درباره شارا | تماس | جستجوی پیشرفته | پیوندها | موبایل | RSS
 خانه    تازه ها    پایگاه اخبار    پایگاه اندیشه    پایگاه کتاب    پایگاه اطلاعات    پایگاه بین الملل    پایگاه چندرسانه ای    پایگاه امکانات  
جمعه، 10 فروردین 1403 - 03:13   

ساخت قدرتمندترین مدل هوش مصنوعی منبع باز جهان: DBRX

  ساخت قدرتمندترین مدل هوش مصنوعی منبع باز جهان: DBRX


ادامه ادامه مطلب یک

4.5 میلیون برابر اینترنت سریعتر؟ دانشگاه استون این امکان را فراهم می‌کند

  4.5 میلیون برابر اینترنت سریعتر؟ دانشگاه استون این امکان را فراهم می‌کند


ادامه ادامه مطلب دو

ان بی سی پس از واکنش‌های شدید، استخدام رونا مک‌دانیل را لغو کرد

  ان بی سی پس از واکنش‌های شدید، استخدام رونا مک‌دانیل را لغو کرد


ادامه ادامه مطلب سه

انویدیا در مرکز جهان هوش مصنوعی قرار دارد

  انویدیا در مرکز جهان هوش مصنوعی قرار دارد


ادامه ادامه مطلب چهار

   آخرین مطالب روابط عمومی  
  اولین مدل زبان بزرگ هوش مصنوعی «منصفانه آموزش دیده» اینجاست
  جستجوی عمیق بینگ به طور رسمی برای همه کاربران فعال شد
  هوش مصنوعی گوگل می‌تواند چندین کتاب را جذب کند. با این همه داده چه خواهد کرد؟
  به دنبال تغییر نام تجاری هستید؟
  فناوری سلامت پوشیدنی: روند نوظهور با پتانسیل عظیم
  انویدیا در مرکز جهان هوش مصنوعی قرار دارد
  چرا هیچ کس دیگر نمی‌خواهد مدیر میانی باشد
  آژانس‌های روابط‌عمومی جهانی برای راه‌اندازی کمپین بحران آب و هوایی UNDP/ICCO همکاری می‌کنند
  ان بی سی پس از واکنش‌های شدید، استخدام رونا مک‌دانیل را لغو کرد
  4.5 میلیون برابر اینترنت سریعتر؟ دانشگاه استون این امکان را فراهم می‌کند
ادامه آخرین مطالب روابط عمومی
- اندازه متن: + -  کد خبر: 28985صفحه نخست » جهان روابط عمومیشنبه، 26 فروردین 1396 - 09:17
شش بلای مهم روابط عمومی در تاریخ
انتشار فیلم‌هایی از برخورد خشن ماموران امنیتی یکی از خطوط هوایی ایالات متحده واکنش شدید جهانی را در پی داشته است. این دومین بار در کمتر از یک ماه است که تصاویری از اقدامات خشن رفتار با مسافران در امریکا خشم کاربران رسانه‌های اجتماعی را برانگیخته و سبب انتقاد آنها شده است.
  

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- انتشار فیلم‌هایی از برخورد خشن ماموران امنیتی یکی از خطوط هوایی ایالات متحده واکنش شدید جهانی را در پی داشته است.

این دومین بار در کمتر از یک ماه است که تصاویری از اقدامات خشن رفتار با مسافران در امریکا خشم کاربران رسانه‌های اجتماعی را برانگیخته و سبب انتقاد آنها شده است.

سه روز پس از رفتار توهین‌آمیز شرکت هواپیمایی یونایتد با یکی از مسافران خود در پرواز شیکاگو مدیرعامل این شرکت از او و مسافران دیگر پوزش خواست و در پیامی توییتری نوشت: «هی چوقت برای عمل درست، دیر نیست».

وی اطمینان داد که ماجرا را "با دقت" مورد بررسی قرار خواهد داد. او تاکید کرد که نتایج تحقیق تا پایان ماه آوریل منتشر خواهد شد.


