شبکه اطلاع رسانی روابطعمومی ایران (شارا)-|| چند توصیه برای روابط رسانه ای، کتابی 145 صفحه ای است. با تأیید دانشمندان به نام و متخصصین متعدد روابط عمومی (پشت جلد کتاب)، این اثر، کتاب راهنمای مناسبی برای تمام کسانی است که به مدیریت کاربردی شهرت علاقه مندند.
مقدمه این کتاب توجه خواننده را به خود جلب می کند و او را به سمت آنچه باید از مطلب اصلی کتاب دریافت کرد راهنمایی می کند. این کتاب همچنین از جنبه های زیبایی شناختی بی نصیب نیست.
نویسنده با گرفتن تأیید اشخاص برجسته و افزودن بر اعتبار و درجه کتاب، در پروژه خود موفق بوده است. به غیر از ویراستاران و نویسندگان فعال مانند الوسگونی آدنییی از تیزدی، کبیر البی گاربا از گاردین ،و آکین الونیان از ایندیپندنت، این کتاب همچنین تأیید مالام کبیر دانگوگو را نیز که بی تردید یکی از چهره های برجسته رسانه و روابط عمومی در آفریقاست را به دست آورد. دوگونگو که با NAT، روزنامه نیجریه نو، USIS، نورث بانک، و بانک نیجریه کار کرده است و در حال حاضر یکی از مقامات بلند پایه مؤسسه آفریقایی روابط عمومی است، مقدمه ای به دور از احساس بر این کتاب نگاشته است.
این نکته بسیار فرهیختگر است که نویسنده از همان ابتدا، در صفحه 12 مقدمه، تصریح کرده است که این الفبای فشرده شده روابط عمومی بر پایه اخلاقیات تنظیم شده است. فصل اول با عنوان "رسانه را بشناسیم" 6 نکته اصلی را مطرح می سازد که خواننده را از دانستن کلیاتی که در یک فرم کوتاه شده ضروری است معاف می کند. آنها شامل دانش و فهم فضای رسانه، سلسله مراتب رسانه ای، قدرت رسانه های مختلف و تفاوت میان رسانه های چاپی، الکترونیکی و بلاگ هستند.
نویسنده انصاف کامل را در مورد این موضوعات فرعی به خوبی رعایت کرده است. او وظایف رسانه و عملکرد آن را به خصوص در عصر فن آوری اطلاعات، شرح داده است. جالب ترین بحثی که نویسنده مطرح می کند این است که روابط رسانه ای به عنوان یکی از دپارتمان های روابط عمومی، به دلیل نبود اصول اخلاقی صریح و موازین اجرایی که انجام این حرفه را در نیجریه ممکن سازد، هنوز استاندارد شده نیست.
نویسنده بیش از هر چیز، رکود و عقب ماندگی خبرنگاری جستجوگرانه در این کشور را مورد سرزنش قرار داد. این شرایط تأسف بار تا حدی به تغییرپذیری و نبود نیروی انسانی آموزش دیده در صنعت رسانه برای مشاغل و فعالیت های جدید، به خصوص بخش مالی مربوط می شود.
نویسنده همچنین از به کار گیری افراد غیرحرفه ای در تقویت اوضاع روابط عمومی، به خصوص در دوایر دولتی، به عنوان یکی از کجی ها و انحرافات یاد می کند. بدون اینکه نامی از کسی ذکر کند.
بحثی که یوشائو مطرح می کند این است: در حالیکه در پایان روز چنین به نظر می رسد که این افراد کار خود را به خوبی انجام داده اند، این حقیقت که آنان از کمبود دانش در زمینه ساختار و سلسله مراتب ویراستاری رسانه رنج می برند به قوت خود باقی می ماند. سبک های مختلف، مخاطبین و دیگر فاکتورها که تنها افراد آموزش دیده قادر به درک آنها هستند.
به غیر از طبقه بندی رسانه ها در راستای تقسیمات ملی و منطقه ای، او آنها را به طور مساوی و با دقت، مطابق تفاوت های ویرایشی مانند نشریات ویژه، انسانی، عمومی، سیاسی و مالی از یکدیگر جدا کرده است، تا روابط رسانه ای قادر باشد در برنامه ریزی ها، حمایت های مالی و غیره دست به انتخاب بزند.
سبک برجسته نویسنده در پیوستگی مقالات گوناگون که خود آنها را نمونه می نامد، برای گرداوری 12 فصل کتاب است. فصل اول مرثیه ای سوزناک به یاد مرحوم جوزف سسبو است.
