شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| امروزه شرکت ها پروژه های زیادی را در اختیار دارند که می توانند روی آن کار کنند اما منابع محدودی دارند. سازمانها می توانند به جای تلاش برای فهمیدن چگونگی دستیابی به بیشترین تعداد از آنها در سریعترین زمان ممکن، از مدیریت پروژه نمونه کارها (PPM) برای اولویت بندی آن پروژه ها استفاده کنند.
برای رسیدن به این هدف روشهای زیادی وجود دارد، از مدلهای مالی گرفته تا مدلهای مختلف. هر روش نقاط قوت و ضعف خود را دارد. همه این روشها لیست اولویت بندی پروژه هایی را برای اجرا ایجاد می کنند. پروژه هایی که قرار است اجرا شوند در صدر لیست قرار دارند و از لحاظ دستیابی به اهداف تعیین شده توسط شرکت بالاترین امتیاز را کسب می کنند
ارزش فعلی خالص (NPV)
"ارزش فعلی خالص یعنی ارزش فعلی جریانهای نقدی با نرخ بازدهی موردنظر در پروژه شما، در مقایسه با سرمایهگذاری اولیه.» در عمل، ارزش فعلی خالص روشی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI مربوط به یک پروژه یا سرمایهگذاری است.
وقتی مدیری باید پروژههای مختلف را با یکدیگر مقایسه کند و تصمیم بگیرد کدام پروژه را انجام دهد، بهطورکلی ۳ گزینه وجود دارد:
- نرخ بازده داخلی یا internal rate of return؛
- روش محاسبه بازگشت سرمایه یا payback method؛
- ارزش فعلی خالص.
بهگفته نایت، ارزش فعلی خالص که اغلب به آن NPV گفته میشود، ابزار انتخاب بیشترِ تحلیلگران مالی است. این مسئله ۲ دلیل دارد: نخست، در محاسبهی ارزش فعلی خالص، ارزش زمانی پول در نظر گرفته میشود و جریانهای نقدیِ آینده براساس ارزش پول امروز بیان میشود؛ دوم، با محاسبه ارزش فعلی خالص، رقم دقیقی به دست میآید که مدیران میتوانند با استفاده از آن، مبلغ سرمایهگذاریشده نقدی اولیه را بهآسانی با ارزش فعلی بازگشت سرمایه مقایسه کنند." (chetor.com)
بنابراین، ساده ترین رویکرد برای تعیین اینکه کدام پروژه ها ارزش انجام را دارند، اساساً ارزیابی NPV هر پروژه و سپس رتبه بندی کلیه پروژه ها مطابق NPV آنهاست.
یکی از نکات مثبت این روش این است که فرض می کنیم پیش بینی های مالی دقیق است وقتی همه می دانند که معمولاً اینگونه نیستند. علاوه بر این، احتمالات و خطرات را نادیده می گیرد و فرض می کند که فقط اهداف مالی مهم هستند.
ارزش تجاری پیش بینی شده (ECV)
ارزش تجاری پیش بینی شده (ECV) روشی است که شرکتها از آن استفاده می کنند تا با ماندن در محدوده محدودیت های بودجه، ارزش دارایی ها را به حداکثر برساند. ارزش پیش بینی شده نمونه کارها در بازار به عنوان ارزش تجاری مورد انتظار آن نمونه کارها شناخته می شود. هدف از این روش به حداکثر رساندن ارزش تجاری پروژه نمونه کارها، تحت محدودیت های مشخص بودجه با در نظر گرفتن خطرات و احتمالات است.
برای تعیین لیست اولویت بندی پروژه ها، ECV هر پروژه با در نظر گرفتن جریان آینده درآمد حاصل از پروژه، شانس موفقیت تجاری و فنی به همراه هزینه های تجاری سازی و توسعه تعیین می شود. سپس، مهم است که نسبت آنچه را که می خواهید به حداکثر رساندن (ECV) تقسیم شده توسط منبع محدود کننده، بگیرید. با این کار می توان رتبه بندی کلیه پروژه ها را مطابق با این نسبت تا رسیدن به حد کل بودجه رتبه بندی کرد.
این مدل تضمین می کند که ECV برای بودجه مشخص حداکثر شده است. برای این کار، پیش بینی های دقیقی برای جریان سود آتی کلیه پروژه ها، هزینه های آنها و احتمال موفقیت وجود دارد. متأسفانه، اغلب اتفاق می افتد که تخمین ها در اولین مراحل یک پروژه غیرقابل اعتماد باشند یا در دسترس نباشند.
مدل امتیاز دهی نمونه کارها
بعضی اوقات شرکتها می خواهند به سرعت لیستی از پروژه ها را بیابند و رویکردهای ساده تری را برای اولویت بندی کار به کار گیرند. یکی از بهترین ابزارها برای اولویت بندی مداوم پروژه، مدل امتیاز دهی نمونه کارهاست.
مدل های امتیاز دهی مدت طولانی است که برای تصمیم گیری Go / Kill استفاده می شود. در عین حال، آنها همچنین برای اولویت بندی پروژه مورد استفاده قرار گرفته اند. پروژه ها توسط تعدادی از معیارها توسط مدیریت به ثمر می رسند. معیارهای اصلی معمولی عبارتند از:
- تراز استراتژیک: برای اندازه گیری تراز استراتژیک هر پروژه با استراتژی سازمان
- ارزش مالی: برای اندازه گیری ارزش مالی کمی برای هر پروژه
- سطح ریسک: برای ارزیابی سطح کلی خطر مرتبط با یک پروژه
- جذابیت بازار: برای اندازه گیری ارزش بالقوه بازار برای هر پروژه
هنگامی که هر پروژه نمره خاص خود را دارد، می توانید لیست سفارشاتی از پروژه ها تهیه کنید که شرکت ها بتوانند آن ها را برای تعیین نمونه کارها انتخاب کنند، تا زمانی که بودجه یا منابع آن تمام شود.
یادت باشه
سازمانها می توانند از مدیریت پروژه نمونه کارها (PPM) استفاده کنند تا بتوانند یک نمونه کار از پروژه های با ارزش را ایجاد کنند. علاوه بر روشهایی که تاکنون دیدیم، روشهای بسیاری دیگری نیز وجود دارد که به شرکتها کمک می کند تا بهترین پروژه ها را برای دستیابی به اهداف خود انتخاب کنند، مانند دوره بازپرداخت، نرخ بازده داخلی و بسیاری دیگر.
|