 این واکنش "غیرصمیمانه" انتقاد بسیاری از کاربران دنیای مجازی را برانگیخت. مونز در پیام جدید خود، این بار "صادقانه" از مسافر مزبور که "چهره‌ای آسیایی‌" داشته، پوزش خواسته و نوشته است: «هیچ‌ کس نباید به این شکل مورد توهین و آزار قرار گیرد.»

 

به همین بهانه شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، شش بلای روابط عمومی در طول تاریخ را که با برخورد غیرصمیمانه شرکت ها مواجه شده در اینجا فهرست کرده است:

 

1. کمپین پذیرش استفاده از سیگار در میان زنان

ادوارد برنیز همان کسی بود که از میان هزاران پزشک تاییدیه ای دریافت کرد و مبنی بر آن به مردم امریکا توصیه کرد، روز خود را با گوشت و تخم مرغ شروع کنند. این تنها یکی از اقدامات وی بود.

برنیز خواهرزاده زیگموند فروید معروف بود. وی با بهره گیری از روش شناسی علمی دست به اقداماتی زد و آن را «مهندسی رضایت» نامید. این کارها شامل متقاعد کردن مردم به طور غیر مستقیم به اعتقاد داشتن به چیزی است که هنوز آن را به خوبی نمی شناسند.

 

یکی از مثال ها بعد از جنگ جهانی اول اتفاق افتاد که طی آن برنیز کمپین پذیرش استفاده از سیگار در میان زنان را برگزار کرد. برنیز در آن زمان در شرکت تنباکو کار می کرد، او در سال 1929 مدل هایی را برای نمایش در عید پاک در خیابان پنجم شهر نیویورک که در آن استفاده از سیگار معنای «مشعل آزادی» به کار گرفت. بعد، وی کمپینی را مهندسی کرد که رنگ سبز را به عنوان رنگ مد در میان مدل های امریکایی جا بیاندازد. همچنان کمک او به فروش سیگارهای لاکی استرایک، که بسته های آن به دو رنگ قرمز و سبز نمایش داده می شدند.

 

برنیز در وین در 22 نوامبر 1891 متولد شد. مادرش، آنا فروید برنیز، خواهر زیگموند فروید بود؛ پدرس الی برنیز، برادر همسر فروید، اصلاح طلب مارتا برنیز بود. یک سال بعد از تولد ادوارد، خانواده اش به نیویورک مهاجرت کردند، جایی که او در آنجا رشد کرد. وی پس از شرکت در دانشگاه مدرک خود را در رشته مهندسی کشاورزی از دانشگاه کورنل در سال 1912 دریافت کرد و در سال 1919 دفتر خود را گشود.

 

یکی از اولین پروژه های برنیز، حتی قبل از حلق آویز کردن شنجلس، تحریک مردم برای حمایت از تولیدات امریکایی از یک بازی فرانسوی به نام «محصولات آسیب دیده» بود، در مورد خطرات سفلیس، قسمت های توسط لری تای در سال 1998 در زندگینامه برنیز توصیف شده است. برای غلبه بر تابوهای امریکایی درباره بیماری های مقاربتی، برنیز کمپین آموزشی را مهندسی کرد که با فحشا مبارزه کند و در آن کمپین توانست به موفقیت های چشمگیری همچون پروژه «محصولات آسیب دیده» از جان دی. راکفلر جویور و فرانکلین روزولت دست پیدا کند.

 

درخشش برنیز در استفاده از مطبوعات برای پیش بردن اهداف مشتریانش مثال زدنی است. داستان های خبرنگاران بیشتر از تبلیغات اثربخش بود، و به مراتب ارزان تر تمام می شد. او نظرات «متخصصان» را جویا می شد و پیمایش هایی را سازماندهی می کرد، و نتایج آن را از طریق گزارش های خبری در مطبوعات به طبع می رساند و این یکی دیگر از نوآوری های او بود. همکاری با یکی از تولید کنندگان عمده گوش خوک در سال 1920، باعث شد که او از بیش از هزاران پزشک امریکایی توصیه نامه هایی را مبنی بر شروع روز با یک صبحانه از گوشت کباب خوک و تخم مرغ دریافت کند.

