شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، نویسنده: دورون لوین - جیسون وینز کار خود را به عنوان اولین پاسخگوی یک سازمان در روابط عمومی شرکت حوادث یا بلایای خودرو گذراند و مشغول شد. کتاب جدید او، عیسی چه چیزی سوار می شد؟ بازگشتی بود به زمانی که او در فورد و کرایسلر، به سر می برد.

چند صنعت به مثابه زندانیانی هستند که با اتفاقی ترسناک از تبلیغ منفی مانند آن چه که می سازد، بازارها و فروش خودروها، مبارزه می کنند.

به همین دلیل ریاست ارتباطات یا امور روابط عمومی یک شرکت خودروسازی همیشه - و باید – نگران باشد. در هر لحظه ممکن است تلفن به صدا در بیاید، که هشدار دهنده یک تحقیق ایمنی یا سلامت فدرال، بررسی دردناکی از گزارش های مصرف کنندگان و یا یک اشتباه از مدیر عامل شرکت مبنی بر از بین رفتن سهام شرکت باشد.

تصور کنید که ترور (وحشت) در شرکت فورد موتورF در سال 2000، 14 % است. هنگامی که اخبار کم کم شروع به اعلام لغو اکتشافات فورد کرد، زمانی که لاستیک فایرستون خودشان را خرد کرد که منجر به کشته شدن و قطع عضو سرنشینانش شده بود. یا زمانی که نیویورک تایمز و رسانه هایی مانند آریانا هافینگتن اعلان جنگ (مبارزه) در وسایل نقلیه ورزشی نمود. یا زمانی که آیودی، و بعدها تویوتا، متهم به «شتاب ناخواسته.» شد.

برای هر کسی که مایل است که دقیقا بداند اولین پاسخگو نسبت به بلایای روابط عمومی به چه چیزی شبیه است، جیسون واینز به تازگی یک گزارش یا توجیه قطعی را تحت عنوان «عیسی چه چیزی می راند (رانندگی می کرد)؟» را نوشته است. روابط عمومی بحران در حوزه ماشین، کامپیوتر و مسیحیت (انتشارات والدورف). برای بسیاری از کارکنان خود، واینز، شماره 54، به خودروسازان داخلی و خارجی توصیه شده است. او همچنین به نرم افزار دیترویت و برای مدت کوتاه، زوندروان ، ناشر ادبیات مسیحی خدمت رسانی می کرد.

واینز شروع خود را در کرایسلر FCA در سال 1980 داشته، یک خودروساز به اندازه ای نزدیک به آستانه یا حاشیه ورشکستگی مالی است که کوچکترین رسوایی یا وحشت می تواند آن را به دست فراموشی بسپارد. وانت کرایسلر، پول ساز بزرگ خود، در سال 1988، بدترین لحظه ممکن به مشکل برخورد کرد. وقتی که انتقال رسوایی «A604 رانندگی ماوراء» آن شروع به شکست خوردن کرد. واینز و همکارانش مصر به بازگشائی برنامه ای تحت عنوان «مشتری در اولویت» شدند، صادقانه و به جای هر انتقال ناقص، بدون توجه به هزینه، بمنظور پیشگیری از ورشکستگی کمک کردند.

درس های آموخته شده در طول زندگی حرفه ای متضاد با چنین بحران هائی، ستون فقرات (رکن اصلی) آن کتاب را پایه ریزی کرد. در سال 1996، روزنامه نگاران در حال پیگیری روند نگران کننده ای بودند که منجر به ظهور کیسه هوای صندلی جلو شد: تمایل کودکان بسیار کوچک صدمه زده شد و یا کشته شد زمانی که آنها مستقر شده اند. (کیسه هوا برای محافظت از کودکان بزرگتر به درستی کار می کرد.) راه حل ساده بود: بچه های کوچک باید در صندلی عقب سوار می شدند. واینزکمک کرد به سازماندهی یک کمپین رسانه ای با هدف کمک به والدین: «عقب جایی ست که آن هست».

تازه ترین اخبار از جنرال موتورز GM - 0.26 ٪، در حال مستند سازی یا مدرک سازی قریب به 30 میلیون دستگاه خودرویی است که پس از یک مشکل سوئیچ بالقوه مرگباری که نادیده گرفته شده بود یا توسط مهندسان و وکلا GM تحت پوشش قرار گرفته بود، و نشان می دهد که ایمنی و بحران های دیگر هنوز هم در صنعت خودرو معمول هستند.

واینز شغل خودش را به عنوان معاون رئیس جمهور در امور عمومی بابت شکست این اکتشاف هزینه کرد، به همان شکل شغل جک ناصر، مدیر عامل شرکت که او را استخدام کرده بود. یک درس آموخته شده این است که بلایای روابط عمومی، مهم نیست چقدر ماهرانه به کار گرفته شده، ادعا می کنند که بسیاری از قربانیان اغلب شامل مدیران اجرایی که در خط مقدم هستند.

واینز بازگو می کند که چگونه، در طول روزهای پر تنش قبل از سقوط خود، او به این گمان رسید که در گوشی اش توسط دیگران که نامش ذکر نشده، در فورد میکروفون مخفی کار گذاشته شده که هدف نشت اخبار به مطبوعات بود. (یک سخنگوی فورد دانش استراق سمع را تکذیب نمود.)

در جهان امروز، اقدامات ضد صدا - یا ACM، به عنوان شرکت های بزرگ امنیتی – جای خودش را به نظارت ایمیلی داده است، که می تواند به راحتی نشت یا فاش شدن را تعیین کند، اگر نه بیشتر از آن، جایگزین شنود تلفنی شده است.

اگرچه، شرکت ها امروز نسبت به حوادث روابط عمومی آسیب پذیر هستند که سفر خیلی سریع تر هست از طریق توییتر تا از طریق هر چیزی که 60 دقیقه قادر به انتشار است. درس های شفافیت، صداقت و «مشتری در اولویت» تغییر نکرده است.