شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، عکاسی تبلیغاتی، شاخه بسیار جذابی از عکاسی است به شرط آنکه عکاس بتواند تفکر و سلیقه خود را در عکس بگنجاند. اگر با حوزههای دیگر عکاسی مقایسه کنیم میبینیم که بهطور تقریبی در هیچ یک از شاخههای عکاسی به اندازه عکاسی تبلیغاتی نظر سفارشدهنده در کار دخیل نیست.
با توجه به این نکته مهم عکاسانی میتوانند از کار خود لذت ببرند که عقیده کارفرما را در ذهن خود به دقت آنالیز کنند، نقاط ضعف و قوت نظر وی را بررسی کرده و با توجه به هدف نهایی کار، بعد از تصمیمگیری صحیح با استفاده از زبان تفاهمآمیز، تا حد امکان تفکر و سلیقه خود را به وی منتقل کنند و بعد از جلب موافقت وی عکسی بگیرند که ناشی از برآیند تفکر کارشناسانه و نگاه زیباشناسانه باشد. آرش بهشتی عکاس تبلیغات تجاری است. او زمانی به سراغ این حوزه رفت که تمامی زیر و بم آن را توانست بیاموزد.
بهشتی که فارغالتحصیل دانشگاه استرالیا است به مدت ۵ سال است که در این حوزه فعالیت میکند. بهشتی درباره علاقهاش به این رشته به صمت میگوید: علاقه من به عکاسی مربوط به دوران قبل از دانشگاه است اما وقتی وارد دانشگاه شدم نتوانستم آن را دنبال کنم چون در بیشتر دانشگاههای فنی استرالیایی وقتی در زمینهای سابقه کار داشته باشی دیگر اجباری نیست که واحد درسی آن را بگذرانی. چند سال پیش یک مسابقه عکاسی مُد در دانشگاه برگزار شد که من در آن برنده شدم و باعث شد به تیم عکاسی دانشگاه بپیوندم. از آن زمان به بعد به شکل جدی وارد عکاسی تبلیغاتی و صنعتی شدم.
وی با اشاره به عوامل و مولفههای مهم در عکاسی تبلیغاتی میگوید: این موضوع به محصول و نشان(برند)ی که قرار است عکاسی شود، بستگی دارد. برای نمونه گاهی میخواهیم تبلیغ مفهومی داشته باشیم، در این حالت بیشتر باید مفهوم مشخص باشد. درواقع یک نوع اولویتبندی وجود دارد، اما همه عناصر عکاسی تجاری باید رعایت شود. نوع نورپردازی، انتخاب پس زمینه و... مهمند تا بتوان حس درست را به بیننده القا کرد.
بهشتی دستهبندی در عکاسی را اینطور بیان میکند: عکاسی تجاری، مُد و لباس (فشن)، محصولات، نوشیدنی، غذا، ماشینآلات صنعتی، خودرو و زیرمجموعه محصولات. وی با اشاره به تفاوتهای حوزههای مختلف عکاسی میگوید: هرکدام تکنیکهای عکاسی و نورپردازی ویژه خودشان را دارند. برای نمونه در عکاسی جواهرات شیوه نورپردازی بهدلیل سطوح براقش بهطور کامل با عکاسی خودرو متفاوت است یا در عکاسی غذا زمان محدودتر است چون هر چه از پخت غذا بگذرد شکل ظاهری آن تغییر میکند. همه آنها چالشهای ویژه خودشان را دارند و قابل مقایسه نیستند.
بهشتی یکی از معیارهای موفقیت در عکاسی تبلیغاتی را توجه به معیارهای سفارشدهنده میداند و معتقد است مشتری در عکاسی تبلیغاتی حرف نخست را میزند: هر ملیتی برای خودش فرهنگ ویژهای دارد. این وظیفه مشاور تبلیغاتی است که پژوهش کند و نتیجه پژوهشش در زمینه رفتارشناسی مشتری را به شرکت تبلیغاتی اعلام کند.
شرکت تبلیغاتی هم ایدهسازی میکند و عکاس مناسب را برای اجرای ایده و خلق اثر انتخاب میکند. در کشورهای پیشرفته در زمینه تبلیغات سلسله مراتبی وجود دارد. در آنجا افرادی هستند که به اصطلاح، دلال هنرمند (آرت بایر) نامیده میشوند. وقتی فرهنگ و رفتارشناسی مخاطب از سوی پژوهشگر این رشته انجام شد و نتیجه در اختیار شرکت قرار گرفت، این دلال هنرمند است که عکاس مناسب را انتخاب کرده و به شرکت تبلیغاتی معرفی میکند. در ایران شرکتهایی هستند که مشاور تبلیغاتی دارند اما این سلسله مراتب هنوز جا نیفتاده است.
