شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- در حوزه مالی، عملکرد ثروتمندان با بقیه مردم تفاوت دارد. مثلا ما اگر بخواهیم تصمیمات مالی بزرگ بگیریم، این کار را به تنهایی انجام می دهیم. حال آن که آنها حتما در چنین مواردی، از مشاوره های افراد حرفه ای باکیفیت بهره می برند.
آنچه در پی می آید پنج اشتباه مالی هستند که ثروتمندان مرتکب نمی شوند.
اشتباه شماره 1: خوشبینی فوق العاده در مورد آینده
البته دیدن نیمه پر لیوان در زندگی برای انسان کارساز است. اما به گفته جاستین زاویتز مشاور شرکت بیمه زاویتز مستقر در لندن انتاریو، بسیاری از ثروتمندترین مشتریان او در این مورد که آینده شان چگونه خواهد بود، دیدگاهی واقعگرایانه تر و محتاط تر دارند.
در واقع هوشمندترین سرمایه گذارهای ثروتمند به جای اینکه امیدوار باشند همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت، شرکت شان همواره پیشتاز خواهد بود و هیچ یک از اعضای خانواده شان بیمار نمی شوند و نخواهند مرد، برای بدترین رخدادها نیز طرح و برنامه دارند. مثلا بیمه می خرند، وصیتنامه می نویسند، طرح دوران بازنشستگی خود را مرتب مرور می کنند و از هم اینک پول زیادی در بانک دارند. به عبارت دیگر برغم سایر مردم، هرگز روی شانس حساب نمی کنند.
اشتباه شماره 2: بازار سهام ماشین پول چاپ کنی است
برای ما افراد عادی 13 درصد برگشت پول سرمایه گذاری، بسیار عالی به نظر می رسد. ولی براساس اظهارات داستین فون درهات مدیر و مشاور سرمایه گذاری شرکت ریچاردسون جی ام پی مستقر در تورنتو، ثروتمندترین مشتریان اش به این گونه اعداد و ارقام با ترس و احتیاط نگاه می کنند.
زیرا ثروتمندان کانادایی برای نگهداری ثروت و نه ایجاد آن، سرمایه گذاری می نمایند. بنابراین از نظر آنها 6 یا 7 درصد برگشت پول سرمایه گذاری مناسب است. البته به شرطی که بتوان، از مخاطره پذیری زیاد دوری کرد.
این روش و تفکر آنها برخاسته از این دیدگاه است که بازار سهام برای این نیست که انسان را ثروتمند کند. بلکه از آن رو وجود دارد که سبب برگشت درصد معقولی از پول سرمایه گذاری شود. داستین فون درهات در این پیوند می گوید: این افراد برای به دست آوردن پول خود، به شدت کار و فعالیت کرده اند. بنابراین مهمترین چیز برای شان، حفظ آن است.
اشتباه شماره 3: انسان از توانایی واقعی خود خبر ندارد
شارلوت بییر نویسنده کتاب مدیریت پول و کارشناسی که چهار دهه در وال استریت تجربه دارد، روزهایی را به خاطر می آورد که هنوز شرکت های بزرگ مالی در نظر مشتریان شان توانمند بودند. اما آن روزها دیگر به ویژه برای ثروتمندان سپری شده است.
زیرا دیگر از دیدگاه اینگونه افراد اینکه این شرکت ها آنها را مشتریان خود می دانند، به ایشان لطف می کنند. زیرا اینک سرمایه گذاران می دانند که این رابطه در واقع تعامل و دادوستد است. بنابراین خودشان از قدرتی برخوردارند که پیشترها از آن آگاهی نداشتند. علت اصلی این دیدگاه بحران های مالی ده سال پیش است که در خلال آن کل دنیای مالی به تعاملات و داد و ستدهای رسوایی آمیز آلوده شد.
البته اینک این تنها ثروتمندان نیستند که بیشتر مورد انتقاد سرمایه گذاران قرار می گیرند. بلکه کانادایی های معمولی هم پیش از امضای هر قراردادی، بیشتر پرس و جو می کنند و سوالات مهم مطرح می نمایند.
اشتباه شماره 4: فراموش کردن اهمیت ارزهای خارجی
به گفته کامیلا ساتون کارشناس باتجربه بازار و متخصص ارزهای خارجی اگر کسی می خواهد در بازار سهام، اوراق بهادار و ملک و املاک با ارزهای خارجی سرمایه گذاری کند، بهتر است مانند ثروتمندان هر یک از این موارد را جدا جدا در نظر بگیرد. چراکه هر کدام از این اقدامات در واقع دو نوع سرمایه گذاری به شمار می روند. نخست همان سرمایه گذاری در بازار سهام، اوراق بهادار و ملک و املاک، است.
اما در اینجا یک سرمایه گذاری دوم هم وجود دارد که خود ارز خارجی می باشد. زیرا زمانی که بهای دلار کانادا در برابر اینگونه ارزها کاهش یا افزایش می یابد، در سرمایه افراد مورد اشاره نیز کمی یا فزونی حاصل می شود. توجه به این امر به ویژه زمانی اهمیت بیشتری دارد که سرمایه گذاری به منظور بهره برداری در دوران بازنشستگی صورت گرفته باشد.
کارشناسان مربوطه قویا توصیه می کنند که در هنگام سرمایه گذاری با ارزهای خارجی، باید مخاطرات مربوطه را هم مدنظر قرار داد. همچنین دقت لازم و کافی در هنگام تصمیم به سرمایه گذاری درازمدت عاملی بسیار حیاتی به شمار می رود.
اشتباه شماره 5: از این شاخه به آن شاخه پریدن
حتی باتجربه ترین افراد هم در هنگام سرمایه گذاری در حوزه ای نوین، بسیار محتاطانه و با فکر کردن به جمیع جوانب وارد عمل می شوند. کمااینکه جاستین زاویتز به خاطر می آورد که زمانی به مردم قول داده می شد که در ازای 10 هزار دلار سرمایه گذاری در بازار سهام امور خیریه، رسید سرمایه گذاری 50 هزار دلاری معافیت از مالیات دریافت خواهند کرد.
اما این حرف ها در بین ثروتمندان خریداری ندارد. زیرا آنها مایل نیستند از این شاخه به آن شاخه بپرند، و مرتب در حوزه هایی سرمایه گذاری کنند که در آنها تجربه ای ندارند. در مقابل به مشاوران و غریزه خود اعتماد می کنند.
|