شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- ظهور پدیدههایی نظیر گرایشات هنرمندان به این عرصه، به دور از انتظار نیست اما نکته قابل تامل نگرش و بینش صحیح از شرایط موجود است که اگر رعایت شود شاهد هنرمندان سیاسی فعال و قوی خواهیم بود و دیگر چرخشهای یک روزه اتفاق نمیافتد.
به گزارش شارا، وقایع سال 88 هرآنچه نداشت برای برخی فضایی را ایجاد کرد تا بتوانند وارد عرصه سیاست شوند و خودی نشان دهند و عرض اندام کنند. در همین راستا هنرمندان نیز از این امر مستثنا نبودند و برخی شروع به موضعگیریهایی در خصوص نقد سیاست موجود و عدهای نیز به عنوان مدافع ظاهر شدند. البته هر دو این جریانها با واکنشهای موافق و مخالف مردمی روبرو شدند تا جایی که برخی اقدام به عذرخواهی به دلیل مواضع خود از ملت ایران کردند.
استاد شجریان چراغ اول را روشن کرد
پر واضح است که نخستین موضعگیری رسمی از سوی محمدرضا شجریان انجام شد که البته بدون واکنش نماند. استاد شجریان که پس از برگزاری انتخابات انتقادات تندی مطرح کرد. اما این انتقادات خشم عدهای را به همراه داشت به طور مثال جواد محمدزمانی با بیان اینکه شجریان با کمک به فتنهگران عواطف و احساسات مردم را جریحهدار کرد گفت: پخش آثار حامیان فتنه از رسانه ملی موجب جریحهدار شدن عواطف مردم ایران خواهد شد و حمید رضا ترقی پخش صدای این استاد اواز را خواست دشمنان خواند. اما واکنشها به اینجا ختم نشد و افتخاری در خط حمله قرار گرفت که پیشتر به محمدرضا شجریان بسیار ابراز ارادت کرده بود، گفت: که استاد شجریان حق نداشت بگوید صدایم را از تلویزیون پخش نکنید، و در صورتی که این جمله را گفته باید هر چه در این سی سال از مردم و تلویزیون به دست آورده، پس بدهد.
علیرضا افتخاری در آغوش احمدی نژاد
علیرضا افتخاری که پس از اظهار نظر در خصوص صحبتهای استاد شجریان در مسیر پرتلاطمی قرار گرفت بار دیگر در هجدهم مرداد سال 89 با در آغوش کشیدن محمود احمدینژاد در صدر اخبار قرار گرفت. افتخاری که در مراسم بزرگداشت روز خبرنگار که روز هفدهم مرداد در مرکز همایشهای صداوسیما برگزار شده بود، حضور پیدا کرد و احمدی نژاد را در آغوش گرفت و گفت: "آقای رییس جمهور دوستت دارم و شما رییس جمهوری شجاعی هستید بدانید امروز چشم شش میلیارد انسان به شما است. وی خطاب به رییس جمهور سابق افزود:" آقای احمدینژاد زمانی که رییس جمهوری شدید خیلی جوان بودید و اکنون کمی پیرشده اید اما مرحبا برشما"." این اتفاقات واکنشهای منتقدین دولت را به همراه داشت و شرایط را به گونهای رقم زد که این خواننده در گفتوگویی به تشریح و توجیه اتفاق پرداخت و گفت: "رییس جمهور به محض اینکه نزد من رسید، خودش را یکی از طرفداران و علاقمندان پیگیر آثارم معرفی کرد و من به رسم تشکر از این ابراز علاقه، او را در آغوش گرفتم. هر کس دیگری هم جز شخص آقای احمدی نژاد برای تبادل ادب و احترام به سمت من می آمد، همان گونه با او به گرمی مواجه می شدم." به هرحال این اتفاقی بود که بنا به گفته افتخاری موجب خانه نشینی وی شد. البته 3 سال بعد دختر وی در نامهای خطاب به عزتالله انتظامی،که در روزهای ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری در کنار اسفندیار رحیم مشائی به وزارت کشور آمد و پس از آن اعلام کرد که هیچ اطلاعی از موضوع نداشته است و در واقع برای او صحنه آرایی کرده بودند، به تشریح روزهای سخت این مدت اشاره کرد و نوشت: استاد؛ پدر من، علیرضا افتخاری هم فریب این بازیها را خورد و ندانسته در مراسمی شرکت کرد که از پیش طراحی شده بود. زمانی پدرم متوجه شد که دیگر دیر شده بود و زندگی ما متزلزل؛ نه بهتر است بگویم مضمحل. مادرم از یک طرف، من و خواهرانم از یک طرف و پدرم که چه عذابی که نکشید. بگذریم که چه شد، همه خانواده من مورد جفا قرار گرفتند؛ به جرمی که خودمان هم هنوز نمیدانیم. اما دیگر امروز سالها است که از آن روزها می گذرد و این بار افتخاری در صدر اخبار قرار گرفت. وی قطعه تازهاش با نام «گل نسرین» را به نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر که چند سالی بازداشت بود و هفته گذشته با عفو آزاد شد، تقدیم کرد و گفت: من نمیخواهم در اینباره حرفی بزنم، شاید خودنمایی به نظر بیاید اما به هر حال انگیزهای که من از اجرای این قطعه داشتهام در خود آن مستتر است. فکر کردم که خواندن این قطعه میتواند به روحیه ایشان کمک بسیاری کند. از آن طرف بر این اعتقادم که هنرمندان باید در مسائل اجتماعی شرکت کرده و واکنش مناسبی داشته باشند اما بهتر است که این واکنش از روی عطوفت و مودت و مهربانی باشد.
