درباره شارا | تماس | جستجوی پیشرفته | پیوندها | موبایل | RSS
 خانه    تازه ها    پایگاه اخبار    پایگاه اندیشه    پایگاه کتاب    پایگاه اطلاعات    پایگاه بین الملل    پایگاه چندرسانه ای    پایگاه امکانات  
جمعه، 10 فروردین 1403 - 02:26   

ساخت قدرتمندترین مدل هوش مصنوعی منبع باز جهان: DBRX

  ساخت قدرتمندترین مدل هوش مصنوعی منبع باز جهان: DBRX


ادامه ادامه مطلب یک

4.5 میلیون برابر اینترنت سریعتر؟ دانشگاه استون این امکان را فراهم می‌کند

  4.5 میلیون برابر اینترنت سریعتر؟ دانشگاه استون این امکان را فراهم می‌کند


ادامه ادامه مطلب دو

ان بی سی پس از واکنش‌های شدید، استخدام رونا مک‌دانیل را لغو کرد

  ان بی سی پس از واکنش‌های شدید، استخدام رونا مک‌دانیل را لغو کرد


ادامه ادامه مطلب سه

انویدیا در مرکز جهان هوش مصنوعی قرار دارد

  انویدیا در مرکز جهان هوش مصنوعی قرار دارد


ادامه ادامه مطلب چهار

   آخرین مطالب روابط عمومی  
  اولین مدل زبان بزرگ هوش مصنوعی «منصفانه آموزش دیده» اینجاست
  جستجوی عمیق بینگ به طور رسمی برای همه کاربران فعال شد
  هوش مصنوعی گوگل می‌تواند چندین کتاب را جذب کند. با این همه داده چه خواهد کرد؟
  به دنبال تغییر نام تجاری هستید؟
  فناوری سلامت پوشیدنی: روند نوظهور با پتانسیل عظیم
  انویدیا در مرکز جهان هوش مصنوعی قرار دارد
  چرا هیچ کس دیگر نمی‌خواهد مدیر میانی باشد
  آژانس‌های روابط‌عمومی جهانی برای راه‌اندازی کمپین بحران آب و هوایی UNDP/ICCO همکاری می‌کنند
  ان بی سی پس از واکنش‌های شدید، استخدام رونا مک‌دانیل را لغو کرد
  4.5 میلیون برابر اینترنت سریعتر؟ دانشگاه استون این امکان را فراهم می‌کند
ادامه آخرین مطالب روابط عمومی
- اندازه متن: + -  کد خبر: 40932صفحه نخست » ادامه مطلب یکچهارشنبه، 6 آذر 1398 - 15:08
پیش‌بینیِ امرِ پیش‌بینی‌ناپذیر
زیگمونت باومن - تنها راهِ پیش‌بینیِ «آینده» عبارت است از اتحاد و تشریکِ مساعی تا رویدادهای آتی، بابِ میل ما از کار درآیند و از رویدادهای نامطلوب در امان بمانیم. هیچ تضمینی وجود ندارد که این تلاش‌ها نتیجه‌ی دلخواه ما را به بار بیاورد؛ هرگز در جنگ با عدم قطعیت به طور کامل پیروز نخواهیم شد.
  

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| سه‌شنبه‌ی چند هفته قبل قرار بود که برای سخنرانی به رُم بروم. می‌خواستم بدانم که هوا چطور خواهد بود ــ برای سفر چه لباسی بپوشم. جمعه‌ی قبل از سفر، پیش‌بینی هوا را نگاه کردم. بر اساس این پیش‌بینی، قرار بود که باران شدیدی در رُم ببارد و دمای هوا حداکثر به ۱۵ درجه برسد. برای احتیاط، دوشنبه هم پیش‌بینی هوا را نگاه کردم. این بار اوضاعِ نسبتاً متفاوتی را برای همان روز پیش‌بینی می‌کردند: آسمانی صاف و دمایی کمتر از ۱۲ درجه...خودم نتوانستم ببینم که هوای رُم روز سه‌شنبه واقعاً چطور از کار در آمد چون پروازم به علت کولاکی ناگهانی که کارکنانِ فرودگاه را کاملاً غافلگیر کرد، لغو شد.

در اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰، ادوارد لورِنتس روی برنامه‌ای کار می‌کرد که پیش‌بینیِ دقیق‌ترِ تغییراتِ آب و هوا را امکان‌پذیر می‌ساخت. او در میان تحسین همگانی و حسادتِ برخی از همکارانش، در شُرُف دستیابی به الگوی جامع و تقریباً مطمئنی برای پیش‌بینی هوا بود که همه‌ی عوامل را در نظر می‌گرفت. اما روزی هنگام کار در آزمایشگاه با حیرتِ فراوان دریافت که تغییری جزئی در تنها یکی از ۱۲ متغیرِ اولیه (گِرد کردن مقدارِ آن تا سه رقم اعشار) سبب می‌شود که همان برنامه، پیش‌بینی بسیار (آدم وسوسه می‌شود که بگوید: فوق‌العاده!) متفاوتی را ارائه دهد. تغییری جزئی، ناچیز و بی‌اهمیت در تنها یک متغیر، به مقداری که گاهی حتی در دقیق‌ترین اندازه‌گیری‌ها هم به حساب نمی‌آمد، و بنابراین معمولاً نادیده گرفته می‌شد، می‌توانست تأثیراتی عمیق بر نتیجه‌ی کل سیستم داشته باشد. کمترین تفاوت می‌توانست به مرور زمان، ابعادی عظیم، و در واقع فجیع، بیابد. به قولِ خودِ لورِنتس، بال زدن پروانه‌ای در پکن می‌توانست، ماه‌ها بعد و هزاران مایل دورتر، بر ایجاد و مسیرِ طوفان‌های شدید در خلیج مکزیک تأثیر بگذارد.

اکنون از قابلیت رشدِ تصاعدیِ پیامدهای تغییرات جزئی با نامِ «اثرِ پروانه‌ای» یاد می‌کنند. قانونِ اثرِ پروانه‌ای به صراحت می‌گوید که رفتارِ سیستم‌های پیچیده‌ای که متغیرهای به هم وابسته دارند، پیش‌بینی‌ناپذیر است و همیشه این طور خواهد ماند. نه فقط به علتِ جهل، غفلت یا کودنی برای ما پیش‌بینی‌ناپذیر است بلکه خودِ ماهیت این سیستم‌ها نیز چنین اقتضاء می‌کند. چون جهانی که در آن به سر می‌بریم، سیستمی بی‌نهایت پیچیده است، آینده‌اش مجهولی عظیم است؛ و هر چه کنیم، باز هم مجهول می‌مانَد. پیش‌بینی‌ها چیزی بیش از حدس و گمان نیست، و اعتماد کردن به آنها به شدت مخاطره‌آمیز است. آینده پیش‌بینی‌ناپذیر است زیرا، صاف و ساده بگوییم، نامعین است. در هر لحظه، ممکن است که اوضاع تغییر کند.

و با این همه...به شدت می‌کوشیم تا بر این مانعِ استوار غلبه کنیم و پیشاپیش نسخه‌ای مشابه آینده را از آن بیرون بکِشیم، و آن را وادار سازیم که قبلاً خودش را آشکار کند، در حالی که هنوز نامعلوم است (و به وجود نیامده) ــ کوتاه سخن آن که، می‌خواهیم تصویری از چیزی به دست آوریم که هنوز وجود ندارد. این دقیقاً همان کاری است که انسان از ابتدای تاریخ، مُجدانه در پی انجامش بوده و امیدوار بوده که به آن نائل شود: هزاره‌ها پیش از این که علم هواشناسی، مطابق الگوی علمِ مدرن، با جدیت در پی یافتن قوانینِ دقیقی برآید که تغییر و تحولاتِ طبیعت، تاریخ و سرنوشتِ بشر را تعیین کند تا بتواند این امور را پیش‌بینی کند: تا بتوان دانست که آینده چگونه خواهد بود، همین حالا، قبل از این که آن آینده به حالِ دیگری تبدیل شود.

