شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- این متن از دکتر مجید تهرانیان* از صاحب نظران علوم ارتباطات اجتماعی و رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات صلح جهانى «تودا» دربارۀ نقش و کارکرد فناوری دیجیتالی و همچنین تکثر رسانه ای برای ایجاد صلح در منطقۀ غرب آسیا است:
طی دهه های گذشته، جهان به لایۀ جدیدی( و نه مرحلۀ جدید) از تمدن بشری پا نهاده است. مارشال مک لوهان به خوبی آن را دهکده جهانی نامگذاری کرده است و دیگران عناوین متفاوتی برای آن برگزیده اند؛ عناوینی نظیر «جامعۀ پساصنعتی» (دانیل بل)، «جامعه اطلاعاتی –اقتصادی» (پورات)، «پست مدرن» (فوکو ، هاروی و...)، «سرمایه داری دیجیتال» (شیلر) و جامعۀ شبکه ای (کاستلز) از آن جایی که انتشار فناوری های دیجیتال سر منشأ این نوع توصیف از جهان بوده است، اما من نام «تمدن دیجیتالی» را بر می گزینم.
در تاریخ بشریت، تمدن دیجیتالی در امتداد چهار مرحلۀ متوالی پیشرفت زندگی قرار دارد که عبارت است از تمدن چادرنشینی، روستانشینی (یکجانشینی)، تجاری و صنعتی. اما از آن جایی که هنوز می توانیم این پنج شیوۀ تمدن سازی را به طور همزمان اطراف خود پیدا کنیم، واقعی تر است که از لایه ها به جای مراحل استفاده کنیم. یک بار در جایی در نزدیکی اورشلیم باستان شناسی بیست و هفت لایه از تمدن بشری را به من نشان داد. این است چگونگی این که تاریخ انسانی لایه ای بر روی لایه ای دیگر آشکار نشده باقی مانده است. برای اندیشیدن به تاریخ بشری این نوع نگاه در مقایسه با نگاه ِ مرحله بندی تاریخی که «مارکس» و «روسو» و «تواین بی» واقعی تر به نظر می رسد.
اگر چنین است منازعه و صلح در خاورمیانه چه معنی پیدا می کند؟ به خاطر داشته باشید که من به صورت عامدانه از به کار بردن لغت ِ رایج و مصطلحِ خاورمیانه اجتناب می کنم. ناخدا آلفرد ماهان در کتابش، «تأثیر دریا در تاریخ» - چاپ شده در سال 1980- اصطلاح خاورمیانه را به عنوان یک مفهوم استراتژیک مطرح کرد. ممکن است بپرسیم خاور میانه در برابرِ چه کسی ؟ لندن و واشنگتن. البته! تا زمانی که آن مراکز بر دنیا احاطه داشته باشند، عبارت خاور میانه مفهوم استراتژیک پیدا می کند. اما در صورتی که این مراکز قدرت با مفاهیم قارهای چون آسیا و اروپا تعریف شود، این عبارت دوباره بار معنایی ِاستراتژیکی خود را از دست خواهد داد. بنابراین بهتر است از ساخت های همیشگی جغرافیایی مثل غربِ آسیا یا جنوب شرق آسیا استفاده کنیم.
اما تکثر رسانه ای چه عملکردی در میان جوامع آسیایی دارد؟ این پدیده درست مثل بقیۀ دنیا در حال تغییر شکل دادن زندگی آنهاست؛ در حال اضافه کردن لایه ای دیگر به چهار لایۀ پیشین در این منطقۀ باستانی است. تمدن دیجیتالی و نتایجش در تکثر رسانه ها، اقتصاد جامعه، سیاست و فرهنگ ِ تمام جهان را دگرگون می سازد که بر کشمکش و صلح اجتماعی در منطقۀ جنوب غرب آسیا نیز اثر گذار است.
من بحثم را تنها به دگرگونی کشکمش و صلح بین المللی در این منطقه معطوف خواهم کرد. طی دو قرن گذشته، درگیری های بین المللی در آسیای غربی دربردارندۀ سه بعد اصلی و به هم پیوسته است. نخست، استعمار غربی و امپریالیسم تسلط و حکمرانی خود را از امپراطوری های بومی (عثمانی و ایرانی) به بریتانیا، فرانسه، روسیه و آمریکایی تبدیل کرده اند. دوم، از سال 1948 تأسیس اسرائیل در قیومت فلسطینی ها اتحادی را میان غرب و صهیونیسم به وجود آورده است. و سوم تقسیم غرب آسیا به مناطق ِ کوچک باعث به وجود آمدن دولتهای کوچک و بی ثبات در منطقه شده است که به صورت استراتژیکی هم پیمان غرب هستند اما دائماً مورد چالش ملی گرایان بومی قرار می گیرند.
