شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- دو میلیون نسخه روزنامه برای جمعیتی نزدیک به 80 میلیون نفر یعنی تقریباً برای هر 35 نفر تنها یک نسخه روزنامه و این درحالی است که دیگر کشورهای در حال توسعه بیشتر از این است ( آمار وزارت ا ارشاد) و این واقعیت اسف بار جامعه اطلاعاتی ایران به ویژه فضای مطبوعاتی کشور است.
واقعیت تلخی که اگرچه عوامل بی شماری در پدید آمدن دخیل هستند. اقتصاد رسانه ای ما بیمار است. کالای تولید شده از سوی روزنامه نگاران و مدیران مطبوعاتی خریدار ندارد. تقاضایی نیست تا عرصه افزایش یابد و این اصل نخستین تمامی بازار است قیمت تک فروشی پاین تر از قیمت تمام شده روزنامه تعیین می شود اما کماکان تب راه اندازی و تاسیس روزنامه به ویژه روزنامه اقتصادی بالاست.
گروهی از روزنامه ها بر جذب مخاطب افزایش شمارگان و تکیه بر تک فروشی امرار معاش می کنند. گروهی هر چند در اقلیت هستند به سیاسی و اجتماعی می پردازند و به لحاظ اثرگذاری اثرگذارترین نوع روزنامه هستند گروه دیگر از روزنامه ها روزنامه هایی وابسته به سازمان ها دولت- نهادها و... هستند که بودجه انها و حمایت های ارزی و ریالی سازمان و نهاد متبوعه می چرخد و در اختیار صاحب امتیاز و بالاترین مقام اجرایی آن هست.
روزنامه های حزبی را نیز می توان در همین گروه بسته بندی کرد اینها امکانات مالی خوبی ندارند اینها بیشتر با مخاطبان خود ارتباط برقرار می کنند. گروه دیگر روزنامه های آگهی محور هستند با جذب آگهی از شرکت های دولتی و خصوصی خبر فروشی تیتر و تیتر فروشی امرار معاش می کنند چون خصوصی هستند و از رفتار دولتی می نالند.
گروه دیگر روزنامه هایی هستند با تیراژ بسیار کم که برای روابط عمومی جذاب هستند و بدرد بریده جراید می خورند و خبرهایی آنها را کار می کنند با این حال بحث دریافت مجوز روزنامه بالاست. روزگار روزنامه ها در سکوت و مدارا می گذرد.
شاید هم بعضی ها ناچاراً به آگهی نامه تبدیل شده اند و با قانون آگهی روزنامه خود را بسختی حتی با دریافت رایانه فیلم – زینگ – کاغذ نمی توانند موفق به در آوردن روزنامه خود شونند. بخصوص روزنامه های استانها که با محدودیت دریافت آگهی مواجه هستند بدلیل شرایط اقتصادی کشور و نداشتن بودجه لازم برای دادن آگهی. ریسک در آوردن روزنامه بطور هر روز کار بسیار سختی است. به دلیل راحت بودن دسترسی مردم به اخبار و اطلاعات حتی فوری و آنلاین توسط شبکه های اجتماعی بخصوص تلگرام در ایران یکی دیگر از ضربه های ناک اوت کردن مطبوعات ایران است.
بنابراین کم کم باید به فکر راه حل های اساسی برای مطبوعات ایران بود یا تعداد آنها کاهش یابد یا توجه شود به اقتصاد مطبوعات یا نرخ تک فروشی اصلاح شود. نه اینکه اصلاً چاپ نشود. باید اهمیت و جایگاه نشریات چاپی و ماندگاری آنها برای جامعه شفاف سازی شود.
|