی و صحت خبرهای رسانههای آمریکا مردد بودهاند، کمتر میتوانند به رسانهها دوباره اعتماد کنند.
هم اکنون یکی از سرگرمیهای محبوب شخصیتهای سیاسی تخریب رسانهها میباشد، و این روند تخریبیِ مداوم، مطمئناً یکی از عوامل کاهش میزان اعتماد عمومی به رسانهها در نظرسنجیهای انجام شده میباشد. اوباما، رئیس جمهور آمریکا، علیرغم پوشش خبری انجام شده کلی از او در مقاطع رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در جبهههای مختلف در طول دو دوره ریاست جمهوریاش با رسانهها در تقابل قرار گرفته است، و از این میان میتوان به فاکس نیوز اشاره نمود که چندین بار شدیداً توسط اوباما مورد انتقاد قرار گرفته است.
همچنین کاندیداهای ریاست جمهوریای که در حال حاضر به بیشترین میزان تحت توجه عموم هستند، حملات شدیدی را به رسانهها میکنند. دونالد ترامپ و بن کارسون از جبهه جمهوری خواهان و برنی ساندرس و هیلاری کلینتون هم از طرف دموکراتها به تخریب رسانههای خبری آمریکا در هفتههای جاری پرداختهاند. گلایه و شکایت سیاستمداران درباره رسانههای بد چیز جدیدی نیست، اما فشردگی و همیشگی بودن این دشمنی و تقابل امری جالب است. این انتقادات و حملات از طرف شخصیتهای سیاسی سبب تقویت حس عمومی کنونی میشود، بنابراین بر رای دهندگان و نظرات آنها نیز تاثیر میگذارد.
آیا سخنگوی مطبوعاتی سابق اوباما رئیس جدید روابط عمومی اپل خواهد شد؟
سخنگوی مطبوعاتی پیشین کاخ سفید قرار است در سمت جدید خود، رئیس روابط عمومی شرکت اپل ظاهر شود.
کاتی کتن که هجده سال است با اپل همراه بوده است دو ماه پیش اعلام کرد که این شرکت را ترک می کند. بنابراین گزارش جدید کارنی برای جایگزینی وی در نظر گرفته شده و در حال طی مراحل اداری آن می باشد.
با این حال جیم دالریمپل از لوپ، که یکی از منابع عمیق اپل می باشد روز سه شنبه گفت: مدیر عامل اپل تیم کوک هنوز جی کارنی را ملاقات نکرده است و وی حتی در گزینه هایی که اپل به دنبال آنها برای پر کردن این جایگاه بوده است نمی باشد.
گزارش های پیشین نشان می داد که کوک در میان جستجوهای شرکت بوده است و اینکه آنها دنبال شخصیتی نام آشنا و محبوب هستند که بتواند تلاش های روابط عمومی اپل را پیگیری کند.
یکی از گام های پیشین فرهنگ بدنام پنهان کاری است که کاتن در خصوص رسانه ها مرتکب شده و آن را پرورده است.
کارنی که در اواخر ماه می از دولت اوباما استعفا داده است ریاست دفتر مجله تایم را در زمان فروپاشی دولت شوروی بر عهده داشته است.
وی پیش از آن به عنوان گزارشگر در میامی هرالد کار کرده است.
دبیر مطبوعاتی سابق، که تا سال 2011 در کاخ سفید بود، گفت که وی برنامه ریزی کرده است که تابستان را با فرزندانش بگذارند.
ترامپ سخنران اصلی نشست کمیته روابط عمومی آمریکا و رژیم صهیونیستی
نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به عنوان سخنران اصلی نشست سالانه “کمیته روابط عمومی آمریکا و رژیم صهیونیستی” در واشینگتن انتخاب شد.
روزنامه صهیونیستی جروزالم پست نوشت: دونالد ترامپ به عنوان سخنران نشست اصلی آیپک انتخاب شد.
نامزد پیشتاز حزب جمهوریخواه در نشست اصلی سالانه لابی حامی رژیم صهیونیستی (آیپک) در واشینگتن سخنرانی خواهد کرد.
این خبر کمتر از یک روز پس از آن منتشر شد که ترامپ تاکید کرد در مسئله صلح رژیم صهیونیستی و فلسطینیان «یک می انجی بی طرف» خواهد بود. این سخنان ترامپ با انتقاد شدید رقبای انتخاباتی که او را به علاقه بیش از حد به اسرائیل متهم کردند، مواجه شد.
سناتور تد کروز نخستین فردی بود که در مناظره پنجشنبه سی ان ان از موضع ترامپ در برابر رژیم صهیونیستی انتقاد کرد. کروز با اشاره به اعلام بی طرفی ترامپ در قضیه صلح اسرائیل و فلسطینیان تاکید کرد: به عنوان رئیس جمهور آمریکا در این قضیه بی طرف نخواهد بود.
ترامپ در پاسخ با تاکید بر اینکه هیچ فردی به اندازه وی حامی رژیم غاصب صهیونیستی نیست، گفت به شدت به اسرائیل عشق می ورزد.
چگونه مسلمانان آمریکا می توانند بر بحران روابط عمومی خود غلبه نمایند
مسلمانان آمریکایی با بحران های روابط عمومی بسیاری تحت تاثیر دیگر گروه های مذهبی مواجه اند، و آن ها باید شیوه های خود در پاسخ به این شرایط را تطبیق داده و تکامل دهند.
Ken Chitwood در لس آنجلس که با تنوع مذهبی احاطه شده، بزرگ شده است در حال حاضر دانشجوی مقطع دکتری در دانشگاه فلوریداست، جایی که او درباره مذهب اسلام در آمریکا و اسلام جهانی تحقیق می کند و می نویسد. او، مانند بسیاری از آمریکایی ها، تلاش می کند نظر دیگران را راجع به مسلمانان عوض نماید در حالی که آن ها را محکوم به تروریست های اسلامی می کنند.
این مسئله به یک وظیفه بی نهایت دشوار تبدیل شده است. با توجه به بررسی های اخیر موسسه تحقیقات عمومی ادیان و مذاهب (Public Religion Research Institute)، پنجاه و شش درصد از آمریکایی ها در سال 2015 موافق بودند که “ارزش های اسلام در تقابل با ارزش های آمریکایی” می باشد، در مقایسه با 47 درصد در سال 2013 (یعنی روند اسلام هراسی در حال افزایش است).
از سال 2001، مسلمانان آمریکا با یک بحران روابط عمومی روبرو هستند. اخبار در مورد ISIS، و تیراندازی ها توسط افراط گرایان و نظرات نامزدهای سیاسی مانند ترامپ، سبب مخدوش شدن تصویر اسلام شد، و منجر به خروج اعضای جامعه مسلمانان در تلاش برای تدوین یک پاسخ معنی دار شد. بر اساس تحقیقات محققین مسلمان، در دین اسلام ظلم یا خشونت جایی ندارد. اما آیا ممکن است اکثریت آمریکایی ها را با این بحث متقاعد نمود؟
Chitwood می گوید: «اسلام بسیار پیچیده، غنی و متنوع است”، “هیچ راه ساده ای برای درک آن وجود ندارد، هیچ پاسخی به صورت ‘جای خالی را پر کنید’ در آنچه به عنوان اسلام شناخته شده است، وجود ندارد.”
دین اسلام: با توجه به مطالعه ای که در ماه مه 2015 توسط مرکز تحقیقات پیو (Pew Research Center) انجام گرفت، مسلمانان 0.9 درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند. نزدیک به نیمی از این جمعیت (49 درصد) درآمد سالانه بیش از 50000 دلار دارند، و 17 درصد دارای مدرک کارشناسی ارشد هستند (از تحصیلات تکمیلی برخوردارند). این آمار و ارقام نشان می دهد که جمعیت مسلمان آمریکایی به طور متوسط ثروتمندتر و تحصیل کرده تر از میانگین مسیحیان آمریکایی می باشند.
Mucahit Bilici، جامعه شناس مسلمان و نویسنده کتاب “پیدا کردن مکه در آمریکا: چگونه اسلام تبدیل به یک دین در آمریکا شد می گوید: اگرچه مسلمانان در ایالات متحده از همان کتاب مقدسی (قرآن مجید) استفاده می کنند که مسلمانان در کشورهای دیگر نیز استفاده می نمایند و بسیاری از دعاها و نمازشان همانند مسلمانان در کشورهای دیگر می باشد، فرهنگ آمریکایی شیوه های معنوی آن ها را تحت تاثیر قرار داده است چون رهبران محلی بر برخی از آموزه های خاص نسبت به برخی دیگر تاکید دارند، مانند ارزش همکاری بین ادیان یا یک رویکرد دموکراتیک با حکومت.
او همچنین گفت: “به میزانی که مسلمانان، آمریکایی هستند، درک آن ها نیز از اسلام، آمریکایی می شود”.
قطع رابطه: Bilici اشاره می کند، به عنوان یک اقلیت مذهبی در ایالات متحده، مسلمانان آگاه هستند که تا حد زیادی به عهده آن هاست که به آموزش دیگران در مورد مذهب خود بپردازند.
او می گوید: “ما به اینجا تعلق داریم اما ما باید خودمان را توضیح دهیم (یعنی درباره اعتقادت مان به دیگران توضیح دهیم)”. Pew در ماه نوامبر گزارش داد، نزدیک به یک چهارم مسلمانان (23 درصد) حداقل هر هفته یکبار عقاید و اعتقادات مذهبی خود را با دیگران به اشتراک می گذارند.
Bilici اضافه می کند، این به اشتراک گذاری بیشتر در مورد هویت اسلامی است،” و اشاره می کند که، مسلمانان آمریکایی به طور کلی به جای آن که سعی در تغییر آیین سایر مردم داشته باشند، به ایجاد درک درست در آن ها از شیوه زندگی خود کمک می نمایند.
در پی خشونت هایی که توسط تعدادی از اعضای هم کیش آن ها انجام گرفت، مسلمانان آمریکا آن را محکوم نموده و به تحقیقاتی اشاره کردند که نشان دهنده تمرکز دین آن ها بر صلح است. به عنوان مثال، در سال 2011، Pew گزارش کرد که 81 درصد از مسلمانان آمریکا بر این باورند که بمب گذاری های انتحاری هرگز توجیه پذیر نیست، و این رقم در مقایسه با متوسط 72 درصد برای مسلمانان سراسر جهان است.
Rizwan Jaka ، رئیس هیئت امنای All Dulles Area Muslims Society، یکی از بزرگ ترین مساجد امریکا، می گوید: “مسلمانان از زمان حملات وحشتناک سال 2001، تروریسم و افراط گرایی را محکوم کرده اند”.
Chitwood می گوید، با این حال، محکومیت تروریسم توسط جامعه مسلمان ایالات متحده اغلب در میان همسایگان غیر مسلمان، از جمله آن هایی که مذهبی هستند، گم می شود (مورد قبول واقع نمی شود.)
همچنین هیچ قدرت مرکزی در ایالات متحده یا جهان وجود ندارد که برای اسلام صحبت کند، مانند آن چه پاپ فرانسیس برای کاتولیک های رومی و یا اسقف اعظم کانتربری برای پیروان آنگلیکان در سراسر جهان انجام داد. مسلمانان آمریکا و پیشوایان (رهبران) محلی برای خودشان (برای منطقه خودشان) صحبت می کنند و ممکن است به طور منظم به سوالات در مورد آیین و اعتقادات شان پاسخ دهند و تروریسم را در صفحات رسانه های اجتماعی خود محکوم نمایند، اما بسیاری از غیر مسلمانان ها هرگز این استدلال ها را نمی شنوند و نمی بینند.
Douglas Cannon، استاد روابط عمومی در Virginia Tech که قبلا به مدت 25 سال در بخش ارتباطات United Methodist Church کار کرده است، می گوید: بدون یک استراتژی هماهنگ، تلاش های فردی برای بهبود تصویر اسلام قطعا به جایی نخواهد رسید.
او می گوید: “در یک طرح استراتژیک روابط عمومی، شما اقدامات خود را هماهنگ نموده و پیام هایی ارائه می کنید که حمایت کننده اقدامات شما باشند… هدف این است که مردم تجربه نسبتا مشابهی داشته باشند، مهم نیست که آن ها با چه کسی تعامل داشته باشند”. “اسلام در ایالات متحده مشکل بسیار متنوع و غیر متمرکز بودن را دارد”، که سبب می شود پیروان آن با یک صدا صحبت نکنند، اگرچه گروه هایی مانند انجمن اسلامی امریکا شمالی (Islamic Society of North America) و شورای روابط اسلامی آمریکایی (Council on American-Islamic Relations) سعی کرده اند رهبر این تلاش های ارتباطی باشند.
Bilici می گوید: با این حال، برخی از اعضای جامعه اسلامی، به ویژه کسانی که در امریکا به دنیا آمده اند، از انتظاراتی که برای توضیح درباره خودشان از آن ها وجود دارد اظهار تنفر و خشم می کنند. در حالی که جمعیتی که نسبتا به تازگی وارد ایالات متحده شده اند اغلب خجالتی بوده، پوزش آمیز رفتار کرده و سعی در خوشنود کردن و سازگار شدن با محیط جدید خود دارند، نسل دوم یا سوم مهاجران مسلمان، کم تر احتمال دارد که برای متقاعد کردن هموطنان آمریکایی خود به صرف انرژی و تلاش رو آورند.
او همچنین می گوید، “آن ها با خود فکر می کنند، چرا باید متفاوت رفتار کنند؟ آن ها دچار سرخوردگی بیشتری شده” و از تلاش برای بهبود تصویر اسلام در ایالات متحده دست می کشند.
