شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، این روزها همه پر از مشغله هستند. اما پرمشغله بودن کار ساده‌ای است و بهره‌ور بودن است که دشوار است. به این موضوع فکر کنید. افراد پرمشغله مرتب برنامه‌ریزی می‌کنند، لیست انجام کارهایشان را چک می‌کنند و به آنها رسیدگی می‌کنند. افراد بهره‌ور همه این کارها را انجام می‌دهند، اما چک کردن لیست انجام کارها را بهینه انجام می‌دهند و اموری که باید رسیدگی کنند را به درستی انتخاب می‌کنند. آنها همه چیز را به شیوه‌ای پیش می‌برند که بیشترین تفاوت را هم برای کسب‌وکارشان و هم برای خودشان ایجاد می‌کند. برای اینکه بدانید شما هم بهره‌ور هستید یا نه سوالات زیر را مطرح کنید:

1) آیا هر کاری را با در ذهن داشتن یک هدف انجام می‌دهم؟ تلاش کردن بدون داشتن یک هدف واقعی، بی‌ثمر است. افراد بهره‌ور فقط از اینکه چه کاری باید انجام دهند آگاه نیستند، بلکه دلیل انجام کار را هم می‌دانند.

2) آیا سیستم‌هایی ایجاد می‌کنم که از هدف من حمایت کنند؟ اگر کارآفرین هستید، هدفتان ایجاد یک کسب‌وکار موفق است. سیستم شما فرآیندهای فروش، بازاریابی، تحقق فروش، عملیات و ... را دربرمی‌گیرد. داشتن هدف برای برنامه‌ریزی و تعیین نوع موفقیت عالی است و داشتن سیستم این فرآیند را به سوی هدف پیش می‌برد.

3) آیا خودم را باور دارم؟ پشتکار داشتن کار ساده‌ای نیست. سختکوشی سخت است. پیش رفتن در مسیر هدف به خوش‌بینی و خودباوری نیاز دارد. به همین دلیل است افرادی که صرفا پرمشغله هستند خیلی زود میدان را خالی می‌کنند و افراد بهره‌ور به مسیر ادامه می‌دهند. افراد بهره‌ور این واقعیت را می‌پذیرند که تنها راه رسیدن به آنچه می‌خواهند فقط تلاش کردن نیست، بلکه پیگیر بودن است.

4) آیا معتقدم زندگی تحت کنترل خودم است؟ خیلی از افراد احساس می‌کنند شانس – یا نیروهای خارجی – نقش زیادی در شکست یا موفقیت آنها دارد. اگر موفق شوند، شانس با آنها یار بوده و اگر شکست بخورند، بدشانس بوده‌اند. مطمئنا، شانس نقش مهمی در زندگی دارد، اما افراد بهره‌ور به این امید نمی‌نشینند که شانس با آنها یار شود یا همواره نگران بدشانسی نیستند. آنها معتقدند موفقیت کاملا تحت کنترل خودشان است‌.

5) آیا از اهدافم برای اتوماتیک‌سازی تصمیم‌ها استفاده می‌کنم؟ تیم فریس در یک پادکست توصیف کرده بود که هرب کله‌هر، مدیرعامل شرکت‌ هواپیمایی ساوت‌وست ایرلاینز چگونه هر روز تصمیم‌های بسیار زیاد و مهمی اتخاذ می‌کند. کله‌هر از یک چارچوب ساده تبعیت می‌کند: آیا این تصمیم به شرکت ما کمک می‌کند خدماتی ارزان ارائه دهد؟ اگر این‌طور بود، پاسخ بله است و اگر نه، خیر. افراد بهره‌ور همین چارچوب را برای تصمیم‌گیری به‌کار می‌برند. آیا این کار به رسیدن به هدفم کمک می‌کند؟ اگر نه، از خیر آن می‌گذرم.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 3994