 

 پیشگویی هوا، پیشگویی با خروس، پیشگویی با آرد، پیشگویی با جو، پیشگویی با قربانیِ انسانی، پیشگویی با مشاهده‌ی ظاهر انسان، پیشگویی با اعداد، تشخیصِ نجومی، اخترشناسی، طالع‌بینی، پیشگویی با ستارگان، پیشگویی با تبر...اینها اسامی روش‌های باستانیِ پیشگوییِ آینده‌اند، البته تنها اسامی روش‌هایی هستند که با حرف A شروع می‌شوند (و می‌دانیم که الفبای انگلیسی 25 حرفِ دیگر هم دارد!). حُکمای بسیار محترمِ قرون و اعصارِ گذشته این روش‌ها را به کار می‌بردند، و شمارِ فراوانی از مردم که اعتماد به نفسِ مشهود و مهارت‌های ظاهریِ پیشگویان و غیبگویان را می‌ستودند، از صمیمِ قلب به این روش‌ها اعتقاد داشتند. اکنون همه‌ی این روش‌ها بی‌اعتبار، و عمدتاً، کنار گذاشته شده‌اند، یا به کل�'ی از یاد رفته‌اند. هنوز معلوم نیست که آیا علم هواشناسی هم در آینده به آنها مُلحق خواهد شد یا نه.

حالا دیگر به بوالهوسی‌ آب و هواهای دمدمی‌مزاج عادت کرده‌ایم؛ معمولاً این دردسرِ تقریباً روزمره‌ی رایج را فاجعه قلمداد نمی‌کنیم. اما در کسب و کارِ مخاطره‌آمیزِ پیش‌بینیِ آینده، مسائل بسیار مهم‌تر و نگران‌کننده‌تری وجود دارد: مهم‌ترین رویدادهای قرنِ گذشته پدران و پدر بزرگ‌های ما را غافلگیر کرد. هیچ کس ظهور و گسترشِ چشمگیرِ نظام‌های اقتدارگرا و خودکامه‌ی ظالم را پیش‌بینی نکرده بود، چه رسد به نظام‌های تمامیت‌خواهی که نمونه‌ی «جدید و اصلاح شده‌»ی آنها به شمار می‌رفتند. چند دهه‌ی بعد، «علمِ شوروی‌شناسی» ــ شاخه‌ای از پژوهش که اکنون از بین رفته اما در آن زمان همیشه بودجه‌های گزافی را بی‌مضایقه به آن اختصاص می‌دادند، به انبوهی از نهادهای پژوهشی مجهز بود و به هزاران پژوهشگرِ نامدارش می‌بالید ــ در آستانه‌ی سقوط دیوار برلین هنوز گرفتارِ اختلاف‌نظر میان دو گروه بود: چهره‌های برجسته‌ای که «همگرایی» تدریجی اما قطعیِ نظام‌های سرمایه‌داری و سوسیالیستی در قالبِ به اصطلاح «صنف‌گرایی» را پیش‌بینی می‌کردند (این اصطلاح اکنون عمدتاً از یاد رفته و دیگر در پژوهش‌های معتبر به کار نمی‌رود) و محق�'قانی که پیش‌بینی می‌کردند که آتش اختلاف میان این دو نظام شعله‌ور خواهد شد و به انفجارِ (احتمالاً هسته‌ای) ویرانگری خواهد انجامید که نابودی هر دو طرف را در پی خواهد داشت؛ حتی در یک گردهمایی مهمِ خبرگانِ شوروی‌شناسی هم فروپاشی درونیِ نظام شوروی به علت پوچی خودش به طور جدی مطرح نشد ــ درست همان طور که هیچ یک از کنگره‌های جهانی اقتصاددانان، زلزله‌ی فعلی در نظام اقتصادیِ مصرف‌محور و اعتبارمدار، غیرمنتظره بودن، عمق، گسترش، و مقاومتش در برابر اقدامات ترمیمی رایج را پیش‌بینی نکرده بود. در هر دو مورد، تعداد پیش‌بینی‌های درست بسیار کمتر از نسبت پاسخ‌های صحیحی بود که بر اساس قوانین احتمالات در مجموعه‌ی بزرگی از حدس‌های تصادفی انتظار می‌رود. حتی حالا، پس از وقوع حادثه، به شدت دنبالِ «پروانه»ی مرگباری می‌گردیم که بال زدنش این «اثرِ» ویرانگر را در پی داشت، اثری که هنوز هم قادر به پیش‌بینیِ پیامدهایش نیستیم!