چگونه تکثر رسانه ای بر این الگوها تأثیر می گذارد؟ همۀ ما از نقش کلیدیِ مطبوعات در خیزش ملی گرایی در سراسر جهان آگاهیم. کشمکش ها بر سر ملی گرایی در این منطقه مثل جاهای دیگر ما را به عصر امپراطوری با یک دوره مبارزۀ دولت – ملت ها رهنمون می سازد. رسانه های الکترونیک (مثل رادیو و تلویزیون) برای افراد فاقد سواد خواندن و نوشتن کارکرد نوشته را برای بی سوادان دارد. انتشار سریع آنها در این منطقه باعث نفوذ و گسترش ملی گرایی شده است. تأثیر رادیو مصر در خیزش جنبش پان عربیسم ناصر به خوبی شناخته شده است. صدام حسین برای رقابت و به تن کردن ردای عبدالناصر تلاش خود را به کار گرفت اما او فاقد منابع وحدت بخش و نیز پشتوانۀ فرهنگی مصر بود. در همین اثنا به خاطر نفوذ ملی گرایی، گفتمان ها (ایدئولوژی)های سکولار تسلیم ایدئولوژی های مذهبی شدند. تکنولوژی یک تمدن دیجیتالی به تمام منطقه تسری پیدا کرده بود. هر چند ممکن است سهم ارتباطات شفاهی (مثل منابر سخنرانی ) در پیروزی انقلاب ایران از سهم مطبوعات و رادیو و تلویزیون بیشتر باشد اما روحانیان از نوار کاست ، تلفن و زیراکس نیز استفادۀ قابل ملاحظه ای داشتند. از 1979 به بعد به مدد ِتکیه بر درآمد نفتی، کامپیوترهای شخصی، اینترنت، تلفن های بی سیم، تلویزیون های ماهواره ای، دستگاه های فکس و تعداد بی شماری از تکنولوژهای دیجیتال شخصی در منطقه گسترده شدند.
بگذارید شبکۀ ماهواره ای الجزیره را مثال بزنم. این شبکه آموزه (گواه) خوبی از نتایج پیش بینی نشدۀ تاریخ است. قطر، شیخ نشین کوچکی در خلیج فارس، که غربی ها آن را برای تضمین دسترسی به ذخایر نفتی شان به همراه دیگر شیخ نشین های کوچک تأسیس کردند. این کشور جمعیتی کمتر از یک میلیون نفر دارد که دو سوم آنها خارجی هستند. اما به خاطر درآمدهای نفتی قطر یکی از بالاترین سرانه های درآمد در جهان را دارد. در اواخر دهۀ 90 میلادی قدرت از دست پدر به دست پسر تحصیلکرده اش افتاد. در سال 1996 یکی از ایده های درخشان او تأسیس تلویزیون ماهواره ای به سبک و سیاق BBC بود. حکومت قطر 5 میلیون دلار برای مدت پنج سال برای این اقدام سرمایه گذاری کرد. او تیمی از BBC را برای راه اندازی آن به کار گرفت. در ظرف مدت کوتاهی از زمان، الجزیره به پربیننده ترین تلویزیون در دنیای عرب تبدیل شد. در وب سایت انگلیسی این شبکه با برخورداری از بیش از 30 ایستگاه پخش و تعداد زیادی خبرنگار که به پوشش خبری چهار گوشۀ دنیا مشغول هستند در حال خبر رسانی به میلیون ها نفر است و زوایای جدیدی از اتفاقات جهان ارائه می دهد. شبکۀ الجزیره با رهایی از بند سانسور و کنترل ساختار قدرت برای مخاطبانش در دنیای عرب مجالی برای آزادی عمل و فضایی برای بحث و مذاکره مهیا کرده است.
