شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران: فناوري دارد مهم ترين داشته انسان را نابود مي كند
دوشنبه، 24 مهر 1396 - 22:51     کد خبر: 31533

به نظر من مهم ترين چيز در زندگي، توجه، و نه وقت، است. زيرا كيفيت تجربيات زندگي به ميزان ساعات موجود در هر روز بستگي ندارد. بلكه بسته به چگونگي استفاده از اين ساعات است.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- در طول زندگي، والدين، آموزگاران و مربيان سراسر جهان، بارها به شكل هاي گوناگون اين مساله را كه وقت انسان، و نه پول، مهم ترين چيز دنياست، به ما آموزش داده اند (كمااينكه در ايران هم مي گوييم: وقت طلاست). اين گفته با عقل نيز، سازگاري دارد.

 

كمااينكه بيشتر ما سرانجام در زماني از زندگي خود تشخيص مي دهيم، كه پول، وسيله، و نه فرجام و سرانجام است. زيرا همانگونه كه پژوهش ها نشان داده اند، در واقع مهم ترين پيوند بين پول و نيكبختي توانايي پول براي خريد زمان از طريق تسهيلات است.

 

 اما وقت ما محدود مي باشد. بنابراين عقل سالم حكم مي كند كه هر قدر بيشتر وقت داشته باشيم، فرصت بيشتري براي تجربه خوشي و كامروايي خواهيم داشت. اما آيا واقعا اين همه ماجراست؟ آيا وقت واقعا سبب افزايش زندگي مي شود؟


به نظر من مهم ترين چيز در زندگي، توجه، و نه وقت، است. زيرا كيفيت تجربيات زندگي به ميزان ساعات موجود در هر روز بستگي ندارد. بلكه بسته به چگونگي استفاده از اين ساعات است. كمااينكه امكان دارد شخصي كه 80 سال عمر كرده و به اندازه دلخواهش وقت آزاد داشته، نتوانسته باشد به اندازه فردي 40 ساله توجه خويش را معطوف چيزهايي نمايد، كه برايش اهميت دارند.

 

 به عبارت ديكر گرچه وقت محدود است، اما مي توان با بذل توجه استفاده از آن را به حدي رساند، كه براي ديگران كيفيت مشابهي نداشته باشد. شوربختانه چنين كاري سخت تر از آن است، كه به نظر مي رسد.  


دنيا برعليه انسان طراحي شده
يكي از بزرگ ترين مشكلات نسل ما اين است كه در حالي كه مديريت توجه به شكلي فزاينده ارزشمند مي شود، ديناي اطراف ما تا حد امكان براي دزديدن اين توجه طراحي شده است.

 

كمااينكه اينترنت و شركت هاي فناوري كه بر اساس آن به وجود آمده اند، موقعيت را به شكل دمكراسي درآورده اند. يعني در حالي كه به سختي مي توان گفت تاثيرات اين نوآوري ها مثبت نيستند، اما اين گفته بدان معني نيست، كه هزينه بر نباشند. به عبارت ديگر اعتياد به تلفن هاي دستي هوشمند و فشارهاي رواني اغواگر فناوري، واقعيت دارند.


كمااينكه مثلا شركت هايي مانند گوگل و فيسبوك ديگر تنها محصول توليد نمي كنند. بلكه بوم سازگان/ اكوسيستم نيز، به وجود مي آورند. موثرترين راه پولي كردن يك بوم سازگان، با دخيل نمودن افراد در آن آغاز مي شود. اين كار از طريق طراحي مشخصه هايي صورت مي گيرد كه با استفاده از آنها احراز اطمينان شود، ما تا جايي كه امكان دارد از توجه خود دست برداريم.

 

كمااينكه اين شركت ها با يافتن نقطه هاي كور در قوه ادراك ما، از اين نقاط براي تاثير بر رفتارمان استفاده مي كنند. بدون اينكه خودمان متوجه شويم. مثلا روند پرداختن به دريافت هر ايميل و يا هر بار سر زدن به يك تارنما بگونه اي با دقت ايجاد شده، كه احراز اطمينان گردد وقتي را كه به اين محصولات شركت ها اختصاص مي دهيم، حداكثر باشد.


به عبارت ديگر فناوري دارد، مهم ترين داشته انسان را نابود مي كند. بنابراين امروز ما بيش از هر زمان ديگر نيازمند بازپس گيري فكرمان هستيم. خوشبختانه براي اين كار سه روش وجود دارند، كه به بهبود كيفيت زندگي منجر مي شوند.


1- مراقبه توأم با تفكر
در آداب بودايي و همچنين آموزش روان درماني امروزين، مراقبه/ مديتيشن براي افزايش تفكر به عنوان وسيله اي جهت حضور ذهن بي قيد و شرط مورد استفاده قرار مي گيرد. فكر پشت اين مراقبه آرام نشستن با چشمان بسته، و تمركز و مشاهده چيزي است، كه در جسم و روح رخ مي دهد. چيزي كه به نوبه خود سبب آرامش، كاهش فشار رواني و دوري از حواس پرتي ها، مي شود.

 

انجام مراقبه با گذشت زمان آسان تر مي گردد. اما اگر اين روند براي كسي كارايي نداشته باشد، مي تواند در هنگام انجام كارهاي ساده و تكراري روزمره، با تمركز توجه خود بر يكي از مسايل اطراف خويش، مغزش را براي داشتن كنترل بر توجه تقويت كند.


2- انجام بي باكانه يك كار منفرد
برغم تصور برخي، انجام چند كار در زمان واحد، راه چندان مناسبي براي مولد بودن نيست. اين امر به ويژه در زماني مصداق دارد، كه كار مورد نظر در پيوند با روان باشد. چراكه در اين صورت نه تنها نتيجه لازم حاصل نمي شود، بلكه به مغز آسيب مي رسد. زيرا هر بار كه در وسط انجام يك كار به كاري ديگر بپردازيم، توانايي ذهن مان كاهش مي يابد، و دچار فشار رواني بي مورد مي شويم.


به عبارت ديگر پرداخت به يك كار منفرد در هر زمان مفروض، مانند اين است كه تمام توجه خود را معطوف انجام كاري كنيم. در نتيجه دستاورد بهتري كسب مي نماييم. همچنين توجه خود را به سمتي سوق مي دهيم، كه اهميت دارد.


3- بخش هاي تفكيك شده روال عادي
امكان دارد توجه ناخواسته و بدون تفكر به وبگردي، بي خطر به نظر برسد. اما اينگونه اقدامات اغلب به تمايلات غيرمستقيم واكنشي منجر مي شوند. مثلا هر بار كه به حساب كاربري خود در دنياي مجازي سر مي زنيم و يا ده دقيقه وبگردي مي كنيم، مغزمان عادتي به وجود مي آورد كه خود را تشويق كند، اين كارها به صورت رفتار روزمره درآيند.


بديهي است، كه اين وسيله ها و فناوري ها از اجزاي مهم زندگي امروزه مي باشند. اما براي آن كه بتوان از آسيب هاي شان دور بود و در عين حال از آنها استفاده بهينه كرد، بايد براي شان محدوده هايي تعيين نمود. در اين پيوند داشتن بخش هاي تفكيك شده روال عادي نه تنها ايده آل، بلكه حياتي است.

 

منبع: http://iranjavan.net
 

 

 

 

 

 


پیامک - فیس بوک - تویتر
نسخه اصلی - برگشت به خبرها