شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : كتاب‌هاي جامعه‌شناسي رسانه به نظريه‌پردازان ايراني توجه كنند
سه شنبه، 14 آبان 1392 - 22:10 کد خبر:6852

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- محمدمهدي لبيبي، نويسنده و سرويراستار كتاب «جامعه‌شناسي رسانه» درباره رويكرد كتاب‌هاي جامعه‌شناسي رسانه گفت: اگر بخواهيم مشكلات ناشي از تحولات رسانه‌‌‌ها و فناوري را بر زندگي اجتماعي به درستي تحليل كنيم بايد رويكرد نظريه‌پردازي در كتاب‌هاي اين حوزه با توجه به فرهنگ جامعه ايراني اتخاذ شود.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، «جامعه‌شناسي رسانه» يكي از كتاب‌هاي مجموعه چهار جلدي مطالعات رسانه محسوب مي‌شود كه با همكاري هشت تن از استادان حوزه رسانه و جامعه‌شناسي و حمايت اداره كل پژوهش‌هاي راديو و پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي منتشر شده است. در اين كتاب با همگرايي و هم‌انديشي استادان از حوزه‌هاي مختلف و دانشگاه‌هايي همچون صدا و سيما، تهران، الزهرا، علامه و دانشگاه آزاد سعي شده تا از زاويه‌هاي گوناگوني به موضوع رسانه‌هاي نوين و تاثير آن بر ساختار اجتماعي جامعه به‌ويژه نهاد خانواده پرداخته شود. 

اين كتاب در هفت فصل تنظيم شده است. در فصل نخست بينش‌ها و روش‌هاي جامعه‌شناسي رسانه به قلم سر ويراستار كتاب، دكتر محمدمهدي لبيبي مورد بحث قرار مي‌گيرد. موضوع فصل دوم كتاب رسانه و فناوري‌هاي نوين نوشته دكتر محمد اخگري، استاديار دانشكده صداوسيما است. فصل سوم به رسانه‌ها، فرهنگ و جامعه اختصاص يافته كه حاصل كار مشترك دكتر سعيد سرابي، مدرس دانشكده صداو سيما و سهيلا چگيني است. در اين فصل ساز و كار تاثير رسانه‌ها بر جامعه از طريق نقش آن‌ها در تحولات اجتماعي مطرح مي‌شود. مقاله دكتر خديجه سفيري از اعضاي هيات علمي دانشگاه الزهرا با محوريت خانواده و رسانه در فصل چهارم كتاب آورده شده است. 

همچنين در فصل پنجم كتاب بايد به موضوع رسانه‌ها و سبك زندگي اشاره كرد كه به قلم دكتر عاليه شكرابي، مدرس دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي و دانشگاه زنجان نوشته شده است. در فصل‌ ششم با طرح بحث رسانه و سبك‌هاي موسيقي روبه‌رو مي‌شويم كه دكتر فردين عليخواه، عضو هيات علمي دانشگاه گيلان اين موضوع را مورد كنكاش قرار داده است. آخرين فصل كتاب نيز به موضوع رسانه و سرمايه اجتماعي توجه دارد كه از سوي دكتر سهيلا بورقاني‌فراهاني، عضو پژوهشكده زنان و مدرس دانشگاه‌ مطرح شده است.

لبيبي درباره تفاوت‌ كتاب «جامعه‌شناسي رسانه» با ساير آثار مشابه در اين حوزه به «ايبنا» گفت: اغلب كتاب‌ها در اين زمينه تكرار نقل‌قول‌هايي از آراي غربيان هستند اما در اين اثر سعي كرديم به اين روند پايان ببخشيم و با نگاه جديدي در جامعه‌شناسي به حوزه رسانه بنگريم.

