شبکه اطلاع رسانی روابطعمومی ایران (شارا)-|| نخست آنکه حتی اگر غرض از خلاقیت رسیدن به ابتکار و اصالت باشد، عدم تأکید بر اصالت میتواند بهنحوی عجیب به خلاقیتی عظیمتر منجر شود. این بدان دلیل است که وقتی در صدد دستیابی به نتایجی واقعاً جدید باشیم، تقلای اصالت واقعاً میتواند ضدخلاقیت از کار درآید. اگر توجه خود را به دستیابی به چیزی اصیل معطوف کرده باشیم، صرفاً آن دسته از احتمالات را کندوکاو خواهیم کرد که، بنابه فرض، امکان بیشتری برای بهبارآوردن آن نتیجه را دارند و بسیاری از دیگر احتمالات را که شاید برای دستیابی به چیزی اصیل به کار آیند کنار میگذاریم.
اما در مقابل، این ایده را تصور کنید که خلاقیت موضوعی مربوط به نوآوری نیست. معنای این ایده این نیست که ما مجبوریم کلاً از ارزش ابتکار و اصالت دست بکشیم، بلکه باید آن را بهعنوان طیفی از پیامدهای احتمالی در نظر بگیریم. بدین ترتیب، شکلگیری یک شبکۀ گستردهتر بدین نحو میتواند دستیابی به خلاقیت را (به هر معنایی که باشد) آسانتر کند.
دوم آنکه تمرکز بر تلفیق میتواند ما را ترغیب کند که به فهم بهتری از عاملان خلاق برسیم، عاملانی که از صمیم جان با شرایط محیطی خود مرتبط هستند یا از آن برآمدهاند. این برداشت فهم ما را از خلاقیت چنان بسط میدهد که بتوانیم خلاقیت را چیزی لحاظ کنیم که طیف بزرگتری از فعالیتها را میطلبد.
بههرحال، بسیاری از فعالیتهای زندگی، از امور پیشپاافتاده تا امور معنادار، برحسب عادت آموخته نمیشوند، بلکه ازطریق کنش خودجوشی به بار میآیند که جنبههای متعارضی را در هم میآمیزند. همانطور که برای تازهواردان نمونههای بیشتر میتواند شامل همراهی با فامیل فرد، طرح دوستی با همکاران، و سروساماندادن به امور مالی فرد باشد.
این چشمانداز جایگزین دربارۀ خلاقیت میتواند به ما کمک کند آن را یک پدیدار روزمره ببینیم که همگی در آن مشارکت داریم، نه یک استعداد یا موهبت خارقالعاده که فقط عدۀ قلیلی از آن بهرهمندند؛ و این امر میتواند ما را به معنایی از ایدۀ خلاقیت پویا برساند: به مفهومی از یک زندگی تلفیقی که خودجوش پیش میرود و، در آن، همۀ جنبههای متعارض زندگی میتوانند برای شکلدادن به یک کل غنی و متنوع به کار آیند.
جولیان چانگ
ترجمۀ: علی کوچکی
مرجع: psyche
http://tarjomaan.com
|