 

در طول جنگ جهانی اول، برنیز با رئیس جمهور وودرو ویلسون برای جلب حمایت مشارکت امریکا در جنگ و بعد از آن در کنفرانس ورسای کار کرد. در 1924، وی در ضیافت به کاخ سفید دعوت شد و صبحانه خود را با کلوین کولیج، یکی از مشتریانش خورد و متعاقب آن داستانی یک صفحه ای در نیویورک تایمز با عنوان «خنده رئیس جمهور نزدیک است». در 1950، در پرداخت اتحادیه شرکت میوه، وی حمایت امریکایی ها را برا بر اندازی پشتیبانی سیا از دولت منتخب مردم از رئیس جمهوری چپ گرا جاکوب آربنز گازمن بر انگیخت.

 

در سال 1965 برنیز اتوبیوگرافی از زندگی خود نوشت، برنیز در آنجا برخی از شوک ها را در یادگیری در سال 1933 از یک روزنامه نگار امریکایی که به تازگی از برلین بازگشته بود بیان می کند. وی توضیح می دهد که چگونه ژوزف گوبلز رئیس تبلیغات نازی ها برنیز را در نگارش کتاب «تبلور افکار عمومی» یاری داده تا بتواند تنفر ملت آلمان را نسبت به یهودی ها بر انگیزد.

 

9 مارس 1995، ادوارد برنیز، مردی که بسیاری از متخصصان حوزه روابط عمومی وی را شایسته عنوان «پدر روابط عمومی» می دانند در سن 103 سالگی در خانه اش در کمبریج، ماساچوست، ایالات متحده امریکا دار فانی را وداع گفت.

 

2. فولکس واگن
رسوایی تقلید فولکس واگن بدترین اشتباه روابط عمومی سال 2015 است.

 

پنجم مهرماه امسال خبرهایی مبنی بر این مسئله درز کرد که فولکس واگن دستگاه‌هایی را در میلیون‌ها خودروی تولیدی خود نصب کرده است تا از این طریق تمهیدات حفاظت از محیط زیست را دور بزند. کارشناسان در این زمنیه می‌گویند: پاسخ دیرهنگام و نامربوط روابط عمومی فولکس واگن در چند روز پس از درز خبر مذکور، شرایط بد را بدتر کرده است.

 

کارشناسان روابط عمومی می‌گویند: «رسوایی بوجود آمده برای گروه خودرو سازی فولکس واگن در آمریکا، سبب لکه‌دار شدن آبروی این شرکت شده است و ارزش کاهش یافته این شرکت در بازار نیز از طریق چندین اقدام نادرست آن در زمینه ارتباطات؛ هرچه بیشتر افول یافته است.

 

فولکس واگن در بالای لیست قرار دارد چون خبر مذکور بیش از 12000 بار ذکر شد. فولکس واگن به این دلیل در صدر لیست قرار گرفته چون تصویر شرکت در نظر عامه مخدوش گردید که مدت زیادی برای ساخت آن تلاش کرده بود.

 

3. رسوایی جدید در خلیج مکزیک
مسئولان شرکت بریتیش پترولیوم اعتراف کرده‌اند تصویری که قرار بوده بیانگر "تلاش" وسیع همکاران این شرکت برای مهار نشت نفت در خلیج مکزیک باشد جعلی است. بی پی گناه انتشار این تصویر را به گردن یکی از همکارانش می‌اندازد.


