به انسان ماده زن گفته میشود. واژهٔ دختر بیشتر برای افراد جوان یا نابالغ به کار برده میشود و در برابر آن، واژه زن یا بانو (نام ارجمندانه تر) برای افراد بالغ استفاده میشود.
واژههای دیگری چون «خانم»، و در کاربرد قدیمی تر «خاتون» در زبان فارسی برای اشاره به زن کاربرد دارد که از این میان واژه «خانم» بسامد بیشتری داشته و ارجمندانه است.
در فرهنگ و ادب فارسی برای محترمانه خطاب کردن، از واژه سرکار خانم نیز استفاده میشود. در واقع واژهٔ زن یک نام همگانی برای اشاره به انسان ماده است مانند «حقوق زنان».
بهطور معمول یک زن بالغ، توانایی بارداری و زادن دارد. زن جوان ازدواج نکرده را دوشیزه و زن ازدواج کرده را زن متأهل یا بانو میخوانند. به زنی که دارای فرزند شدهاست، مادر گفته میشود.
ریشهشناسی
واژهٔ زن در زبان پهلوی ژن، در اوستا و هندی باستان جنی[۱] و در انگلیسی باستان wifman به معنی «انسان ماده» بودهاست (در برابر werman به معنی انسان نر) در آن دوران Man و mann معنی خنثی داشت و فقط نوع انسان را میخواند. همچنین در زبان سوربی پایینی ژونا (Žona) و در زبانهای بوسنیایی، چکی و کرواتی ژنا (Žena) و در زبان کردی ژن گفته میشود
نمادی که برای سیارهٔ ناهید (ونوس در نام غربی) در نظر گرفته شده همان نماد جنسیت زن است و آن نیز شکلی نمادین از آینهٔ در دست ونوس خدای روم باستان است. این نماد از یک دایره و یک (صلیب) کوچک در زیر آن ساخته شدهاست. در یونیکد هم این نماد پذیرفته شدهاست. همچنین نماد ونوس نماد زنانگی و رفتار زنانه نیز است. در شیمی دوران باستان عنصر مس نیز همین نماد را داشت. در آن زمان دایرهٔ بالای نماد نماد روح و بعلاوهٔ زیر آن نماد ماده در فیزیک بود. در تاریخ گذشتهٔ ایران و در دوران کشاورزی زن از نقش و اهمیتی بالا برخوردار بود و نامگذاری روستا و شهر با نام زن گره خورده بود. «نامهای جغرافیایی که درآنها به گونهای واژههای زیر آمدهاست شناسهٔ ایزدبانوی آبهای روان آناهیتا و نقش آمیختگی زن با عناصر آب و خاک میباشد:
دختر، دور، دوور، دِدِه، دادا، دَت، دُت
زن، پیرزن، پیربانو، بان، خاتون، بی بی، دای، دایه، مام، ماما
ننه، نانا، نای و ناهی، نه، نی
کیجا، قز، لاکوها، کله
۵. آب و او، اند و هند و کَنگ و خور و رود …»
ریشهشناسی واژههای همارز زن در زبان فارسی
واژه «بانو»، در کتیبههای ساسانی و ادبیات زردشتی پارسی میانه، در لقب برخی از ایزد زنان هند و ایرانی و همراه نام همسران شاهان، امیران و بزرگان دربار دیده میشود. در ادبیات پارسی، به ویژه در دیوانهایی مانند شاهنامه، ویس و رامین و خسرو و شیرین، به معنی زن بزرگ و همسر شاه کاربرد فراوان دارد. قدیمیترین کاربرد این عنوان در یکی از سنگ نوشتههای تخت جمشید به خط عیلامی به صورت ba-nu-ka (شاید با گفتار بانوکا در سنگ نوشته شماره ۱۷۰۸) است که عنوان ملکه آتوسا (Hutaosa، هوتس) دختر کورش، همسر داریوش و مادر خشایارشا بودهاست. در پارسی میانه و پارتی به فرم «بانوگ» دیده میشود. چندین بار در «کتیبه شاپور اول در کعبه زردشت»، در عنوان زنان دربار و به عنوان لقب ناهید، ایزدبانوی نگهبان آب، آمدهاست.
واژه «خانم» نیز که امروزه در زبان فارسی کاربرد پربسامدی دارد دیدگاههای گوناگونی را پیرامون ریشهشناسی خود شکل دادهاست. از ریشه ترکی و مغولی گرفته تا ریشه سغدی و فارسی میانه در این زمینه دیدگاه وجود دارد. با این همه در لغتنامه دهخدا و فرهنگ معین و عمید ریشه آن ترکی یاد شدهاست.
واژه «خاتون» که کاربرد قدیمی تری دارد نیز یکی دیگر از واژههای همارز است که در گذشته برای اشاره ارجمندانه به زنان به کار میرفتهاست. در منابع مانند دهخدا و معین ریشه آن ترکی یاد شده هرچند عمید ریشه مغولی را نیز برای آن ذکر کردهاست.
جایگاه اجتماعی زنان
آیین زرتشتی، آشکارا برابری میان زن و مرد را آگاهی میدهد. منابع بسیار کم و اندکی دربارهٔ وضعیت زنان در دوران باستان به جای ماندهاست اما آنچه از گل نوشتههای تخت جمشید بدست آمده نشان میدهد که زنان مانند مردان در اجتماع حضور داشتهاند، کار میکردند. در دوران ساسانیان، دو پادشاه زن، فرمانروایی کردهاند.
منبع: ویکیپدیا
|