امروز دیگر جهان با گذشته فرق میکند، همه چیز آن جدید شده است، از خوراک و پوشاک مردم گرفته تا علوم و تجربه و اطلاعات آنها، اما یک نکته آزار دهنده که میتواند در این دوران انسان را از یک موجود فعال به جانداری منفعل و مصرفی تبدیل کند، انبوه چیزهایی است که عرضه میشود و در میان این همه، انتخاب و گزینش سخت شده و از این رهگذر است که قدرت تصمیمگیری کاهش مییابد و به گفته کارشناسان اگر از اینجا مراقبت نکنیم خطر از همین نقطه آغاز میشود.
در این میان اما فقط خوراک و پوشاک نیست بلکه به لحاظ اهمیت شاید این موارد در آخر لیستی قرار بگیرد که انتخابهای زیادی پیرامون آن شکل گرفته باشد و قدرت تصمیمگیری را کاهش دهد بلکه مهمتر از آن نوع تفکر و اندیشیدن است، وقتی فردی با هجمه سنگینی از اطلاعات روبهرو میشود و تصمیمات خود را بر این اساس میگیرد و همانگونه میاندیشد که اخبار و اطلاعات را مرور میکند پس اهمیت اخبار و وسیله انتقال آن یعنی «رسانه» نیز اهمیت مییابد.
برای آنکه انتخابی مناسب در میان اخبار و اطلاعات داشته باشیم امروزه موضوعی مطرح شده است به عنوان «سواد رسانه ای»؛ سواد رسانهای یعنی همانگونه که فردی در میان انبوده لباسهای موجود بسته به نیاز خود یک یا چند انتخاب را انجام میدهد، در دنیای اطلاعات و اخبار نیز نیازسنجی کرده و از سفره اخباری که در مقابل او پهن است بسته به نیاز خود مصرف کند.
بحث سواد رسانهای امروز اهمیت بسیاری دارد و تعاریف متعددی نیز برای آن آورده شده است. دانشنامه آزاد ویکی پدیا در تعریف این موضوع مینویسد: «برخورد هدفمند با رسانه از جمله دلایل بالا رفتن سطح آگاهی در تمامی اقشار جامعه بهعنوان مخاطبین رسانه است که میتواند منجر به ایجاد ارتباطات دوسویه و مشارکتجویانه با رسانهها از یکسو و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه در راستای مباحث نقد و مشارکت فعالانه در حوزه رسانه در بین شهروندان باشد. بنابراین آنچه در «سواد رسانهای» میتواند مطرح باشد، آموزش مهارتهای لازم برای برقراری ارتباطی متفکرانه و آگاهانه با رسانهها و در عین حال بهوجود آوردن نگاهی دقیق، نقاد و تحلیلی به پیامهای رسانهای (نوشتاری، دیداری و شنیداری) است. سواد رسانهای (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.»
اما این درک به چه کاری میآید؟ «به زبان ساده، سواد رسانهای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانهای کمک میکند تا از سفره رسانهها به گونهای هوشمندانه و مفید بهرهمند شد.»
امروزه در میان انواع و اقسام رسانه، رسانههای جدیدی ظهور کرده است که به آنها رسانههای جدید یا همان نسل جدید شبکههای اجتماعی گفته میشود که در واقع نسل جدیدی از رسانههای مجازی به شمار میروند.
ظهور این شبکههای اجتماعی سبب شده که رسانه از دو منظر محتوایی و قدرت از جایگاههای متفاوتی برخوردار شود که این خود نشان از قرارگیری رسانهها در یک جایگاه قدرت دارد به گونهای که هر چه زمان میگذرد پیچیدگی و تراکم آن افزوده میشود.
تأثیر سواد رسانهای بر معلمان
اکنون که انقلاب اطلاعات و ارتباطات، مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و تحولات شگرفی را در عرصه جهانی شدن خلق کرده است، حجم بالای اطلاعات و دانشهای تازه، به راحتی از طریق شبکههای اطلاعاتی در دسترس همگان قرار میگیرد و به نظر میرسد دهکده جهانی در حال شکلگیری است.
در این میان یک موضوع مهم، نحوه برخورد با پیشرفتهای پرشتاب و خیرهکننده فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفاده از آنها در شئون مختلف زندگی است برای این که بتوان در برابر رسانههای متکثر موجود، مخاطبانی داشت که بتوانند در کنار بهرهبرداری آگاهانه و فعالانه از این رسانهها، خود را در برابر چالشها و پیامدهای مخرب آنها محافظت کنند، باید «سواد» جدیدی با عنوان سواد رسانهای ایجاد کرد.