تا دو روز پیش، دوشنبه ۲۸ تیرماه تصویری روی یکی از سایت‌های اینترنتی شرکت «بی پی» قرار داشت که چند کارشناس این شرکت را مقابل ده نمایشگر عظیم ویدئویی نشان می‌داد. ظاهرا این کارشناسان مشغول نظارت بر عملیات مهار نشت نفت در خلیج مکزیک بوده‌اند که از حدود سه ماه پیش بزرگترین فاجعه زیست محیطی را در این منطقه سبب شده است.


پس از افشاگری یک وبلاگ‌نویس آمریکایی در مورد ساختگی بودن این تصویر، سخنگوی بی پی نیز روز ۲۹ تیر، جعلی بودن آن را تایید کرد. اسکات دین ادعا می‌کند دستکاری تصویر کار یکی از عکاسان شرکت بوده و بی پی از این ماجرا اطلاعی نداشته است. به گفته‌ی دین این همکار قصد داشته توانایی و تسلط خود بر برنامه تصویرپردازی فتوشاپ به رخ بکشد.


شرکت نفتی بریتانیایی اکنون عکس واقعی را منتشر کرده است که در آن سه صفحه نمایش خاموش هستند. خشم شهروندان و واکنش منفی رسانه‌های آمریکایی به انتشار این عکس ساختگی را می‌توان با خبرهای نادرستی مرتبط دانست که بی پی پیشتر در مورد نشت نفت در خلیج مکزیک منتشر کرده است. این شرکت نفتی تا مدت‌ها از اعلام دقیق میزان نفتی که از چاه آسیب دیده نشت می‌کرد خودداری کرده بود.


در روزهای نخست مسئولان بی پی مدعی بودند روزانه حداکثر سه هزار و چهار صد تن نفت وارد آب‌های خلیج مکزیک می‌شود. کارشناسان مامور از سوی دولت ایالات متحده این مقدار را بیش از چهار هزار و سیصد تن برآورد کردند. برخی از موسسه‌های حفاظت از محیط زیست احتمال می‌دهند میزان واقعی نفتی که وارد آب می‌شود از این رقم نیز فراتر باشد. مقام‌های ارشد ایالات متحده شرکت بریتانیایی را متهم می‌کنند در مهار نفت خلیج مکزیک اهمال کرده است.
رسانه‌های غربی در شگفت‌اند که چرا بی پی که از هفته‌ها پیش زیر شدیدترین فشارها از سوی دولت و شهروندان آمریکایی است، هر روز رسوایی تازه‌ای به بار می‌آورد. سخنگوی بی پی روز ۲۹ تیر به خبرنگاران گفت عکاسان این شرکت ملزم شده‌اند از این پس فقط برای تغییر در کادر عکس‌ها یا ارتقای کیفیت رنگ‌ها از فتوشاپ استفاده کنند.


این نخستین رسوایی و جنجالی نیست که از آغاز نشت نفت در خلیج مکزیک به وجود می‌آید. این ماجرا بی پی را که یکی از عظیم‌ترین کمپانی‌های بین‌المللی نفت و گاز است، موضوع برنامه‌های طنز رسانه‌ها و مضحکه‌ی شهروندان کرده است. مدیر بی پی، تونی هی‌وارد ۱۴ ماه مه گفته بود «خلیج مکزیک یک اقیانوس خیلی بزرگ است و میزان نفت و مواد شیمیایی که از نشت چاه وارد آن می‌شود در قیاس با حجم آب ناچیز است.» باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در واکنش به این سخنان گفته بود «اگر تونی هی‌وارد برای من کار می‌کرد، به دلیل اظهارنظرهایش در مورد بی‌اهمیت دانستن ابعاد بحران نشت نفت، بدون شک او را اخراج می‌کردم.»
رسوایی جدید بی پی در یکی از نامناسب‌ترین زمان‌های ممکن رخ داده است. انتشار خبر عکس جعلی در روزهایی اتفاق می‌افتد که احتمال می‌رود کارشناسان این شرکت در تازه‌ترین عملیات خود گام مهمی در مهار نفت بردارند. از سوی دیگر این ماجرا همزمان با نخستین سفر دیوید کامرون نخست وزیر جدید بریتانیا به آمریکا بود. اوباما پیشتر در یک گفتگوی تلفنی به کامرون اطمینان داده بود خشم آمریکا از بی پی به آنچه روابط "خوب و ویژه" دو کشور خوانده شد لطمه‌ای نزند.