واتسلاو هاول- دگراندیش و آزادی‌خواه خستگی‌ناپذیر، و بعدها رئیس جمهورِ جمهوری چک، کسی که عمرش را در خطِ مقدمِ تاریخ صرف این کرد که تنها به انتظارِ آینده ننشیند بلکه بکوشد تا سمت و سویی انسانی و انسان‌دوستانه به آینده بدهد ــ در جمع‌بندی تجربه‌ی خود گفت که برای شناسایی مسیرِ آینده باید بدانیم که اکنون مردم چه آوازهایی می‌خوانند؛ اما بی درنگ افزود که مشکل این است که نمی‌دانیم مردم سال آینده چه آوازهایی خواهند خواند، چه رسد به سالِ بعد از آن...در نظامِ پیچیده‌ای که «تاریخ» نام دارد، رفتار انسان بی‌ثبات‌ترینِ متغیرها، و پیش‌بینی‌ناپذیرترینِ پیش‌بینی‌ناپذیرهاست.

ما انسان‌ها در واژگانِ خود، واژه‌ی کوتاهِ «نه» را داریم که ما را قادر می‌سازد تا در «واقعیتِ امر» و «اوضاعی» که جهان به ما ارائه می‌دهد، تردید کنیم، و به نفی یا ردِ آن بپردازیم. در دستورِ زبانِ خود، زمانِ آینده را داریم که به ما اجازه می‌دهد اوضاعی متفاوت از اوضاعِ فعلی ــ «امر»ی با «واقعیت‌ها»یی کاملاً متفاوت ــ را متصور شویم و در نظر مجسم کنیم. ما که به چنین سلاح‌هایی مسلح هستیم، مجبوریم که نامعین و بنابراین آزاد باشیم، تصمیم بگیریم، همیشه در معرضِ خطرِ انتخابِ نادرست و محکوم به تردیدِ دائمی باشیم. ناامنی درباره‌ی حال و تردید درباره‌ی آینده، همراهانِ همیشگیِ ما در سفرِ حیات‌اند.

 

عجیب نیست که آرزو داریم شماره‌ی تلفن یا نشانی اینترنتی کسی را داشته باشیم که در گذشته «غیبگو» یا «پیشگو» خوانده می‌شد اما امروزه ترجیح می‌دهیم که او را «متخصص» بنامیم، کسی که در ارتفاعی پرواز می‌کند که ــ در غیابِ فرشتگان ــ تنها پرندگان از آنجا به دنیای ما می‌نگرند، و بنابراین کسی که می‌تواند پیشاپیش به ما بگوید در آینده کنارِ گوشِ ما چه اتفاقی خواهد افتاد، همان آینده‌ای که به آن دسترسی نداریم چون چشم‌هایمان به سطحِ زمین دوخته شده است. اما بگذارید تکرار کنم که هیچ پرنده‌ای نمی‌تواند آینده را ببیند زیرا آینده، تا زمانی که آینده است، وجود ندارد، و بنابراین حتی تیزبین‌ترین چشم هم آن را نمی‌بیند. «آینده»، نامی اختصاری است برای «هر چیزی ممکن است رخ دهد اما از هیچ چیز نمی‌توان مطمئن بود»؛ با وجود این، از قضای روزگار، ما آدمیانِ انتخابگرِ قه�'ار، همان‌هایی هستیم که باعث می‌شویم رویدادهای آینده رخ دهد. طبیعتِ انسان اقتضا می‌کند که به پرسش از چگونگی آینده ادامه دهد، در حالی که به لطفِ آزادی انتخابش ارائه‌ی پاسخ‌های قطعی (و نه حدس‌های صرفاً باورکردنی و بنابراین غیرقطعی) را ناممکن می‌سازد.