سیده مهدیه موسوی، کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دراینباره به میگوید: سواد رسانهای یا آموزش رسانهای علاوه بر توانایی موجود در سواد سنتی، که همان توان خواندن و نوشتن است، توانایی تحلیل و ارزشیابی پیامها و قدرت انتقال اطلاعات به دیگران را در قالبهای مختلف و با ابزارهای گوناگون در انسان پدید میآورد.
وی سواد رسانهای را بحثی جذاب در ارتباطات عنوان کرد و افزود: سواد رسانهای در واقع میکوشد خواندن سطرهای نانوشته رسانههای نوشتاری، تماشای پلانهای به نمایش درنیامده یا شنیدن صداهای پخشنشده از رسانههای الکترونیک را به مخاطبان بیاموزد. سواد رسانهای نهضتی علیه رسانهها نیست، بلکه عادات رسانهای افراد را تغییر میدهد و با هوشیار کردن مخاطبان به آنها میآموزد چطور از رسانهها استفاده کنند.
این دانشآموخته علوم ارتباطات بیان داشت: نهادهای آموزشی، مدنی، صنفی و رسانهای باید به این امر کمک کنند و در این میان ، رسانههای جمعی بویژه رادیو و تلویزیون با توجه به طیف وسیع مخاطبان، نقش زیادی در آموزش سواد رسانهای به مخاطبان خود دارند.
موسوی آموزشی که از سوی رسانهها عرضه میشود را چند بعدی دانست و افزود: مطالعات اثبات کرده که استفاده فعال از حواس پنجگانه در آموزشهای رسانهای، یادگیری را آسان و جذابیت آموزش را دوچندان میکند. سواد رسانهای نیز مقولهای است که میتوان به طور مؤثر از طریق رادیو و تلویزیون به مخاطبان آموزش داد.
وی در ادامه به نقش معلم در این عرصه اشاره و تصریح کرد: در صورتی که معلمان از سواد رسانهای مناسبی برخوردار باشند میتوانند در نحوه برخورد و تدریس خود مواردی چون تفکر و نگاه نقادانه به رسانهها، جامعهپذیری مناسب و نحوه مواجهه صحیح با رسانهها را به دانشآموزان یاد بدهد و این باعث میشود که سواد رسانهای دانشآموزان هم در سطح بالاتری قرار گیرد.
موسوی اظهار داشت: به دنبال عمومی شدن تلویزیون، رادیو و سینما، این رسانهها بخصوص تلویزیون توانستند گوی سبقت را از رسانههای دیگر ربوده و از این رهگذر امروزه اکثر مردم ترجیح میدهند تماشا کنند تا مطالعه؛ یکی از عواقب این تحول اجتماعی و آموزشی کمتر شدن تمایل دانشآموزان به مطالعه و کتاب بود که محققان رکود تمرکز فکری دانشآموزان در کلاس درس را به عنوان عارضه این تحول اجتماعی بیان میکنند و تأکید دارند که افراد بخصوص کودکان در استفاده از رسانهها باید حساب شده و در مواجهه با پیامهای بیشمار، خود را واکسینه کنند.
وی ادامه داد: به طور کلی، منظور از تفکر انعکاسی آن است که دانشآموز با دقت و اندیشه لازم، برآوردی از دانستهها و ندانستههای خود ارائه دهد. از این طریق میتواند در مواجهه با آموزش رسانهها، برآورد کند که رسانهها چه چیزی به او میآموزند، چگونه توسط رسانهها هدایت میشوند، در این مورد چه نکاتی را میدانند، چه چیزی را باید بدانند و چگونه فاصله بین این وضعیتها را تشخیص داده، تنظیم و تکمیل کنند.
این دانشآموخته علوم ارتباطات یادگیری سواد رسانهای را مستلزم درگیری فعالانه دانشآموزان در جریان این نوع آموزش عنوان کرد و افزود: حضور و فعالیت دبیران با میزان سواد رسانهای بالاتر در این فرآیند نقش بسزایی دارد. بدین ترتیب تقویت فکر و پرورش اندیشههای دانشآموزان به شیوه تفکر انعکاسی از جمله سازههایی است که به تعمق و ژرفاندیشی دانشآموزان در خصوص رسانهها منجر میشود. ضمن اینکه باید اشاره کنم که یادگیری به معنی جمعآوری اطلاعات نیست بلکه منظور شرکت فعالانه یادگیرنده در کسب تجارب و معنابخشی به آن تجارب است.
موسوی در ادامه ارتقای آگاهی نسبت به الگوی مصرف رسانهای یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه مصرف محصولات رسانهای از منابع رسانهای گوناگون را از جنبههای سواد رسانهای عنوان کرد و گفت: سواد رسانه دارای دو جنبه دیگر از جمله آموزش مهارتهای مطالعه یا تماشای انتقادی و همچنین تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانههاست.
