شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| پوشش و تحلیل رسانهای ماجرای SNC-Lavalin از خود این داستان، سردرگمی و دلسردی بیشتری به همراه داشت. ما در این مدت شاهد این بودهایم که اتهاماتی که پیرامون این مداخله سیاسی در روند دادرسی پرونده کمپانی SNC، از تکذیب مطلق، به تایید مطلق رسیده است.
در این مدت، بیانیههای حزب لیبرال در این مورد از تکذیب کامل فشار سیاسی بر دادستان کل، به تکذیب غیرقانونی بودن این فشار رسیده است؛ بدون توجه به این نکته که غیرقانونی بودن فشار، تنها دلیل تبدیل این موضوع به یک رسوایی نیست.
اما گویا مناظره دیگر بر سر این نیست که ایراد فشار بر دادستان کل به هدف تغییر جهت یک پرونده قضایی، – موضوعی که بر اساس نوارهای به دست آمده، با مخالفت مداوم شخص دادستان همراه بوده– از نظر شئون و عرف اداری و قانونی، خلاف است. در عوض، تمرکز این مباحثات، بر انگیزههای خانم جودی ویلسون ریبالد – دادستان کل کانادا– قرار گرفته است. حتی از این هم بدتر، خانم جِین فیلپات، نماینده مجلس که به خاطر اعتراض به آنچه دیده و شنیده بود استعفا داد، نیز به یکی از موضوعات اصلی بحث تبدیل شده است.
جرالد باتس، مشاور ویژه نخست وزیر، در بخشی از شهادت خودش در حضور کمیسیون قضایی مجلس، گفت: در مورد قصد و هدف سیاسی مورد بحث، ماجرا سیاه و سفید نیست و یک منطقه خاکستری وجود دارد. باتس، این سخنان را در پاسخ به پرسشهای پیرامون ماهیت مواردی که مرتبا و در طول این دوره چند ماهه، به خانم ریبالد گوشزد میشد، و تلاش دفتر نخستوزیر برای تغییر سمت و سوی پرونده SNC ایراد کرد. اما این نوع اظهارنظرها، مردم را به این نتیجه اشتباه میرساند که پرسش اصلی در اینجا، اختلاف نظر بر سر معنای دخالت نخستوزیر در روند دادرسی است، و نه اینکه اساسا دخالت مقامات سیاسی در روند دادرسی، خلاف عرف و قانون است.
به همین خاطر است که امروز در مطبوعات، به جای مقالات متفکرانهای که به مشکلاتی که وارد کردن فشار سیاسی بر دادستان کل و راههای حفظ استقلال ساختار قضایی کشور در آینده بپردازند، شاهد مطالب مضحکی هستیم که ویلسون-ریبالد و فیلپات را، به تلاش برای تخریب شخصیت سیاسی نخستوزیر متهم میکنند. این مصداق بارز انداختن تقصیر بر گردن قربانی به شمار میرود.
هفته گذشته، مقامات حزب لیبرال تصمیم گرفتند که جودی ویلسون-ریبالد و جِین فیلپات را برای همیشه از گردهماییهای این حزب، حذف کنند. در همان روز، تلویزیون CBC یک میزگرد خبری برگزار کرد که دوباره، به انگیزههای ریبالد برای تخریب نخست وزیر بپردازد. روز بعد، رادیوی CBC و روزنامهنگارانش همان راه را رفته و خاطرنشان کردند که سایر سیاستمداران، باید ریبالد و فیلپات را به عنوان درس عبرت قرار داده و در آینده از پیگیری روشهای آنها خودداری کنند. این همه نشان میدهد که دست کم بخشی از رسانهها، در ایجاد سیاستهای اشتباه، خارج از عرف و فراجناحی ساختار سیاسی کانادا، مسئول هستند.
پس از تصمیم روز سهشنبه حزب لیبرال، بحث بر سر ماجرای SNC به این سوی گرایش یافته که طرز برخورد جاستین ترودو با این رسوایی، نشان میدهد که او راهکرد متفاوتی نسبت به سیاست کلان دارد. اما حقیقت این است که اگر افراد قابل احترامی که درگیر این داستان شدهاند، و بسیاری از اعضای محترم حزب لیبرال – شامل شخص نخست وزیر– کمی به بازتاب اعمال خود میاندیشیدند، نیازی به تصمیم روز سهشنبه نبود. در این صورت، احتمالا میتوانستیم شاهد یک عذرخواهی رسمی از سوی نخست وزیر – چه به خاطر راهکار سیاسی غلط و چه تخریب چهره خانم ریبالد– باشیم. شاید حتی میتوانستیم ببینیم که دولت قول دهد موضوع روابط سیاسی با دادستان کل کشور را بررسی کرده و برای ارتقای استقلال این نهاد عالی قضایی، تلاش کنند.
اگر ما حتی بارقههایی از این اندیشه را در دولت میدیدیم، میتوانستیم بگوییم که راهکرد سیاست کلان ترودو، نه تنها متفاوت از نخستوزیران پیشین این کشور، بلکه همچنین کارآمدتر از آنها است.
منبع: http://iranjavan.net/
|