شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- در زمینه دمکراسی، فارابی بمانند افلاتون و ارسطو نگران سوء استفاده از انتخابات در یک حکومت مردمسالاری بود. در نظر فارابی بهترین زمامدار باید یک مرد فکر و عمل (دانا و توانا)، قادر به ترغیب و رهبری دیگران، دارای توان فراوان در تفکر و قوای دماغی و خرد کامل و به حدکافی نیرومند باشد که بتواند در لحظه لازم، فرمان جنگ دهد.
از شرایط دیگر زمامدار آگاهی کامل از تجربه گذشتگان، جغرافیا، اصول و قوانین است (منظور؛ رسوم و قوانین کلی و طبیعی، نه قوانین موضوعه)؛ به گونه ای که باید به مثابه یک دائرةالمعارف متحرک باشد و شرایط عدل و داد و قدرت اعمال خردمندانه آن نیز در او جمع باشد. فارابی گوید که اگر چنین فردی با این شرایط ویژه یافت نشود، تا زمان پیدایش او، حکومت باید به یک شورا مرکب از افرادی سپرده شود که مجموع آنان این کیفیت را داشته باشد.
با این بیان، فارابی با نامزد شدن هرکس برای زمامداری مخالف است؛ مگر این که شرایط لازم را داشته باشد. فارابی یافتن چنین فردی را برعهده بزرگان، آگاهان و دلسوزان جامعه گذارده است. به این ترتیب، این مردمند که باید بروند و بگردند و برای خود زمامدار واجد شرایط لازم بیایند و انتخاب کنند، نه این که (همانند دمکراسی های ناقص فعلی) متقاضیان بروند و از مردم بخواهند که به آنان رای بدهند تا زمامدار شوند.
به تفسیر اصحاب نظر، فارابی انتخابات دو مرحله ای را پیشنهاد کرده است و انتخابات مستقیم را نپذیرفته است. انتخابات دو مرحله ای از نظر فارابی اینست که در مرحله اول؛ آگاهان، پاک نظران و دلسوزان جامعه از میان داوطلبان و یا به دعوت خود افرادی را برگزینند و به جامعه معرفی کنند و در مرحله دوم؛ مردم از میان این افراد گزینش شده و واجد شرایط مدیریت یکی را انتخاب کنند و در این مرحله، شرط انتخاب شدن به دست آوردن اکثریت آراء است (نظر فارابی درست عکس قاعده ای است که در آمریکا به آن عمل می شود). به نظر فارابی، یک جامعه با انتخاب زمامدار خوب برای تمشیت امور؛ رفاه و پیشرفت و سعادت خود را تضمین خواهد کرد.
فارابی زیاد وارد بحث مجالس قانونگذاری نشده است و قرآن را قانون اساسی اسلام (ام القوانین) خوانده است.
|