مهارتهاي ارتباط غيركلامي (زبان رفتار))
نويسنده : عباسي، محمدرضا
چكيده
زبان رفتار كه بخش عمده ارتباطات غيركلامي را تشكيل ميدهد، شامل رفتارهايي است كه به كمك آنها بهتر ميتوانيم با ديگران ارتباط برقرار كنيم. مانند نحوه نشستن، حركات بدن، حالتهاي صورت و ... در اين مقاله پس از شناخت مهارتهاي ارتباط غيركلامي، بعضي از اصول و مباني تقويت اين مهارتها ارائه مي شود.
1- مقدمه
زبان گفتاري تنها وسيله ارتباطي انسان نيست زيرا پيامهاي انساني چنان پيچيدهاند كه هيچ كلامي گوياي آن نيست. به همين دليل، يك نگاه، لحن صدا يا يك حركت سر و دست، حامل پيامي است كه از عمق درون سرچشمه ميگيرد و معناي ارتباط را مشخص ميسازد. زبان رفتار كاملترين وسيله ارتباط نيست؛ اما غالباً روشنتر از زبان كلمات و گفتار سخن ميگويد چرا كه زبان احساسات و عواطف است. زبان رفتار كه بخش عمده ارتباطات غير كلامي را تشكيل ميدهد، شامل رفتارهايي است كه به كمك آنها بهتر ميتوانيم با ديگران ارتباط برقرار كنيم مانند: نحوه نشستن، حركات بدن، حالتهاي صورت و ... در اين مقاله پس از شناخت مهارتهاي ارتباط غير كلامي (زبان رفتار، بعضي از اصول و مباني تقويت اين مهارتها ارابه ميشود).
2- زبان رفتار چيست؟
در زندگي امروزه با مجموعهاي از ارتباطات غير كلامي احاطه شدهايم. زماني كه در خيابان قدم ميزنيم، احساس ما تحت تاثير علايم راهنمايي و رانندگي، ويترين مغازهها، تابلوها، پرچمها، لباسهاي شيك، ماشينهاي آخرين مدل و غيره است. اينها همگي رسانههاي ارتباطي غير كلامي به حساب ميآيند. نمونهاي از زبان رفتاري، زبان علايم است كه توسط افراد ناشنوا مورد استفاده قرار ميگيرد در اين روش، پيام با حركت سر و دست بيان ميشود.
زبان رفتار، زبان احساس، عواطف و هيجانات دروني انسان است. ما همه روزه با مشاهده حالتها، تغييرات قيافه، لحن صدا و حركات بدن به طور غير ارادي ذهن و درون افراد مختلف را ميخوانيم و پي ميبريم كه آنان نسبت به ما چه احساسي دارند. در فرايند ارتباطات غير كلامي، خبرگي و استفاده به جا از زبان رفتار بسيار موثر است. بنابراين، آموختن زبان رفتار و كسب مهارت در آن براي برقراري ارتباط با ديگران بسيار سودمند ميباشد.
2-1- مزاياي زبان رفتار
در صورت آگاهي و داشتن مهارت، زبان رفتار ميتواند مزاياي ذيل را براي ما به ارمغان بياورد:
§ ارتباطات بيشتر، بهتر و كاملتري با ديگران داشته باشيم.
§ راحتتر ديگران را براي برقراري ارتباط به طرف خود جذب كنيم.
§ اختلاف نظر، سوء تفاهم و آغاز هر تعارضي را پيشاپيش تشخيص دهيم.
§ حمايت، توافق و دلگرمي را دريابيم.
§ زمان سخن گفتن و زمان سكوت كردن را تشخيص داده و آن را در خود تقويت نماييم.
2-2- زبان رفتار دروني است!
زبان رفتار (لحن صدا، تغييرات چهره، حركات دست و سر و ...) منشا دروني دارد. در واقع اين زبان تصويري است كه ما در ذهنمان از خود ساختهايم. اين تصوير، محدوده گفتار و اعمال ما را مشخص و تعيين ميكند. قبل از اين كه هر فرد صفات يا رفتاري را كه اساس و شالوده شخصيت اوست، از خود بروز دهد (كارآمد يا بيكفايت، كمرو يا قبيح، باهوش يا كودن و ...) تصويري از آن صفت يا رفتار در ضمير وي نقش ميبندد. بهترين شيوه براي تعيين عزت نفس، گوش دادن به زبان درون است. زبان درون، كلامي است كه به طور غير ارادي همواره در ذهن ما ميگذرد. براي اين كه از تصويري كه براي خود قايل هستيم كاملاً آگاه شويم، ميتوانيم پاسخهاي خود را (زبان درون) با جدول زير مقايسه كنيم.