قابلیت پیشرفت: بر اساس مطالعه ای که در سال 2010 توسط مرکز تحقیقات پیو (Pew Research Center) انجام شد، در نوامبر سال 2001، 61 درصد از آمریکایی ها گفتند که: “نه خیلی زیاد” یا “اصلا هیچ چیزی” در مورد اسلام نمی دانند. در سال 2010، این تعداد علیرغم موانع موجود در مورد عدم وجود یک صدای واحد و یکپارچه، به 55 درصد کاهش یافت.
همانطور که Bilici اشاره کرده است، بسیاری از مسلمانان فرض می کنند که درک گسترده مردم از اسلام سبب بهبود برداشت آن ها از آن خواهد شد، بنابراین آن ها با پشتکار به سوالات پاسخ داده و سعی می کنند به بیان باورهای خود به صورت فردی، و در سطح مردمی بپردازند.
Jaka می گوید: برخی از جوامع محلی مسلمانان در طرح های بین مذاهب فعال هستند، و از غیر مسلمانان دعوت می کنند تا به بازدید از مساجد و شرکت در برنامه های اجتماعی آن ها بپردازند، او همچنین اشاره می کند که، جامعه All Dulles Area Muslim Society در طول دو دهه گذشته به طور منظم میزبان رهبران مسیحی و یهودی در برنامه های خود بوده است.
او همچنین بر ارزش شوراهای بین مذاهب در شهرهای بزرگ تر تاکید دارد، هر چند حتی آن ها هم محدودیت هایی دارند.
Jaka می گوید: “رهبران مذهبی با هم کار می کنند. آن ها در حال افزایش یادگیری در مورد دیگری هستند”. “برای کمک به کاهش سوء تفاهم در مورد جامعه مسلمانان … باید نفوذ بیشتری بر روی گروه ها (جوامع) داشت.”
Cannon می گوید: در حالی که همه این تلاش ها به تدریج می تواند تصویر عمومی اسلام را بهبود بخشد، القای یک تغییر سریع تر در نگرش ها نیازمند توافق مسلمانان آمریکا بر روی یک راهبرد هماهنگ می باشد، که در آن پیام های کلیدی در مورد اسلام دوباره و دوباره تکرار شود.
او همچنین می گوید، “در حال حاضر، گروه های اسلامی فردی در حال اثرگذاری و ایجاد تغییر در نگرش ها هستند” اما این جامعه هیچ استراتژی ملی ندارد.” این به معنای اعتراض نیست. آن ها فقط در یافتن راهی برای اتحاد، دچار خطا شده اند که دلیل آن نیز وجود تفاوت های فرهنگی و قومی بین آن هاست.”
Bilici اشاره می کند که، یکی از اجزاء مهم این استراتژی، این است که راهی برای رسیدن به مردم در ترسناک ترین لحظات پیدا کنیم، همچون افرادی که سردرگمی مشابه Chitwood پس از حادثه 11 سپتامبر را تجربه کردند.
Bilici می گوید: “شرایط بحرانی در نهایت مسلمانان را مجبور به بیان خودشان و توضیح درباره خودشان می کند”. “هنگامی که شما در اقلیت هستید، بار مسئولیت شما بسیار سنگین تر خواهد بود. شما باید خودتان را بشناسید و شما باید اکثریت را هم بشناسید.”
ابزار جدید گوگل برای تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا
روزانه میلیاردها نفر از کاربران اینترنت از سایت گوگل بازدید میکنند و همین ویژگی آن را تبدیل به برگ برنده تبلیغاتی در میان دیگر موتورهای جستوجو کرده است. بسیاری از کسب وکارها تمایل به تبلیغ سایت و محصولات خود در گوگل دارند. ایده اصلی در پشت تمام این تبلیغات، قرار دادن پیام شما در مقابل بسیاری از مردم با کمترین هزینه است. حتی بهتر است اگر میتوانید برای دستیابی به افرادی که بسیار هدفمند هستند و شما میدانید که به محصولات یا خدمات شما علاقهمند خواهند بود، از روشهای ترکیبی استفاده کنید.استفاده از تبلیغات متنی در اینترنت در کنار دیگر شیوههای تبلیغ میتواند یکی از بهترین روشهای تبلیغات اینترنتی به حساب آید.
همچنین در این نوع تبلیغات با استفاده از ابزارهای گوناگون میتوان عملکرد و میزان اثربخشی تبلیغات را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. بر همین اساس، اصلاح و طراحی مجدد تبلیغات (در صورت نیاز) آسانتر خواهد بود. این در حالی است که اغلب و شاید همه انواع تبلیغات سنتی، از چنین مزیت ارزشمندی بیبهره است. به همین دلایل، بسیاری از چهرهها برای برند کردن خود و رساندن صدای خود به گوش مخاطب رو به روشهای آنلاین میآورند و سایت گوگل یکی از بسترهایی است که زیرساخت لازم برای انجام این کار را دارد.
پست مستقیم دیدگاهها: این سایت به تازگی از ویژگی موتور جستوجوی خود برای جامعه هدفی خاص استفاده کرده و امسال از ابزار جدیدی برای تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا پرده برداشته است. این شرکت یک ابزار جدید در اختیار کاندیداهای ریاست جمهوری گذاشت تا به وسیله آن بتوانند پستهای تبلیغاتی خود را درباره برنامهها و دیدگاههایشان مستقیما در گوگل پست کنند و کاربران آن را در نتایج جستوجوی گوگل ببینند. همچنین افرادی که کمپینهای تبلیغاتی افراد کاندیدا را ندیدهاند، بتوانند از محتوای کامل آن در سایت گوگل مطلع شوند.
برای مثال اگر یکی از کاندیداها در کمپین خود سخنی بگوید که دیگری آن را رد کند، میتواند از طریق این پلتفرم آن پیغام را به فرد مورد نظر برساند. برای دیدن همه این تبادلنظر و کل کلهای میان داوطلبان ریاست جمهوری کافی است عبارت مناظرات فاکس نیوز را به انگلیسی سرچ کنید تا پاسخ کاندیداها به یکدیگر را دریابید. گوگل امیدوار است با این ویژگی تبلیغاتی به روز خود بتواند به رأیدهندگان در انتخاب گزینه آگاهتر کمک کند و زمین بازی را برای افراد کاندیدا هموارتر سازد.
ابزار تجاری – سیاسی: بدین ترتیب گوگل، ویژگی موتور جستوجوی خود را برای این قشر به ابزاری تجاری- سیاسی تبدیل کرده و کاندیداها میتوانند از آن استفادههای تبلیغاتی کنند. همچنین گوگل این ابزار را به گروههایی از کسب وکارهای مشهور نیز پیشنهاد داده است. مسئولان این سایت این ابزار پستگذاری خود را یک ویژگی جدید آزمایشی دانسته و میگویند قصد دارند در آیندهای نزدیک آن در اختیار دیگر سازمانها و شرکتهای بزرگ نیز قرار دهند.این ابزار جدید آگهی نیست، بلکه ویژگیای برای تشویق کسبوکارها برای کسب امتیاز در رتبهبندی گوگل است.
البته این ویژگی قرار است در آینده دستخوش تغییراتی نیز شود. مسئولان اجرایی این ابزار جدید عقیده دارند که ما در حال آزمایش این ابزار هستیم و نمیخواهیم شبیه به گوگل پلاس باشد. در حال حاضر آن را با کاندیداهای ریاست جمهوری شروع کردیم و در بازههای زمانی دیگر در اختیار گروه کسب وکارهای کوچک نیز قرار میدهیم. برای مثال یکی از شرکتهایی که در این مورد علاقه نشان داد، شرکت جواهرات بوفالو بود که برای تبلیغات جواهرات خود از این ابزار استفاده کرد.
افزایش درآمد بالقوه: این ابزار میتواند یک مزیت تبلیغاتی خوب برای افزایش جریان درآمد بالقوه برای گوگل و همچنین کسبوکارهایی باشد که سعی در جلب توجه مشتریان دارند، کسبوکارهایی که گوگل همیشه آنها را تشویق به بهبود محتوا برای بالا بردن رتبه در موتورهای جستوجوی خود کرده است. نکته جالب اینکه این ابزار کاملا متفاوت با گوگل پلاس است که به برندها نیز اجازه میدهد محتوای تبلیغاتی خود را منتشر کنند.
پیش از این نیز گوگل در انتخابات سالهای قبل کانالهای سیاسی را در یوتیوب در اختیار کاندیداها قرار داده بود تا به واسطه آن کمپینهایشان را ترویج داده و تبلیغات خود را به راحتی به گوش مردم برسانند. این روش میتواند روشی مناسب برای برند کردن چهرههای سیاسی و تقویت پرسونال برند این افراد باشد که بهصورت سریع و آنلاین در اختیار طیف وسیعی از مخاطبان قرار گیرد.
معرفی ده بینش تحقیقاتی برتر در زمینه روابط عمومی در سال 2015
1. نسل هزاره سوم در مورد اعتبار کار خود بیشتر از هر نسل دیگری نگران هستند،
انجام شده توسط موسسه Institute for Public Relations and Weber Shandwick
2. رهبران ارشد اندکی در هر دو مقوله استراتژی و اجرا بسیار موثر شناخته شده اند،
انجام شده توسط Ketchum Research
3. آمریکایی های بسیاری از توییتر و فیس بوک به عنوان یک منبع خبری استفاده می کنند،
انجام شده توسط مرکز Pew Research Center
4. تغییر مدیریتی موثر در شرکت ها برای موفقیت تجارت، امری بسیار حیاتی است،
انجام شده توسط Ketchum Change
5. “اینترنت اشیاء (Internet of Things)” بر اقتصاد جهانی تاثیر خواهد گذاشت و به آن شکل خواهد داد،
انجام شده توسط موسسه McKinsey Global Institute
6. کاهش شکاف بین رهبران ارشد و کارکنان، سبب تحکیم و تقویت رهبری، ارتباطات، و نتایج خواهد شد،
توسط مرکز Plank Center for Leadership in Public Relations
7. سازگاری برای موفقیت سازمانی در یک بازار جهانی به سرعت در حال تغییر، بسیار حیاتی است،
انجام شده توسط PricewaterhouseCoopers
8. تنوع در محیط کار به بهبود سهم بازار بستگی دارد،
انجام شده توسط مرکز Center for Talent Innovation
9. صنعت روابط عمومی به منظور رشد و توسعه نیروی کار متنوع باید سخت تر کار کند،
انجام شده توسط بنیاد PRSA Foundation
10. سنجش و استماع سازمانی در ارتباطات استراتژیک حیاتی هستند،
انجام شده توسط انجمن European Public Relations Education and Research Association
واکنش کمیته روابط عمومی آمریکا – اسرائیل به اجرایی شدن برجام
کمیته روابط عمومی آمریکا – اسرائیل (AIPAC)، اجرایی شدن توافق هسته ای ایران را ” لحظه خطرناکی ” برای آمریکا دانست.
“ایپک” در بیانیه ای اعلام کرد:« اجرایی شدن توافق هسته ای ایران ” لحظه خطرناکی ” برای آمریکا و متحدان ما است و ملزم نگه داشتن ایران به اجرای تعهداتی که در زمان دستیابی به توافق هسته ای “برجام” پذیرفت، ضروری است.» کنگره و ریاست جمهوری آمریکا نیز باید به تعهداتشان عمل کنند که این بدان معنا است که باید به موارد نقض ” برجام” از سوی ایران با اعمال مجازات های جدی، قطعی و فوری پاسخ دهند.»
دلارهای عربستان در جیب شرکتهای روابط عمومی آمریکایی
قراردادهای سنگین عربستان سعودی با بزرگترین شرکت های روابط عمومی واشینگتن که از سوی پیمانکاران نظامی هم مورد کمک قرار می گیرد، به منظور کمک به این کشور طراحی شده است. اما در نتیجه آنها فقط تلاش های کاخ سفید برای هدایت شکاف سنی-شیعه را سخت تر می کنند.
تصویر عمومی چیزی نیست که بتوان همیشه آن را کنترل کرد، اما عربستان سعودی میلیون ها دلار خرج لابی گرهای واشینگتن و شرکت های روابط عمومی می کند تا موجب بهبود چهره این پادشاهی در غرب شوند. اعدام رهبر شیعه، شیخ نمر باقر النمر و پس از آن حمله به سفارت سعودی در تهران و قطع روابط این کشور با ایران نشان می دهد که اوضاع برای دولت سعودی چندان جالب نیست. رفتار ریاض نشان دهنده تلاش ناامیدانه اش برای منزوی کردن ایران و شکست مذاکره درباره کاهش تنش در جنگ داخلی سوریه و شکست داعش در سوریه و عراق است.
جیم لوب در مقاله اش به دفاع نئومحافظه کاران واشینگتن از ریاض اشاره کرده است. آنها براساس فلسفه «دشمن دشمن من ایران، دوست من است» عمل می کنند. اما شورای سردبیری نیویورک تایمز روز دوشنبه نوشت «اعدام روحانی محبوب شیعه، شیخ نمر النمر و 46 نفر دیگر در روز شنبه بدترین کاری بود که عربستان سعودی می توانست انجام دهد تا یک سال تیره و تار و پر سر و صدا در این کشور و در سراسر خاورمیانه آغاز شود.»
