شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : مسئوليت اجتماعي روابط عمومي ها
شنبه، 17 اسفند 1392 - 18:45 کد خبر:9433
شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- مسئوليت اجتماعي  از جمله مقولاتي است كه سالهاست توسط صاحبنظران مسايل ارتباطي و يونسكو در حوزه مطبوعات و رسانه ها با تا كيد بر اخبار توسعه مطرح شده است ولي متاسفانه اين مفهوم  در حوزه روابط عمومي تاكنون بكار گرفته نشده است كه در اين يادداشت به بخشي از ابعاد مفهومي مسئوليت اجتماعي روابط عمومي بر اساس نظام هاي حاكم بر رسانه ها پرداخته مي شود.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- مسئوليت اجتماعي  Social responsibility از جمله مقولاتي است كه سالهاست توسط صاحبنظران مسايل ارتباطي و يونسكو در حوزه مطبوعات و رسانه ها با تا كيد بر اخبار توسعه مطرح شده است ولي متاسفانه اين مفهوم  در حوزه روابط عمومي تاكنون بكار گرفته نشده است كه در اين يادداشت به بخشي از ابعاد مفهومي مسئوليت اجتماعي روابط عمومي بر اساس نظام هاي حاكم بر رسانه ها پرداخته مي شود.

 

چنانچه پيش فرض و تصور ما از روابط عمومي ها و رسانه ها در جوامع نوين بعنوان يكي از اشكال نهادها وسازمانهاي اجتماعي استوار باشد ملاحظه مي كنيم بسياري از كاركرد و وظايف اين نهادهاي اجتماعي از جمله اطلاع رساني٬ تبليغات٬ ارتباطات٬ ايجاد رضايت و امثالهم تابع شرايط و محيط اجتماعي است كه اين سازمان ها در آن فعاليت مي كنند بعبارتي در صورتي كه رژيم هاي سياسي و مديران سازمانها فقط درصدد سلطه و هژموني خود برآيند بديهي است درچنين شرايطي روابط عمومي منفعل و واگرا باز توليد مي شوند. چنين روابط عمومي هايي بجاي آن كه به عنوان هدايت گر و راهنماي مديران سازمان و افكار عمومي عمل نمايند فقط به عنوان عاملان ارتباطي سازمان به ايفاي وظايف خود مي پردازند كه در يك نگاه استراتژيك به نفع سازمان نخواهد بود.

 

ديدگاه صاحبنظران ارتباطي درزمينه رسانه ها نيز مؤيد اين سخن است"دوفلور" كاركرد رسانه هارا همچون ديگر"نهادهاي اجتماعي" در چارچوب رژيم هاي سياسي مورد توجه قرار مي دهند."سيرت" و همكارانش در سال ۱۹۵۶ براي اولين بار دسته بندي چهارگانه رژيم هاي سياسي با نظامهاي رسانه اي را مطرح مي كنند و بالاخره "دنيس مك كوئيل" در نظريه هنجاري خود از نظام هاي استبدادي٬آزادي گرا٬ كمونيستي٬ مسئوليت اجتماعي٬ انقلابي توسعه اي و مشاركت دموكراتيك در رسانه ها ياد مي كنند ولي بندرت صاحبنظران اين مفاهيم را در حوزه روابط عمومي مورد استناد قرار مي دهند.

 

با توجه به مقدمه فوق،به نظر مي رسد نوعي مجاورت و تناظر بين جهت گيري و عملكرد نظام سياسي و نظام رسانه اي حاكم بر آن وجود دارد و بطور مثال در نظام هاي آزادي گرا ، رسانه ها و مطبوعات نيز چنين رويكردي را باز توليد مي نمايند.وجود چنين تعبيري از روابط عمومي با رويكرد مسئوليت اجتماعي نيز فقط خود رادر مقابل سازمان، نظام سياسي و مديريت حاكم برآن متعهد نمي بيند بلكه در مقابل حقوق و درخواست هاي عموم مخاطبان درون -برون سازماني ملزم و پايبند ميداند و چنانچه وظايف و عملكرد سازمان ها موجب تضييع حقوق شهروندي - سازماني،تخريب زيست محيطي،تهديد سلامت و صلح،تشديد اختلافات قومي و ديني و مسايلي از اين قبيل شود،به ايفاي مسئوليت و تكاليف ذاتي خود در اين زمينه و پاسخگويي به افكار عمومي مي پردازند.

 

بعبارتي ازمنظر مسئوليت اجتماعي ،كارگزاران ارتباطي اعم ازروابط عمومي ورسانه ها همواره در قبال توليد،توزيع ونشر اطلاعات وديگر فعاليتهاي ارتباطي فقط در مقابل سازمان و نظام مديريتي حاكم برآن پاسحگو نيستند بلكه مي بايست در مقابل كليه ي مراجعان،بهره مندان وذينفعان سازمان نيز چنين باشند.

 

اين رويكرد هرچند در نگاه اول آرماني،غير واقعي و دور از ساخت وسلسله مراتب كنوني سازمانها تصور مي شود ولي واقعيت هاي اجتماعي - سازماني در اين حوزه نشان مي دهد كه گريزي از آن نيست. همانطور كه توجه به اخبار توسعه و رويكردهاي مسئوليت اجتماعي رسانه ها در دوره اي چنين تصور مي شد. زيرا كليه سازمانها و جوامع انساني در يك افق بلند مدت نيازمند جلب اعتماد و رضايت،تقويت ارتباطات انساني، مشاركت مردمي،پاسخگويي به افكار عمومي،تقويت احساس تعلق و هويت،همبستگي و انسجام اجتماعي و احترام به توانمندي هاي انساني و مسايلي از اين قبيل مي باشند كه تحقق اين امر جز از طريق توجه و تأكيد به مسئوليت اجتماعي روابط عمومي ها امكانپذير نيست.