شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-||نویسنده| وندی مارکس |||مترجم|مریم میرعبدالحق|| از قضا، علیرغم اینکه روابط عمومی با طغیان ها و بحران های موجود سر و کار دارد، خود با بحران روابط عمومی روبروست. یک مطالعه جدید نشان داد که تعداد قابل توجهی از مدیران معتقد نیستند که روابط عمومی ارزش خوبی را برای نام تجاری آنها به ارمغان می آورد. برای مقابله با چنین طرزتفکری چه کاری می توانیم انجام دهیم؟
قبل از اینکه وحشت کنید، بیایید به این موضوع مانند پزشکی نگاه کنیم که بیمار دارد. بیایید کشف کنیم مشکل چیست، علت اصلی را رمزگشایی کرده و بهترین راه حل را برای شما تجویز می کنیم.
ابتدا...
بحران: با چه چیزهایی برخورد می کنیم؟
همانطور که در بالا ذکر شد، یک گزارش اخیر (که توسط CensusWide انجام و منتشر شده است) نشان داد که ۴۰ درصد مدیران معتقد نیستند که روابط عمومی ارزش خوبی را برای نام تجاری آنها به ارمغان می آورد.
بدون شک وقتی این مطلب را می خوانیم، اولین ترس ما این است که مردم اعتماد خود را به روابط عمومی به عنوان یک صنعت از دست داده و این بی اعتمادی در حال گسترش است...
حالا که می بینیم با چه چیزی سر و کار داریم ... باید از خودمان این سؤال را بپرسیم "چرا این اتفاق افتاده است؟ "ما این سوال را با پرسش بعدی مطرح خواهیم کرد که:
ریشه اصلی این مشکل چیست؟
کمبود آموزش
همان مطالعه نشان داد که تعداد نسبتاً بیشماری از مدیران کسب وکار متوجه نشده اند که روابط عمومی چیست و با آنچه که به عنوان روابط عمومی در نظر داشتند، شروع کرده اند. هنگامی که از آنها سؤال شد، بسیاری حدس زدند که روابط عمومی یک وظیفه عمومی و احتمالا روابط مطبوعاتی یا محافظت از اعتبار است.
اگر آنها تعریف اصلی روابط عمومی را نفهمند و برای چه بوجود آمده است، احتمال دارد آنها نفهمند روابط عمومی چیست و چه کاری انجام می دهد.
برای برگشتن به سؤال، وقتی از آنها خواسته شد تا کارکردهای شغلی را که درک درستی از آنها دارند را نام ببرند، تنها ۱۵ درصد از پاسخ دهندگان، روابط عمومی را در پنج گروه برتر خود ذکر کرده اند و مابقی ۵۸ درصد، افرادی بودند که تلاش می کنند تا بفهمند متخصصان روابط عمومی و ارتباطات چه کاری را انجام می دهند.
و از کسانی که درک خوبی از نحوه عملکرد روابط عمومی داشتند، ۸۰ درصد معتقد بودند که روابط عمومی ارزش خوبی برای برند آنها ایجاد می کند. بنابراین بدیهی است اگر مدیران و مردم در مورد عملکرد روابط عمومی بهتر آموزش می دیدند، درک بهتری از ارزش آن دریافت می کردند.
صدای رسانه
بعد از آن، نظر ما به تصویری که روابط عمومی در بین رسانه ها دارد، جلب می شود.
بنابراین اغلب وقتی خبرهایی درمورد یک شرکت روابط عمومی در رسانه ها منتشر می شود شاهد چرخش منفی بر روی آن هستیم. وقتی فرد یا شرکتی با یک شرکت روابط عمومی در مورد موضوعی مشورت می کند، ما اغلب عباراتی مانند "چرخش روابط عمومی" یا "تور تبلیغاتی" را می بینیم که این تصور را ایجاد می کند که صنعت روابط عمومی شبیه به یک سیرک است.
البته هرکسی که در روابط عمومی کار کرده یا نتایج آن را دیده باشد، می داند که این درست نیست. اما رسانه ها به جای برجسته کردن نقش روابط عمومی در آموزش به مردم و بهبود شهرت و دید، ما را به عنوان گرگهایی گرسنه تبلیغ می کنند که تنها در شرایطی که وضعیت ناامید کننده است، به تصویر کشیده می شوند.
بدیهی است که روزنامه نگاران تصور کمرنگی از صنعت روابط عمومی دارند.
اما از طرف دیگر، متخصصان روابط عمومی نیز در این نبرد با رسانه ها بی گناه نیستند. اگر یک جستجوی معمولی در گوگل انجام دهید، درباره دشواری کار با روزنامه نگاران یا سایر مقالات منفی که توسط افراد مختلف در خصوص صنعت روابط عمومی نوشته شده است، مطالبی پیدا خواهید کرد.
تا زمانی که این دو طرف اختلاف نظر دارند، حفظ تصویری روشن برای هر دو طرف سخت تر می شود.
بنابراین دلیل اصلی ما این است که، به جای اینکه با الگوی خود روابط عمومی و کارهایی که متخصصین روابط عمومی انجام می دهند، مشکل داشته باشیم، در واقع مشکل عدم درک و آموزش پیرامون فهم روابط عمومی و همچنین روشی کلی است که رسانه ها از آن برای ترسیم این صنعت استفاده می کنند.
اما این دور از دسترس نیست.
منبع: https://b2bprblog.marxcommunications.com
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|