ممکن است نیویورک تایمز به خوبی اوضاع را نشان داده باشد، اما عربستان سعودی سالانه میلیون ها دلار خرج شرکت های روابط عمومی آمریکایی می کند تا تصویری مثبت از این پادشاهی ترسیم کنند. این شرکت ها برای آنها کار می کنند. در واقع موتورهای روابط عمومی هر کاری که بتوانند برای این که اعدام مخالفان سیاسی و تلاش برای حمایت از تنش های فرقه ای را کار هر کسی بدانند، به جز عربستان سعودی، انجام می دهند.
دفاع از پادشاهی: فهد ناظر، عضو موسسه کشورهای خلیج فارس در واشینگتن که وابسته به عربستان و امارات است در یادداشتی در پولیتیکو از اعدام دفاع می کند و می گوید: «پیام اولیه به نظر می رسد با وجود مسئله فرقه ای درباره شبه نظامیان عربستانی طراحی شده باشد.» و نیویورک تایمز هم مقاله ای از تحلیلگر سعودی، سلمان الانصاری منتشر کرده که «شیخ نمر را که در میانه 50 سالگی قرار داشته متهم به سازماندهی شبکه تروریستی در مناطق شیعه نشین در شرق عربستان کرده و آن را با ایدئولوگ القاعده که فرمان کشتن نیروهای امنیتی را می داد، مقایسه کرده است.» گروه پودستا که یک شرکت فعال در امور روابط عمومی است توسط دولت سعودی استخدام شده و انصاری را تامین مالی می کند.
خوب چه مقدار پول صرف می شود تا پس از اعدام 47 نفر چهره مثبتی از عربستان منتشر شود؟ یک گزارش در رابطه با ثبت کارگزاران خارجی نشان می دهد که پیمانکاران سعودی در واشینگتن هزینه های زیادی می کنند. این لیست نشان می دهد که شرکت هایی همچون دی ال ای پایپر، تارگت ویکتوری، گروه کورویس و ام اس ال، پیلزبری وینتروپ، هوگان لوولز و گروه پودستا از عربستان پول می گیرند. به نظر می رسد گروه کورویس و ام اس ال با دریافت ماهانه 240 هزار دلار بیشترین پول ها را از سعودی ها می گیرد.
گروه پودستا به خاطر اقدامات در زمینه روابط عمومی برای تقریباً یک ماه از آگوست تا سپتامبر 200 هزار دلار از مرکز مطالعات و امور رسانه ای دربار خاندان سعودی دریافت کرده است.
دیگر چه کسانی نفع می برند؟: مجتمع های نظامی-صنعتی ایالات متحده هم یکی از بزرگترین سودکنندگان برافروخته شدن شعله های درگیری فرقه ای در خاورمیانه هستند. عربستان سعودی به دنبال تکمیل قرارداد 1.29 میلیارد دلاری خرید تسلیحات آمریکایی شامل بمب و موشک است که در یمن استفاده می کند.
براساس منابع مجتمع های نظامی و صنعتی، عربستان در این مسیر به دنبال خرید 11.25 میلیارد دلاری از لاکهید مارتین است. گزارش بخش تحقیقات کنگره نشان می دهد که عربستان سعودی در سال های 2007 تا 2014 با 86 میلیارد دلار خرید، در رأس لیست خریداران تسلیحات آمریکایی در میان کشورهای در حال توسعه قرار دارد. این مسئله موجب شده است تا پیمانکاران نظامی در کنار شرکت های روابط عمومی به نفع پادشاهی سعودی لابی کنند.
قراردادهای سنگین عربستان سعودی با بزرگترین شرکت های روابط عمومی واشینگتن که از سوی پیمانکاران نظامی هم مورد کمک قرار می گیرد، به منظور کمک به این کشور طراحی شده است. اما در نتیجه آنها فقط تلاش های کاخ سفید برای هدایت شکاف سنی-شیعه را سخت تر می کنند.
عربستان سعودی دست به دامن ماشین روابط عمومی آمریکا شد
دستگاه روابط عمومی به خوبی تأمین مالی شده عربستان سعودی، پس از اعدام انفجاری مخالف سیاسی شیعه نمر باقر النمر در روز شنبه به سرعت برای شکل دادن به چگونگی پوشش این خبر در ایالات متحده به تکاپو افتاد.
طرف سعودی داستان کمک موثر فراوانی به خصوص از رسانه های آمریکایی از طریق کارشناسانی گرفت که به نقل از توجیه این اعدام پرداختند، در بسیاری از موارد بدون کوچک ترین اشاره ای به راه تامین مالی شان و یا وابستگی نزدیک شان با دولت عربستان سعودی.
در همین حال، شبکه های اجتماعی وابسته به لابی آمریکایی عربستان سعودی اطلاعات تصویری، سخنان، و فیلم های آنلاینی را به زبان انگلیسی منتشر می کنند که به ترویج منافع رژیم آل سعود کمک می کند.
به عنوان مثال، مقاله نشریه Politico در مورد افزایش تنش میان عربستان سعودی و ایران، تنها از سه منبع نقل قول نموده است: وزارت امور خارجه امریکا، که در برابر این اعدام سکوت اختیار کرد؛ دولت عربستان سعودی؛ و فهد نظر به عنوان “تحلیلگر سیاسی شرکت JTG “. نظر، از این اعدام دفاع کرده و آن را سزای معترضین دانسته است.
آنچه که نشریه Politico افشا نکرده سابقه فهد نظر است که پیش از این تحلیلگر سیاسی سفارت عربستان سعودی در واشینگتن بود. او در حال حاضر یک فرد غیر مقیم در موسسه Arab Gulf States Institute در واشینگتن می باشد. این موسسه یک اتاق فکر است که در سال گذشته تشکیل شد و مشخص شده است که به طور کامل توسط سفارت عربستان و امارات متحده عربی تامین مالی می شود.
Washington Post به نقل از تحلیلگر مسائل خلیج فارس Theodore Karasik، عنوان کرد و نوشت، که این اعدام ها “پیام محکم عربستان است تا بر جایگاه منطقهای خود بایستد”. Karasik، مقاله نویس نشریه العربیه است. العربیه یک نهاد خبری انگلیسی زبان مربوط به امارات متحده عربی و متعلق به یک شرکت خبری خصوصی مختلط به نام Middle East Broadcasting Center می باشد که مدت زمان طولانی است که از لحاظ مالی توسط اعضای خانواده سلطنتی عربستان حمایت می شود. رئیس فعلی آن شیخ ولید بن ابراهیم، یک تاجر میلیاردر عربستانی که برادر همسر ملک فهد بوده است، می باشد. (العربیه مسائل خبری منطقه را با عناوینی مضحک عربستانی پوشش می دهد)
سرمقاله منتشر شده توسط Wall Street Journal از Joseph Braude عضو موسسه تحقیقات سیاست خارجی (Foreign Policy Research Institute) نقل قول کرد که مدعی شده است شیخ نمر از معترضانی بود که از “گزینه نظامی” علیه رژیم آل سعود دفاع میکرد. این در حالی است که برخی رسانهها از جمله Christian Science Monitor، The Guardian و BBC، و بسیاری از خروجی های رسانه ای مشهور دیگر، شیخ نمر را معترضی توصیف کردند که طرفداران خود را به اعتراضات صلحآمیز دعوت میکرد. Braude هیچ گونه شواهد و مدارکی برای ادعای خود، به جز منابع ناشناس سعودی، ارائه نداده است.
Braude در چندین رسانه عربی از جمله العربیه و المجله، که متعلق به خاندان آل سعود است، فعالیت میکند. این درحالی است که هیچ کدام از این وابستگی ها به آل سعود، در سرمقاله وال استریت ژورنال فاش نشد. (Braude همچنین در سال 2004 به خاطر تلاش برای قاچاق عتیقه های 4000 ساله غارت شده از موزه ملی عراق، پس از سقوط بغداد، به ایالات متحده محکوم شد.)
تصویر ترسیم شده توسط Braude از شیخ نمر هم راستا با نمایش عربستان سعودی می باشد. Sarah Lea Whitson، مدیر اجرایی بخش خاور میانه دیده بان حقوق بشر، به The Intercept گفت:”قانون تروریسم عربستان سعودی، صرفا انتقاد از دولت، و یا تنها انتقاد از سلطنت را مشمول اقدامات تروریستی می داند”.
در همین حال، سفارت عربستان سعودی در حال انتشار پیام هایی در رسانه های اجتماعی است.
دولت ایالات متحده به وضوح اشتیاقی به دور کردن دولتی که پرزیدنت اوباما را با کلمات گرم جلب می نماید و درآمدی بیش از 90 میلیارد دلار از فروش اسلحه، عاید امریکا می کند، از خود ندارد. تهاجم دیپلماتیک آژانس ها و رسانه های تحت سلطه و تحت حمایت مالی رژیم آل سعود، سبب ایجاد فضایی برای سکوت در مقابل اعدام شیخ نمر برای آل سعود شد.
در بیانیه ای که پس از اعدام صادر شد، وزارت امور خارجه امریکا از هر گونه محکوم کردن این اقدام اجتناب نمود، به ابراز نگرانی ساده ای به این صورت “که اعدام روحانی برجسته شیعه و فعال سیاسی نمر باقر النمر خطر تشدید تنش های فرقه ای را آن هم در زمانی که باید به فوریت کاهش می یافت، افزایش می دهد”، بسنده نمودند.
8 اشتباه برتر روابط عمومی در سال 2015 در آمریکا
زمان آن فرا رسیده به عقب باز گردید و ببینید چه کسی واقعا اشتباهات ، گاف ها و اشتباهات مضحک روابط عمومی (علامت تجاری نامعلوم) را تحت تاثیر قرار داده است:
8. شیوه ی نامناسب برای تحت تاثیر قرار دادن رئیس: خطوط هوایی آلاسکا چمدان مدیر عامل شرکت خود، برادلی تیلدن را در پروازی به اجلاس سران هواپیمایی در واشنگتن، دی سی گم کرد و این اولین بار نبود.
از قضا، شرکت حمل و نقل هوایی تضمینی ارائه می دهد که ساک مسافران را ظرف 20 دقیقه هنگام رسیدن به گیت به آنها می رساند و یا شرکت در طرح رضایت بخش خود به خاطر پرواز آتی به میزان 25 دلار و یا 2500 مایل اعتبار می پردازد که با مسافت آن تناسب دارد، درست است؟
7. آیا گروهک تروریستی داعش در یک شرکت خدمات مالی چند ملیتی رخنه کرده است؟ اجازه دهید به فیلم مراجعه کنیم.
بانک اچ اس بی سی شش تن از بانکداران خود را پس از انتشار یک فیلم آنلاین که در آن به صورت ساختگی گردن زدن دولت اسلامی (گروهک تروریستی داعش) از یکی از همکاران آسیایی شان را به تصویر کشیده بودند، اخراج نمود. قرار بود فیلم فوق یک مانور تیم سازی باشد، اما دقیقا برای چه تیمی ابداً مشخص نیست.
6. استفاده از نرم افزار جهت فریفتن و نابودی فضا: گروه گود فولکز، در فولکس واگن به عمد نرم افزاری را روی خودروهای دیزلی ساخته شده در ایالات متحده نصب نمودند که به وسایل نقلیه اجازه ی پیچاندن آزمون های نشت را می داد. گزارش شده است که 11 میلیون خودرو در سراسر جهان از این نرم افزار های مرموز برخوردار بوده و مارتین وینترکورن مدیر عامل شرکت فولکس واگن در پی رسوایی آن استعفا داده است. متاسفم، نمی توانم به موردی خنده دار در خصوص فکر کنم.
5. این دقیقا مشابه چگونگی عملکرد مطبوعات آزاد نیست: از استاد ارتباطات دانشگاه میسوری هنگام توقیف یک عکاس مستقل که در تظاهراتی در محوطه دانشگاه اقدام به عکاسی کرده بود فیلمبرداری شد. در ویدئوی فوق، به نظر می رسد دکتر ملیسا کلیک در مواجهه با تیم تای از چند فرد “قلدر” درخواست می کند وی را از محوطه خارج کنند.
این نوع اقدامات فاشیسمی از کارزار تبلیغاتی ترامپ انتظار می رود، اما در دانشگاه کاملا غیر قابل توجیه می باشد … به علاوه چنین اقدامی توسط یک مدرس رسانه نیز قابل توجیه نیست. نکته ی تخصصی: از بخش”روابط” در روابط رسانه ای استفاده کنید، نه در شرارت های ظالمه.
4. آیا یک امتیاز خوب در تیراندازی صرفاً می تواند یک امتیاز بد را برطرف سازد؟: در یک مخمصه ی بدیهی به والتر پالمر دندانپزشک مینه سوتا که برای بازی شکار بزرگ و جایزه ی55000 دلار به آفریقا رفته بود، اجازه ی شلیک به یک شیر داده شد. مشخص شد، حیوان بیچاره ای که توسط دکتر بزدل کشته شد شیری به نام سیسیل، یک گربه بزرگ 13 ساله محبوب است که مورد علاقه عکاسان گردشگری در پارک هاوانگ زیمبابوه بود. ظاهرا جامعه ما هنوز این موضوع را که خوشحالی خود را از کشتن حیوانات بیگناه، و بی دفاع کسب می کنیم تغییر نداده است.
3. لطیفه ی 12 اینچی خود را اینجا اضافه کنید: جارد فوگلی فروشنده سیار چاق و احمق ساندویچ در مترو، در سال جاری تا حدودی با یک مشکل قانونی مواجه شد. وی به دریافت و توزیع پورنوگرافی کودکان و بدتر از آن، پرداخت مداوم به شرکت برای مشارکت در اعمال جنسی صریح و روشن با کودکان متهم شد. وی به جرم خود اعتراف کرد و به 15 سال زندان محکوم شد، در حال که بی شک می داند چه استقبال گرمی در انتظارش است.