وي افزود: با توجه به نظريه‌هاي چهارگانه جامعه‌شناسي (تضاد و نابرابري ماركس، واقعيت اجتماعي دوركيم، هرمنوتيك وبر و زيستي رواني ويلسون) كارشناسان معتقدند كه جامعه‌شناسي جديد به تلفيق اين چهار نظريه براي تبيين وضع جامعه مي‌پردازد و هيچ‌ كدام از اين‌‌ها را به تنهايي مطرح نمي‌كند. در اين كتاب نشان داديم كه با هركدام از اين نظريه‌هاي جامعه‌شناسي، رسانه چگونه تحليل مي‌شود.

لبيبي در ادامه توضيح داد: در بحث رسانه‌ها و موسيقي به اين مساله توجه شده كه چگونه رسانه‌ها با برنامه‌هاي شاد موسيقي مي‌توانند فضاي آرامش‌بخشي ايجاد كنند؟ اين همان ديدگاه درماني درباره رسانه‌ها مربوط به نظريه زيستي رواني است يا در مقاله فناوري‌هاي نوين اخگري به تاثير تلويزيون‌هاي هوشمند در آينده توجه شده و اين‌‌كه تاثير اين رسانه‌ها بر خانواده و تحولات آن چيست؟

مولف «جامعه‌شناسي تاريخي ازدواج» به مجموعه چهار جلدي مطالعات رسانه اشاره كرد و گفت: ارايه همزمان مجموعه چهار جلدي در حوزه رسانه يك كار بي‌سابقه در ايران است. در گذشته ديدگاه بر اين مساله بود كه ما بايد سال‌ها درباره فلسفه و دين تحقيق كنيم و سپس درباره اجتماع و رسانه حرف بزنيم، اين در حالي است كه مي‌توان همه مباحث را به طور همز‌مان مطرح كرد و به خوبي به آن پرداخت، همان‌طور كه فلسفه رسانه، تاريخ رسانه، دين و رسانه و جامعه‌شناسي رسانه تاليف شده‌اند.

لبيبي در ادامه گفت: در كشور‌هاي خارجي به‌ويژه اروپا و امريكا سنت كتاب‌نويسي گروهي داير است و نوشتن كتاب در حوزه دانشگاهي يك كار انفرادي نيست. در آن‌جا دپارتمان‌ها هستند كه كتاب تاليف مي‌كنند نه افراد اما متاسفانه هنوز در ايران اين جريان فعال نشده و برخي افراد حاضر نيستند با يكديگر در يك گروه و دانشكده كار كنند. خوشبختانه اين كتاب و ساير مجلد‌هاي ده‌گانه مطالعات رسانه كه در آينده به چاپ خواهد رسيد، طلسم اين فضاي فردگرايي در نوشتن را شكسته و گروهي از جامعه‌شناسان را گرد هم آورده و از دانش آن‌ها بهره برده است.

اين مدرس دانشگاه همچنين به سبك نگارش‌هاي گروهي و اهميت چنين روش‌هايي اشاره كرد و گفت: اين سبك نوشتن به دليل حضور انديشه‌ها، دانش و خلاقيت‌هاي گوناگون به غني شدن كتاب‌ها كمك مي‌كند و جامعيت موضوع مطرح شده را افزايش مي‌دهد. اكنون در زماني زندگي مي‌كنيم كه به دليل سرعت پرشتاب علم و فناوري كتاب‌هاي چند دهه گذشته ديگر كارآيي ندارند. حتي آمار يك دهه گذشته براي امروز مفيد نيست با اين توصيف چگونه مي‌‌توان به اين روند انفرادي افكار دل خوش كرد؟

مديركل پژوهش‌هاي راديو در پاسخ به اين‌كه تفاوت جامعه‌‌شناسي رسانه با ارتباطات چيست، اظهار كرد: جامعه‌شناسي ارتباطات مباحث كلي‌تر و نظري‌تري را در برمي‌گيرد و با گستره‌اي كه دارد محدود به مخاطبان خاص نمي‌شود. همچنين در اين‌جا به ارتباطات فردي انسان با خودش، طبيعت، با ديگري و افراد مختلف پرداخته مي‌شود ولي در جامعه‌شناسي رسانه اين‌ مباحث مطرح نيست و فعاليت گروه‌هاي اجتماعي در جهان واقعي و مجازي و تاثير آن‌ها بر تحولات جامعه مورد توجه است يا ساير مباحث جزيي و تخصصي فناوري‌هاي رسانه‌اي مانند پادكست راديويي، ايميل، پيامك موبايل، شبكه‌هاي اجتماعي، وبلاگ، بازي‌هاي كامپيوتري و نقش آن‌ها در رفتار اجتماعي بحث مي‌شود.