وی با اشاره به اینکه نباید در کار تبلیغاتی دنبال کپیکاری باشیم گفت: من هیچ وقت کپی نمیکنم اما از عکسهای خارجی خیلی ایده میگیرم، چون محیط آنها حرفهای است. در ایران دنبال عکس تبلیغاتی خوب نمیگردم زیرا کمیاب است و این به آن معنی نیست که عکاس خوبی هستم. من هنوز کارهای خودم را هم دوست ندارم، خیلی کم پیش میآید از کار خودم بهطور کامل راضی باشم. فکر میکنم هنوز کارم به مرحلهای نرسیده که در یک مسابقه بینالمللی مورد توجه قرار گیرد.
این عکاس مطرح تبلیغاتی با اشاره به عکاسی در ایران این نوع از عکاسی را با مقیاس جهانی مقایسه میکند و میگوید: عکاسی در ایران در مقایسه با معیارهای بینالمللی، قابل مقایسه نیست.
یک عکاس حرفهای در ایران نمیتواند خارج از کشور کار کند، چون معنای حرفهای در ایران با خارج از کشور فرق دارد. آنجا رقابت زیاد است و تو مجبوری خودت را به استانداردها نزدیک کنی و با تکنیکها آشنا شوی. اینجا بیشتر از آنکه مشتری برای عکاس مهم باشد هزینه مهم است. وی با اشاره به نقش مدل در عکاسی تبلیغاتی و اهمیت آن میگوید: من ابتدا سعی میکنم با مدل ارتباط برقرار کنم و با یکدیگر دوست شویم. اینگونه هنگام عکاسی مانند ۲ رفیق میشویم.
مدلهای حرفهای همچون بازیگران هستند، با هر تیمی همکاری کنند، کارشان را انجام میدهند و میروند. اما چون ما در ایران مدل حرفهای کم داریم باید با آنها ارتباط برقرار کنیم تا نتیجه بهتر شود.
عکاسی خبری و نگاه غیرحرفهای
عکاسی هنر است و عکاس از دریچه دوربین خود قسمتهایی از آنچه واقعی است را انتخاب میکند تا تفاوت نگاه ویژه خود با نگاه معمولی مردم را نشان دهد. بخشهایی را ثبت میکند که یا ندیدهایم یا اگر دیدهایم متوجه اهمیتش نشدهایم. عکاسی سند لحظههایی است که نفس کشیدهایم. بیشتر دغدغهها و نکات مورد نظر عکاسان خبری مشترک است که نشانگر نگاه حاکم بر عکاسی و عکاس است. مهدی کاوهای از عکاسان خبری با اشاره به مشکلات این حوزه به صمت میگوید: دنیای عکاسی دنیای دیدن و چشم پنجره روح است. پس شاید بهتر است که بگوییم عکاس باید با روح و دل عکس بگیرد. دنیای عکاسی امروز بهویژه دنیای عکاسی خبری باید خود را از تکرار رها کند هرچند شرایط کاری، با آمدن رسانههای دیجیتال که عکس را مجانی در اختیار مخاطب میگذارد سخت است. وی ادامه داد: مشکل دیگر این است که به هرکسی که یک دوربین دیجیتال دارد، عکاس گفته میشود و اجازه پیدا میکند بیاید و عکاسی کند. کاوهای بیان کرد: بهطور نمونه در یک برنامه ۲۰ عکاس وجود دارد که خیلیها فقط دوربین به دست دارند و فعل عکاسی و نگاه خبری ندارند. وی اضافه کرد: گاه گزارشهای تصویری ازهمین افراد دیده میشود که هیچ کدام از عناصر خبری را ندارند در حالیکه عکس نیز مانند نوشتار باید عناصر خبر را داشته باشد. کاوهای با بیان اینکه تعداد عکاسان خبری استان بهطور تقریبی ثابت است و شناخته شده، افزود: توقع ما عکاسان این است که همچون خبرنگاران پایش و شناسایی شوند تا دیگر برخی مدیران مسئول نتوانند به نام آنها از امتیازاتشان سوءاستفاده کنند. وی ادامه داد: این پایش باعث ایجاد رقابت میشود بهطور نمونه امتیازبندی براساس تعداد گزارشهای تصویری، ناب بودن سوژهها و اهمیت آنها انجام شود. کاوهای تاکید کرد: این پایش نهتنها مشکلساز نیست بلکه باعث میشود دوستیهای عکاسان بیشتر هم شود، زیرا رفاقتشان باعث رقابت شده است.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد – پنج شنبه 24 دی 1394
|