2. رسوایی ستاره ی برنامه ی واقعیت در محیط کاری: جاش داگر، فعال مسیحی محافظه کار و پسر ارشد خانواده در برنامه ی تلویزیون ی19 کودک و بیشتر سعی کرد گروهی از رسوایی ها از جمله آزار جنسی خواهران خود و سایر دختران، و همچنین فریفتن همسرش آنا را دفع کند. همچون یک سارق، داگر حتی متهم به هک اطلاعات اشلی مدیسون شد. شبکه ی تلویزیونی تی ال سی که برنامه ی خانوادگی “واقعیت” را پخش می نمود، در ماه جولای وی را اخراج نمود. با عرض پوزش، این یکی حتی خنده دار نیست.
1. جب جذاب و بیچاره!: فصل آخر برنامه ی ستردی نایت لایو شامل کمدی از قسمت های استهزا آمیز در خصوص شرایط مباحثه ی جان الیس بوش، پسر و برادر دو تن از اعضای سابق باشگاه روسای جمهور ایالات متحده می باشد.
از میان مجموعه مشکلات گسترده ی روابط عمومی کاندیدای ریاست جمهوری که به نظر می رسد به مخمصه افتاده و یا کسی که به سختی تلاش نمی کند تا مدیراجرایی کشورمان گردد آخرین مورد خواهند بود. این مسئله تا چه بد خواهد بود؟ فرماندار سابق فلوریدا مجموعه ای تاثیرگذاری از اشتباهات احمقانه ی به یاد ماندنی را گرد آوری نموده است:
وی گفته که حتی اگر آنچه را که اکنون می داند را می دانست، باز هم به عراق حمله می کرد. بعدها وی سه شرط را اعلام کرد که ممکن بود به عدم حمله وی منتهی شود.
بوش در یک تیراندازی دسته جمعی در اورگان، اظهار نمود که “اقدامات خاص در حال اتفاق افتادن است.”
در خصوص موضوع 11 سپتامبر وی از طناب پوسیده ای که برادر وی ” ما را ایمن نگه داشته ” عقب نشینی نمود در حالی که به ظاهر این واقعیت ناخوشایند را نادیده گرفته که برادر بزرگ وی در واقع در زمان حمله رئیس جمهور ایالات متحده بود.
بزرگترین اشتباهات روابط عمومی در سال 2015
1- رسوایی تقلید فولکس واگن: رسوایی تقلید فولکس واگن بدترین اشتباه روابط عمومی سال 2015 است.
پنجم مهرماه امسال خبرهایی مبنی بر این مسئله درز کرد که فولکس واگن دستگاههایی را در میلیونها خودروی تولیدی خود نصب کرده است تا از این طریق تمهیدات حفاظت از محیط زیست را دور بزند. کارشناسان در این زمنیه میگویند: پاسخ دیرهنگام و نامربوط روابط عمومی فولکس واگن در چند روز پس از درز خبر مذکور، شرایط بد را بدتر کرده است.
کارشناسان روابط عمومی میگویند: «رسوایی بوجود آمده برای گروه خودرو سازی فولکس واگن در آمریکا، سبب لکهدار شدن آبروی این شرکت شده است و ارزش کاهش یافته این شرکت در بازار نیز از طریق چندین اقدام نادرست آن در زمینه ارتباطات؛ هرچه بیشتر افول یافته است.
فولکس واگن در بالای لیست قرار دارد چون خبر مذکور بیش از 12000 بار ذکر شد. فولکس واگن به این دلیل در صدر لیست قرار گرفته چون تصویر شرکت در نظر عامه مخدوش گردید که مدت زیادی برای ساخت آن تلاش کرده بود.
2- نظریه یافتن شغل خوب جو هوکی: تفسیر جو هکی که مردم باید کار خوبی بگیرند اگر بخواهند به بازار سرمایه و دارایی وارد شوند، دومین رسوایی بد سال بر طبق نظر محقق و تحلیل گر روابط عمومی گری مک کاسکر است.
تفسیرهای جو هکی در باره گرفتن شغل منجر به 7000 یادآوری در رسانه ها شد.
3- ادعاهای بل گیبسون از درمان سرطان و دادن پول به خیریه: ضمنا، ادعای غلبه بل گیبسون بر سرطان از طریق غذا خوردن سالم در شماره سه فهرست فجایع امسال قرار گرفت. ادعای بل گیبسون در خصوص درمان سرطان نیز حدود 6700 بار ذکر شد.
4- سوار شدن هلیکوپتر برانوین بی شاپ
5- انتشار رسانه ای نیروی مرزی استرالیا
دولت آمریکا دومین شرکت بزرگ روابط عمومی در جهان
بر اساس گزارشی که ماه گذشته توسط یک سازمان دیده بان غیرحزبی منتشر شد، از سال 2007 بیش از 4 بیلیون دلار در بخش روابط عمومی توسط دولت فدرال آمریکا هزینه شده است. این گزارش حاکی از آن است که دولت آمریکا اکنون دومین شرکت بزرگ روابط عمومی در جهان است.
این گزارش نشان می دهد 4.35 بیلیون دلار صرف دستمزد، پاداش و قراردادهای کاری بیرون از سازمان از سال 2007 تا 2015 شده است.
بزرگترین هزینه کنندگان روابط عمومی؟ مرکز کنترل و جلوگیری از بیماری ها، ارتش آمریکا، مرکز سوء مصرف مواد و خدمات بهداشت روان، نیروی دریایی و موسسه ملی بهداشت است.
2 بیلیون دلار توسط 132 بنگاه دولتی صرف بستن قرارداد با شرکت های روابط عمومی بیرون از سازمان برای خدماتی نظیر تحقیقات بازاریابی، افکار عمومی، و خدمات روابط عمومی شده است.
در میان شرکت های روابط عمومی که سهم بیشتری را دریافت کردند می توان شرکت جهانی روابط عمومی اوگیلوی با 47.93 میلیون دلار و شرکت فلیشمن هیلارد با 42.4 میلیون دلار را نام برد.
طی 7 سال گذشته موقعیت روابط عمومی دولتی 15 درصد رشد یافته است- یا حدود بیش از 400 کارمند- از 2688 نفر به 3092 نفر رسیده است.
بازگشت سرمایه 2 میلیارد دلاری روابط عمومی در آمریکای لاتین
در مقابل یک پس زمینه اوج بحران اقتصادی، مدیر عامل شرکت Weber Shandwick اندی پولانسکی فرصت های بیشتری را برای صنعت روابط عمومی در امریکای لاتین در برزیل کنونی پیش بینی کرد.
پولانسکی گفت: در حال حاضر منطقه تحت تأثیر برخی از چالش های اقتصاد کلان است. اما شادابی و چالاکی در بازاریابی و تأثیر آن در صنعت ما و اقتصاد جهانی روشن است و با گذشت زمان بر اهمیت آن افزوده می شود.
تولید ناخالص داخلی برزیل به 5/4 % کاهش یافته و پیش بینی می شود که منطقه به سوی رکود عظیمی در حال پیشروی است. با این حال پولانسکی به نقاط روشن برای بخش روابط عمومی در منطقه اشاره کرد. به عنوان مثال، شرکت های چند ملیتی در بخش های متوسط رو به رشد سرمایه گذاری می کنند، اتفاقات زیادی در برزیل است و پنج تا ازبیست تا از خلاق ترین آژانس ها در سراسر جهان در حال حاضر از امریکای لاتین هستند که بر همین اساس برنده شیر جشنواره های کن شده اند.
همچنین پولانسکی به چشم انداز مثبت فعالیت عرضه و تقاضایی در منطقه که به تازگی رونق گرفته (مانند WPP میان دیگران) اشاره کرد. هنگامی که به بحث مجموعه وبر شاندویک وارد شد، در میان پرسش و پاسخ ها، گف: او در حال حاضر بیشتر در تعمیق تخصص و گسترش ابعاد کسب و کار بیش از ورود به مناطق جغرافیایی متمرکز شده است.
او در مورد قابلیت های این صنعت به رشد ارگانیک با گسترش خدمات خود و ایجاد شتاب به بخش های جدید خوشبین است.
پولانسکی گفت: نه تنها ما نقش بزرگتری در استراتزی های بازاریابی برای مشتریان مان ایفا می کنیم، و نیز ما امسال به عنوان نمایندگی از سازمان ها در کل مسائل جامعه وارد خواهیم شد. پولانسکی افزود: هزینه های کل در بازاریابی و ارتباطات در سطح خدمات جهانی همواره در افزایش است و اکنون نزدیک به 15% رشد رسیده است.
ولانسکی بیان کرد:ما فقط بیش از یک درصد برای بازاریابی و ارتباطات هزینه کرده ایم ما تخمین زده ایم که نزدیک 2 میلیارد دلار بازگشت سرمایه در سطح جهانی در روابط عمومی خواهیم داشت.
مدیریت بحران در حوزه روابط عمومی
سابقه تاسیس این شرکت را به سال 1900 میلادی و مدیران این شرکت را به عنوان اولین بنیانگذاران این حوزه میتوان معرفی کرد. بر اساس شواهد و مدارک موجود، واژه روابط عمومی اولین بار در سال 1897 در اسناد اداره راه آهن آمریکا به کارگرفته شده است.همچنین طی سال هایی که آمریکا رشد گسترده واحدهای بازرگانی،تولیدی و اقتصادی را تجربه مینمود، مبارزه افکار عمومی بر علیه اهداف استثمارگرایانه صاحبان صنایع و قدرت نیز رشد پیدا کرد به طوری که صاحبان سرمایه را بر آن داشت تا با فعال کردن بخش روابط عمومیهای خود در صدد جلب رضایت افکار عمومی برآیند.
در سال 1906 خبرنگار اقتصادی و خوش فکر روزنامه نیویورک ورلد به نام ( آی وی لی ) که خود فارغ التحصیل دانشگاه پرنیسون بود اولین شرکت خدماتی و خصوصی را تحت عنوان روابط عمومی تاسیس نمود .
وی در همین راستا توانست با ارائه خدمات مشاورهای و تبلیغی برای شرکتها و موسساتو صنایع، آنها را در امر تبلیغ محصولات و همچنین گسترش اهداف و برنامههای خود در جامعه یاری رساند. گذشت زمان و بازخوردهای مثبت وجود روابط عمومی در آمریکا و خصوصا در دوران جنگ جهانی اول که نقش به سزایی در همراه کردن افکار عمومی با سیاستهای آنها داشت موجب گردید تا در وهله اول کشورهای دیگری همچون انگلیس، آلمان، فرانسه، هلند و … نیز برای تاسیس روابط عمومی گامهای موثری بردارند که امروز شاهد رشد بدون توقف و پیشرفت علمی و فنی در حوزه روابط عمومیها در دنیا هستیم.اصولا روابط عمومیها نقش پل ارتباطی میان سازمان با مخاطبین را ایفا میکنند، از این رو میتوان روابط عمومیها را به عنوان ویترین یک سازمان نیز تشبیه نمود که قادرند با طراحی دکور مناسب و حساب شده در جذب مشتری و اقناع آنها در راستای اهداف و آرمانهای مشخص گام بردارند. همچنین یکی از وظایف اساسی روابط عمومیها با توجه به جایگاه ویژهای که در سازمان دارند مدیریت بحران میباشد.وظیفه خطیری که نقش به سزایی در ایجاد آرامش و خاموش نگه داشتن زنگ خطر اعتراضات مخاطبان و برافراشته ساختن پرچم اقتدار سازمانها دارند.هنگامی که یک سازمان دچار بحران میگردد وظیفه کنترل و رفع بحران بر عهده روابط عمومی بوده و عدم موفقیت در این امر موجب لطمات جبران ناپذیری میگردد. روابط عمومی در شرایط بحرانی میبایست به جای لاپوشانی کردن و توجیه عملکرد سازمان متبوع خود مسوولیت پذیر بوده و با سرعت به شرایط بحرانی رسیدگی و آن را در اسرع وقت مدیریت نماید و اطلاعات دقیق و موثری را از بحران پیش آمده در اختیار مخاطبان و خصوصا رسانههای پیگیر قرار دهد و آنها را متقاعد سازد که سازمان متبوع ایشان در حال بررسی و رسیدگی به معضل پیش آمده میباشد.
همچنین روابط عمومی میتواند با دعوت از برخی عوامل متخصص و کارشناسان امر از آنها نیز در راستای حل بحران پیش آمده مشاوره گرفته و به نوعی به مخاطبان خود این سیگنال را ارسال نمایند که این بحران مقطعی بوده و بی شک در اولین فرصت بر طرف خواهد شد.حال با گذشت بیش از یک قرن از ظهور واژه روابط عمومی در دنیا و تالیف کتابها و انتشار مطالب مرتبط با این حوزه، شاهد رشد و گسترش روزافزون موسسات مختلف آموزش روابط عمومی، انجمنها و خصوصا رشتههای تحصیلی دانشگاهی روابط عمومی حرفهای میباشیم.اما نکتهای را که مدیران این حوزه نباید از آن غافل شوند این است که در ایامی که دانش و آگاهی مخاطبان به مدد رسانهها، شبکههای با نفوذ و قدرتمند اجتماعی و ماهوارهها که هریک به تنهایی قادر هستند با یک اشاره انقلابی را در هر نقطه از دنیا پایه ریزی و عملی نمایند افزایش یافته، قطعا کار روابط عمومیها در سازمانهای مختلف بسیار دشوار بوده و اقناع افکار عمومی با توسل به دادههای غیر منطقی و توجیههای نادرست امکان پذیر نخواهد شد و بی شک مدیران ارشد در هر سازمان جهت مقابله با بحرانهای احتمالی نیازمند به خدمت گرفتن افراد مجرب و دلسوز و همچنین تجهیز و به روز کردن اطلاعات و دانش فنی واحد مربوطه میباشند تا در مقاطع حساس بتوانند این به سلامت به سر منزل مقصود نیل پیدا کنند.
