شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، چارلی لیدلاو- موضوع روابط عمومی و اثر آن بر رسانه، موضوعی گریزناپذیر است. این نگرانی اساسی همیشه وجود داشته است که روابط عمومی جویای تحریف واقعیت و پنهان کردن آن است.
این بحث درباره اخلاق است و اینکه روابط عمومی تا چه اندازه بایستی باز و شفاف باشد.
دیکشنری آکسفورد اخلاق را به عنوان «اصول هنجاری حاکم بر رفتار یک شخص یا انجام یک فعالیت.»
اصول هنجاری آنهایی هستند که خوب و بد، صحیح و نا صحیح را تعریف می کنند، اما سوال واقعی این است که- تا چه اندازه روابط عمومی در بند حقیقت مطلق است و تا چه اندازه باید خود را نسبت به کسانی که هزینه ای را برای فعالیت های ترویجی شان پرداخته اند، مسئول بداند؟
سیسرو سخنران بزرگ رومی به نکته ای در روابط عمومی اشاره کرده است که به طور عمده در عمل به نفع کسانی است که برای آن هزینه ای پرداخت می کنند. (یکی از وبلاگ های عالی در زمینه سیسرو و روابط عمومی، وبلاگ پل سیمن است).
اخیرا، جو هینز، در مطبوعات آموزشی هورالد ویلسون، اعلام کرده که کارگزاران روابط عمومی بایستی از نظر اقتصادی صادق باشند و برخی اوقات «نباید در دسترس باشید.»
در بریتانیای کبیر، موسسه خبرگان روابط عمومی (CIPR) دارای یک سری کدهای اخلاقی هستند که مجموعه ای از اصول و دستورالعمل های جامع را در خصوص پایه های حرفه روابط عمومی در چارچوب کاریشان در بر می گیرد که به وضوح صحیح را از ناصحیح تمیز می دهد. انجمن بین المللی روابط عمومی گسترش دهنده اخلاق در سطح بین المللی است.
اما چارچوب های اخلاقی تنها ما را دور نگه می دارند. برای مثال، چگونه می توان با مشتری که از نظر مالی ضعیف است وارد معامله شد؟ آیا این غیر اخلاقی نیست که برهزینه های بازسازی ویژه ای تمرکز کنیم یا سعی کنیم توجه را از مسائل اساسی به شرایط بازار بین المللی منحرف کنیم؟
این حقیقت اجتناب ناپذیر است که خط باریکی میان حق و باطل وجود دارد، و حتی خطی باریک تر میان حقیقت و چیزی که نیم حقیقت است می باشد. این خلاء تنها با نادیده گرفتن و دور زدن پر می شود. ظرافت هنر در این است که هیچ نگوییم یا آن را به طور عمدی تاریک و مبهم بیان کنیم. این چیزی است که (برخی) مشتریان می خواهند، روابط عمومی ها (اغلب) ارائه می دهند، و رسانه های (اکثرا) می پذیرند.
شاید بدترین مثال از یک دروغ محض بود که در سال 1990 اتفاق افتاد، وقتی پرستار والانتر در کویت ادعا کرد که او سربازی عراقی را دیده است که بچه ها را از پرورشگاه می گیرد، همزمان رئیس جمهور بوش خواسته شد که اقدامی نظامی را علیه صدام حسین در کشور نفت خیز عراق شکل دهد.
این حادثه یادآور غرق شدن کشتی U با نام «RMS Lusitania» در جنگ جهانی اول بود که باعث شد، ایالات متحده امریکا که تا آن زمان خود را از صحنه جنگ بیرون کشیده بود، وارد جنگ شود.
با اینکه شهادت پرستار ساختگی بود. او در واقع یکی از اعضای خانواده سلطنتی در دبی بود. امریکا اقدام نظامی انجام داد و صدام حسین از کویت اخراج شد.
شهادت زن غیر اخلاقی بود؛ و این فعالیت روابط عمومی ها بودند که آن را قوام بخشید. به هر حال، سوال ماکیاولیستی که وجود دارد این است که: آیا وسیله هدف را توجیه می کند؟ آیا غرب حق داشت که حمله نظامی کند؟ آیا همه مرگ ها ارزش آن را داشت؟ آیا بیرون کردن یک دیکتاتور و ورود یک دیکتاتور دیگر کار خوبی است؟
از منظر کویت پاسخ بله است. از منظر یک غربی، خیر! حقیقت ممکن است نخستین قربانی جنگ باشد اما دروغ هرگز توجیه خوبی نیست.
اگر با مقیاس تعادل اخلاقی بگوییم، آنچه که اکنون میان بیشتر روابط عمومی ها و خبرنگاران می گذرد، دارای ارزش اخلاقی نیست.
چاک در وبسایت ها، وبلاگ ها، فروم ها و رسانه های اجتماعی به طور مداوم در حال تکامل است و مسائل اخلاقی را نشر می دهد. همچنان که مارک تواین می گوید: «یک دروغ می تواند نصف دنیا را دور بزند در حالی که حقیقت هنوز بند کفش خود را نبسته است.»
به بیان دیگر، در یک چشم انداز خبری که رسانه ها اهداف افراد، شرکت ها و سازمان ها را در فیسبوک یا توییتر دنبال می کنند، دیگر هیچ مرز روشنی که روابط عمومی آغاز و پایان آن باشد وجود ندارد و بنابراین کدهای اخلاقی برای همه اعمال می شود.
با این حال، من به نقشی که روابط عمومی در جامعه مان بازی می کند خوشبین هستم و اینکه حرفه ای گرایی رسانه برای دیدن حقه بازی ها و پیچاندن ها می توانند بکار روند. در یک جامعه دموکرات، ما حق داریم افکار خود را بیان کنیم، گاهی حقیقت خم می شود اما امیدواریم که هرگز و هرگز به دروغ ختم نشود.
رفتار روابط عمومی در لیبرال دموکراسی ها ممکن است کامل نباشد، اما در مقایسه با آنچه در سایر رژیم های سراسر جهان، جاییکه روابط عمومی و پروپاگاندا به کلی با مطبوعات مستقل و رسانه جابجا شده اند، وضع بهتری دارد.
بر اساس یک پیش بینی، 1.6 میلیارد نفر- بالغ بر 20% جمعیت کره زمین- نمی توانند چیزی درباره نحوه حکومتشان بگویند، و اگر آنها سعی کنند که به سیستم لطمه بزنند این می تواند عواقب وخیمی داشته باشد.
اگرچه بهتر است روابط عمومی ها و رسانه سعی در تشخیص تنش های اخلاقی داشته باشند و در برنامه های محوری شان به آزادی مطبوعات احترام بگذارند و به عموم پاسخگو باشند. اما دلایل معنوی و اخلاقی هرگز آنها را از عمومی سازی باز نمی دارد.
منبع: http://realbusiness.co.uk/article/26379-how-ethical-is-the-pr-industry
منبع مرجع: http://www.shara.ir/view/10241/اخلاق-در-صنعت-روابط-عمومی
|