1. اعتماد به مدیران شرکت تجاری وین
تحقیقات نشان می دهد که اعتماد به مشاغل و رهبران مشاغل در همه زمانها کم است. به عنوان مثال ، تنها ۳۷ درصد از پاسخ دهندگان در یک مطالعه، مدیر عاملان را بی نهایت یا بسیار معتبر معرفی کرده اند و ۶۳ درصد از آنها، اعتبار کمی برای مدیران قائل هستند.

با داستانهای بی شماری از مواجه شدن درباره اینکه چگونه برندهای مختلف زاویه می گیرند، درک این مسئله که مردم باید چه احساسی داشته باشند آسان است. جای تعجب نیست که مردم با چشمانی شکاک به رهبران مشاغل نگاه می کنند.

آیا این منجر به پایان رهبری فکری برای رهبران تجارت می شود؟ نه، اما مسیری را برای انجام کارها فراهم می کند.

با دانستن این موضوع، رهبران فکری باید برای جلب اعتماد مخاطبان خود تلاش کنند. این یعنی برقراری ارتباط واقعی با مردم و پشتیبانی همیشگی از حقایق و ارقام با داده های واقعی.

در پشت این تفکر ایده خودمختاری قرار گرفته است. کارها را به خاطر مخاطب خود و نه نام تجاری تان انجام دهید. مطالبی مفید و عملی ارایه کنید. شما با فداکاری و اعتماد به نفس شروع به رشد می کنید.

۲. مردم مطالبی با کیفیت بالا می خواهند
محتوای رهبری فکر برای استراتژی شما بسیار مهم است. اما گرایش ها نشان می دهد که همه محتواها به طور برابر ایجاد نمی شوند و وقتی محتوا به یک اندازه نباشد، رهبری فکری آسیب می بیند.

به دلیل مقدار محتوا که مرتباً مصرف می کنند، تصمیم گیرندگان مشاغل نسبت به همیشه برای مطالب مورد نظر خود تفاوت قائل هستند. محتوای رهبری فکری از نظر تصمیمات خرید آنقدر مهم شده است که رهبران مشاغل به طور متوسط قبل از تصمیم گیری در مورد خرید، حدود ۳ بخش از مطالب را می خوانند.

مطالعه ای را از Grist در مورد ارزش رهبری فکری B2B در نظر بگیرید که در آن بیش از ۲۰۰ نفر از مدیران سطح بالا بررسی شده اند. وقتی از آنها سؤال شد که چه چیزی آنها را در مورد رهبری فکری خاموش می کند، محتوای آنها شامل سه دلیل اصلی بود:

• بسیار عمومی بود (۶۳ درصد)
• فاقد محتوای یا ایده های اصلی بود (۵۸ درصد)
• ارتقاء مشاور به جای پرداختن به مشکلات (۵۳ درصد)

چگونه شما می توانید کیفیت محتوای رهبری فکری خود را بهبود ببخشید؟ بر روی ارزش هایی برای مخاطبان خود با محتوایی تمرکز کنید که به واقع مفید هستند و به بزرگترین سؤالات آنها پاسخ می دهد. برای ایجاد محتوای اصلی که عمیق تر و فراتر از هر محتوای دیگر است، زمان بگذارید و به خوبی بررسی کنید تا نام تجاری خود را در محتوای خود تبلیغ نکنید. محتوای شما صرفاً باید برای پیشرفت مخاطبان شما باشد.

۳. تصمیم گیری B2B پیچیده تر است
بسیاری از مشاغل دارای چندین نفر هستند که در تصمیمات خرید مشارکت دارند. به عنوان مثال، بیایید بگوییم که مارک شما نرم افزار مدیریت پروژه را برای شرکتهای بزرگ ارایه می دهد. قبل از اینکه یک مارک محصول شما را خریداری کند، ممکن است نیاز به اجازه مدیرعامل، مدیر ارشد مالی، مدیر اجرایی و شاید دیگران باشد.

چگونه استراتژی شما می تواند این چالش را برطرف کند؟ به عنوان یک رهبر فکری، باید بتوانید از نگرانی های هر طرف درگیر در تصمیم گیری خرید استفاده کنید. برای هر یک از بخش های مشتری ایجاد کنید و محتوایی تهیه کنید که به نگرانی های کلیدی آنها پاسخ دهد.

با مراجعه به مثال نرم افزار مدیریت ما، برای مثال ممکن است شما بتوانید برای مدیر ارشد مالی یک شرکت، محتوایی در مورد چگونگی کمک نرم افزار مدیریت برای ترازنامه مالی یک شرکت ایجاد کنید.

۴. نیاز به یک مزیت رقابتی
هر تجارتی به یک مزیت رقابتی نیاز دارد و گاهی اوقات این همان چیزی است که آن را از سایر شرکت های موجود در صنعت خود جدا می کند. این می تواند یک تفاوت اساسی بین شرکت شما و یک شرکت رقیب یا صرفاً هر چیزی باشد که تجارت شما در اختیار دیگران قرار نمی دهد.

این امر در سالهای اخیر با هجوم شرکت های جدید به بسیاری از صنایع ضروری تر شده است. به عنوان بخشی از یک استراتژی رهبری خوب فکری باید درک کنید که چه چیزی برند شما را متفاوت می کند. با تمایز رقابتی خود آشنا شوید. بفهمید در چه مناطقی سرآمد هستید و از آن مناطق بهره می گیرید.

به عنوان یک رهبر فکری، حکاکی کردن یک حوزه خاص از تخصص، مهم است. علاوه بر این حوزه ای از تخصص را انتخاب کنید که متخصصان زیادی در آن حضور نداشته باشند. اگر متوجه شدید که حوزه خاصی از صنعت شما فاقد متخصصان و محتوا است، ممکن است فضایی برای پر کردن شما باشد.

۵. مخاطبان دنیای واقعی می خواهند
یکی از مطالعات نشان می دهد که تصمیم گیرندگان ارشد کسب و کار علاقه به مطالعه مواردی دارند که یک تجارت فعال را نشان می دهد. این فقط توصیفات مشتری نیست؛ درعوض، این موضوع شامل مطالعات عمیقی است که چالش های یک تجارت را نشان می دهد و اینکه چگونه برند شما قادر به کمک به آنهاست.

شرکتها دنیای واقعی، نمونه های کاملی از چگونگی حل مشکلات سازمانها، مشکلات صنعت، چالشها و ماندن در صدر روندها را می خواهند. با برجسته کردن تجربیات مشتری مهارت هایی بدست می آورید که می توانید به عنوان مطالعه موردی از آنها استفاده کنید. بعد از اینکه مشکل خاص حل و مشتری از کاری که انجام داده اید راضی شد، به مشتری درمورد مشارکت در آن مطالعه موردی نزدیک شوید. این رویکرد بدون شک باعث تقویت شهرت خود به عنوان رهبر فکری در صنعت شما خواهد شد.

خلاصه
رهبری فکر ابزاری قدرتمند برای برند شماست. روند رهبری فکری می تواند برند شما را برای غلبه بر چالش ها و دستیابی به وضعیت رهبری فکری تقویت کند.

منبع:  https://b2bprblog.marxcommunications.com
مترجم: مریم میرعبدالحق
نویسنده: وندی مارکس

منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)