مدیران بی پی روز سی‌ام تیرماه، ابراز امیدواری کرده‌اند در روزهای آینده نشت چاه آسیب دیده به طور کامل مهار شود. در پی گمانه‌زنی‌های خوش‌بینانه‌ای که در عمل نادرست از آب درآمدند روابط عمومی بی پی اعلام کرد این عملیات ممکن است دو هفته طول بکشد.

 

4. سامسونگ

سال قبل سامسونگ برای آن که بتواند موبایل های بیشتری را نسبت به رقیب دیرینه اش بفروشد، تاریخ عرضه پرچمداران خود را یک ماه زودتر تعیین کرد تا هر سال پیش از آیفون های اپل روانه بازار شوند. چنین تصمیمی اما نگرانی هایی را نیز در خصوص تست های کنترل کیفیت پیش از عرضه به وجود آورد، و تجربه انفجار باتری گلکسی نوت 7 ثابت کرد نگرانی ها چندان هم بیجا نبوده اند.


اگرچه استراتژی عرضه زودهنگام، اثر خود را در گزارش مالی سه ماهه سوم امسال نشان داد و سامسونگ توانست بهترین عملکردش را در دو سال گذشته به ثبت برساند، اما حالا به نظر می رسد این فشار مضاعف به زنجیره تولید اثر مستقیمی روی اعتبار این شرکت گذاشته است.


مشکل بزرگ تر برای شرکت کره ای آن است که ماجرای انفجار گلکسی نوت های جدید در زمانی اتفاق افتاده که تا چند روز دیگر آیفون های تازه نفس رقیب از راه می رسند.


البته سامسونگ «عجله در عرضه» را عامل به وجود آمدن رسوایی اخیر نمی داند و مدعیست تمام محصولات این شرکت تست های لازم قبل از ارائه به بازار را با دقت و وسواس کافی طی کرده اند.


کره ای ها هنوز نام سازنده این باتری های معیوب را اعلام نکرده اند، اما برخی گزارش ها اذعان دارند که یکی از کارخانه های خود سامسونگ مسئول تولید بخش عمده این قطعات هستند.


برخی پیش بینی می کنند که کل این ماجرا به طور مستقیم 1 میلیارد دلار و به طور غیر مستقیم حدود 5 میلیارد دلار ضرر را به کمپانی مورد بحث تحمیل خواهد کرد، رقمی که جبران آن چندان آسان نخواهد بود.

 

سامسونگ هیچ گونه برنامه ای برای جلب رضایت یا فراخوان گوشی های نوت 7 در چین ارائه نکرده است، ولی به آنها اطمینان داده که باتری گوشی ها هیچ مشکلی ندارد، چون سازنده باتری های نوت 7 در چین، باتری های آیفون را هم ساخته است. به طور دقیق مشخص نیست که طبق ادعای سامسونگ، علت خارجی گرم شدن و انفجار گوشی ها چه چیزی است.

 

5. پپسی
در پی گسترش اعتراض‌ها به یکی از آگهی‌های ویدئویی شرکت پپسی با حضور کندال جنر، مدل مشهور آمریکایی و عضو خانواده کارداشیان، این شرکت آگهی خود را از اینترنت حذف کرده و گفته است که دیگر آن را پخش نخواهد کرد.


داستان این آگهی ویدئویی در میانه یک تظاهرات رخ می‌دهد و در آن، کندال جنر بعد از پیوستن به معترضان خیابانی، به سمت یکی از نیروهای پلیس ضدشورش می‌رود و به او یک قوطی پپسی می‌دهد. این اقدام او، از تنش بین دو طرف کم می‌کند و حاضران، فریاد شادی سر می‌دهند.