جدول گفتگوي دروني: ما حامل چه پيامي هستيم؟
گفتگوي دروني |
نشانههاي عزت نفس |
نشانههاي حقارت نفس |
وقتي در مقابل همكاران خود مرتكب اشتباه ميشويم. |
دفعه بعد حتماً موفق ميشوم. |
همه فهميدند كه چه آدم بيعرضهاي هستم. |
وقتي فراموش ميكنيم كاري را كه قول دادهايم، انجام دهيم. |
جاي نگراني نيست! به زودي كارها را روبهراه ميكنم. |
خيلي فراموشكار هستم. |
وقتي وارد جلسهاي ميشويم و هيچ كدام از حاضرين را نميشناسيم. |
چه بهتر، با نظريات و اطلاعات تازهاي آشنا ميشوم! |
چه بد، چگونه اين همه وقت را با افرادي كه نميشناسم، بگذارنم. |
وقتي مدير، ما را صدا ميزند و علت آن را نميدانيم. |
نميدانم موضوع از چه قرار است. |
اين دفعه ديگر چه خطايي از من سر زده است؟ |
وقتي براي يك ملاقات احساس ميكنيم كه ديرمان شده است. |
من هرگز در ملاقاتها تاخير ندارم، بهتر است هر چه زودتر با تلفن تاخيرم را اطلاع دهم. |
هيچ وقت نميتوانم كاري را درست انجام دهم! |
وقتي نميتوانيم حساب دريافت و پرداخت حساب بانكي خود را تراز كنيم. |
اين كار بايد انجام شود، مطمئن هستم ميتوانم آن را انجام دهم. |
در اين كار هميشه ضعيف هستم، هيچ وقت نميتوانم موجوديام را تراز كنم. |
وقتي كاري را به نحو شايسته انجام دادهايم. |
واقعاً در اين كار مهارت دارم. |
معجزه شده! اين فقط يك شانس بود. |
3- نشانههاي تحقير نفس
افرادي كه داراي نشانههاي تحقير نفس ميباشند، خصوصيات زير را از خود بروز ميدهند:
§ در محافل عمومي گوشهگير ميشوند.
§ چيزي براي گفتن ندارند.
§ اشتباهات زيادي مرتكب ميشوند.
§ با افراد خونگرم و اجتماعي، رفتار متفاوتي دارند.
اگر گوشه عزلت اختيار كنيم، ارتباطات خود را شديداً كاهش دادهايم. طبيعتاً مردم هم واكنشي مشابه از خود نشان خواهند داد و اين بهانهاي براي انزواطلبي در ارتباطات آتي ميشود؛ در نتيجه يك دور باطل و نااميدكننده را مرتب طي خواهيم كرد.
4- تقويت عزت نفس
اگر ميخواهيم براي برقراري ارتباط با ديگران موفق باشيم، ميبايست عزت نفس را در خودمان تقويت كنيم. بعضي از راههاي تقويت عزت نفس عبارتند از:
§ به جاي ملامت خود در قبال اشتباهات، آنها را به منزله تجربهاي ارزشمند تلقي كنيم.
§ به جاي نشستن در خانه، با ديگران معاشرت داشته باشيم.
§ به جاي پرخوري و تنپروري، مراقب جسم و حال خود باشيم.
§ به جاي تكيه بر نقاط ضعف، به موفقيتهاي خود بينديشيم.
§ به جاي ملامت ديگران، مسئوليتهاي زندگي را به گردن بگيريم و خود را منشا رخدادهاي زندگيمان بدانيم.
§ به جاي ارتباط با عموم، با افراد بزرگمنش و موفق نشست و برخاست كنيم.
§ به جاي خردهگيري از خود و ديگران، در خود و ديگران به دنبال خوبيها بگرديم.
§ به جاي كم اهميت نشان دادن خود در مقابل تحسين ديگران، از آنها تشكر كنيم.
