با وجود شکست راهآهن مقابل پرسپولیس پیروز قربانی یکی از خوبهای تیمش بود. این بازیکن در بیست دقیقه پایانی به خط حمله اضافه شد تا حداقل بتواند از شکست تیمش جلوگیری کند اما هوشیاری نیلسون باعث شد قربانی نتواند گلزنی کند. با قربانی درخصوص شرایط راهآهن و شایعه حضورش در استقلال گفتگویی انجام دادیم که میخوانید:
* بازی با پرسپولیس چطور بود؟
- بازی خوبی برای ما نبود. اما دستاورد بزرگی داشت. در این بازی پرسپولیس به چیزی که میخواست رسید تا قبل از بازی با راهآهن حریف تیم دوم جدول بود. نیمه اول فوتبال کاملا تاکتیکی بود و ما توانستیم پرسپولیس را کنترل کنیم. پوئن مثبت بازی به این بود که ما به یک خود باوری رسیدیم هر چند نتوانستیم نتیجه بگیریم اما بازی مقابل یک تیم حرفهای باعث شد خودمان را پیدا کنیم. آنها از یک موقعیت توانستند گل بزنند و ما را ببرند.
* پس به نظرت راهآهن به لیگ یک سقوط نمیکند؟
- خیر، صددرصد این اتفاق نمیافتد. راهآهن کادرفنی، بازیکنان و مدیران بزرگی دارد. من از طرف خودم و بچهها قول میدهم که این تیم سقوط نمیکند.
* در بیست دقیقه پایانی تلاش فراوانی برای گلزنی داشتی؟
- با توجه به اینکه در سه، چهار بازی غایب بودم و نتوانستم برای راهآهن بازی کنم در فرم ایدهآل و مطلوبی نبودم. اما در دقیقه آخر نیلسون ضربه ایستگاهی را مهار کرد. واقعا نیلسون دروازهبان خوبی است. یکشنبه روز خوب نیلسون بود دروازهبان پرسپولیس یکی از بهترینهای میدان بود و من برایش آرزوی موفقیت میکنم. او موقعیتهای خوب راهآهن را یکی پس از دیگری مهار کرد.
* فکر میکنی پرسپولیس استحقاق صدرنشینی را دارد؟
- صددرصد آنها مستحق صدرنشینی هستند. پرسپولیس تیم بزرگی است که از کادرفنی پردانش وحرفهای سود میبرد. من پارسال با این مربیان و علی آقا کار کردم. کریم باقری و علی دایی جزو بهترینها هستند و بازیکنان با دیدن آنها کلی روحیه و انگیزه میگیرند. همین روحیه باعث صدرنشنیی پرسپولیس شده هر چند استقلالیام اما به پرسپولیسیها بابت این موفقیت تبریک میگویم.
* اگر ضربه بهادر عبدی گل میشد شاید پرسپولیس نمیتوانست الان صدرنشین شود قبول داری؟
- بهادر عالی شوت زد اما با نوک انگشتان نیلسون ضربه به تیر دروازه خورد و باعث شد گل نزنیم اما حتم بدانید همیشه اینجوری نمیماند و به قول خدا بیامرز ناصرخان حجازی در کوچهما هم عروسی میشود.
* در یکی از مصاحبههایت گفته بودی من تاوان جدایی از استقلال را میدهم منظورت از این حرف چه بود؟
- در آن شرایط موقعیت حساسی برایم بوجود آمده بود و من از فرط ناراحتی چنین حرفی را زدم. منظورم این بود که اگر به گذشته برمیگشتم شاید تصمیم بهتری میگرفتم، همین. وگرنه منظور دیگری نداشتم.
* خیلیها از حرفت این تعبیر را کردند که میخواهی نیمفصل به استقلال بروی؟
- خیر، باور کنید هیچ خبری نیست. ضمن اینکه من در حال حاضر بازیکن راهآهنم و آدم نامردی نیستم که در این شرایط راهآهن را ترک کنم اگر چنین کاری را کنم آخر نامردی است. مطمئن باشید همه بچهها تا پای جان برای راهآهن میجنگند تا این تیم از ته جدول کنده شود.
* راستی با علی دایی هم خوش و بش کردی.
- مگر میتوانم با او خوش و بش نکنم؟! علیآقا بزرگتر و مربی من و یکی از اسطورههای فوتبال است. دلم برای او و کادرفنی تنگ شده بود وظیفهام این است که هر وقت علی آقا را دیدم نزدش بروم و ادای احترام کنم.
منبع: روزنامه نود