معترضان به آگهی گفته‌اند که آنچه به تصویر کشیده شده است، از ارزش اعتراضات خیابانی اخیر در آمریکا کم می‌کند.


در بیانیه‌ای که در وبسایت پپسی منتشر شد، آمده است که آنها قصد نداشتند مسائل جدی و مهم را بی‌ارزش کنند. پپسی گفته است که با توجه به حساسیت‌ها، این آگهی را حذف می‌کند و دیگر آن را پخش نخواهد کرد.


این آگهی ویدئویی عصر روز سه‌شنبه، چهارم آوریل در یوتیوب منتشر شد، ولی کمتر از ۲۴ ساعت بعد، از دسترس خارج شد و دیگر قابل دیدن نیست.


برای نزدیک به دو سال در آمریکا چندین تظاهرات خیابانی علیه برخوردهای خشونت‌آمیز نیروهای پلیس با آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار برگزار شده است. از زمان آغاز ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نیز مخالفان او بارها تجمع اعتراض‌آمیز داشته‌اند.


در آگهی حذف‌شده پپسی، معترضان خیابانی اغلب جوان و خوش‌تیپ هستند، ولی معلوم نیست که به چه چیزی اعتراض دارند. حتی در پلاکاردهای آنها تنها واژه‌هایی کلی مثل "گفت‌وگو" و "صدا" دیده می‌شود.


اما چند دقیقه بعد از انتشار این ویدئو، منتقدان گفتند که محتوای آن، اعتراضات گسترده در شهرهایی مثل بالتیمور، مریلند و فرگوسن را بی‌ارزش می‌کند.
دری مک‌کنسون، یکی از فعالان جنبش "جان سیاهان هم ارزش دارد" در جریان این اعتراضات بازداشت شد. او می‌گوید: "شاید اگر پپسی دستم بود، کسی بازداشتم نمی‌کرد، کسی چه می‌داند؟"


او خطاب به مسئولان شرکت پپسی گفت: "این آگهی، آشغال است."
گروهی از کاربران شبکه‌های اجتماعی هم این ویدئو را به مسخره گرفتند.


6. ولز فارگو

با توجه به رسوایی‌های شرکتی اخیر مانند رسوایی ولز فارگو، این موضوع به ذهن خطور می‌کند که شرکت‌ها به جز سودآوری برای صاحبان سهام خود به دنبال چه چیز دیگری هستند. در این دوره که صندوق‌های تامین اطمینان شرکت‌ها را تحت فشار می‌گذارند تا بازدهی سهام بیشتری داشته باشند، شرکتی که به کارکنانش، به محیط زیست و جوامعی که در آن فعالیت می‌کند اهمیت می‌دهد، می‌تواند نفس بکشد؟ به عبارت دیگر، آیا یک شرکت می‌تواند روح داشته باشد؟


مارک فیلدز، مدیرعامل شرکت فورد موتور چنین اعتقادی دارد. او در مصاحبه‌ای با نشریه فورچون، با اشاره به سیاستی که شرکت فورد سال‌ها در کمک‌های خیرخواهانه داشته، فعالیت‌های داوطلبانه کارمندان و رتبه خوب در رفتار شرکتی، آن را «شرکتی دارای روح» نامید. فیلدز در این مصاحبه جمله‌ای از هنری فورد، بنیان‌گذار شرکت فورد را نقل کرد که گفته بود: «کسب‌وکاری که به جز پول چیز دیگری به دست نمی‌آورد، کسب‌وکار ضعیفی است.» بنابراین به گفته فیلدز، شرکت فورد موتور دارای روح است، چون بخشی از منابع خود را به کارهای خیریه اختصاص می‌دهد و رفتار اخلاق‌مدارانه‌ای دارد. در غیر این‌صورت، شرکت‌ها فقط یک هویت معمولی برای سودافزایی دارند که می‌خواهد بخش عمده‌ای از سود خالص خود را به صاحبان سهام بازگرداند.


