شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- در طول اجلاس ناشران روزنامه های آمریکایی سهامدار خبرگزاری آسوشیتدپرس که 22 می سال 1900 در نیویورک پایان یافت و نتیجه اش اعلام «اسوشییتدپرس» به عنوان یک خبرگزاری غیرانتفاعی تعاونی بود پیشنهادهای تازه ای مطرح شد که بعدا شکل تازه ای به سازمان تحریری رسانه ها داد.
این اجلاس در آن زمان هیاتی را برای بررسی کارشناسانه و به صورت ضابطه درآوردن این پیشنهادها تعیین کرد و از آن پس هر چند سال و گاهی چند دهه یک بار جلسات حرفه ای برای بازبینی این ضوابط تشکیل می شود. این ضوابط و بازبینی ها از دهه 1920 از مرزهای آمریکا فراتر رفته و جهانی شده اند. از جمله این ضوابط مدون، منع کارکردن همزمان یک روزنامه نگار درگیر در امور خبر (نه مقاله = نظر) در دو روزنامه بود و روزنامه های تهران هم از سال 1955 (1334 هجری) آن را پذیرفتند و به اجرا در آوردند که تا انقلاب سال 1357 دقیقا رعایت می شد و سختگیری کیهان و اطلاعات در این زمینه بسیار شدید بود و حتی مبادله خبر میان خبرنگاران دو روزنامه ممنوع و در صورت مشاهده، هردو خبرنگار اخراج می شدند. همین جدایی مطلق تحریریه های خبری رسانه ها در سراسر جهان و ایجاد رقابت میان آنها باعث پیشرفتشان شد.
اقدام بعدی این نشست ها تعریف کردن روزنامه نگار حرفه ای و روزنامه عمومی (حرفه ای) بود. روزنامه نگار حرفه ای به فردی اطلاق شده است که کار دیگری جز اشتغال در یک رسانه نداشته باشد و معیشت او ـ دست کم حدود هفتاد درصد آن ـ از راه روزنامه نگاری تامین شود. برپایه این اصل، قانون مطبوعات ایران (قانون وقت) دادن مجوز نشریه را به کارمند دولت ممنوع کرد.
نشست های بعدی، در حرفه روزنامه نگاری نهادها و عناوین تازه ای به وجودآورد از جمله روزنامه نگار فری لنس (ناوابسته به یک رسانه، حق التحریری، مستقل). واژه فری لنس از عنوانی اقتباس شده است که در قرون وسطی به مردان سویسی که داوطلب استخدام در ارتش هر کشوری بودند که پول بیشتری به آنان پیشنهاد می کرد.
با رسمیت یافتن عنوان روزنامه نگار فری لنس مسئله دادن مطلب به چند رسانه به صورت همزمان حل شد، به این ترتیب که روزنامه نگاری که می خواهد مطالبش همزمان در جند رسانه انتشار یابد باید از کسوت استخدامی خارج و فری لنس (حق التحریری) شود. سپس سندیکاهای توزیع مقالات و ... به وجود آمد. اعضای سندیکاهای توزیع مقالات، تحلیل ها و سفرنامه های ژورنالیستی نوشته خودرا به سندیکا می دهند و سندیکا همانند یک خبرگزاری آنهارا به روزنامه ها و هر رسانه دیگر می فرستد و برای هرکدام که چاپ کند صورت حساب ارسال می دارد. ممکن است یک مقاله، همزمان در دهها روزنامه انتشار یابد و .... با این ترتیبات روزنامه نگار استخدامی یک رسانه (خبرنگار، دبیر و سردبیر اجرایی) همچنان از کارکردن همزمان در دو و یا چند رسانه ممنوع هستند. ابراز نظر شخصی (به هر صورت؛ مصاحبه، نطق و نوشته) از کار خبر مجزا شده و اعضای کادر استخدامی تحریریه یک رسانه می توانند درباره نظر شخصی خود با رسانه های دیگر مصاحبه کنند یا آن را بنویسند و بفرستند و یا سخنرانی کنند.
در ماه می 1985 گروهی از روزنامه نگاران که در جهان از شهرت حرفه ای و بی طرفی برخوردار بودند پارا فراتر نهاده و پس از یک نشست اخطار کردند که رسانه های بزرگ و هرکدام به دلایلی توجه خودرا معطوف به حرفها و بازی های سیاستمداران و اعلامیه ها و مصاحبه های از پیش نوشته شده دولتمردان کرده اند و دارند از مردم عادی و مشکلات زندگانی آنان دور می شوند و ....
این گروه این روند را خروج رسانه ها از اصول ژورنالیسم و در نتیجه تکالیف اجتماعی خود اعلام داشتند و تاکید کردند که ادامه این روند منجر به آن خواهد شد که همه فعالیت ها معطوف به اعمال و گفته های چند نفر در جهان شود که این بزرگ جلوه دادن ها عوارض جهانی مطلوب نخواهد داشت. رسانه ها در آغاز کار به حرفها و کارهای مردم عادی و دشواری های آنان توجه بیشتری نشان می دادند و اصول روزنامه نگاری بر همین اساس تدوین شده است که دارد به فراموشی سپرده می شود.
این اخطار، ظاهرا پس از نقل وسیع گزارشهای چند شبکه که نام «خبری» بر خود نهاده اند و خبرگزاری های اصطلاحا «بین المللی» در رسانه های همگانی داده شد، زیرا که این شبکه ها عمدا و یا به دلیل آسانی دسترسی، توجه خودرا به اخبار داده شده از سوی منابع دولتی و نیز اظهارات سیاستمداران و دولتمردان معطوف کرده بودند و ... که این روش تا به امروز (سال 2013 ) کم و بیش ادامه دارد. نقل همین گزارشها که ابزارهای غیر حرفه ای ازجمله کمپانی های سلفون و ... هم آنهارا به مشترکان خود می رسانند باعث کاهش تیراژ رسانه های چاپی و مخاطبان رادیو ـ تلویزیونها شده است و راه حل؛ تهیه مطالب اختصاصی و اینوستیگیتیو و جمع آوری نظرات و کشف و انتشار مسائل توصیه شده است.
|