هنرمندانی که ممنوع التصویر و بازداشت شدند
از آنجایی که غالبا فعالیتهای سیاسی عواقب خاص خود را به همراه دارد، هنرمندان نیز از آن مصون نماندند، برخی هنرمندان از جمله هانیه توسلی و پگاه آهنگرانی، بهاره رهنما، فاطمه معتمدآریا و باران کوثری که در ستاد میرحسین موسوی فعالیت داشتند به صورت کاملا غیر رسمی از ادامه فعالیتهای هنری خود محروم شدند. حتی در مقطعی از آن روزها پگاه آهنگرانی، بازداشت شد. رامین پرچمی دیگر هنرمندی بود که در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در تهران دستگیر و به زندان اوین منتقل شد و پس از چندین ماه تحمل زندان، در ۲۸ اسفند ۱۳۹۰ موقتا آزاد شد و جهت انجام کارهای اداری به تهران آمد و در ۳۱ فروردین ۱۳۹۰ اعلام شد که پرچمی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمع غیرقانونی، فیلمبرداری و اخلال در نظم عمومی از سوی شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب اسلامی شهر تهران به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شدهاست.
فیلمهای سیاسی ساخته شدند
تولد سینمای سیاسی در ایران به صورت رسمی به اوایل دهه 50 و غیر رسمی به دهه40 باز میگردد. زمانی که مسعود کیمیایی فعالیتهای هنری خود را گسترش داد و فیلمهایی نظیر قیصر و گوزنها را به روی پرده برد. اما پس انقلاب نیز، اوضاع سینمای سیاسی از لحاظ ساختاری، تغییر چندانی نکرد و این تجربه پیشین علاوه بر چاشنی ایدئولوژی تا سال ها بعدصنعت فیلمسازی ایران را همراهی میکرد. اما سال 88 فیلمها و فیلمسازانی پا به عرصه نهادند که صرفا در راستای اهداف گروهی و جناحهای خاص و صاحب قدرت گام برمیداشتند و با استفاده از رانت های فرهنگی موفق به ساخت فیلمهای قلاده های طلا، پایان نامه و اخراجیهای3 شدند که نه تنها به صورت علنی گرایشات سیاسی خود را فریاد می زدند بلکه از نظر ساختار با مشکلات عدیده بسیاری روبرو بودند.
یکی از این افراد حامد کلاهداری بود. وی فرزند خواهر جوادشمقدری معاونت وقت سینمایی وزارت ارشاد بود که با ساخت فیلم پایان نامه به تهیه کنندگی روح الله شمقدری تلاش کرد نام و اعتباری برای خود فراهم کند و به روی پرده نقرهای رفت اما از سوی منتقدین به عنوان بدترین فیلم سال معرفی شد و حامد کمیلی مدتی بعد به دلیل بازی در این فیلم در یک برنامه رادیویی و همچنین در برنامه هفت از ملت ایران عذرخواهی کرد. نکته قابل توجه درباره حامد کلاهداری تغیییر موضع وی، پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بود که به نقد سیاستهای دوره قبل پرداخت. هرچند هانیه توسلی این چرخش را بیپاسخ نگذاشت و طی یادداشتی خطاب به وی نوشت: "در زمانی که بسیاری از اهل هنر به بهانه های واهی کنار گذاشته شدند جنابعالی بی هیچ سابقهای در زمینه فیلمسازی تنها و تنها به واسطه نزدیکی به یک جریان فکری توانستید سه فیلم بلند سینمایی بسازید. آن روز که با بازیگرانی که حاضر نشدند در فیلم شما بازی کنند به بدترین نحو برخورد کردید تا آنها ممنوع الکار شوند."
فیلم دیگری که بااستفاده از روابط افراد ساخته و اکران شد فیلم قلادههای طلا از ابوالقاسم طالبی بود که حوادث پس از انتخابات ۸۸ را به تصویر کشیده بود. در مرداد ماه ۱۳۹۱ جواد شمقدری معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم اعلام کرد که سازمان سینمایی حدود یک میلیارد تومان به این فیلم کمک مالی کرده است. شمقدری گفت که به درخواست طالبی تاکنون از اعلام این موضوع خودداری کرده است. این فیلم که به گفته طالبی، برای تدوین فیلمنامه فیلم از اطلاعاتی که اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق فراری از اردوگاه اشرف، فیلمهای مستند بسیج و نیروی انتظامی و متن بازجوییهای دستگیرشدگان در خلال ناآرامیهای پس از انتخابات به دستآورده، کمک گرفته است (که البته تا به امروز مشخص نشد که این فیلم ها چگونه در اختیار وی قرار گرفته است) و با واکنشهای بسیاری روبرو شد.
درپایان لازم به ذکر است، به دلیل آنکه ایران یک کشور با ملتی است که تمایلات سیاسی بسیاری دارند، ظهور پدیدههایی نظیر گرایشات هنرمندان به این عرصه، به دور از انتظار نیست اما نکته قابل تامل نگرش و بینش صحیح از شرایط موجود است که اگر رعایت شود شاهد هنرمندان سیاسی فعال و قوی خواهیم بود و دیگر چرخشهای یک روزه اتفاق نمیافتد.
|