یکی از ویژگیهای مدیران و سازمانها و روابط عمومیهای پیشرو، پاسخگو بودن آنهاست. این دسته از مدیران و سازمانها و روابطعمومیها با ابزارهای مناسب ارتباطی، ساز و کارها و مجراهای مطمئن و سادهای را تدارک میبینند تا هم شهروندان و کارکنان و ذینفعان بتوانند به سهولت با وظایف سازمان و مدیران ذیربط و حدود مسئولیتهای آنان و نیز حقوق قانونی خود آشنا شوند و هم مسئولان بتوانند ضمن ارتباط متقابل و دوسویه با شهروندان و ذینفعان و کارکنان، نسبت به ابهامها، پرسشها، گلایهها، انتقادها، اعتراضها و شکایتهای آنان، به سهولت، دقت، سرعت و به خوبی پاسخگو باشند.
در گذشتهی نه چندان دور یکی از مکانیزمهایی که برای آگاهی از انتقادها، گلایهها و شکایات مدیران و روابطعمومیها بهکار گرفته میشد، «صندوقهای پیشنهاد و انتقاد» بود.
این صندوقها کارکردی عمدتا یکسویه داشت. شهروندان، ذینفعان و کارکنان انتقاد خود را درون آن میانداختند و مسئولان ذیربط نیز هر زمان که میخواستند این صندوقها را بازگشایی میکردند و اگر میخواستند پاسخ میدادند، تازه به دلیل بینام بودن اغلب نامهها، بسیاری از مخاطبان از سرنوشت نامه خود بیخبر میماندند.
گرچه برخی از سازمانها و مدیران و روابطعمومیها با لحاظ نمودن ابتکارهایی صندوقهای انتقادها و پیشنهادها را از حالت یکسویه بودن بیرون میآوردند اما اغلب این صندوقها کارکردی یکسویه داشت و در عمل، قریب به اتفاق مخاطبان اعتمادی به آن نداشتند و توانایی برقراری ارتباط موثری با سازمان و مدیران را نداشت.
با توسعه اینترنت و وبلاگها و سایتها و سایر مظاهر فناوری ارتباطات و اطلاعات، سازمانها و مدیران و روابطعمومیهای پیشرو، این سمت و سو را یافتند تا با بهرهگیری از این ابزارها، مجرای سهل و سادهای را برای مخاطبان خود فراهم کنند که این روش، سه ویژگی و تمایز مهم داشت: «دوسویه و تعاملی بودن»، «سرعت و سهولت دسترسی» و دیگری «حذف وابستگی به زمان و مکان».
به این طریق جریان ارتباط بین شهروندان و سازمانها و مدیران آن، دچار تحولی مثبت شد و سازمانها این امکان را یافتند تا به نحو گسترده و موثری با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند، اما همزمان با تغییر و تحولی که در فناوری دسترسی و ارتباطات روی داد، تغییر و تحول مختصری صرفا در سطح برخی از سازمانها و مدیران پیشرو رخ داد که خواستند و توانستند از فضا و امکان جدید بهرهمند شده و ارتباطات دوسویه و سادهای را با ذینفعان خود برقرار ساخته و با شناخت کاستیهای خود و رفع آنها، رضایت ذینفعان را از سازمان مربوط ارتقا بخشند.
اکنون نیز به رغم تنوع و توسعه روزافزون ابزارها، امکانات، فناوریها و مجراهای ارتباطی، برخی از سازمانها، مدیران و روابطعمومیها، به گونهای با این پدیده روبرو شدهاند که سه ویژگی مهم آن یعنی «دوسویه و تعاملی بودن» و «سرعت و سهولت دسترسی» و «وابسته نبودن به زمان و مکان» را به طور کلی به دست فراموشی سپردهاند و این ابزارها و مجراهای ارتباطی را در عمل به صندوقهایی تبدیل کردهاند که ماهیتی یکسویه و غیرپاسخگو دارند!
جایگاههای اینترنتی برخی از سازمانها هنوز به وسیلهای برای شفافسازی و تسهیل جریان ارتباط سازمان و ذینفعان تبدیل نشدهاند، و خاطره صندوقهای پیشنهاد و انتقادی را در ذهن متبادر میسازند که مسئولان آن، تمایلی به شفاف سازی و پاسخگویی نداشته و هر زمان که خود فرصت و تمایل داشته باشند به این مهم اقدام خواهند کرد!
به این طریق با تحول نیافتن فناوری دسترسی مخاطبان و یکسویه ماندن جایگاههای اینترنتی و سایر مجراهای ارتباطی این نوع سازمانها، اعتماد ذینفعان به صورت فزایندهای رو به افول نهاده و این ابزارهای ارتباطی در عمل حتی کارکردهای سنتی صندوقهای پیشنهاد و انتقاد را از دست میدهند و تنها چیزی که بی اهمیت تلقی شده و به فراموشی سپرده میشود «رضایت ذینفعان» است.
فراموش نباید کرد که سازمانها و مدیران و روابطعمومیهایی که برای «رضایت ذینفعان و مشتریان و کارکنان» ارزش قایل هستند با بهرهگیری از پیشرفتهترین و متناسبترین ابزارهای ارتباطی، به صورت فعالانه و پیشگیرانه، مسیرهای گوناگون آسان، سریع، مطمئن و کمهزینه ارتباطی دوسویه و تعاملی را برای دریافت پیشنهاد، انتقاد، گلایه، اعتراض و شکایتهای ذینفعان خود و نیز پاسخگویی خوب و به موقع به آنان فراهم میسازند.
این دسته از سازمانها و مدیران و روابطعمومیهای روشنبین، ضمن احترام به مشتریان، توجه به ارتباطات درون سازمانی و تعامل با کارکنان را فراموش نمیکنند، چرا که این باور در آنان شکل یافته و وجود دارد که مسیر رضایت مشتریان، از رضایت کارکنان میگذرد. |