5- عوامل موثر در تاثيرگذاري بر ديگران
هميشه نخستين برخورد ما با ديگران تاثير عميقي در آنها ميگذارد و تصويري جاودانه را از ما در ذهنشان حك ميكند. اين تاثيرات ميتواند نقطه آغاز براي ارتباطي پويا باشند و يا فرصتهاي مناسب را براي ارتباطي موثر از چنگ ما بيرون آورند مواردي مانند: وضع لباس، آرايش مو، عينك، كلام، نوع عطر و خلاصه آراستگي ظاهر نزديك به 51 درصد در نخستين تاثيري كه بر ديگران ميگذاريم، نقش دارند. مابقي آن يعني 44 درصد از نخستين تاثير را نيز زبان رفتار، تعيين ميكند. مهمترين عواملي كه در تاثيرگذاري ما بر ديگران نقش دارند؛ عبارتند از:
5-1- لباس پوشيدن
§ در محيط كار به ظاهر خود توجه كنيم. از ضوابطي كه بر سازمان و محيط كارمان حاكم است، پيروي نماييم.
§ اگر قصد داريم در پست خود ارتقا يابيم، بايد ظاهر خود را همانند كساني آراسته كنيم كه قبلاً اين موفقيت را احراز كردهاند.
§ اگر ميل داريم به يك سازمان ديگر منتقل شويم، بايد مانند كاركنان آن سازمان لباس بپوشيم.
§ اگر ميخواهيم در شغل و حرفه خود فردي با كفايت و كارآمد جلوه كنيم، بهترين لباسي را كه بودجهمان اجازه ميدهد، براي خود تهيه كنيم.
§ توجه داشته باشيم در نخستين برخورد از روي سر و وضع ما به داوري مينشينند.
5-2- اهميت دادن به زبان رفتار
§ زبان رفتار ميتواند بيشترين تاثير را از ما بر ديگران بگذارد، پس بايد به آن اهميت دهيم.
§ تغييرات فيزيولوژيكي مهمي كه ميتواند توجه و احترام ديگران را به سوي ما جلب كند، عبارتند از: حركت آرام دو دست، صاف و شق ايستادن، صاف نشستن (قوز نكردن)، سر را بالا نگاه داشتن، نگاهي ثابت و نافذ داشتن (اما به فرد خيره نشويم)، آرواره سست و نرم (اما نه شل و ول)، حالت چهرهاي كه نمايانگر احساسات دروني باشد.
§ لبخند زدن را فراموش نكنيم، يك لبخند خالصانه موجب ايجاد نيرويي سرشار از شادماني در سيستم بدن ميشود.
§ در ملاقات با افرادي كه مدتها از آنها بياطلاع بودهايم با آنان دست بدهيم؛ اين ارتباط جسماني، فضايي آكنده از مهر و صفا را براي گفت و شنودي دوستانه فراهم ميسازد.
§ به هنگام خداحافظي با حالت چهره نشان دهيم كه از ته دل از ملاقات با فرد خرسند شدهايم.
5-3- توجه كردن به لحن كلام
لحن كلام ما بايد خصوصيات زير را داشته باشد تا در ارتباطات به هدف خود نايل شويم:
§ اولين كلمههايي كه از دهان ما خارج ميشود، لحن كلاممان را مشخص ميكند.
§ صدايمان بايد آرام، منظم و نيرومند باشد.
§ صدايمان بيش از حد بلند يا كوتاه نباشد.
§ كلمات را به شيوهاي روان و پشت سر هم ادا كنيم، از تامل بيجا خودداري نماييم.
§ روي كلمات و جملههاي مهم تكيه كنيم.
6- كنترل زبان رفتار
براي اين كه حرفهاي ما هر چه بهتر و بيشتر در ديگران نفوذ كند، بايد بكوشيم مطالب را با كيفيت صدا، وضع چهره، حركات دست و بدنمان هماهنگ و منطبق كنيم. مهارت در ارتباط رفتاري همانند ارتباط كلامي مهم است. بنابراين، هر چه حالتها و حركات خود را تحت كنترل درآوريم، بر تاثير كلام خود خواهيم افزود. براي اين كار ميبايست نكات ذيل را مورد توجه و رعايت قرار دهيم:
6-1- تنظيم وضعيت نشستن و ايستادن
اگر دقيقاً در كنار يا مقابل كسي بنشينيم و يا بايستيم، ذهن وي اين حالت را يك مقابله تلقي ميكند، بنابراين به فرايند ارتباط بين ما و او رنگ و بوي سلطهجويي ميدهد. براي اين كه ناچار نشويم در طول فرايند ارتباط با چشمان يكديگر خيره شويم، بهتر است در كنار هم و با زاويه 90 درجه بنشينيم و يا بايستيم. بلندي يا كوتاهي قد در هنگام برقراري ارتباط مشكلاتي ايجاد ميكند. اگر قد ما از حد معمول بلندتر است، آن قدر از طرف مقابل فاصله بگيريم تا مجبور نشود براي نگاه كردن به ما، سر و گردنش را كاملاً بالا بياورد اين كار وي را آزار خواهد داد. همچنين، ما هم براي نگاه كردن به او بايد خم شويم كه اين امر موجب درد گرفتن ماهيچههاي گردن و كمر ميشود.