وی همچنین به اهمیت آموزش سواد رسانهای به دبیران و دانشآموزان تأکید کرد و اظهار داشت: به نظر میرسد جای خالی این موضوع به عنوان یک واحد درسی در آموزشهای ضمن خدمت معلمان و واحدهای دانشگاهی تربیت معلم دیده میشود. همچنین با نگاه عمیقتر به روند گسترش آموزش سواد رسانهای در دنیا، لزوم تدوین سرفصلهای درسی از سطوح پایه تا دانشگاه بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.
این دانشآموخته علوم ارتباطات همچنین به هوشمندسازی برخی مدارس در کشور اشاره کرد و افزود: ضرورت دارد در کنار توجه به توسعه سختافزاری در مدارس بیشتر به کاربرد رسانه و در نهایت آموزش سواد رسانهای به دبیران اهمیت داده شود.
سبد روزانه خانوارها خالی از کالای فرهنگی
سواد رسانهای در واقع موضوع جدیدی است که هم از نظر کاربرد در سطح حرفهای و کاربردی رسانه و هم از منظر حوزه آکادمیک و سطوح دانشگاهی و آموزشی حائز اهمیت است.
به عبارتی سواد رسانهای یک نوع مهارت است که براساس آن میتوان انواع رسانهها را تفکیک و ارزیابی کرد، در ایران تکنولوژی و حوزه مطالعاتی جدید است که وارد ادبیات ارتباطی و روزنامهنگاری ما شده است.
مدرس علوم ارتباطات با بیان این مطلب درباره ماهیت و کار سواد رسانهای گفت: در واقع کار اصلی سواد رسانهای این است که میتواند به مخاطب بیاموزد چگونه تنها یک مصرف کننده و یا یک مخاطب نباشد که دائماً در معرض پیامهای گوناگون رسانهای با اهداف محصولهای مختلف که از سوی کارگزاران کدگذاری میشود مثلاً در قالب روزنامههای مختلف منتشر میشود، قرار نگیرد.
دکتر ساعی درگفت و گو با اظهار داشت: سواد رسانهای مخاطب را آگاه و او را وارد یک عرصه تعاملی میکند تا فعالانه به متن رسانهای برخورد کند تا پیام را براساس اهداف و همچنین علایق خود گزینش و انتخاب کند.
وی با اشاره به ضرورت سواد رسانهای در جامعه و بین گروههای اجتماعی گفت: با توجه به شرایط و مختصات زندگی کنونی، انسان در عصر جامعه اطلاعاتی و به قول برخی اندیشمندان نیز عصر دوم رسانهها است. در عصری که به نوعی زندگی و ابعاد گوناگونی رفتارهای انسان در محدوده رسانهها قرار گرفته، پس در چنین فضایی بدون رسانه به نوعی شناخت و آگاهی و اطلاعیابی از محیط پیرامونی ما بسیار کم میشود.
ساعی اظهار داشت: بنابراین رسانهها دریچهای بازمیکنند به فراروی انسان در مقابل تحولات محیط پیرامونی از یک طرف و همچنین فضایی کاملاً اشباع شده به نام اشباع رسانهای.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در فضای رسانهای بینهایت اطلاعات از دید رسانهها و منابع خبری مختلف در معرض دید انسان قرار میگیرد که به آن اضافه بار اطلاعاتی گفته میشود.
وی گفت: در چنین فضایی با وجود این همه اطلاعات و رسانه، انسان براساس اولویتها و اهدافی که در زندگی دارد، نیاز اطلاعاتی خود را مرتفع میکند.
ساعی اظهار داشت: انسان در واقع در راستای اولویتها و اخلاق رسانهای مبتنی بر آن از حالت انزواطلبی و انفعال خارج میشود و فعالانه با متن رسانهای برخورد میکند و آن را مطالعه و مورد مصرف قرار میدهد.
وی ادامه داد: بنابراین در چنین فضایی بیش از پیش مقوله سواد رسانهای بسیار مهم و ضروری است که از منظر مطالعه در دانشگاهها نیز به منظور شناخت و تدوین مختصات، ویژگیها و پیچیدگیها و الزامات و شرایط صورت میگیرد.
دکتر ساعی تصریح کرد: از طرف دیگر بعد آموزشی و انتقال این آموزهها به مخاطب باید به گونهای باشد تا سطح آگاهی مخاطب ارتقا یابد و بتواند با ویژگیهایی که عنوان شد به صورت فعالانه متن رسانهای را مورد بررسی قرار دهد.وی درباره تأثیر سواد رسانهای به افراد و جامعه نیز گفت: مهمترین تأثیری که سواد رسانهای بر مخاطب دارد ارتقای سطح آگاهی مخاطب نسبت به ویژگیهایی است که عنوان شد.
