شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- ما در ارتباطات با ارزش‌های مخاطب و کد ذهنی او باید ارتباط برقرار کنیم، ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که حساسیت مخاطب به موضوع مورد مذاکره به چه اندازه هست و ما باید سعی کنیم به مرزهای ارزشی و فکری مخاطب به خاطر اهداف خود تجاوز نکنیم.

به گزارش اختصاصی شارا، موضوع برقراری ارتباط مؤثر، بحث فاصله‌ها است، هر فردی دارای یک حیطه‌ شخصی نامرئی است که باید بتوانیم آن را شناسایی کنیم و ورود به آن حیطه نداشته باشیم. چون از دیدگاه مخاطبان ورود به حیطه شخصی‌شان به منزله‌ تجاوز به حریم شخصی محسوب می‌شود و مقاومت ایجاد می‌کند.

بخش دیگر برقراری این ارتباط مؤثر، کانال‌های ارتباطی است که در واقع هر فردی توسط کانال‌های چشایی- بویایی، لامسه، شنوایی و بینایی، بیشتر ارتباط برقرار می‌کند که با شناسایی این کانال‌ها تشخیص دهیم کدام کانال ارتباطی مخاطب مورد نظر قوی‌تر است و ما از راه همان کانال با او ارتباط برقرار نماییم.

به عنوان مثال اگر دارای کانال ارتباطی قوی‌تر در حوزه‌ بینایی است ما باید سعی کنیم در رفتارهای مان یا ارتباط و مذاکره از همان کانال وارد شویم تا بتوانیم تأثیرگذاری بهتری روی مخاطب داشته باشیم.

روش‌های پیچیده‌تری نیز وجود دارد که همسویی نام دارد، این که باید افکار و رفتار ما با هم همسو باشند، گاهی پیش می آید که کسی به دل ما می‌نشیند و گاهی او به دل ما نمی‌نشیند که علت آن همین عملکرد رفتارهای همسو یا ناهمسو بودن آن با رفتار است که تأثیر مستقیم روی ضمیر ناخودآگاه ما می‌گذارد.

ما با توجه به نحوه ارتباطی که قرار است داشته باشیم و تأثیرگذاری که داریم می‌توان از انواع تکنیک‌های ساده و پیچیده‌تر استفاده کنیم.

از جمله یکی از مهم‌ترین موضوعات در ارتباط مؤثر، موضوع زمان است که هر چقدر بتوانیم به مدل‌های تشخیصی مخاطب نزدیک‌تر شویم ارتباط مؤثرتری برقرار می‌شود. در واقع هر شخصی دارای یک کد رفتاری است و در پشت آن کد رفتاری کد فیزیکی وجود دارد.

شیوه‌های رفتاری نظیر نشست و برخواست و کلام و ... با تمام کیفیت‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد. در واقع همه این‌ها به کد رفتاری فرد که به عنوان مثال در زمینه کلامی از یک خوی کلام خاص استفاده کند. به عنوان مثال برخی اشخاص به صورت عرضی صحبت می‌کنند و برخی به صورت طولی، این که ما چطور بتوانیم تشخیص دهیم که مخاطب ما از چه شیوه‌ای استفاده می‌کند باید در زمینه عملی کار شود و توانایی برقراری ارتباط کلامی با روش مخاطب را نیز داشته باشیم.

یا مثلاً در حوزه‌ رفتارهای فیزیکی و معرفی نیز هر فرد یا هر مخاطب برای خود یک سری اصولی و قوانین دارد که در پشت آن یکسری کدهای ذهنی است که آن‌ها را می‌توان ارزش‌ها نام گذاشت. هر فرد با توجه به ارزش‌هایی که دارد نسبت به یک ارتباط یا موضوع آن واکنش نشان می‌دهد و باید مورد سنجش قرار گیرد و ما با این ارزش‌ها و کدهای ذهنی با مخاطبان ارتباط برقرار کنیم. ما هر چقدر بتوانیم به الگوی رفتاری مخاطب نزدیک‌تر بشویم تأثیرگذاری ما برمخاطب بیشتر خواهد بود که در عرصه فعالیت‌های روابط عمومی باید به این موضوع توجه جدی کرد.

این موضوع در بخش‌های مختلف ارتباط سازمانی بسیار تأثیرگذار است حتی در مذاکرات سازمانی. شناخت تیپ‌ شخصیتی مقابل در این رابطه بسیار مؤثر است. یک سری رفتارهای عمیق، برخی بیانی و برخی سطحی هستند که در برخورد با مخاطبانی که آن‌ها را از قبل می‌شناسیم رفتارهای میانی و عمیق مورد تحلیل قرار می‌گیرد.

تیپ شخصیتی موضوع مهمی است که باید مورد شناسایی قرار گیرد و بدانیم هر تیپ شخصیتی روش برقراری ارتباط ویژه‌ای داردکه در این زمان به سیستم عصبی مرکزی هر فرد که عمیق‌ترین بخش است، یک ارتباط مؤثر و عمیق برقرار می‌شود، طوری که مخاطب ما تمایل پیدا کند هر خواسته و ارتباطی که ما بخواهیم انجام دهد. که این در حوزه‌ روابط عمومی و فعالیت‌های ارتباطی آن بسیار تأثیرگذار و تعیین‌کننده قلمداد می‌شود که نیازمند کسب مهارت‌های عملی می‌باشد.