هنری فورد چنین هویتی را برای شرکتش در ذهن نداشت. این موضوع حداقل در موضعی که حدود یک قرن پیش در دادگاه معروفی که علیه او ترتیب داده شده بود، مشهود بود. در این پرونده، دو تن از سهامداران اصلی شرکت که دو برادر به نام‌های جان اف. دوج و هوراک ای. دوج بودند، شکایت کرده بودند که فورد بیشتر منابع نقدی شرکت را برای اهداف اجتماعی منحرف می‌کند و به جای توزیع وجوه مازاد شرکت به صاحبان سهام، تلاش می‌کند ظرفیت تولید شرکت را توسعه دهد، کارگران بیشتری استخدام کند و قیمت خودروها را کاهش دهد. شکایت برادران دوج این بود که هدف فورد تضمین شکوفایی بلندمدت کسب‌وکار نیست، بلکه او می‌خواهد به کارگران و مشتریان خود بیشتر سود برساند و این شرکت را بیشتر به یک خیریه تبدیل کند. تقاضا برای خودروهای فورد آنقدر زیاد بود که این شرکت می‌توانست کل موجودی کالای خود را با قیمتی بسیار بالاتر خالی کند، اما هنری فورد اصرار داشت هر سال قیمت خودروها را پایین بیاورد.


برادران دوج در شکایت خود به اظهارات فورد که در روزنامه‌های محلی و ملی چاپ شده بود استناد کرده بودند؛ اینکه آرزوی او این بوده که «همچنان افراد بیشتری را استخدام کنم، مزایای سیستم صنعتی را به بیشترین حد خود برسانم و به کارگران کمک کنم زندگی و خانه‌های خود را بسازند. برای این هدف، باید سهم بیشتری از سود خالص شرکت را به چرخه کسب‌وکار برگردانیم.» به عبارت دیگر، برادران دوج می‌گفتند هنری فورد معتقد است بعد از اینکه صاحبان سهام یک سود منطقی و قانونی دریافت کردند، شرکت باید بقیه منابع خود را به ارتقای جامعه اختصاص دهد. از نظر فورد، این یعنی تولید محصولات بهتر با قیمت پایین‌تر و استخدام نیروی بیشتر با دستمزد مناسب. تعجبی ندارد که صاحبان سهام فورد موتور فکر دیگری داشتند.


مارک فیلدز به طریقی خود را در موقعیتی مشابه هنری فورد می‌بیند. برخی سرمایه‌گذاران سازمانی و صندوق‌های تامین اطمینان امروزی هم مثل براداران دوج، می‌خواهند سود شرکت‌ها در عوض تامین سرمایه‌ای که آنها داشته‌اند، میان صاحبان سهام توزیع شود. و شرکت فیلدز به نوبه خود اقدامات درستکارانه‌ای را مدیریت کرده است. سخنگوی فورد موتور تاکید دارد که «استفاده صرف از تعریفی که در مصاحبه نشریه فورچون آمده، به‌طور کامل نشان‌دهنده دیدگاه فورد و کلیه کارهایی که انجام داده نیست» و در واقع، این شرکت در سال‌های گذشته فرآیندهای تولید خود را سبز کرده و منبع‌یابی خود را بیشتر در جهت حفاظت از محیط زیست سوق داده و پروژه‌هایی را برای ارتقای ایمنی راننده و یافتن روش‌هایی برای کاهش تراکم جاده‌ها راه‌اندازی کرده است. اینها پروژه‌های ارزشمندی هستند، اما اهداف فیلدز هنوز به پای طرح هنری فورد برای دست کشیدن از سود شرکت به‌منظور افزایش اشتغال برای مردم آمریکا و عرضه خودرو با قیمت پایین‌تر، نمی‌رسند. درست است که همه شرکت‌های انتفاعی به هدف پول درآوردن طراحی شده‌اند، اما کاری که این شرکت‌ها با این پول انجام می‌دهند به افرادی بستگی دارد که آنها را اداره می‌کنند؛ یعنی هیات‌مدیره. اعضای هیات‌مدیره آزادند سود سهام شرکت را برای خود بردارند یا دوباره سهام شرکت را خریداری کنند. آنها همچنین آزادند در بخش تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری کنند، دستمزد کارکنان را افزایش دهند، هزینه بیشتری صرف روش‌های تولید دوستدار محیط زیست کنند و کیفیت محصول را افزایش یا قیمت آن را کاهش دهند.


