شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- 15 ژوئن 1994 (25 خرداد سال 1373)، دکتر فریدون وردی نژاد که 11 روز پیش از آن درصدد احیاء روزنامه دولتی ایران برآمده بود که از مرگ آن 5 دهه و اندی گذشته بود، با استفاده از تجربه روزنامه همشهری ـ نشریه شهرداری تهران، از آن دسته از روزنامه نگاران اخراجی سال های 1358 و 1359 که در ایران مانده بودند و جذب همشهری هم نشده بودند دعوت به همکاری کرد و خواست که به روزنامه نگاران ایرانی برون مرز هم اطلاع داده شود که چنانچه مایل باشند می توانند به صورت «فری لَنس» برای روزنامه در شرف تاسیس مطلب بفرستند.
کار دعوت از روزنامه نگاران قدیمی برعهده حسین الهامی همکار پیشین آنان که نامزد سردبیری اجرایی روزنامه در شرف تاسیس شده بود واگذار شده بود. [الهامی اخیرا فوت شده است]. مجید رضائیان نخستین سردبیر کل روزنامه ایران بود.
وردی نژاد در دو ملاقات عمومی با دعوت شدگان گفت که روزنامه ایران نه تنها به آموزش عمومی ایرانیان (با نشر اخبار علمی، بهداشتی، نقد کتاب، تاریخ ژورنالیستی و ...) کمک خواهد کرد که وظیفه هر رسانه همگانی است بلکه کارهای سه قوه حکومتی را بدون جهت گیری و تبعیض منتشر و درباره اقدامات و اظهارات نظرسنجی خواهد کرد. یک صفحه آن هم اختصاص به «نامه به سردبیر» خواهد داشت ـ بدون سانسور، و مقالات روزنامه نگاران و اصحاب نظر با درج تیتر مقاله و تصویر نویسنده در بالای صفحه اول.
روزنامه نگاران قدیمی قول حرفه ای بودن این روزنامه و نبودن سانسور را خواسته بودند که دکتر وردی نژاد در دو ملاقات عمومی با آنان چنین وعده ای را داد و گفت که اگر تردید دارند اظهارات اورا روی نوار ضبط کنند و به عنوان سند نزد خود نگهدارند.
در یکی از این جلسات، یکی از پرسش کنندگان، همان سئوالی را که دو سال پیش از آن از کرباسچی (بنیادگذار روزنامه همشهری) کرده بود مطرح ساخت از این قرار: " این روزنامه یک موسسه دولتی است، اگر چند سال دیگر شما ـ دکتر وردی نژاد ـ را ارتقاء مقام دهند و بروید، آیا مدیر بعدی به این قول و وعده شما وفادار خواهد بود؟." دکتر وردی نژاد پاسخ داد که امیدوار است، گمان نمی کند که تا چند سال دیگر تغییر کند، ولی نمی تواند از جانب مدیر بعدی تعهد بسپارد.
روزنامه ایران چند ماه بعد و پس از آماده شدن مقدمات، در یک ساختمان مصادره ای در خیابان خرمشهر (آپادانای پیشین) آغاز بکار کرد. دبیران میزها همان دبیران پیشین اخبار کیهان و اطلاعات و رادیو ـ تلویزیون بودند که از 14 سال پیش از آن خانه نشین شده بودند. یک ستون امروز در تاریخ، نخست تحت عنوان «دانایی ـ توانایی» و بعد زیرِ لگو «دانش و زندگی» در این روزنامه دایر شد.
به گفته نویسنده این ستون، در آغاز کار هربار که اسم کوروش و داریوش و واژه «شاه» در مطلب تاریخ بکار می رفت تلفن های اعتراض آغاز می شد و نشریات مربوط انتقاد می نوشتند و ... و با ادامه این ستون بود که تابوی واژه شاه نویسی و نوشتن نام سران ایران باستان شکست و ذکر این عناوین و نام ها به تدریج در رسانه های جمهوری اسلامی امری عادی شده است.
وردی نژاد حدود هفت سال آنجا بود و به وعده خود که گفته بود روزنامه ایران باید برای همه ایران و ایرانی باشد و خورشیدی باشد که بر همه یکسان بتابد ـ یک روزنامه مل�'ی ـ عمل کرد و جانب کسی را نگرفت. اگر یک مقام برنامه خودرا اعلام می کرد که بوی تبلیغ می داد، روز بعد اجازه می داد که اگر کسی ایراد و نظری دیگر دارد بنویسد و چاپ می کرد.
پس از رفتن وردی نژاد، همان طور که در نخستین جلسه سئوال شده بود، روزنامه ایران که قرار بود در خدمت ایران باشد (روزنامه مل�'ی کشور) و بی طرف بماند، به تدریج دربست در کنترل قوه مجریه قرارگرفت، قدیمی ها آنجا را ترک کردند و کار نقض بی طرفی به جایی رسید که قوه قضایی روزنامه دولت (موسسه دولتی) را توقیف کرد و این روزنامه متعلق به دولت ماهها در توقیف بود، کاری که در کشور دیگر دیده نشده است. پس از رفع توقیف، چون به راهی که وردی نژاد برایش بازکرده بود بازنگشت و در ضمیمه خود مطلبی در ارتباط با حجاب نوشت، این بار ماموران برای توقیف مدیرش به ساختمان روزنامه هجوم بردند و مدیر بعدا مدتی را در زندان بود. این هم درس نشد و چندی بعد یک دادگاه بدوی دستور توقیف موقت آن را داد (توقیف موسسه دولتی!، نه توقیف فرد متهم). البته احکام دادگاههای بدوی قطعی نیستند و تجدید نظر پذیرند. 22 خرداد 1392 هم برخی رسانه ها گزارش کرده بودند که در این روز دادسرای تهران مانع توزیع ضمیمه ی روزنامه ایران شده است. [ضمیمه جزوه ای است که جداگانه چاپ و در لای روزنامه و به رایگان توزیع می شود و در کشورهای انگلیسی زبان «پری پرینت» خوانده می شود یعنی جزوه ای که قبلا و جداگانه چاپ شده است.].
اگر روزنامه ایران به راهی که دکتر وردی نژاد (استاد مدیریت در دانشگاه، موسس دانشکده خبر که ایرنا را هم نوسازی کرد) برایش تعیین کرده بود ادامه داده بود دچار آن مشکلات نمی شد. پس از روی کارآمدن دولت یازدهم، به نظر می رسد که روزنامه ایران با مدیریت تازه دارد به دوران دهه 1370 ـ به کسوت یک روزنامه ملی ـ خود باز می گردد
وردی نژاد چند سال هم سفیر ایران در پکن بود و چند بار تذکر داده بود که بازرگانی با پکن باید موازنه و پایه منطقی داشته باشد و منافع ایران و ایرانی در آن ملحوظ باشد.
|