شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- استان خوزستان بیش از 11 سال است که با معضل گرد و خاک مواجه است و در این سالها، همواره با چالش چگونگی اعلام تعطیلی مدارس و ادارات مواجه بودهایم؛ این روزها نیز ریزگردها، روی جدیدی از خود را برایمان نمایان کردهاند و برق شهر را نیز قطع میکنند و حالا مشکلات مدیریت ارشد استان در اعلام تعطیلی روزهای خاموش شهر بیشتر هم شده است.
در سالهای دهه هشتاد، آن روزها که گرد و غبار تازه به خوزستان هجوم آورده بود و میهمان ناخوانده میخواندیمش، موج گرد و خاک معمولا نیمهشبها به خوزستان میرسید و از آنجا که غلظتهای مختلفی هم داشت، تکلیفمان برای رفتن یا نرفتن به محل کار و مدرسه و دانشگاه مشخص نبود. در آن سالها، بارها پیش آمد که خوزستانیها و بهویژه شهروندان اهوازی، روزهای خاکی به محل کار مراجعه میکردند و آنجا بود که از تعطیلی آن روز مطلع میشدند. مسئولان استانی، از جمله فرماندار و مدیرکل مدریت بحران و مدیرکل حفاظت محیط زیست و حتی هواشناسی، تقصیر را به گردن استاندار میانداختند میگفتند که او تصمیمگیرنده است. استاندار هم میگفت که هواشناسی، آمدن خاک را پیشبینی نکرده و در این شرایط کاری از ما برنمیآید!
برخی مواقع نیز ستاد بحران، تصمیم به تعطیلی میگرفت، ولی ابزار اطلاعرسانی مثل این روزها در دسترس نبود. منتظر بخش خبری ابتدای صبح رادیو مینشستیم و اگر آن را هم از دست میدادیم، چارهای جز انتقال سینهبهسینه خبر تعطیلی وجود نداشت!
این روزها و بعد از گذشت بیش از 11 سال از ورود ریزگردها به خوزستان، انتظار میرفت پس از این همه سال، به اهمیت موضوع مهم مدیریت اطلاعرسانی در بحران پی برده باشیم! مقولهای که اهمیتی گاه به اندازه جان انسانها دارد.
در زمان وقوع گرد و خاک و اعلام دیرهنگام تعطیلی، انگشت اتهام به سرعت به سمت مدیریت ارشد استان اشاره میرود. ولی به این موضوع نیز فکر کنیم که آیا رسانههای استان، آماده اطلاعرسانی در شرایط بحرانی هستند؟
با بررسی شرایط پیش آمده در روزهای 9 و 23 بهمن در اهواز و برخی شهرهای خوزستان، آنچه مشخص است، سردرگمی مردم در مواجهه با شرایط بحرانی است و این نشان میدهد هیچکس کار خود را به درستی انجام نداده است. اکنون قصد نداریم در خصوص علت وقوع این شرایط و راهکارهای حل مشکل صحبت کنیم؛ این نوشتار، تلنگری است برای درک اهمیت اطلاعرسانی در شرایط بحرانی، آن هم در عصر ارتباطات!
خاک، باران، آتش و یا هر مساله دیگر، ممکن است شرایط بحرانی ایجاد کند و نیازمند اطلاعرسانی سریع و دقیق به شهروندان باشیم؛ این در حالی است که مجموعه استانداری خوزستان در ادوار مختلف، هیچگاه شبکه اطلاعرسانی مطمئن و دقیقی برای رسانهها و مردم ایجاد نکرده و رسانههای استان نیز علیرغم تلاش بسیاری که داشتهاند، برخی مواقع جا ماندهاند. در برخی موارد در ادوار مختلف نیز شاهد بودهایم که حتی مجموعه روابط عمومی استانداری و دیگر دستگاههای مرتبط با موضوع نیز در شرایط بحرانی، بهجای پاسخگویی به رسانهها، از دسترس خبرنگاران خارج شدهاند.
شنبه هفته جاری نیز شرایط کاملا بحرانی بود، زیرا اذهان عمومی آمادگی لازم برای مواجهه با یک روز بدون برق، آب، تلفن و اینترنت را نداشت و رسانهها نیز تا شب قبل، در جریان موضوع نبودند. پس از قطع برق در نخستین ساعات بامداد، مدیریت ارشد استان در ساعت 5 صبح تصمیم به تعطیلی میگیرد. در چنین شرایطی، تصور ستاد مدیریت بحران استان این است که وظیفه خود را بهخوبی انجام دادهاند و در خبرها نیز شنیدیم که استاندار تاکید کرد که برای رفاه حال شهروندان، خیلی زود تصمیم به تعطیلی گرفتیم. با این وجود باز هم شاهد سردرگمی شهروندان بودیم! سوال این است که پس از تصمیم به تعطیلی در ستاد مدیریت بحران، این تصمیم قرار است چگونه و با استفاده از چه ابزاری در کمتر از یک ساعت به جمعیتی بیش از 2 میلیون نفر 11 شهر استان اعلام شود؟ آن هم در شرایطی که برق، تلفن و اینترنت قطع است.
