شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- هفدهم نوامبر (26 آبان) زادروز بانو «ولترین کلر Voltairine de Cleyre» مقاله نگار و دگراندیش آمریکایی است که در سال 1866 در میشیگان به دنیا آمد. پدر او نام دخترش را از اسم «ولتر» فیلسوف فرانسوی ساخته بود. ولترین 46 سال عمر کرد و در ششم ژوئن 1912 درگذشت. زاپاتیست های مکزیک به مناسبت زادروز ولترین بپاخیزی خود را در 17 نوامبر سال 1983 آغاز کردند.
ولترین که یک فعال سیاسی بود و ضمن مقاله نویسی در اجتماع برخی گروهها سخنرانی هم می کرد، در دهه پنجم عُمر بی میل نبود که اورا «روزنامه نگار» بخوانند ولی چون سابقه خبرنگاری و دبیری خبر نداشت، انجمن های روزنامه نگاران با روزنامه نگار خواندن وی موافقت نکردند کما اینکه هنوز هم مانع از آن می شوند که یک مقاله نگار که کار خبر نکرده باشد «روزنامه نگار» خطاب شود. مقاله نگار که کار خبر (خبرنگاری و دبیری میز) نکرده باشد در عرف روزنامه نگاری «نظر ِ خویش نویس» خطاب می شود. تفسیرنگار می تواند روزنامه نگار نباشد، صاحب نظر باشد.
مقالات وُلترین پس از مرگش جمع آوری و در چهار کتاب به چاپ رسیده است.
ولترین عصیان را آخرین وسیله تغییر دولت خوانده است ـ دولتی که با شنیدن صدای اعتراض و انتقاد مسالمت آمیز راه خود را اصلاح نکند، و به این دلیل است که برخی از مفسران آمریکایی، او را در ردیف کسانی قرار داده اند که آنارشیسم را رد نمی کنند و پاره ای دیگر هم ولترین را یک آنارشیست (آنارکیست) بشمار آورده اند.
وی از زمانی انقلابی تر و رادیکال شد که در ماه می 1886 تنی چند از اعتراضیون ـ اعتصابیون شیکاگو در میدان فروش علوفه این شهر (هِی مارکِت) کشته شدند و شماری محکوم به اعدام. بعدا ولترین در مقالاتش عنوان «شهید» به این شمار داد که عمدتا کارگر بودند. «روز جهانی کارگر ـ یکم ماه می» به مناسبت همان رویداد است. او نوشت که دیده شده است دستگاه قضایی آمریکا تحت تاثیر سیاست و یا جنجال و تبلیغات مطبوعات قرار می گیرد. ارزش یک انسان از همه ساختمانهای شهر نیویورک بیشتر است و نباید در هیچ موردی احساس و شعور انسان را نادیده گرفت.
«ولترین» در مقالاتش «فقر» را نتیجه آزمندی های برخی از افراد جامعه اعلام داشت که از مقررات بَد و یا نزدیک بودن با مقامات دولتی سوء استفاده می کنند و بر همه چیز دست می اندازند و چون ثروت در یک جامعه میزان و سقف معین دارد (محدود است)، اگر یک دسته سهم بیشتری از آن را به خود اختصاص دهد بقیه در فقر فرو می روند و یا اینکه فقیر باقی می مانند. وی نوشته است: در هر جامعه که تبعیض و ضعف مدیریت باشد فقر هم هست و در نتیجه، نارضایتی هم وجود دارد.
|