تقدیر از کهنهسربازها در آگهی والمارت
در قالب یکسری ویدئوهای کوتاه و ساده ولی تکاندهنده از آژانس تبلیغاتی Saatchi & Saatchi نیویورک، پرسنل سابق ارتش ایالات متحده آمریکا بر سر چالشهای بازگشت به زندگی غیر نظامی صحبت میکنند. این فیلمهای کوتاه به تبلیغ ابتکار والمارت به اسم «روشن کردن چراغ سبز بر سر در خانه به یاد کهنهسربازها» میپردازند. برنامه فوق که هفته گذشته با همکاری گروههای حامی کهنه سربازها چند روز پیش از «روز سربازهای کهنهکار» اجرا شد از آمریکاییها میخواهد تا به منظور گرامیداشت یاد آنها یکی از لامپهای دفتر یا محل کار خود را در این روز سبز کنند.
یک صدای خارج از قاب در این آگهی تلویزیونی 40ثانیهای نگاهی اجمالی به برنامه میاندازد. به اعتقاد آن «نشان دادن مراتب قدردانی از یک کهنهسرباز خارج از لباس نظامی کار سختی است و آنها در این وضعیت بیش از همیشه از چشم دیگران پنهان میمانند.» در یک کلیپ دو دقیقهای توصیفی از وضعیت یک شهر در شب، در خانههای منطقه حومه، ظاهراً سربازهای کهنهکار در کانون توجه قرار دارند. در ویدئوی بعدی، ما با یک ارتشی به نام «لوردس» ملاقات میکنیم که پس از انجام وظیفه در عراق دچار اختلال استرس بعد از سانحه شده است.
به گفته این زن، با حضور در مکانی که دیدن فردا را تضمین نمیکند، شما یاد میگیرید که چگونه برای زندگی ارزش قائل شوید. او پس از بازگشت از عراق دیگر میتواند هر کاری را انجام دهد. نفر بعدی «یان» با سابقه 14 سال خدمت در نیروی دریایی ارتش ایالات متحده آمریکا و حضور در ماموریتهای خطرناک فرامرزی، حال در 40 سالگی هنوز موهای خود را به سبک کلاسیک نیروی دریایی کوتاه میکند و مانند آن زمان یک کولهپشتی بر دوش دارد.
در ادامه، لورن، پس از ترک ارتش با معلولیتهای مختلف به خانه بازگشت اما در نهایت از یک سگ کمک گرفت. حالا او یک سازمان ارائهدهنده سگ دستیار به نام «Independence Paws» را اداره میکند. این داستانها الهامبخش و روحیهدهنده هستند اما فراتر از حد انتظار نمیروند و هیچگونه اغراقی در آنها دیده نمیشود. در حقیقت، این سازمانهای ارائهدهنده خدمات عمومی با لحن درست به سربازهای کهنهکار اجازه میدهند تا به جای کمک گرفتن از دیگران برای توصیف اشتباه اقداماتشان، ضمن تشریح جزئیات کامل مشکلات و پیروزیهای خود، با صداقت از هویت خود پرده بردارند.
به اعتقاد والمارت نور سبز در سرتاسر جهان نماد رفتن است که به تمایل جانبازان برای انجام سریع یک اقدام بدون توجه به چالش پیش رو ادای احترام میکند. حداقل کمپین با نگاهی به این مخمصه، شاید به غیر نظامیان اجازه قدردانی از فداکاریهای مردان و زنان مبارز را بدهد.
البته والمارت همیشه صرفنظر از فعالیتهایش در معرض انتقادهای مختلف قرار دارد اما به اعتبار خود این شرکت متعهد به استخدام 250 هزار نفر سرباز کهنهکار تا سال 2020 شده است. شرکت فوق با استخدام 100 هزار نفر از آنها در ماه گذشته، عزم خود را برای پرداخت 20 میلیون دلار کمک مالی به منظور حمایت از سازمانهای ارائهدهنده آموزشهای شغلی، آموزشوپرورش و سایر خدمات به جانبازان جزم کرد.
چرا مردم به گفته های علمی دانشمندان اعتماد ندارند
بر اساس دو مطالعه که به گرایش عموم مردم و دانشمندان پرداخته و انگیزه های آنها را مورد سوال قرار داده است، ارتباط میان دانشمندان و عموم مردم آمریکا با شک و تردید همراه می باشد.
بر اساس مطالعه مرکز تحقیقات پیو، عموم مردم به کارهای دانشمندان دچار سطحی از بدبینی و بی اعتمادی هستند. برای مثال 67 درصد از بزرگسالان گفته اند که دانشمندان درکی غیر شفاف از اثرات تغییرات ژنتیکی محصولات بر سلامتی ارایه می دهند.
بعلاوه، تفاوت ها در پس زمینه های دانشی به عنوان دلیلی بالقوه از تفاوت ایده ها شناسایی شده اند. 84 درصد از دانشمندان گفته اند که فقدان ادبیات علمی در میان مردم یکی از مسایل عمده برای علم است.
هم دانشمندان و هم عموم مردم امریکا یک ارزیابی نسبتا منفی از کیفیت علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی در آموزش مهد کودک های درجه 12 ارایه کرده اند.
جان بسلی، یک استادیار روابط عمومی در دانشگاه ایالتی میشیگان که مشاور مطالعه پیو بوده است گفت که دلیل دیگر این شکاف این است که دانشمندان و اعضای عموم خطرهایی را به گونه های مختلف می بینند.
بخش عمده ای از دانشمندان، بر یافته هایی از دیگر حوزه ها اعتماد می کنند و در حالیکه «امریکایی ها به دانشمندان بیش از سایر گروه ها اعتماد می کنند، آنها هنوز درباره برخی از این مسایل نگران هستند.» زیرا تلاش های آنها برای درک جهان، تضادهایی را در اعتقادات مذهبی و تعصبات شخصی به همراه دارد.
صرف میلیاردها دلار برای تبلیغات توسط دولت اوباما
اخیراً مطالبی مبنی بر این منتشر شده است که وزارت بهداشت و خدمات انسانی آمریکا با یک شرکت روابط عمومی قرارداد بسته است تا از این طریق تلاش نماید تا «پیامرسانی» خود را از طریق خبرنگارانی بهبود ببخشد که یک بحث طولانی مدت پیرامون درستی صرف دلارهای مالیات پردازان جهت بهبود و پالایش تصویر و پنداشت عمومی از دولت را کلید زدهاند.
تحقیق انجام شده توسط «سرویس تحقیق و تفحص کنگره» در سال گذشته دریافت که در پایین ترین سطح، در فاصله سالهای 2009 تا 2013، دولت اوباما به طور کلی 4.4 میلیارد دلار را برای قراردادهای تبلیغاتی بیرونی صرف نموده است، و 892.5 میلیون از این مبلغ فقط در سال آخر صرف شده است. کل این مبلغ شامل تبلیغات و فعالیتهای درون دولتی نمیشود، امری که در سطحی بالا به هزینه کل میافزاید. بزرگترین نهادهای هزینه کننده در سال 2013 عبارتند از: وزارت دفاع (419 میلیون دلار)، وزارت بهداشت و خدمات انسانی (197.4میلیون دلار)، وزارت آموزش و پرورش (128.8 میلیون دلار و وزارت امور کهنه سربازان ایالات متحده آمریکا (61.8 میلیون دلار).
تحقیق مذکور متذکر شده است، «در بلند مدت، آمریکاییها پیرامون تبلیغات، به ویژه پیرامون تلاشهای دولت برای تغییر پنداشت آنها از کیفیت عملکرد دولت یا بهبود مسائل سیاسی خاص، نظرات و دیدگاههای متفاوتی داشتهاند». «تعداد بسیاری از افراد همچنین بر این باورند که دولت نباید برای موارد غیرضروری و به شکلی گستاخانه از مالیاتهای مردم برای تبلیغات هزینه نماید، بعلاوه آنها معتقدند که شهروندان باید صرفهجو و متکی به نفس باشند».
اگرچه منتقدان به صورت کلی هزینههای دولتی صورت گرفته برای معرفی و ارائه اطلاعات درباره خدمات عمومی موجود را کم اهمیت میشمارند، اما آنها اغلب به «مسئله پیامرسانی دولت» جهت پیشبرد برنامهها و سیاستهای رییس جمهور و یا تلاش آنها برای فائق آمدن بر تبلیغات منفی پیرامون عملکرد یک وزراتخانه یا سازمان معترض میباشند.
در آخرین جنجال صورت گرفته، مایک اِنزی، رئیس کمیته بودجه سنا از سازمان مدیریت و بودجه رسماً درخواست کرده است تا ارقام دقیق هزینههای صورت گرفته جهت عقد قرارداد بین وزارت بهداشت و خدمات انسانی آمریکا و موسسه روابط عمومی ادلمن و به عبارت کلیتر، میزان هزینهای که دولت در سال جاری برای انجام خدمات تبلیغاتی توسط موسسات غیردولتی هزینه کرده است را ارائه دهد.
واشنگتون پست این هفته گزارش داد که سازمان مبارزه با تخطی از ماهیت خدمات انسانی و خدمات سلامت روان در تلاش بوده است تا «پیامرسانی سازمان خود را از طریق روزنامهنگاران و خبرنگاران تصحیح و پالایش نماید». ادلمن- یک موسسه روابط عمومی است که برای انجام تحقیق و بررسی روی روشهایی استخدام شده است که از آن طریق به شکلی بهتر امکان تاثیر گذاری روی روزنامهنگاران و روزنامههایی فراهم می آید که اخبار پیرامون این عملکرد سازمان را پوشش میدهند. طبق گزارش واشنگتون پست، در پی تماس خبرنگار این روزنامه با یکی از کارکنان موسسه روابط عمومی ادلمن، فرد مذکور گفته است: مشتریان ما سازمانهای دولتی آمریکا هستند که در حیطه صنعت بهداشت و سلامت فعالیت میکنند». «امیدواریم تا پیرامون نحوه ارسال و تحویل پیامها توسط روزنامهنگاران با مخاطبین، بینش و اطلاعات بیشتری حاصل نماییم».
انزی در نامهای به شان داناوان، رئیس سازمان مدیریت و بودجه گفته است که با توجه به بدهی بیش از 18 تریلیون دلاری کشور، چگونه بودجه توسط دولت برای این گونه فعالیتها صرف شده است.
انزی در ادامه نوشته است: «صرف هزینه برای روابط رسانهای غیرضروری، هزینهای است که کشور قابل به پرداخت و تحمل آن نیست». «با درخواست مجدد دولت از کنگره جهت افزایش میزان بدهی دولت، این نکته ضرورت دارد که قوه مجریه از هزینه برای فعالیتهای غیرضروری و نابجا بپرهیزد، و این که در صورت ادامه صرف هزینههای مذکور توسط دولت، کنگره در جریان قرار بگیرد».
انزی ادامه داده است که مخارج این سازمان برای فعالیتهای روابط عمومی «یک جعبه سیاه بزرگ» است و سرویس تحقیق و تفحص کنگره در تعیین دقیق میزان مخارج صورت گرفته برای روابط عمومی با مشکل مواجه شده است. او همچنین متذکر شده است که علیرغم وجود قوانین متعدد، هزینههای مذکور همچنان ادامه مییابند، قوانینی که با هدف جلوگیری از صرف هزینههای دولتی برای «اهداف تبلیغاتی» یا اثرگذاری روی نتایج قانونی صورت میگیرند.
طبق آمار و ارقام استخراج شده توسط سرویس تحقیقاتی کنگره از سیستم اطلاعات تمهیدات و تدارکات فدرال، ارقام زیر مبالغی هستد که دولت اوباما حداقل برای قرارداد با موسسات غیردولتی در پنج سال نخست دوره ریاست جمهوریاش هزینه کرده است:
سال مالی 2009- 1.18 میلیارد دلار
سال مالی 2010-946 میلیون دلار
سال مالی 2011- 750 میلیون دلار
سال مالی 2012-700 میلیون دلار
سال مالی 2013-892.5 میلیون دلار
مطابق با گفته سخنگوی کمیته بودجه سنا، سازمان مدیریت و بودجه تاکنون به درخواست انزی برای ارائه اطلاعات بیشتر پاسخی نداده است.
توپخانه نابودگر روابط عمومی عربستان فعال تر شد
عربستان سعودی برای حصول و حفظ اعتبار بیشتر در عرصه بین المللی، در واشنگتون دیسی فعال است.
مطابق با اخباری که اخیراً منتشر شده است، اسناد مرتبط با لابیهای خارجی نشان میدهند که فقط در ماه سپتامبر، دولت عربستان قراردادهایی را با آژانس روابط عمومی ادلمن (Edelman) و همچنین موسسه عظیم لابی پودستا (Podesta Group) امضا نموده است.
ادلمن بزرگترین آژانس روابط عمومی خصوصی در جهان است که برای کمک به مشتریان جهت دستیابی به پوشش رسانهای مطبوع در خروجیهای جریان اصلی و مهم رسانهای شناخته و مطرح میباشد. گروه پودستا یک مرکز فشار و لابی است که توسط تونی پودستا تاسیس شده است، او مهمترین جذب کننده کمکها و حمایتهای مالی برای هیلاری کلینتون، کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا میباشد.