بسیاری از رسانههای استان پس از مطلع شدن از خبر تعطیلی مدارس و ادارات، نسبت به ارسال خبر بر روی کانال تلگرام خود اقدام کردند و نخستین خبرها، پیش از ساعت 7 صبح در فضای مجازی منتشر شد؛ این در حالی است که نخستین اخبار، با فاصله زمانی بیش از سه ساعت پس از تصمیمگیری ستاد بحران، بر روی خروجی وبسایت خبرگزاریها ارسال شد. در این مورد نمیتوان به خبرگزاریهای استان خرده گرفت، زیرا تجربه نشان داده در چنین شرایطی دسترسی به مدیران تصمیمگیرنده در استان، دشوار میشود و کسب خبرهای موثق برای رسانهها، معضلی بزرگ! ضمن اینکه بسیاری از رسانهها استان نیز به دلیل مجهز نبودن به تجهیزات مورد نیاز در شرایط بحرانی، در زمان وقوع شرایط غیرعادی، خود نیز مبتلابه ماجرا شده و زمان را از دست میدهند. با این وجود، خبرگزاریهای استان هر طور که بود خود را به خبرها رساندند و به بررسی علت پرداختند و زمان حل مشکل را اطلاعرسانی کردند.
باید به این نکته نیز توجه داشت که برق، تلفن و اینترنت در اهواز و 10 شهر دیگر استان قطع بود و در چنین شرایطی، نمیتوان برای اطلاعرسانی تنها به خبرگزاریها و حتی تلویزیون اکتفا کرد. در چنین شرایطی است که رادیو، نقش مهمی ایفا میکند و با توجه به اینکه بسیاری از شهروندان در ساعات ابتدایی صبح امکان استفاده از رادیو تلفن همراه و رادیو خودرو را دارند، میتوان گفت بهترین ابزار ارتباطی برای اطلاعرسانی در شرایط بحرانی است.
با بررسی شرایط پیش آمده در 11 سال گذشته و بهویژه در بهمنماه امسال، به نظر میرسد در شرایط بحرانی، میان مدیران تصمیمگیرنده و رسانهها حلقه مفقودهای وجود دارد که موجب از دست رفتن زمان و تاخیر در اطلاعرسانی به شهروندان میشود.
در بسیاری از کشورهایی که به دلیل موقعیت جغرافیایی و یا مواردی مانند حملات تروریستی در موقعیتهای بحرانی قرار گرفتهاند، شاهد بودهایم که سخنگو، نقش مهمی را ایفا میکند و بهنوعی نقش همان حلقه مفقوده را دارد که علاوه بر اطلاعرسانی سریع و دقیق به رسانهها، از بروز شایعه در جامعه نیز پیشگیری میکند؛ مقولهای که هنوز برای بسیاری از دستگاههای اجرایی استان، از جمله استانداری، معنای دقیقی پیدا نکرده و در مواقع بحرانی شخصی برای پاسخگویی به رسانهها تعیین نشده است و گاه شاهدیم که تعداد زیادی از مدیران، فارغ از مسئولیت ذاتی خود، با خبرنگاران مصاحبه میکنند و گاه، هیچکس در دسترس نیست!
باید به این نکته توجه کنیم که مدیران ارشد در مواقع بحرانی باید درگیر مدیریت معضل پیش آمده باشند و طبیعی است که فرصت پاسخگویی به تماسهای خبرنگاران و یا حضور در شبکههای تلویزیونی را نداشته باشند. در چنین شرایطی سخنگو میتواند نقش مهمی ایفا کرده و جامعه را از سردرگمی خارج کند.
ایجاد شبکه اطلاعرسانی قدرتمند برای عملکرد سریع و مطمئن در شرایط بحرانی، نیاز این روزهای خوزستان است و لازم است دستگاههای اجرایی و رسانههای استان با هدف مدیریت بهتر اطلاعرسانی در شرایط بحرانی، مشارکت بیشتری داشته باشند؛ شرایطی که به نظر میرسد باز هم تکرار شود!
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|