6-2- تعيين حريم ارتباطي
هر كدام از ما يك حريم نامرئي ارتباطي در اطراف خود داريم كه فاصله ديگران را به هنگام تماس با ما تعيين ميكند. بنابراين بايد مراقبت ورود افراد به حريم ارتباطي شخصي خود باشيم. حريم ارتباطي در شرايط مختلف ارتباطي متفاوت است، اين حريم معمولاً به شرح زير مشخص شده است:
§ خانواده و فاميل نزديك تا 45 سانتيمتر
§ دوستان و همكاران نزديك: 45 تا 80 سانتيمتر
§ آشنايان و همكاران: 60 تا 120 سانتيمتر
§ بيگانهها حدود 150 سانتيمتر
توجه داشته باشيم كه در فرهنگ هر ملتي مردم به هنگام ارتباط، فاصله معيني را رعايت ميكنند. فاصلههاي بيان شده در بالا مربوط به سفيدپوستان قاره استراليا ميباشد.
6-3- گشادهرويي
§ افرادي كه در فرايند ارتباط ترشرو هستند، با زبان رفتار اين پيام را ارسال ميكنند كه مايل به گفتگو با طرف مقابل نيستند. افراد ترشرو براي محافظت از خود، ديواري نامريي به دور خويش كشيدهاند و ذهنشان را به روي اطلاعات و ايدههاي جديد بستهاند.
§ برعكس افراد خوشرو، با اين زبان رفتار نشان ميدهند كه از آمادگي فكري و ذهني براي برقراري ارتباط برخوردارند. افراد خوشرو با هم ارتباط برقرار ميكنند و پيوسته رشد و ترقي و تعالي در انتظارشان ميباشد.
6-4- متمركز شدن بر پيام و پيامدهنده
§ تمركز فكر بر روي پيامدهنده، ارتباط با وي را توسعه ميبخشد و او را ياري ميكند تا اطلاعات بهتر و بيشتري در اختيار ما بگذارد.
§ تمركز باعث تقويت مهارت شنيداري و دقيق گوش كردن در ما نيز ميشود.
§ در فرايند ارتباط، بايد افكار زايد را از ذهن دور كنيم و كاملاً به سخنان طرف مقابل گوش دهيم.
§ بهتر است روبهروي فرد مقابل بنشينيم. اين كار، گوينده را تشويق ميكند كه به صحبت كردن ادامه دهد.
§ ممكن است شرايط براي تمركز ما به دليل وجود سر و صدا و رفت و آمدهاي پيدرپي فراهم نشود. پس بايد اين موانع برقراري ارتباط را از محيط خود حذف كنيم.
6-5- نشان دادن علاقهمندي به گفتگو
هنگامي كه به سخنان فرد مقابل گوش ميدهيم، ميتوانيم با كمي خم شدن به طرف او نشان دهيم كه علاقهمند هستيم سخنان وي را بشنويم و گفتگو ادامه يابد. توجه داشته باشيم كه اگر در خم شدن افراط كنيم، نه تنها رفتارمان نشاندهنده تمايل به ادامه گفتگو نيست، بلكه فشاري را هم بر فرد وارد كردهايم، يعني زيركانه به او ميگوييم: «من حرفهايت را باور ندارم يا ...»
خم شدن بيش از حد بدن به طرف فرد، تخطي به حريم ارتباطي او نيز به حساب ميآيد. هنگامي كه بيشتر به طرف يك فرد خم شويم، در واقع وي را در تنگنا قرار دادهايم. خم شدن به طرف مقابل به ميزان 60 تا 70 درجه از نظر ارتباط بيشترين تاثير را دارد. اگر در استفاده از اين فن دقت عمل نداشته باشيم، ممكن است به نوعي قلدري كردن تلقي شود و نتيجه عكس به بار آورد گاهي عكس موارد فوق صادق است. اگر فردي درباره معضلات شخصي خود سخن ميگويد و بحراني است، با تكيه دادن به عقب و راحت نشستن ميتوان از فشار عصبي وي كاست. وقتي در اتاق كار خود هستيم و ملاقاتكنندهاي حضور دارد، طبيعي است كه برخورد رسمي داشته باشيم و پشت ميز كارمان بمانيم. اما اگر ملاقات غير اداري باشد؛ بايد از جا برخيزيم، ميز را دور بزنيم و براي احوالپرسي و نشستن در كنار فرد به طرف او برويم.