دو قرارداد مذکور، آخرین نمونه از زد و بندها و صرف هزینههای گزاف صورت گرفته در سال اخیر توسط این کشور حاشیه خلیج میباشد، چرا که این کشور همچنان در پی تقویت توپخانه نابودگر و نفوذ سیاسی خود در میان سیاستمداران با نفوذ آمریکایی است. سفارت رژیم سلطنتی عربستان سعودی در آمریکا تاکنون به درخواستها برای ارائه اطلاعات در این باره پاسخی نداده است.
در ماه مارس، سفارت عربستان سعودی با دو مرکز مهم لابی، دیالای پایپر (DLA Piper) و پیلسبری وینثراپ شاو پیتمن (Pilsbury Winthrop Shaw Pittman) وارد همکاری شد. به عنوان مثال، دیالای پایپر گروهی کوچک متشکل از مقامات سابق دولتی شامل دو سناتور بازنشسته، ساکبی چامبلیس و جورج میشل است که سفارت عربستان در آمریکا با آنها وارد همکاری شده است. همچنین در ماه مارس، سفارت عربستان دو موسسه تارگتد ویکتوری (Targeted Victory) و زیگنال لبز (Zignal Labs) که در زمینه تحلیل داده حجم بالا برای مشتریان سیاسی تخصص دارند را به استخدام خود در آورد.
تیم عملیات سیاسی عربستان سعودی پیش از این از فرادی نظیر سناتور نورم کلمن و آر-مین متشکل بوده است که یکی از آنها ریاست بزرگترین کمیته ارشد اقدام سیاسی جمهوری خواهان آمریکا را بر عهده داشته است، همچنین سایر اعضای این تیم عبارتند از موسسه روابط عمومی گروه اماسال/کورویس (Qorvis)، و مرکز آرامکو عربستان سعودی، شرکت نفت دولتی عربستان که پشتیبانی مالی از گروههای سیاسی تاثیر گذار آمریکا نظیر شرکت نفت آمریکا را بر عهده دارند. مرکز پالایش سعودی، یکی از شرکت های تابعه شرکت آرامکو در آمریکا، نیز از موسسات رسمی دولت عربستان سعودی است. همچنین دولت عربستان از تعدادی از اتاق های فکر و دانشگاههای آمریکایی حمایت مالی مینماید، و در موسسات غیرانتفاعی مطرح آمریکا نظیر موسسه کلینتون مشارکت داشته است.
قرارداد گروه پودستا با مرکز مطالعات و امور رسانهای دادگستری سلطنتی عربستان سعودی منعقد شده است. این قرارداد، که در پایگاه دادهای لابی خارجی وزارت دادگستری آمریکا به ثبت رسیده است، بیان مینماید که گروه مذکور برای مرکز مطالعات و امور رسانهای دادگستری عربستان به اجرای کار «روابط عمومی» میپردازد.
«میسی تسیر، سخنگوی گروه پودستا، در مصاحبه ای پیرامون ارائه اطلاعات بیشتر درباره روابط شان با عربستان گفته است: «مشی کاری شرکت ما اجازه نمیدهد تا درباره کاری که برای مشتریان انجام میدهیم، فراتر از حدود قانونی صحبت کنیم، بنابراین خبرنگاران و سایر گروههای علاقهمند را برای اطلاعات بیشتر به مشتریان مان ارجاع میدهیم».
قرارداد ادلمن این موسسه را موظف مینماید تا از جانب سازمان سرمایهگذاری عمومی عربستان سعودی «با شخصیتهای تاثیرگذار بر افکار عمومی همکاری نماید، به ایجاد فرصتهای جذب و مشارکت رسانهای با شخصیتهای مهم بپردازد، و همچنین نظرات همسو با این نهاد عربی را به تحریر در آورده و به مخاطبین القا نماید».
با اجرای حکم اعدام علی محمد النمیر، فرزند جوان یکی از منتقدان دولت، رژیم سلطنتی عربستان با یک بحران روابط عمومی دیگر نیز مواجه میباشد.
این کشور همچنین با اعتراض بین المللی به کشتار گسترده شهروندان یمنی مواجه است. از ماه مارس، عربستان سعودی ائتلافی را تشکیل داده است که متشکل از کشورهای عربستان، انگلیس، مصر و چند کشور حاشیه خلیج میباشد تا از این طریق به دولت سابق یمن در مقابله با انقلابیون حوثی کمک نماید. ائتلاف به رهبری عربستان بارها به مدارس، بیمارستانها و سایر مواضع شهروندی حمله کرده است، همچنین مطابق با گزارشات، اخیراً عربستان یک مجلس عروسی را با بمب هدف قرار داده و بیش از صد نفر را کشته است.
هفته گذشته، با تعدادی از قانونگزاران پیرامون تخطی عربستان از حقوق بشر صحبتهایی داشتم، اما متوجه شدم که آنها برای انتقاد از رژیم سلطنتی عربستان اصلاً تمایلی ندارند. اخبار منتشره نشانگر این مسئله است که موسسات لابی و گروههای فشار در طی سالها با دولت سعودی همکاری داشته و از این طریق برای این رژیم با اعضای کنگره آمریکا در جهت اهداف رژیم مذکور مذاکره داشتهاند. فارغ از تجاوز نظامی به یمن، {فاجعه عظیم و دلخراش منا و بی کفایتی دولت عربستان} و ارتباطات اقتصادی بین عربستان سعودی و آمریکا، به نظر میرسد که عربستان برای حفظ نفوذ سیاسیاش در تلاش است.
روزنامهنگار افشاگر آمریکایی به رسانه میلیاردر ایرانیتبار میپیوندد
گلن گرینوالد که اسنادی درباره برنامههای نظارت اطلاعاتی دولت آمریکا را در روزنامه گاردین منتشر کرد، به یک طرح رسانهای میپیوندد که گفته شده بنیانگذار ایرانیتبار “ایبی” از آن حمایت میکند.
به گزارش شارا به نقل از بی بی سی، افراد مطلع از ماجرا، در گفتوگو با خبرگزاری رویترز این خبر را تایید کردهاند.
به این ترتیب آقای گرینوالد روزنامه بریتانیایی گاردین را ترک میکند.
این روزنامهنگار آمریکایی مقیم برزیل، یکی از نخستین کسانی بود که اطلاعات ارائهشده توسط ادوارد اسنودن، تحلیلگر سابق اطلاعاتی آمریکا را منتشر کرد.
دو منبع آشنا با موضوع به رویترز گفتهاند که حامی مالی این طرح جدید رسانهای، پیر امیدیار است.
هنوز مشخص نیست که آیا او تنها حامی این طرح رسانهای است یا یکی از حامیان آن.
این بنیانگذار وبسایت خرید و فروش آنلاین “ایبی” (eBay) ایرانیتبار است.
پیر امیدیار که در حال حاضر رئیس هیئتمدیره شرکت ایبی است، درگیر فعالیتهای روزمره این بنگاه اقتصادی نیست و سرمایهگذاریهای متعددی در طرحهای مختلف اقتصادی، انساندوستانه و سیاسی کرده است.
مجله فوربس برآورد کرده که ثروت خالص این مرد ۴۶ ساله، معادل هشت و نیم میلیارد دلار است.
این موسسه به نوشته وبسایتش از “کارآفرینان اجتماعی که برای تضمین پاسخگویی نظام سیاسی ما به عامه تلاش میکنند” حمایت می کند.
از حساب توییتر فعال او نیز بر میآید که برنامههای جاسوسی دولت آمریکا که توسط ادوارد اسنودن و گلن گرینوالد فاش شده، از دغدغههای او بوده است.
‘پیام ارعاب’: گلن گرینوالد روز سهشنبه ۱۵ اکتبر در وبلاگ خود نوشت که یک “فرصت شغلی رویایی برای روزنامهنگاری که یک بار در عمر هر کس پیش میآید” به او پیشنهاد شده است که نتوانسته آن را رد کند.
او چیزی درباره این طرح رسانهای جدید مطرح نکرده اما گفته که جزئیات بهزودی اعلام میشود.
ادوارد اسنودن، جوان ۳۰ ساله آمریکایی که پیشتر تحلیلگر سیا بوده، روز اول اوت از دولت روسیه پناهندگی موقتی گرفت.
او پنج ماه پیش اسنادی درباره عملیات گسترده شنود و نظارت دستگاههای اطلاعاتی آمریکا را فاش کرد که خبرساز شدند و اعتراض برخی از دولتها و سازمانهای حمایت از حقوق شهروندان را بر انگیخت.
آمریکا در ماههای اخیر سعی کرد روسیه را قانع کند که این افشاگر را به آمریکا بفرستد ولی مسکو راضی نشد.
ادوارد اسنودن در آمریکا با اتهاماتی روبهروست که میتواند ۳۰ سال حبس برایش داشته باشد.
یک سخنگوی روزنامه گاردین در بیانیهای که در وبسایت آقای گرینوالد منتشر شده، تایید کرده است که او تصمیم گرفته این روزنامه بریتانیایی را ترک کند.
در میانه ماه اوت امسال گزارش شد که پلیس بریتانیا، شریک زندگی گلن گرینوالد را در فرودگاه لندن برای ۹ ساعت بازداشت کرد، از او بازجویی کرد، و تلفن همراه، لپتاپ، کارتهای حافظه، بازی رایانهای و دیگر وسایلی که همراه داشت را ضبط کرد.
آقای گرینوالد به این برخورد دولت بریتانیا شدیدا اعتراض کرد و گفت بازداشت شریک زندگی او “بهوضوح برای این بوده که پیام ارعاب بفرستد به ما کسانی که درباره اناسای و سازمان اطلاعاتی بریتانیا گزارش میدادیم”.
کمیته روابط عمومی آمریکا اسرائیل 14 میلیون دلار برای تبلیغات تلویزیونی علیه برجام هزینه کرد
لابی صهیونیستی آمریکا بیش از چهارده میلیون دلار برای تبلیغات تلویزیونی علیه توافق هسته ای ایران هزینه کرده است.
به گزارش مونیتورینگ خبرگزاری صدا و سیما، پایگاه اینترنتی لوبلاگ در مقالهای به قلم «اِلی کلیفتون» نوشت بعد از آن که تلاش سناتورهای جمهوری خواه آمریکا برای مقابله با توافق حاصل شده در ماه ژوئیه برای محدود کردن برنامه هستهای ایران شکست خورد، کمیته روابط عمومی آمریکا اسرائیل (ایپک) مسئول شناخته شد، زیرا نتوانسته بود شمار قابل توجهی از سناتورهای دموکرات را برای همراهی با جمهوری خواهان و مخالفت با برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مجاب کند.
به بیان ساده، ایپک که به لحاظ تاریخی روابط قویتری با حزب دموکرات آمریکا دارد، شکستِ سختی خورد.
فقط چهار سناتور دموکرات یعنی رابرت منندز، بِن کاردین، چاک شومر و «جو مانچین» مسیر متفاوتی را از سناتور «هری رید» رئیس اقلیت سنا و دیگر همکاران دموکرات خود در پیش گرفتند و با توافق هستهای ایران مخالفت کردند. البته این شکست ایپک چندان کم هزینه هم نبود. ایپک برای اینکه افکار عمومی آمریکا را به مخالفت با مهمترین طرح سیاست خارجی کاخ سفید در دومین دوره ریاست جمهوری اوباما جلب کند، مبالغ سرسام آوری هزینه کرد.
ایپک تابستان امسال از تشکیل گروهی غیرانتفاعی به نام «شهروندان هوادار ایران غیر هستهای» خبر داد که تنها وظیفه آن مقابله با توافق هستهای پیش رو با ایران بود. بنا به گزارش «ران کمپیز» از «جوئیش تلگرافیک ایجنسی» (آژانس خبری یهودیان)، این گروه تقریباً سی میلیون دلار کمک های اهدایی جمع آوری کرد. بعد از بررسی هفتصد مورد فاش شده از سوی کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا (FCC)، میتوان تأیید کرد که این گروه وابسته به ایپک از اواسط ماه ژوئیه تا اواسط سپتامبر، دستکم چهارده میلیون و پانصد هزار دلار برای پخش تبلیغات از طریق شبکههای مختلف تلویزیونی (مانند ای بی سی، اِن بی سی، فاکس و سی بی اس) هزینه کرده است. این فاصله زمانی نیز دقیقاً با دوره دو ماهه لابی کردن های فشرده (در کنگره آمریکا) از زمان اعلام برجام در وین تا رد لایحه مخالفت با توافق ایران در سنا آمریکا همزمان است.
6 روش برای مقابله با بحران آب در آمریکا
با شدت گرفتن بحران آب در کالیفرنیا این ایالت ۶ روش برای عبور از این بحران اختراع کرده که میگویند استفاده آنها برای مقابله با بحران آب در آمریکا و بلکه در کل جهان میسر خواهد بود اما باید روشهای جدیدتری هم ابداع شود.
ناسا معتقد است که خشکسالی آمریکا هم همان مشابه خشکسالی جهان است و در گزارش اخیر خود اشاره کرده است که جهان ما به سمت کمبود آب قابل شرب پیش میرود، دریاچههای بزرگ جهان ناپدید میشوند و دنیا به سمتی میرود که آینده آن به ناامنی آبی منجر خواهد شد.
در روش اول استفاده از انرژی خورشید برای تصفیه آب در نظر گرفته شده است. به تازگی دختر بچههای آمریکایی روشی را ابداع کردهاند که بر اساس آن با استفاده از اشعه ماورای بنفش انرژی خورشید میتوان آب ناسالم را تصفیه کرد.
