شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- ... یکی از بزرگترین مشکلات دولت ایران این است که در شرایطی که ملیون ها ایرانی بیکار هستند برخی افراد با استفاده از روابط خود چندین شغل و پست و سمت در ارگان های مختلف را در دست دارند ودر هیچ کدام از این مشاغل خروجی مثمر الثمری برای سیستم اجرایی کشور ندارند.
شاید ایران تنها کشوری در جهان باشد که در آن افراد بازنشسته می شوند و هم حقوق و مزایای بازنشستگی دریافت می کنند و هم در چند پست و مقام نان و آبدار نیز فعالیت می کنند وبه هر طرفندی شده از ورود نسل های جدید به مشاغل دولتی جلوگیری به عمل می آورند.
یا مثلا فردی استاد دانشگاه است و همزمان چندین پروژه در اختیار دارد و همزمان چند پست در دولت هم دارد که با تقسیم متعارف وقت وی ایشان ممکن است حد اکثر هفته ای چند دقیقه انگشت شمار به هر کدام از پست هایی که در اختیار دارد برسد یا اصلا نرسد ولی حقوق بالایش را دریافت کند چون برند نام وی آنجا است.
یا اینکه مدیرانی که زمانی یکی از شرکت ها و یا موسسات را اداره می کردند دقیقا زمان بازنشستگی خود با اجرای ماده 44 قانون اساسی ایران (که خصوصی سازی را تشویق می کند) اقدام به خرید شرکت و یا موسسه مذکور نموده و سپس موسسه ای که زمانی در حسابرسی ها زیان ده به حساب می آمده و دولت برای اینکه از پس مخارج آن بر نمی آمده آن را فروخته به یکباره در آمد زا شده.
یا شرکت های شبه دولتی که از یک طرف از شرایط دولتی بودن خود برای ارائه خدمات استفاده می کنند اما زمان پرداخت حقوق و مزایا از قوانین غیر دولتی بودن استفاده می کنند، البته عموما فقط برای مدیران ارشد.
طی چند هفته اخیر همین مدیران ارشد هم برای دولت دردسر ساز شده اند.
در حالی که میانگین در آمد و حقوق و مزایای کارمندان زیر مجموعه آنان حدود دو ملیون تومان بوده برخی مدیران چندصد میلون تومان حقوق و مزایا دریافت می کرده اند و فیش های حقوقی آنها به رسانه ها درز پیدا کرده اند.
گو اینکه نمی توان کل تقصیر را بر عهده دولت آقای روحانی که حد اقل سخنگوی آن با شجاعت عذرخواهی را داشت گذاشت (چون ساختار سیستم اجرایی مملکت کلا خراب است) اما در شرایط فعلی ایران می توان گفت این یک بحران بسیار سهمگین برای دولت آقای روحانی به حساب می آید چرا که دولت باید تلاش می کرد این اشکالات سیستم اجرایی را اصلاح کند یا حد اقل آن را به حد اقل برساند.
وقتی عالیترین مقام مملکت یعنی رهبری ساده زیستی را الگوی زندگی خود قرار می دهد در شرایطی که ایران هنوز در محاصره اقتصادی به سر می برد و ملیون ها جوان ایرانی بیکار هستند لو رفتن این حقوق ها برای دولتی که مدعی اجرای اقتصاد مقاومتی است انتقادات بسیاری را به همراه دارد.
دولت یازدهم ایران مسن ترین دولت در ایران به حساب می آید و زمان تشکیل این دولت آقای روحانی مدعی بودند چون فرصت اشتباه وجود ندارد و مملکت به تدبیر سیاسی و اقتصادی و… نیاز دارد از بازنشستگان و وزرا و مدیران کهنه کار استفاده کرده همین ها هم بالطبع تعداد زیادی از همکاران قدیمی خود را برای کار کردن با خود، به همان بهانه، وارد سیستم کردند و برخی دیگر را که هنوز به بازنشستگی نرسیده بودند از کار بیکار کردند. طبیعتا مدیرانی که سالها از سیستم دولتی دور بودند و برخی به درآمد های بالا در بخش خصوصی عادت کرده بودند حاضر نبودند که با حقوق های متعارف دولتی با دولت همکاری کنند و بقیه ماجرا هم که دیگر معلوم است.
بغرنج بودن ماجرا زمانی به اوج می رسد که این مدیران با درآمد های سرسام آور طی سه سال اخیر هیچ خروجی قابل دفاعی از خود ارائه نداده اند و فضای اقتصادی مملکت از حضور این مدیران طلایی فیضی نبرده، حد اقل مردم هیچ فیضی نبرده اند، و به همین دلیل هم انتقادات هر روز نسبت به این ماجرا بیشتر و بیشتر می شود.
شاید بتوان گفت یکی از اصلی ترین دلایل اوج گرفتن این انتقادات آن است که دولت طی سه سال اخیر به دلایل شرایط اقتصادی مملکت بسیاری از قرارداد های اقتصادی را معلق کرد کارمندان غیر رسمی بخش دولتی را مرخص و جابجا کرد و مزایای بسیاری از کارمندان را قطع کرد ولی وقتی ماجرا به منصوبان آن بر گشت به یکباره همه با شوک فیش های حقوقی چند صد ملیون تومانی مواجه شدند.
قطعا با نزدیک شدن به انتخابات آتی ریاست جمهوری این ماجرا مستمسک بسیاری از کاندیداهای رقیب آقای روحانی خواهد شد و اگر تا انتخابات آتی ریاست جمهوری تیم اقتصادی دولت نتواند تغییری در شرایط اقتصادی مردم به وجود آورد و بدنه دولت را از این مدیران ارشد پاکسازی کند می توان گفت آقای روحانی با چالش بسیار دشواری در انتخابات آتی مواجه خواهد بود.
منبع: اسپوتیگ
|