6-6- توجه به نقش چشم
§ هنگامي كه به سخنان كسي گوش ميدهيم، بايد ارتباط چشمي را به اندازه كافي با او حفظ كنيم در غير اين صورت تصور ميكند كه علاقهاي به شنيدن صحبتهاي او نداريم.
§ از سوي ديگر، اگر پيش از اندازه به طرف مقابل نگاه كنيم برخوردي آمرانه اختيار كردهايم.
§ تماس چشمي مناسب به شنونده كمك ميكند تا توجه خود را حفظ كند.
§ تماس چشمي مناسب با شنونده حامل اين پيام است كه «من به شما و حرفهايتان توجه دارم.»
§ ميزان مناسب تماس چشمي در اقوام و فرهنگهاي مختلف، متفاوت ميباشد. اما در همه فرهنگها نگاه كردن طولاني به چشم طرف مقابل، غير مودبانه است. مگر آن كه در فاصلهاي دور از فرد نشسته باشيم.
6-7- نشان دادن واكنش مناسب
§ براي ايجاد ارتباط دقيق و نيز جمعآوري اطلاعات بيشتر، بهترين شيوه آن است كه برداشت خود را از آنچه كه شنيدهايم، به طور خلاصه به گوينده منعكس كنيم.
§ هنگامي كه يك سلسله سوالات را يكي پس از ديگري مطرح ميكنيم، براي اين كه طرح سوالات ما شكل بازجويي به خود نگيرد، بهتر است پس از شنيدن هر پاسخ؛ خلاصهاي از آن را به گوينده منتقل كنيم. رعايت دو نكته فوق، نشان دادن واكنش مناسب به گوينده يا پيامدهنده است.
§ نشان دادن واكنش مناسب از طرف شنونده، صحبتهاي گوينده را هدايت كرده و تصريح ميكند.
6-8- حفظ آرامش در جريان ارتباط
بعضيها در هنگام گفتگو عادت دارند، پاي خود را تكان دهند، با انگشتان يا مدادي بر روي ميز بكوبند و .... اين حركات نشان از يك ناآرامي و آشفتگي روحي دارد. بعضي ديگر، دورترين زاويه يا افق را مينگرند و تنها سرشان به طرف فرد مقابل (گوينده) است. عادات فوق، موجب حواسپرتي و به هم خوردن تمركز گوينده ميشود در نتيجه يك مانع بزرگ عدم برقراري ارتباط به حساب ميآيند.
آرامش در به وجود آوردن يك ارتباط مطلوب كمك فراوان ميكند و لزوماً نبايد انعطافپذيري تلقي شود. فردي كه بر اعصاب خود كاملاً تسلط دارد، طبعاً با فردي كه مدام تكان ميخورد يا پا به زمين ميزند و ... رفتاري متفاوت دارد و بر ارتباط تاثيري متفاوت ميگذارد. بهتر است بر عادت ناپسند خود چيره شويم، اين كار نياز به تلاش فراوان و مستمر دارد.
7- نشانههاي زبان رفتار
در بيشتر موارد، ارتباط ما با ديگران نوعي ارتباط غير كلامي است كه بر پايه ذهنخواني استوار است. به همين دليل شناخت و آگاهي از نشانههاي زبان رفتار كه معناي ارتباط را مشخص ميكند، داراي اهميت فراوان است. اگر يك حركت، يك نشانه و يك نگاه حامل پيامي است، چنانچه آن را به درستي بشناسيم و مفهوم آن را درك كنيم، ميتوانيم در قبال آن واكنش مناسبي را نشان دهيم. از اين رو، در برقراري ارتباط موفقتر خواهيم شد. بسياري از نشانههاي زبان رفتار، پيام آشكاري دارند مثلاً:
§ پاي كوفتن بر زمين: يعني فرد مضطرب است.
§ تنفس عميق و سريع: يعني فرد پس از مدتي از يك نكته ابهامآميز سر درآورده است.