مدير مسوول مجله تخصصي راديو، درباره تاثير كتاب‌هاي جامعه‌شناسي رسانه گفت: از آن‌جايي‌كه زندگي در جهان امروز با زندگي همراه رسانه‌ها عجين شده، بايد تحليل رسانه را به منزله تحليل زندگي روزمره تك‌تك انسان‌هاي يك اجتماع تلقي كرد. از اين رو مولفان حوزه جامعه‌شناسي رسانه و ساير بخش‌هاي مرتبط با آن بايد بيشتر به واقع‌گرايي روي بياورند اما متاسفانه اشكال عمده در علوم انساني ما پيروي متعصبانه از يك سري ديدگاه‌هاي انديشمندان خارجي است كه اين آرا در جاي خود بسيار ارزشمند است اما نبايد به آن‌ها بسنده كنيم.  

وي افزود: اگر محققان و استادان كشور ما نيز به پيروي صحيح از غربيان واقعيت‌هاي كشورمان را نشان دهند و اطلاعات درستي به مردم منتقل كنند تنها در اين صورت است كه با بصيرت لازم مسايل ناشي از تحولات رسانه‌ها در زندگي مردم با شرايط تاريخي سياسي ايران واكاوي مي‌شود و مي‌توان به نتايج كاربردي مهمي دست پيدا كرد. صرفا با نوشتن مقاله و بيان نقل‌قول‌هاي بزرگان علم، نمي‌توان به تحليل همه جانبه در اين زمينه دست يافت.

مولف كتاب «جنسيت و زندگي روزمره» در پايان به ارايه راهكارهايي براي تاليف در حوزه جامعه‌شناسي رسانه پرداخت و گفت: براي اين‌كه بتوانيم راه‌هاي برون‌رفت از مشكلات جامعه و نهاد خانواده را كه ركن اصلي اجتماع محسوب مي‌شود، سامان دهيم بايد صاحبنظران و انديشمندان كشورمان به جاي نقل نظريه‌ها، نظريه‌پردازي را دنبال كنند، تلاشي كه به گمانم در مجموعه چهارجلدي مطالعات رسانه صورت پذيرفته است. اگر به سراغ واقعيت‌هاي موجود اقتصادي سياسي اجتماعي و فرهنگي جامعه‌ برويم، آن‌زمان است كه مي‌فهميم در كجا قرار داريم، مشكلات چيست و چگونه مي‌توان رو به پيشرفت حركت كرد؟

محمدمهدي لبيبي متولد 1341 از كرمان داراي مدرك دكتري جامعه‌شناسي سياسي دانشگاه علامه طباطبايي، مدرس دانشگاه و مدير كل پژوهش‌هاي راديو است. از ميان آثار قلمي وي مي‌توان به كتاب‌هاي «مفاهيم كليدي پير بورديو» «زنان شاغل، مردان خانه‌دار» «مفاهيم كليدي در مطالعات خانواده» و «جامعه‌شناسي تاريخي ازدواج» اشاره كرد. اين محقق و مولف حوزه جامعه‌شناسي، رسانه و خانواده هم‌اكنون دبيري گروه خانواده انجمن جامعه‌شناسي ايران و مدير مسوولي مجله تخصصي راديو را برعهده دارد.

چاپ نخست كتاب «جامعه‌شناسي رسانه» با ويراستاري محمدمهدي لبيبي و به كوشش سيد حسن حسيني در 359 صفحه با شمارگان 500 نسخه و بهاي 15 هزار تومان از سوي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي منتشر شده است.