ساعی ادامه داد: البته اقدامی که سواد رسانهای انجام میدهد در کنار سواد اطلاعاتی است و این سواد اطلاعاتی به دانش مایهای برمیگردد که انسان در سیستم مدرسه، کار و دانشگاه در فیلدهای مخصوص به خود یاد میگیرد.
وی بیان داشت: سواد رسانهای نیز از ویژگیهای معاصر است و به دلیل نقشآفرینی مؤثر رسانهها پدیده جدیدی از سواد اطلاعاتی است. اما در مطالعات جدید همپا و همعرض با سواد اطلاعاتی قرار دارد.این استاد دانشگاه درباره کارکرد سواد رسانهای خاطرنشان کرد: کاری که سواد رسانهای میکند اول آموزش ، انتقال و افزایش سطح آگاهی مخاطبان نسبت به یک رسانه است دوم متن و محتوای رسانهای است، سوم جامعهای است که رسانه در آن فعالیت میکند و چهارم مالکان و کارگزاران نظام سیاسی و اقتصادی که پشت رسانه است.
ساعی با اشاره به جنبههای مختلف سواد رسانهای در افراد و جامعه گفت: یکی دیگر از جنبههای تأثیرگذار در سواد رسانهای، آموزش مهارتهای مطالعه است و در واقع مهارتهای تماشا و مشاهده برنامههای مختلف خبری و رسانهای ازجمله دیداری، شنیداری و گفتاری است.
وی ادامه داد: بحث دیگر این که به منظور تدوین و توضیح بیشتر باید به کارکرد رسانهها اشاره کرد که این کارکرد در 5 مقوله نقش اطلاعرسانی و آگاهی بخشی آموزش و پژوهش، ایجاد نظم و همبستگی اجتماعی، توبیخ و سرگرمی و همچنین بسیج تودهها و یا بسیج سیاسی میگنجد.
ساعی ادامه داد: با تلفیق اطلاعرسانی، تفسیر و راهنمایی دیگر این رسانهها نیستند که اطلاعرسانی میکنند بلکه نوعی هدایتگری و تفسیرگری نیز میکنند. یعنی به جای پرداختن به ظاهر و روبنای رویدادی که خبر یا فن رسانهای تولید شده به زمینهها، شرایط و جریانهایی که به آن رویداد شکل داده است اشاره میکند.
وی در ادامه با اشاره به سطح آگاهی مردم کشور درخصوص سواد رسانهای گفت: حوزه سواد رسانهای حوزهای نوپاست و به صورت عمیق روی آن کار نشده است و هماکنون تنها اقدامات مطالعاتی و میدانی درخصوص سواد رسانهای در دانشگاهها در حال انجام است.
ساعی اظهار داشت: در واقع میتوان گفت استارت این کار به صورت کاربردمحور زده شده است و برخی نهادهای اجرایی نیز متولی اجرای آن هستند که امیدواریم با حرکتهای حلقهای، این امر به درستی اجرا شود.
وی افزود: به هرحال انجام چنین اقداماتی بویژه در حوزه آموزشی و آکادمیک آغاز شده است و نتایج این تحقیقات نیز میتواند در سایر گروههای سنی بویژه حوزه نوجوانان و جوانان تأثیرگذار باشد. ضمن این که در بحث آسیبشناسی نیز نمیتوان با قطعیت ابراز نگرانی یا خوشحالی کرد.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: با توجه به گروههای مخاطبان متنوع و مبتکری که در جامعه وجود دارد، نهادهای رسانهای، ارتباطی و فرهنگی که متولی اجرای امر سواد رسانهای هستند باید به صورت تخصصی وارد این حوزه شوند و تمام تحقیقاتی که در این زمینه صورت میگیرد را در قالب پایلوت آموزشی تهیه و تنظیم کنند و نتایج این تحقیقات را در قالبهای نه صرفاً آموزشی بلکه در سطح گروههای مورد مطالعه، اجرا کنند.
دکتر ساعی ادامه داد: به منظور بالابردن میزان مخاطبان رسانهها باید سطح آگاهی نیز از طریق حرفهای کردن رسانهها به منظور بالابردن میزان اعتبار آنها نزد مخاطبان افزایش یابد.
وی تصریح کرد: باید واسطهای ایجاد شود که رسانه و رسانهخوانی در اولویت خانوادهها قرار گیرد که این اقدام در بسیاری از کشورها انجام شده به طوری کالاهای فرهنگی بویژه روزنامه در سبد روزانه خانوارها قرار گرفته است.
|