توجه به نشانههاي زبان رفتار ابتدا ارادي است، اما پس از مدتي به صورت عادت در ميآيد. به نحوي كه در برخورد با ديگران ميتوانيم ناخودآگاه ذهن آنها را بخوانيم. پس، براي ايجاد ارتباط موثر بسيار اهميت دارد اما بايد مراقبت باشيم كه زبان رفتار را درست تعبير و تفسير كنيم.
7-1- نشانههاي مثبت و منفي
نشانههاي زبان رفتار گاهي هشداردهنده مشكلات ارتباطي و گاهي نشاندهنده موفقيتهايي در برقراري ارتباط ميباشند. از اين رو، نشانههاي زبان رفتار يا منفي هستند و يا مثبت.
7-1-1- نشانههاي منفي
مهمترين نشانههاي منفي زبان رفتار عبارتند از:
§ تماس چشمي محدود
§ تكان دادن سريع سر
§ نشستن يا ايستادن در جهت مخالف
§ ماليدن و خاراندن گردن
§ مشت كردن و فشردن پنجه دست
§ بيقراري (مانند: بيوقفه نوك قلم را روي ميز كوبيدن)
§ پا به زمين كوبيدن
§ پوشانيدن بيني با دست
§ به آسمان نگاه كردن
§ چرخيدن به دور و اطراف
§ با سرعت نفس را بيرون دادن
اگر با هر يك از نشانههاي منفي زبان رفتار (موارد بالا) مواجه شديم بايد بينديشيم و بررسي كنيم كه چه گفتهايم و يا چه كردهايم كه فرد مقابل چنين واكنشي را نشان داده است؟ چگونه ميتوانستيم به شيوهاي ديگر رفتار كنيم؟ چگونه ميتوانيم وي را كمك كنيم تا نقطه نظرهاي ما را به درستي درك كند؟
7-1-2- نشانههاي مثبت
بعضي از مهمترين نشانههاي مثبت زبان رفتار عبارتند از:
§ تماس چشمي مناسب
§ انديشمندانه سر تكان دادن
§ نشستن يا ايستادن فرد به طرف ما
§ طرز ايستادن و نشستن راحت
§ انديشمندانه حرفها را تاييد كردن
§ دست به چانه كشيدن
§ در دست نگهداشتن مدارك و مطالبي كه به او ارايه كردهايم.
اگر هر يك از نشانههاي مثبت زبان رفتار (موارد بالا) را در ارتباطات خود مشاهده كرديم، بايد مطمئن باشيم كه يك ارتباط موثر و مثبت برقرار كردهايم.
حالتهاي بدن هميشه گوياي آنچه به ظاهر مشاهده ميشود نخواهد بود، بلكه بستگي به شرايط دارد. برخي حالتها و حركات بدن كاملاً آگاهانه و برخي ديگر ناآگاهانه انجام ميشود. دراين راستا، حالتهاي چهره ميتواند احساسات گوناگون را در شرايط مختلف نشان دهد مانند: تنفر، غم، بيتابي، ترس، سردرگمي، خوشحالي و ...
زبان رفتار (ارتباط غير كلامي)
زبان تشويقكننده |
زبان بازدارنده |
لبخند |
اخم |
چشمك زدن (موافق بودن) |
ابرو بالا انداختن (مخالف بودن) |
چشم در چشم انداختن علاقهمندي) |
به اطراف نگاه كردن (بيعلاقگي) |
حالت معمولي لبها و دهان |
فشردن لبها و دندانها |
حركات بدن |
كوبيدن انگشت روي ميز (بيصبري) |
اظهارات توام با شور و اشتياق |
بيحركت ماندن |
متمايل شدن به سمت طرف مقابل |
به طرف عقب لم دادن و دور شدن از گوينده |
به سوي فرد برگشتن |
دور نگهداشتن خود از فرد |
به گرمي دست دادن |
احوالپرسي سرد و بيروح |
دست بر شانه يا پشت فرد گذاشتن |
تماس نگرفتن فيزيكي به طور عام و كلي |
ادا كردن كلمات كوتاه و تاييدكننده مانند: «آها»، «هوم»، «بله»، «صحيح» و ... سكوت كامل |
عدم اظهار هر گونه تشويق مانند: درهم قفل كردن دستها و بازوها، پاها را روي هم انداختن براي جمع و جور كردن خود، دستهاي لرزان، پاهاي مرتعش (به نشانه ترس) و ... |