دیپیکا دانشآموز 15 ساله وسیلهای را اختراع کرده است که میتواند با قرار گرفتن اکسید روی و دیاکسید تیتانیوم در معرض اشعه ماورای بنفش خورشید،آب آلوده را تمیز کند که این آب کاملا قابل خوردن است. روش دوم بررسی چکههای آبی است. شرکت آلمانی آلبستادور بهتازگی از نرمافزاری استفاده میکند که در صورت چکه کردن آب بلافاصله به بخش مرکز کنترل اعلام میکند، چکه آب در حمامها، دستشوییها بهعنوان تلفکنندههای اصلی آب نام گرفتهاند، اما بزرگترین مشکل این است که بخش زیادی از این آبها توسط لولههایی که آب را از مبدأ به خانهها منتقل میکنند هدر میرود.
این شرکت آلمانی معتقد است که حدود یک سوم آبها در مسیر مبدأ تا رسیدن به منازل در لولههای آب هدر میرود. نرمافزار معروف به «زونکن آلفا» کمک میکند تا بخش زیادی از تلفات آبها جلوگیری شود. روش سوم استفاده از تمیزکنندههای دیاکسیدکربن به جای آب است.
در روش چهارم نیز استفاده از بطریهای نجاتدهنده زندگی پیشبینی شده است. در این روش زمانی که سونامی در منطقه آسیا در چند سال گذشته اتفاق افتاد کامیونها مجبور بودند برای آوردن آب شرب به مکانهای دوری بروند چرا که آب سیلابها بسیار کثیف و ناسالم بود. این مساله مایکل ریچارد را به این فکر انداخت که بطری خاصی را اختراع کند. این بطری میتواند بسیار سریع آب کثیف سیلاب را قابل شرب کند. در این روش آب از یک فیلتر 15نانومتری عبور داده میشود که بسیار سریع باکتریها و ویروسها را از بین میبرد و آب را تمیز میکند و بعد از این بود که بسیاری از مردم که با مساله آلودگی آب مواجه بودند از این روش استفاده کردند. اما در روش پنجم استفاده از حداقل آب در زمان دوش گرفتن است. روش ششم نیز دوش بدون آب است. آیا شما میتوانید بدون استفاده از آب دوش بگیرید؟ این در ظاهر به نظر میآید شدنی نیست اما یک پسربچه 17 ساله زمانی که به لیمپول در آفریقای جنوبی مسافرت میکرد آن را ابداع کرد او متوجه شد میتوان با درست کردن لوسیونی که مواد شیمیایی پاککننده دارد از برخی بوهای بد خلاص شد و این لوسیون میتواند با استفاده روی پوست نتیجه یک دوش واقعی را داشته باشد. دوش حمام خشک میتواند میلیونها لیتر آب را برای ما ذخیره کند.
پیام روابط عمومی فدراسیون والیبال آمریکا
مدیر روابط عمومی فدراسیون والیبال آمریکا ویدئویی از دیدار تیم ایالات متحده برابر ایران را در یکی از شبکههای اجتماعی منتشر کرد.
مدیر روابط عمومی فدراسیون والیبال آمریکا با انتشار ویدئویی از یک رالی بازی تیمهای والیبال ایران و ایالاتمتحده در صفحه شخصیاش در یکی از شبکههای اجتماعی نوشت: «اگر میخواهید از شرایط سالن آزادی بدانید از هولت و مورفی بپرسید. لطفا موقع تماشا ویدئو صدای موبایل خود را زیاد کنید.»
این مطلب و ویدئو بازخوردهای زیادی داشته و اکثر کاربران از شرایط موجود برای آمریکا اظهار تعجب کردهاند.
موزه روابط عمومی چگونه شکل گرفت؟
موزه روابط عمومی، در حقیقت بنیادی آموزشی، علمی و پژوهشی است که توسط شورای امنایی ایالت نیویورک در ایالات متحده آمریکا تاسیس و اداره میشود. یکی از اصلیترین اهداف موزه روابط عمومی که از کم نظیرترین موزهها در جهان به شمار میرود، ارایهی خدمات علمی و آموزشی به خیل علاقهمندان حوزهی ارتباطات و روابط عمومی در سرتاسر جهان است؛ دانش آموزان و دانشجویان، محققان و فعالان حوزه روابط عمومی اصلیترین مخاطبان این موزه منحصر به فرد هستند.
موزهی روابط عمومی و ارتباطات نیویورک در سال 1997 تاسیس شد و در بردارندهی انواع اسناد، مدارک و اشیایی است که به نوعی به شکلگیری، گسترش و تکامل روابط عمومی بخصوص در آمریکا میپردازد. تنها کتابخانهی این موزه 600 کتاب در زمینهی اصلی روابط عمومی و ارتباطات را -که برخی از آنها بسیار منحصر به فرد بوده و به امضای نویسندگان مطرح خود نیز رسیدهاند- در خود جای داده است.
موزهی روابط عمومی همچنین شامل وسایل دست ساز و مکانیکی به کار گرفته شده در این حوزه نیز است. همچنین تصاویر منحصر به فردی از خبرنگاران، فعالان زمینهی روابط عمومی و نیز عکسهایی از افراد و اتفاقات بسیار مشهور تاریخ معاصر در آن دیده میشود. نمونههای جالبی از فنآوریهای نوین و قدیمی ارتباطی یکی دیگر از قسمتهای این موزه جذاب است.
موزهی روابط عمومی همچنین دارای یک گنجینه غنی و بسیار ارزشمند از نوارهای صدا و تصویر از تاریخ شفاهی نیز است. این موزه حاوی بسیاری از مصاحبههای مهم تاریخ معاصر نیز است. همچنین دارای اسناد و مدارکی دال بر تاثیر روابط عمومی بر تاریخ بشر نیز است. در یک کلام باید گفت موزه روابط عمومی نیویورک در حقیقت بزرگترین آرشیو و مجموعه تاریخ روابط عمومی است.
ساختمان موزهی روابط عمومی در کتابخانه و گنجینه مجموعههای ویژه کالج نیومن باروش( Baruch College’s Newman) واقع شده و با قرار قبلی پذیرای تورهای و گروههای مختلف است. دیدار از این موزه نیز برای عموم مردم آزاد است.
موزهی روابط عمومی همچنین دارای قویترین حضورهای آنلاین بخصوص در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک است که 4000 دنبال کننده از 50 کشور جهان را نیز داراست.
شما در این موزه میتوانید با سردمداران و پیشگامان روابط عمومی جدید در دنیای معاصر آشنا شوید. اصلیترین این شخصیتها که جایگاه ویژهای در موزه دارد «ادوارد اِل برنیز»، پدر روابط عمومی جهان است. او که صاحب مشهورترین نظریات در حوزهی روابط عمومی است، در سالهای جنگ جهانی اول کار خود را شروع کرد و در نهایت به خیل عظیمی از بازیگران، هنرمندان، ورزشکاران، سیاستمداران و روسای جمهور جهان مشاوره میداد.
یکی دیگر از شخصیتهای مهم روابط عمومی جهان «موس کندریکس» است. او علاوه بر این که یکی از اصلیترین چهرههای روابط عمومی تاریخ معاصر به شمار میرود، اولین آمریکایی سیاه پوستی است که با غلبه بر تبعیضهای نژادی آمریکایی قرن گذشته، نام خود را جاودان کرد. شما میتوانید با او نیز از طریق وب سایت موزه آشنا شوید.
شما همچنین میتوانید با دیگر شخصیتهای تاثیرگذار روابط عمومی جهان از جمله «کارل رابرت بایر» متوفی به سال 1957 نیز آشنا شوید. او که زمانی به دولت کوبا هم مشاوره میداد، یکی از اصلیترین چهرههای روابط عمومی سیار یا در حال سفر شناخته میشود که از او چهرهای بیبدیل در صنعت روابط عمومی ساخته است. در این مورد میتوان از «آرتور دبلیو پیج» معاون و رییس انجمن روابط عمومی آمریکا و همچنین «چِت برگر» از فعالان روابط عمومی مدرن و البته ژورنالیسم تلویزیونی نیز نام برد.
هم اکنون «شِلی اسپکتور» مدیر اجرایی و موسس موزه روابط عمومی است. او از ابتدای تاسیس این موزه مهم حضوری فعال داشته و بسیاری از اسناد، مدارک، کتابها، مصاحبهها و اشیای این موزه را با دست خود جمع کرده است.
خانم اسپکتور میگوید در سال 1985 و در دیدار با آقای برنیز به فکر ایجاد موزهای برای روابط عمومی افتاده و در سال 1994 در یک دیدار مجدد عزم خود را برای تاسیس موزه جزم کرده است. او سپس به همراه همسر و شریک تجاری خود- بَری اسپکتور- شروع به تدوین مصاحبههای خود با برنیز و چیدن مقدمات تاسیس موزه میکند. وقتی برنیز فوت میکند، خانواده او از خانم اسپکتور دعوت میکنند تا همهی دستنوشتهها، کتابها و آثار او را به وی هدیه دهند.
اسپکتور که یکی از افتخارات این موزه را وجود دست نوشتههای ادوارد اِل برنیز میداند به نیویورک تایمز گفته است ما اینجا را درست کردیم تا به همه بگوییم که چرا روابط عمومی مهم است و چرا باید گرامی داشته شود. او با اشاره به آرزوی برنیز میگوید پدر روابط عمومی جهان میخواست این صنعت را در بهترین وضعیت خود ببیند.
شِلی سپس با آنچه از خانواده برنیز گرفته بود یک موزهی آنلاین( مجازی) درست میکند. او بعدها با دریافت اسناد و آثاری از بزرگان حوزهی روابط عمومی یعنی دانیل اِدِلمان، آیوی لی و هارولد برسون مجموعه خود را تکامل میبخشد. او بعدها با کمک از دیگران بنای موزه را نیز گذاشته و هدف خود را نشان دادن این نکته میداند که فرهنگ و صنعت آمریکا به خاطر رشد خود، عمیقاً به روابط عمومی مدیون است.
او همیشه از تلاشهای برنیز برای کمک به دولت به منظور ورود آمریکا به جنگ جهانی اول و متقاعد کردن مردم برای جنگیدن، آن هم در میانهی بحران اقتصادی، یاد میکند و آن را دلیلی بر موفقیت کمپین روابط عمومی برنیز میداند. برنیز همچنین به شرکت سیگارسازی “لاکی استرایک” کمک کرد تا با ساخت تیزرهای اولیه تبلیغاتی، زنان آمریکایی را ترغیب به کشیدن سیگار در اماکن عمومی و در انظار نماید. نام کمپین تبلیغاتی برنیز برای این کار، «زبانههای آزادی» بود. با این حال خانم شلی اسپکتور از این اقدام برنیز، با عنوان بزرگترین شکست و ناکامی او یاد میکند.
اسپکتور آرزو و کار بعدی خود را گسترش موزهی روابط عمومی میداند. او البته دوست دارد این کار را با زنان و برای زنان انجام داده و سهم آنان را در این موزه بالاتر ببرد. تبدیل این موزه به یک ویکی پدیای واقعی برای روابط عمومی نهایت آرزوهای خانم اسپکتور است.
پیروزی شرکتهای اپل و مایکروسافت در بازی روابط عمومی مقابل دولت آمریکا
مایکروسافت و اپل در حال مقابله با دولت آمریکا، بر سر حق حفظ و عدم افشای اطلاعات کاربرانشان هستند، و مطابق با گزارشات منتشر شده توسط نیویورک تایمز، دو شرکت فناوری آمریکایی مذکور در حال پیروزی در این تقابل هستند.
حداقل در بازی روابط عمومی، این دو شرکت در آستانه پیروزی قرار دارند، چرا که امروزه پنداشت کلی این است که شرکتهای مذکور در حال انجام هرکاری هستند تا به حفظ اطلاعات فردی و خصوصی کاربران خود بپردازند.
از سوی دیگر، دولت آمریکا میگوید که حفظ و پنهانسازی اطلاعات، کاری که در محصولات اپل و گوگل دیده میشود (سیستمهای عامل آیاواس و اندروزید)، خطرات و ریسکهای وارده به امنیت ملی را افزایش میدهد، چرا که آنها دیگر قادر نیستند که به نظارت بر تهدیدات احتمالی بپردازند.
مورد ایستادگی شرکت مایکروسافت در برابر دولت آمریکا خیلی جالب توجه است. دولت آمریکا از مایکروسافت رسماً شکایت کرده است، و از این شرکت خواسته است تا اطلاعات متهمان و مظنونین را تحویل بدهد- اطلاعاتی که مایکروسافت در شهر دوبلین ایرلند ذخیره مینماید.
اگر مایکروسافت این اطلاعات را از دست بدهد، این مسئله میتواند بدین معنا باشد که سایر کشورهای خارجی، نظیر چین و روسیه نیز میتوانند به اطلاعاتی درباره شهروندان آمریکایی دست یابند که در این سرورها در آمریکا ذخیره شده است.
برد اسمیت، مشاور کل شرکت مایکروسافت، اخیراً در مصاحبهای گفته است: «مطمئناً اگر دولت آمریکا برنده این بازی باشد، درب به روی سایر دولتها برای دسترسی به مراکز اطلاعاتی در آمریکا باز خواهد شد. شرکتها و گروههای آزادیهای شهروندی نیز شکایتهای خود را ارسال کردهاند، و در سطحی گسترده به حقوق و قدرتهای نظارتی دولت آمریکا اعتراض کردهاند.
