شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- جايگاه پر اهميت اطلاع رساني و مسئوليت پاسخگويي در برابر افكار عمومي به ويژه در شرايط بحران و بروز مشكلات متعدد بر همگان و در تمام دنيا روشن است.
اطلاع رساني عمومي بخش مهمي از فرآيند مديريت بحران را تشكيل مي دهد كه براي جلوگيري از همه گير شدن شايعه و گسترش اطلاعات نادرست لازم است آگاهي بخشي صحيح ،به موقع،جامع و كامل با هدف تقويت مشاركت رسانه ها و افكار عمومي سرلوحه بخش هاي مديريتي و روابط عمومي هاي فعال در دستگاه هاي مختلف اجرايي و برنامه ريز قرار گيرد.
در شرايط امروز كه كشور با مشكلات اقتصادي و اجتماعي متعددي روبرو مي باشد و از سوي ديگر برخي افراد فرصت طلب نيز به اين مسائل دامن زده و سعي بر تخريب اقتدار ملي نظام جمهوري اسلامي ايران با به كرسي نشاندن سهم خواهي خود دارند،متاسفانه برخي مسولان نيز در رده هاي مختلف سكوت پيشه كرده و يا اطلاعات موثري براي شفاف سازي و پاسخ به ابهامات ارائه نمي كنند.
هفته دولت نيز در همين شرايط گذشت،هرچند علاوه بر مشكلات پيش رو، اقدامات موثري نيز به ويژه در حوزه تقويت زيرساخت ها از سوي دستگاه هاي اجرايي صورت گرفته است اما بازهم ضعف در اطلاع رساني و مخاطب شناسي از سوي بخش هاي مختلف نگراني بيشتري را در جامعه دامن زد.
سكوت مديريتي و تكيه بر اخبار روزمره كه تنها براي عده اي عبور از يك مرحله را به همراه دارد در مسير كارآمدي رسانه ها ديوار كشيده است،سوالاتي كه يا پاسخ داده نمي شود و يا در حال خوشبيانه زماني به پاسخ مي رسد كه جامعه با شايعه اي وسيع روبرو شده و بهبود اين فرآيند كار آساني نيست.
حرف حساب بزنيم!
جامعه نياز به اخبار و اطلاع رساني تحليلي و همسو دارد و در يك كلام مي توان گفت بسياري از مديران ما تكنيك مواجهه با بحران را فرا نگرفته اند و از سوي ديگر اعتماد به جذب نيروهاي متخصص در عرصه اطلاع رساني و يا واگذاري فعاليت هاي اين عرصه به بخش خصوصي توانمند هم چنان در سلسله مراتب اداري دست به دست مي چرخد و در نهايت بايگاني مي شود.
جاي گزارش هاي مقايسه اي، تحليل هاي كارشناسي،سرعت در پاسخگويي و اولويت همكاري نهادهاي مختلف با رسانه ها در عصر ارتباطات خاليست و اين فضاي خالي امروز با شايعه و يا هزاران سوال و مطالبه انبوه پر شده است.
اگر برخي سكوت هاي مديريتي در مقابل افكار عمومي با روش هاي نوين ارتباطي و اطلاع رساني شكسته شود جامعه به اقدامات پيشگيرانه در مقابل بحران هاي فكري تجهيز مي شود ما امروز با جابه جايي حجمي از اطلاعات و وقايع در جامعه مواجه هستيم كه بسياري از آن ها غير واقعي و يا ساختار ديگري دارند كه عدم توجه و واكنش نسبت به اين امر بستر هاي ارتباطات مردمي را به سمتي حركت مي دهد كه بسياري از اطلاعات غلط بستر تبديل به واقعيت را پيدا كنند.
زماني كه سيستم اداري ما آبستن درديست كه افراد بايد تا سي سال ديگر به هر شكلي در آن به كار خود ادامه دهند در نتيجه نيازي نمي بينند كه خود را با دانش روز همراه سازند و در نهايت گرفتار شيوه هاي مديريتي مي شويم كه هم چنان با توجه به قدرت و فراگيري فضاي مجازي و ارتباطات الكترونيك مشغول به پارچه نويسي سنتي و نصب در ورودي يك اداره هستند.
مطالعات و تجربه كشورهاي پيشرو نشان مي دهد مسئولان بايد مديريت ارتباطات در شرايط بحران را سرلوحه كار قرار دهند و با اطلاع رساني در زمان مناسب و بر اساس اطلاعات واقعي يك عمليات رسانه اي را براي تقويت همبستگي اجتماعي و روحيه عمومي هدايت كنند.
سرعت،صحت،شفافيت،مقايسه و فراگيري از اصول مهم و اساسي در اطلاع رساني بحران است و شايد بتوان گفت زمان شكستن برخي سكوت هاي مديريتي و بي خيالي هاي روزمره در برابر افكار عمومي گذشته و بايد از اين پوست و انديشه ميز نگهدار و سكوتي از جنس مسئوليت گريزي بيرون آمد.