اغلب، چنین مقالاتی در نشریات مختلف نیجریه به چاپ رسیده اند و نویسنده برای لحاظ آنان در اثر فعلی اش، شایسته تحسین است.
فصل دوم کتاب سازمان را با چهار الگو مورد بررسی قرار می دهد. شما برای درک عملکرد سازمان خود و پویایی آن، پیوند آنها با افراد ذینفع و دیگر مخاطبین و آزمایش چگونگی هماهنگی کانال های ارتباطی با هم، به این اطلاعات نیاز دارید.
فصل چهارم به حصول اطمینان از اینکه سازمان به خواست های کارکنان خود و انتظارات عموم به گونه ای صریح و شفاف می رسد، می پردازد.
یوشائو دلیل اینکه چرا بیشتر دپارتمان های روابط عمومی زیر نظر مستقیم مدیر اجرایی ارشد سازمان های خصوصی و وزارتخانه های دولتی نیجریه هستند را بیان می کند. یک کارگزار روابط عمومی قابل احترام که به وظایف خود آگاه است، به غیر از توجه به مخاطب خارجی، باید بتواند روابط داخلی را چنان مدیریت نماید که فاصله ها را پر کرده و به عنوان یک مکانیسم مؤثر بازخورد برای کارکنانش عمل کند.
نویسنده در تأکید بر باورپذیری تلاش های روابط عمومی، در صفحه 27 می گوید: "سازمان باید پیش از اینکه به دنبال ظهور در رسانه ها باشد، باید در فعالیت هایش شفاف باشد. سازمان های فاسد مبالغ عظیمی از پول پرداخت کنندگان مالیات را صرف پنهان کردن فعالیت های غیرقانونی شان می کنند."
او همچنین ذهن سازمان های به اصطلاح روابط عمومی را آماده ساخته است تا بدانیم که تمام رؤسا دوستدار رسانه نیستند. در واقع بعضی افراد عادت ندارند یا اصلا دوست ندارند فعالیت هایشان توسط رسانه ها پوشش داده شود. افرادی هستند که ترجیح می دهند هرکاری که انجام می دهند، به هر دلیلی زیر رادار باشد و یا ترسوتر از آن هستند که با رسانه ها روبرو شوند و درباره نحوه اداره سازمان خود از طریق رسانه ها گزارش دهند.
گرچه نویسنده دقیقا چنین مطلبی نگفته است اما سازمان هایی نیز هستند که از رسانه ها همانند طاعون دوری می کنند زیرا دلایل خوبی برای این کار دارند. آنان قربانیان رسانه ها هستند، کسانی که در گذشته نقل قول اشتباهی از آنان شده است یا از طریق یکی از بخش های ما مورد اخاذی قرار گرفته اند. متأسفانه چنین مواردی همچنان در حال رخ دادن است. علاوه بر این، سازمان های به اصطلاح روابط عمومی باید این فکر را که رؤساشان مجبور به پذیرش پیشنهاد یا توصیه های آنان در تمام موارد یا موارد خاص هستند را از ذهن خود دور کنند. رؤسای لجباز یا افرادی که از تصویرسازان خود پیشرفته تر هستند، معمولا، واقعا معمولا، با رؤسای خود اختلاف دارند.
نویسنده همچنین بخش بزرگی را به استفاده کارگزاران از شبکه سازی اختصاص داده است. با تشویق به عضویت در انجمن های حرفه ای تأکید می کند که بدین شکل، حرفه یک کارگزار ارتقاء می یابد، دانش او ضمن تعامل با دیگران بویژه کارگزاران باتجربه تر غنی می شود و برای معماهای متعدد راه حل هایی پیدا می شود.
با این روش همچنین، کارگزار از برنامه های آموزشی بهره می برد و شانس دسترسی به نشریات تخصصی و شرکت در فعالیت های اجتماعی را پیدا می کند. عضویت در چنین کلوپ هایی همچنین موجب تفریح و نشاط می شود.
او برای ارائه خدمات ارتباطی با کارگزاران رسانه از طریق تلفن، پست الکترونیکی یا توزیع گاه به گاه ابزار رسانه ای میان خبرنگاران، بر لزوم ایستادگی تأکید کرد. در جایی دیگر، شعیب خود را با دیدگاه های رسمی و خط مشی های سازمان های حرفه ای مانند NUJ و اتحادیه ویراستاران در تضاد کامل می بیند.
|