نیویورک تایمز مینویسد: پیش از این شرکتهای چینی نیز طرحهایی برای ساخت تاسیسات در خاک آمریکا داشتهاند تا به ذخیره ارتباطات الکترونیک بپردازند، بنابراین مسئله ممکن است چیزی بیش از فرضیه و نظریه باشد. مایکروسافت میگوید که نهایتاً کنگره مجبور خواهد شد به بررسی این مسئله بپردازد، چرا که این مسئله به همان میزان که حقوقی است، یک مسئله سیاسی نیز است.
قرار است این هفته، و در زمانی که طرفین روز چهارشنبه در دادگاه فدرال حاضر میشوند، مایکروسافت و دولت آمریکا به بحث و گفتگو در این باره بپردازند.
عدم برخورداری از روابط عمومی استراتژیک، دلیل شکستهای فلسطینان از اسرائیل
بزرگترین قدرت در سطح آمریکا و جهان، ارتباطات استراتژیک است. ارتباطات استراتژیک میتواند کاری کند که حقیقت دروغ به نظر آید و دروغ حقیقت دیده شود. در حالی که اسرائیل در زمینه ارتباطات استراتژیک استاد است، جهان عرب در استفاده از این ارتباطات ناموفق بوده است که همین امر به افزایش تعداد کلیشههای جهانی منجر شده است، کلیشههایی که تباهی و نابودی جهان عرب، از فلسطین تا سوریه را در پی داشته است.
دیک چنی، معاون رئیس جمهور اسبق آمریکا، در تاریخ 19 مارس 2003، و در زمانی که آمریکا به عراق حمله کرد یک مسئله را ثابت کرد.
او ثابت کرد آمریکاییها هرچیزی، مثلا دروغ را، اگر به صورت شفاف، متقاعد کننده، ارائه کنید و آن را در قالب طبیعت نژادپرستانه آمریکاییها قرار دهید، باور میکنند.
فقط چند هفته پیش از تهاجم آمریکا به عراق، نظرسنجی نشان داد که 72 درصد از آمریکایی ها بر این باورند که صدام حسین به صورت مستقیم در حملات تروریستی یازده سپتامبر دخالت داشته است.
البته بیش از یک دهه بعد، فهمیدیم که این دروغی بوده که چنی برای توجیه این حمله غیرمنطقی و نابجا گفته است.
آمریکایی ها هرچیزی، حتی دروغ را باور می کنند، ولی باید این دروغ را به صورت متقاعدکننده و اثربخش بگویید و آن را در قالب یک پیام قرار دهید، که آنها باورش کنند. یک لحظه تصور کنید، اگر حقیقت را بگویید؟ بدون استفاده از تکنیکهای روابط عمومی، آمریکاییها آن را باور نخواهند کرد.
آمریکاییها خواستار انتقام از یک نفر بودند، اما 19 هواپیماربا، که اغلب از عربستان سعودی بودند، عربستانی که یکی از متحدان کلیدی دولت بوش-چنی بود، با خودکشی خود مانع از این انتقام شدند.
آمریکاییها سخت خواهان انتقام بودند. چنی این خواسته آنها را در جایی دیگر برآورده کرد.
چنی با کمک گرفتن از اسرائیل، این فرضیه نادرست را تقویت کرد، اسرائیلی که در هنر تبلیغات ارتباطات استراتژیک استاد است، و حقایق را با دروغها و دروغها را در حقایق در هم میآمیزد.
یک گروه نظامی فلسطینی، برای انتقام و از روی عصبانیت، یک راکت کماثر را به سوی اسرائیل شلیک میکند که از شانس کمی برای وارد آوردن خسارت واقعی برخوردار است، و اسرائیل حملات هوایی گستردهای را از طریق صدها موشک آغاز میکند و هزاران شهروند فلسطینی را میکشد.
آمریکاییها حماس را نکوهش میکنند، به همان شکلی که صدام حسین را برای حملات یازدهم سپتامبر مورد نکوهش قرار میدادند.
عراق بزرگترین دشمن اسرائیل بود. لابی اسرائیل، آیپک، به شکلی فعالانه در برنامهریزی ایجاد حساسیت علیه عراق در میان شهروندان آمریکایی حاضر و دخیل بود. اسرائیل حامی جنگ سال 1990 عراق بود، یک دهه جنگ و تحریم طولانی مدت که به کشته شدن میلیونها شهروند عراقی، شامل صدها هزار کودک منجر شد، امری که عراق را هدفی آسان و ساده لوحانه برای انتقام آمریکاییها از یازده سپتامبر معرفی مینمود.
لابی اسرائیل دولت ملی آمریکا را در چنگ سیاستهای خود دارد. هرآنچه که اسرائیل میخواهد، از طریق فشار به اعضای کنگره به دست می آورد، و به منقدان خود اتهامات «ضدیت با اسرائیل» را وارد میآورد، و از ارتباطات استراتژیک استفاده میکند تا ادعاهای نادرست خود را با پوششی معقول و منطقی رنگ و لعاب دهد.
چنی، که به لابی اسرائیل و به جناح راست در حال رشد اسرائیل نزدیک بود، تمامی این موضوع را به خوبی میدانست. او خیلی زود از آنچه که الزاماً در ذهن و تفکر آمریکایی یک نقیصه میباشد، سوء استفاده نمود.
ارتباطات استراتژیک به شما میگوید که پیام خود را انتخاب کنید و آن را در قالب مسئلهای قرار دهید که مخاطب هدف بر این باور است که این مسئله، مسئلهای درست میباشد. او بر نیاز جامعه آمریکا برای انتقام علیه صدام حسین و عراق تمرکز نمود.
و در حالی که رهبری تروریستهای یازدهم سپتامبر 2001 در افغانستان و پاکستان حاضر بودند، جایی که عصامه بن لادن بیش از هشت سال بعد به قتل رسید، قدرت نظامی عمده نیروی انسانی و دلارهای مالیات دهندگان به سوی عراق، یعنی اولویت چنی هدایت شد.
عراق همچنان بزرگترین تهدید باقی میماند، جایی که در آن ظهور تروریستهای داعش به سادگی پایگاهی را ایجاد نموده است که مبنای آن عصبانیت و نفرت رو به افزایش دنیای عرب از دروغهای واضح چنی میباشد.
تمام آنچه که چنی انجام داد، استفاده از ارتباطات استراتژیک برای دستیابی به اهدافش بود.
پس باید بپرسید، چرا حامیان اعراب نیز نباید دست به این کار بزنند؟ چرا آنها نباید از ارتباطات استراتژیک استفاده کنند تا نه تنها با دروغهای حامیان اسرائیل مقابله کنند و همچنین به آمریکاییها نشان دهند که قربانیان واقعی فلسطینیان هستند؟
متاسفانه اعراب به ارتباطات استراتژیک، به دلایل متعدد اعتقاد ندارند.
اعراب در منطقه ای از جهان واقع شدهاند که تحت کنترل دیکتاتورها و پادشاهان مستبد میباشد- مسئلهای که کاملاً بر مردم این کشورها از طریق به اصطلاح دموکراسیهای آمریکایی، بریتانیایی و فرانسوی تحمیل میشود.
دیکتاتورهای عربی صحبتهای آزادیخواهانه و سیاستهای آزادیخواهانه را مورد مجازات قرار میدهند، و بنابراین، ظهور روابط عمومی سیاسی را فلج میکنند و پیامرسانی راهبردیِ سیاستمحور را تخریب میکنند. روابط عمومی برای اعراب منفور و مردود است.
فعالان حامی فلسطین دائماً تحت فشار هستند. آنها سرکوب میشوند یا توسط دولتهایشان به آنها خیانت میشود. آنها در برابر چیزی قرار دارند که به نظر میرسد نیروی غیرقابل نفوذ و رفع نشدنیای باشد که در اختیار لابی اسرائیل است.
لابی حامی اسرائیل و دولت اسرائیل هزاران میلون را سالانه برای دامنه گستردهای از ارتباطات استراتژیک و روابط عمومی پیچیدهای صرف میکنند، که شامل نشر و خروجیهای مطبوعاتی، فیلم، برنامههای تلویزیونی، کتاب، خبر، روایتهای رسانهای و رادیو میشود.
اسرائیلیها یک صنعت را ایجاد نمودهاند، صنعتی که مواردی خاص را تعیین مینماید و مخاطب هدف آنها (مردم آمریکا) را در بر میگیرد، این صنعت به سادگی و به صورتی موثر پیامهای آنها را به مردم آمریکا میرسانند.
به عنوان مثال، آمریکایی ها عمدتاً مسیحی هستند. اما با این وجود، اسرائیل از طریق ارتباطات استراتژیک که از طریق میلیونها دلار در سرمایهگذاری و دارایی مورد حمایت قرار میگیرند، آمریکاییها را متقاعد ساختهاند که مسیحیان عرب ارزش زنده ماندن و حفظ شدن را ندارند.
اسرائیل در غصب زمین از فلسطینیان مسیحی در بیت اللحم، محل تولد حضرت عیسی و مسیحیت مشارکت دارد. بیت اللحم تحت سیطره و محاصره است، و اسرائیل مردم سادهاندیش آمریکا که به سادگی شستشوی مغزی میشوند را از طریق تکنیکهای روابط عمومی زیرکانه و هوشمند متقاعد کرده است که افراطیان مسلمان بقای مسیحت را تهدید مینمایند.
در واقع افراطیان و تندروهای صهیونیست در جهان عرب و اسلام، و نه در خود اسرائیل، به تهدید بقای مسیحیت میپردازند. در خاک اسرائیل، اسرائیل هستی مسیحیت را تهدید میکند.
وجود مسیحیت در عراق و سوریه برای اسرائیل اهمیتی ندارد. برای اسرائیل سرزمینهای مورد نظرش در فلسطین اهمیت دارد. دولت اسرائیل راه درازی را میپیماید تا مسیحیان، مسلمانان و غیریهودیان را این سرزمینها اخراج نماید.
چیزی به نام «منطقه مسکونی مسیحی» در کرانه غصب شده باختری و اورشلیم وجود ندارد. تمامی مناطق مسکونی فقط یهودی نشین هستند!
فعالان حامی اسرائیل در زمینه ارتباطات ناموفقاشان ناکارآمد هستند، به شکلی که دیگر به اتخاذ اقدامات و تصمیمات احساسی عادت کرده اند.
احساس، ناقوص مرگ ارتباطات موثر است، به همین دلیل است که اسرائیل همیشه برنده است و فعالان حامی اسرائیل همیشه بازنده هستند.
و البته، اگر از ارتباطات استراتژیک استفاده نکنید، این نوع از ارتباط مفید و موثر واقع نخواهد شد.
اعراب میلیاردها از هر چیز را صرف میکنند، اما حتی یک پنی هم برای ارتباطات موثر، تکنیکهای روابط عمومی یا ایجاد لابی با مردم آمریکا هزینه نمیکنند.
هرچقدر میتوانید به سرزنش و نکوهش اسرائیل بپردازید. اما من جایی که سرزنش و نکوهش از اسرائیل دروغین باشد را میشناسم.
بازگشت سرمایه 2 میلیارد دلاری روابط عمومی در آمریکای لاتین
در مقابل یک پس زمینه اوج بحران اقتصادی، مدیر عامل شرکت Weber Shandwick اندی پولانسکی فرصت های بیشتری را برای صنعت روابط عمومی در امریکای لاتین در برزیل کنونی پیش بینی کرد.
پولانسکی گفت: در حال حاضر منطقه تحت تأثیر برخی از چالش های اقتصاد کلان است. اما شادابی و چالاکی در بازاریابی و تأثیر آن در صنعت ما و اقتصاد جهانی روشن است و با گذشت زمان بر اهمیت آن افزوده می شود.
تولید ناخالص داخلی برزیل به 5/4 % کاهش یافته و پیش بینی می شود که منطقه به سوی رکود عظیمی در حال پیشروی است. با این حال پولانسکی به نقاط روشن برای بخش روابط عمومی در منطقه اشاره کرد. به عنوان مثال، شرکت های چند ملیتی در بخش های متوسط رو به رشد سرمایه گذاری می کنند، اتفاقات زیادی در برزیل است و پنج تا ازبیست تا از خلاق ترین آژانس ها در سراسر جهان در حال حاضر از امریکای لاتین هستند که بر همین اساس برنده شیر جشنواره های کن شده اند.
همچنین پولانسکی به چشم انداز مثبت فعالیت عرضه و تقاضایی در منطقه که به تازگی رونق گرفته (مانند WPP میان دیگران) اشاره کرد. هنگامی که به بحث مجموعه وبر شاندویک وارد شد، در میان پرسش و پاسخ ها، گف: او در حال حاضر بیشتر در تعمیق تخصص و گسترش ابعاد کسب و کار بیش از ورود به مناطق جغرافیایی متمرکز شده است.
او در مورد قابلیت های این صنعت به رشد ارگانیک با گسترش خدمات خود و ایجاد شتاب به بخش های جدید خوشبین است.
پولانسکی گفت: نه تنها ما نقش بزرگتری در استراتزی های بازاریابی برای مشتریان مان ایفا می کنیم، و نیز ما امسال به عنوان نمایندگی از سازمان ها در کل مسائل جامعه وارد خواهیم شد. پولانسکی افزود: هزینه های کل در بازاریابی و ارتباطات در سطح خدمات جهانی همواره در افزایش است و اکنون نزدیک به 15% رشد رسیده است.
ولانسکی بیان کرد:ما فقط بیش از یک درصد برای بازاریابی و ارتباطات هزینه کرده ایم ما تخمین زده ایم که نزدیک 2 میلیارد دلار بازگشت سرمایه در سطح جهانی در روابط عمومی خواهیم داشت.
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|
نظر بدهید