پس، مساله این نیست که هیات‌مدیره و مدیران اجرایی باید چه کار کنند، بلکه باید پرسید انتخاب آنها چیست. هدف اولیه فیلدز این است که تصمیماتی اتخاذ کند که به موفقیت کسب‌وکار بینجامد. از نظر او این کار مستلزم آن است که کارمندان و مشتریان شرکت متقاعد شوند کار شرکت فورد فراتر از تولید خودرو است. وقتی از او در مورد ریسک ماموریت نداشتن برای شرکت سوال شد، جواب داد: «من فکر می‌کنم ریسک این است که نتوانید استعدادهایی را که برای موفق کردن کسب‌وکارتان در طول زمان می‌خواهید، جذب و حفظ کنید. این مبنای کار است.» اما برای هنری فورد، این مبنا متفاوت و بزرگ‌تر بود. در نبود قوانین بنیادین جدید، مدیران بیشتری همچون فیلدز تلاش می‌کنند برای اجرایی کردن توصیه هنری فورد، طرح‌های جاه‌طلبانه اتخاذ کنند؛ طرح‌هایی که فراتر از کمک‌های خیرخواهانه و اجرای اقدامات پایداری است. در واقع این مدیران تلاش می‌کنند به شرکت‌های خود روح دهند

 

 

منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)

 

 

   
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
   پربیننده ترین مطالب روابط عمومی  

  روزنامه‌های محلی: هنوز ارزشمند، اما نیاز به حمایت دارند


  چرا هیچ کس دیگر نمی‌خواهد مدیر میانی باشد


  به دنبال تغییر نام تجاری هستید؟


  رسانه‌های اجتماعی مغز ما را تخلیه می‌کنند و بر تصمیم‌گیری ما تأثیر می‌گذارند


  نتایج یک مطالعه: روابط‌عمومی تأثیر قابل توجهی بر رشد کسب‌وکار دارد


  رسانه سمی


  چرا بهره‌وری ما را مضطرب می‌کند؟


  روابط‌عمومی برای استارت‌آپ‌ها


  چگونه از بحران هویت در میانه شغلی جلوگیری کنیم


  چگونه روابط‌عمومی می‌تواند به توسعه هویت در جامعه داخلی کمک کند؟


 
 
 
مقالات
گفتگو
گزارش
آموزش
جهان روابط عمومی
مدیریت
رویدادها
روابط عمومی ایران
کتابخانه
تازه های شبکه
آخرین رویدادها
فن آوری های نو
تبلیغات و بازاریابی
ایده های برتر
بادپخش صوتی
گزارش تصویری
پیشنهادهای کاربران
اخبار بانک و بیمه
نیازمندی ها
خدمات
خبرنگار افتخاری
بخش اعضا
دانلود کتاب
پیوندها
جستجوی پیشرفته
موبایل
آر اس اس
بخشنامه ها
پیشکسوتان
لوح های سپاس
پیام های تسلیت
مناسبت ها
جملات حکیمانه
پایان نامه ها
درباره شارا
تماس با ما
Shara English
Public Relation
Social Media
Marketing
Events
Mobile
Content
Iran Pr
About Us - Contact US - Search
استفاده از مطالب این سایت با درج منبع مجاز است
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شارا است
info@shara.ir
  خبر فوری: معرفی کتاب «هوش مصنوعی روابط‌عمومی در عمل» منتشر شد