تأثیر الجزیره بر خیابان های عرب بارز است. در ژانویه 2001 شبکۀ اینترنتی الجزیره به عنوان اولین جریان اصلی خبری راه اندازی شد و در کوتاهترین زمان به برترین رسانۀ عربی تبدیل شد. در سال 2002 سایت انگلیسی زبان الجزیره بیش از 811 میلیون دیدگاه و 161 میلیون بازدید کننده داشته است. تیم تخصصی روزنامه نگاری آن با تحصیلات و سوابق گوناگون مجموعه ای از ویژگی های مختلف را برای این شبکه برشمردند: عینیت و بی طرفی، دقت، و حقیقت مداری.
بنابراین، قطر، یک کشور کوچک و غیر مستقل به صورت قابل توجهی توانست تلاش های تبلیغاتی کشورهای عربی بزرگتر و همچنین حکومت های غربی را خنثی کند. الجزیره پیام بن لادن و همقطارانش، سران غربی و اسرائیل و همچنین مفسران عربی را پخش کرده است. این شیوۀ آزاد اندیشانه (جالب توجه) در پخش خبر برای جمعیت عرب که معمولاً و به صورت انحصاری با پروپاگاندای حکومتی روبرو هستند، امری بی سابقه به شمار می آید.
البته الجزیره عاری از نقص نیست. اما تکثر رسانه ای و دیجیتالی شدنش تأثیرات سیاسی و اجتماعی بی مانندی را در غرب آسیا و آن سوی آن ایجاد کرده است. نقش الجزیره و دیگر مجاری های چند گانۀ ارتباطی در مناسبات مرتبط با صلح و جنگ چیست؟ جز این که رسانه ها دست اندرکاران روزنامه نگاری صلح هستند؟ در کوتاه مدت، ممکن است تکثر رسانه ای منازعات میان ملیت های در حال رقابت را تشدید کند اما نتایج طولانی مدت نیز به همراه دارد. نخست به خاطر تکثر گرایی رسانه ای، دروغ گفتن برای حکومت بسیار سخت می شود. دوم افراد اهل تفکر، خود می توانند از طریق مجاری چندگانه و متنوع ارتباطی واقعیات و عقاید مختلف را مورد بحث قرار دهند. سوم، به طرز امیدوار کننده ای، دسترسی وسیع به کانال های چند ملیتی دیدگاه های نژاد پرستانۀ ما در قبال منازعات را به چالش می کشد. چهارم ممکن است ما را به میزان کمی در درک دقیق تر و همدلانه تر از مفهوم «دیگری» یاری دهد. بنابراین اگرهمه چیز خوب پیش رود تکثر رسانه ای یک توفیق اجباری است. در واقع ممکن است در کوتاه مدت، به تشدید منازعات بیانجامد اما در طولانی مدت این مسیر فهم دو جانبه و مذاکره بر سر تضادها را هموار خواهد کرد. این صرفاُ یک خواسته و آرزوی ساده نیست. مؤسسۀ تودا در پروژۀ ایجاد صلح در خلیج فارس در تلاش برای ایجاد ارتباط متقابل و تعامل میان سیاستمداران و پژوهشگران این منطقه است.
اگر چه به گفتۀ جان ماینارد کینز (اقتصاددان بریتانیایی) همۀ ما در دراز مدت مرده ایم و آنچه مهم است لحظۀ کنونی است. قطعاً حق با شماست. آیا می توان بر مشکلات کنونی و جاری کوتاه مدت تمرکز کنید؟ از دیدگاه کالیفرنیایی دریای مدیترانه (حوزۀ مدیترانه) مکانی تاریخی و قابل احترام است ( اشاره به حوزۀ مدیترانه دارد که به لحاظ جغرافیایی در غرب آسیا قرار دارد و با افریقا و آسیا و اروپا مرز مشترک دارد).
*مجید تهرانیان متولد ۱۳۱۶ در مشهد، کارشناس، مدرس و مدیر واحد ارتباطات بینالملل دانشگاه هاوایی بود. او فارغالتحصیل رشتۀ اقتصاد سیاسی بود و مدرک کارشناسی ارشد و دکتری خود را از دانشگاه هاروارد و مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه دارت موث کسب کرده بود. او پس از هفت سال تدریس در دانشکدههای آمریکا، در سال ۱۳۵۰ به ایران بازگشت و به تدریس و فعالیت علمی در ایران پرداخت. تهرانیان در سال ۱۳۵۷ نیز طی یک فرصت مطالعاتی به دانشگاه آکسفورد رفت. او در چهارم دی ماه سال ۱۳۹۱ در امریکا درگذشت.
www.shafaqna.com/persian
|