متاسفانه تکنولوژی تبلیغ دین در صدا و سیما بسیار ابتدایی است و برای مناسبت های مذهبی که بهترین فرصت برای القای مفاهیم دینی است، تنها از نشان دادن منبر، وعظ، مداحی و آهنگ های شاد استفاده میشود.
هر نوع ارتباطی مبتنی بر نماد، نمایه و شمایل است که یک امر دلالتی است و مخاطب را در یک افق دلالتی قرار می دهد؛ به بیان واضح تر وقتی مخاطب نشانه ای را می بینید بنا به خاستگاه فرهنگش در مورد آن فکر میکنید، مثلاً اگر یک ایرانی چفیه را ببیند تصویری که در ذهن وی ایجاد می شود هشت سال دفاع مقدس، شهادت، مقاومت و جبهه است، در حالی که اگر این چفیه را به یک فرد ژاپنی نشان دهیم هیچ کدام از تصورات بالا برای وی ایجاد نمی شود و چفیه را تنها شبیه پارچه های نخی دیگری می داند که راه راه است و تصوری از جنگ، مقاومت، ایثار و شهادت به آن معنا که در ذهن یک ایرانی وجود دارد، برای وی تداعی نمی شود.
تصویر و دالی که وجود دارد به تنهایی قادر به راهنمایی و دلالت مخاطب به سوی مدلول یا مفهوم مد نظر ما نیست، بلکه از طریق تصویرسازی که برای آن می کنیم، ذهن مخاطب را درگیر مفاهیم می کنیم؛ به عنوان نمونه تصویر یک اسب برای هر کس دلالت بر موضوعات مختلف دارد، برخی با دیدن اسب به یاد مسابقات ورزشی می افتند، برخی دیگر یاد شوالیه گری و عده ای نیز یاد فضاهای رمانتیک و شاعرانه، حالا اگر تصویر این اسب در کنار دریا در حال دویدن باشد دیگر تصویر شوالیه گری را به ذهن متبادر نمی کند؛ قرار گرفتن تصویرهای دیگر، افکت نور و صدا همگی کمک می کند تا شما به یک مفهوم بسیار دقیق و مورد نظر سازنده هدایت شوید.
عدم تصویرسازی در برنامههای مذهبی
متاسفانه در برنامه سازی هایی که برای تبلیغات دینی و مراسم های مذهبی صورت می گیرد هیج گونه تصویرسازی وجود ندارد؛ به عنوان نمونه در فیلم «مارمولک» ساخته کمال تبریزی صحنه ای وجود دارد که در آن شخصیت اصلی داستان وارد مسجد می شود، شعر معروف آذری را خطاب به امام عصر (عج) می خواند و یکباره فضا را عوض می کند؛ یعنی همه می دانند اینهایی که اینجا نشسته اند، منتظر چه کسی هستند و چرا کوچه را آب پاشی می کنند و تمام این مفاهیم با یک طراحی صحنه اتفاق می افتد؛ فقط با یک چینش درست صحنه، تصویری که بسیار غنی تر از کلام است، حاصل می شود.
متاسفانه تکنولوژی تبلیغ دین در صدا و سیما بسیار ابتدایی و ناکارآمد است و برای مراسم ها و مناسبت های مذهبی که بهترین فرصت برای القای مفاهیم دینی است، تنها از نشان دادن منبر، وعظ، مداحی و آهنگ های شاد استفاده میشود؛ هر چند این بیان در صدد نامعتبر جلوه دادن منبر و هیئت ها نیست، بلکه کارکردی متفاوت را برای این دو قائل است.
ناکارآمدی قالب هیئت در برنامههای مذهبی صداوسیما
کسی که در هیئت حضور پیدا می کند با قصد و نیت قبلی و با هدفی در آنجا حاضر شده است و آمادگی شنیدن سخنان سخنران را دارد و از ارتباط چهره به چهره و به اصطلاح قدما از نفس وی بهره می برد و در واقع فضای جشن یا روضه بر وی تاثیر مستقیم دارد؛ به عنوان نمونه با شکستن بغض یک نفر فرد دیگر نیز مغموم می شود و تاثیر می پذیرد.
اما وجود قالبی منبر و مداحی یا گفت و گوهای دو سه نفره در اعیاد به نوعی کم لطفی صدا و سیما در تبلیغات دینی است؛ چرا که نه شرایط مخاطب مساوی با کسی است که پای منبر حضور هدفدار پیدا کرده و نه اصلاً کارکرد تلویزیون این است.
استفاده حداکثری صداوسیما در انتقال مفاهیم مذهبی اشتباهی بزرگ است
در حقیقت برنامه های متعدد و گسترده گفتوگومحور یا منبر را در تبلیغات دینی می توان از ناکارآمدی تلویزیون در تبلیغات دینی و انتقال مفاهیم مذهبی دانست.
لزوم و ضرورت تصویرسازی برای نمادهای دینی از طرف مسئولان صدا و سیما مورد بی توجهی و کم مهری قرار گرفته است و در مناسبت های مذهبی به چند سخنرانی و قطعات مداحی و ترانه سرایی اکتفا می شود.
غدیر، روزهای جمعه و ارتباط آن با امام زمان (ع) و بسیاری از مفاهیم دینی دیگر در صدا و سیما تصویرسازی درست و جدی ندارند؛ به عنوان نمونه نقاشی عصر عاشورا استاد فرشچیان حاوی مفاهیم عمیقی برای مخاطبان شیعه است، اما در صدا و سیما سیاستگذاری برای ایجاد یک مفهوم و انتقال از آن از طریق غیرمستقیم به وسیله تصویر، صدا، نور و ده ها عامل دیگر وجود ندارد.
نگاه به دستاوردهای صدا و سیما در راستای تولیدات مذهبی برای مناسبت ها این نکته را به ذهن متبادر می کند که مسئولان و دست اندرکاران این سازمان ساده ترین و راحت ترین کار را برای انتقال مفاهیم مذهبی در پیش گرفته اند؛ در صورتی که مخاطب تلویزیون شرایط مساوی و حتی شبیه مخاطب منبر را ندارد.
همان طور هم که قبلاً اشاره شد کسی که پای منبر می نشیند با هدف به آنجا رفته و تحت تاثیر نَفَََس و ارتباط چهره به چهره با واعظ است و فضای عید یا غم آن را تحت تاثیر مستقیم قرار می دهد، اما فردی که مخاطب تلویزیون است هیچ کدام از شرایط بالا را ندارد و در نتیجه اثرگذاری و انتقال معانی و مفاهیم مذهبی به درستی اتفاق نمی افتد.
به غیر از غیر اصولی بودن کارکرد منبر در تلویزیون به عنوان ابزار صرف تبلیغات دینی در مناسبات مذهبی، می توان گفت استفاده از این کارکرد بسیار شیوع پیدا کرده و عاری از هر گونه خلاقیت، مخاطب را دلزده و آزرده می کند.
به امید روزی که صدا و سیما از قالب های مفیدتر و بروز برای انتقال مفاهیم دینی استفاده کند و تنها از زبان برای انتقال مفاهیم دینی بهره نبرد.
منبع: خبرگزاری دانشجو