اندیشمند بزرگ ایتالیایی، آنتونیو گرامشی تأکید می‌کرد که تنها راهِ پیش‌بینیِ «آینده» عبارت است از اتحاد و تشریکِ مساعی تا رویدادهای آتی، بابِ میل ما از کار درآیند و از رویدادهای نامطلوب در امان بمانیم. هیچ تضمینی وجود ندارد که این تلاش‌ها نتیجه‌ی دلخواه ما را به بار بیاورد؛ هرگز در جنگ با عدم قطعیت به طور کامل پیروز نخواهیم شد. اما این تنها راهبردی است که به ما شانس پیروزی در نبردها را می‌دهد. راه حلِ کاملی نیست اما تنها راه حلِ موجود است. چه بخواهیم، چه نخواهیم، همین است که هست.

برگردان: عرفان ثابتی
زیگمونت باومن جامعه‌شناس لهستانی و نظریه‌پرداز «مدرنیته‌ی سیال» است. آن‌چه خواندید برگردانِ این نوشته‌ی او با عنوان اصلیِ زیر است:
Zygmunt Bauman, ‘Predicting the unpredictable’, in ۴۴ Letters from the Liquid Modern World (Cambridge: Polity Press, 2010), pp. 106-110.
www.aasoo.org

 

 

 

 

 

   
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
   پربیننده ترین مطالب روابط عمومی  

  روزنامه‌های محلی: هنوز ارزشمند، اما نیاز به حمایت دارند


  چرا هیچ کس دیگر نمی‌خواهد مدیر میانی باشد


  به دنبال تغییر نام تجاری هستید؟


  رسانه‌های اجتماعی مغز ما را تخلیه می‌کنند و بر تصمیم‌گیری ما تأثیر می‌گذارند


  نتایج یک مطالعه: روابط‌عمومی تأثیر قابل توجهی بر رشد کسب‌وکار دارد


  رسانه سمی


  چرا بهره‌وری ما را مضطرب می‌کند؟


  روابط‌عمومی برای استارت‌آپ‌ها


  چگونه روابط‌عمومی می‌تواند به توسعه هویت در جامعه داخلی کمک کند؟


  چگونه از بحران هویت در میانه شغلی جلوگیری کنیم


 
 
 
مقالات
گفتگو
گزارش
آموزش
جهان روابط عمومی
مدیریت
رویدادها
روابط عمومی ایران
کتابخانه
تازه های شبکه
آخرین رویدادها
فن آوری های نو
تبلیغات و بازاریابی
ایده های برتر
بادپخش صوتی
گزارش تصویری
پیشنهادهای کاربران
اخبار بانک و بیمه
نیازمندی ها
خدمات
خبرنگار افتخاری
بخش اعضا
دانلود کتاب
پیوندها
جستجوی پیشرفته
موبایل
آر اس اس
بخشنامه ها
پیشکسوتان
لوح های سپاس
پیام های تسلیت
مناسبت ها
جملات حکیمانه
پایان نامه ها
درباره شارا
تماس با ما
Shara English
Public Relation
Social Media
Marketing
Events
Mobile
Content
Iran Pr
About Us - Contact US - Search
استفاده از مطالب این سایت با درج منبع مجاز است
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شارا است
info@shara.ir
  خبر فوری: معرفی کتاب «هوش مصنوعی روابط‌عمومی در عمل» منتشر شد