مقالات -شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران(شارا)
جايگاه مسئوليت اجتماعي شركتي
مفهوم مسئوليت اجتماعي شركتها در دهه اخير به پارادايم غالب و مسلط حوزه اداره شركتها تبديل شده است. و شركتهاي بزرگ و معتبر جهاني مسئوليت در برابر اجتماع و محيط اجتماعي را جزيي از استراتژي شركتي خود ميبينند. اين مفهوم، موضوعي است كه هم اكنون در كشورهاي توسعهيافته و كشورهايي با اقتصاد باز به شدت از سوي تمامي بازيگران چون، حكومتها، شركتها، جامعه مدني، سازمانهاي بينالمللي و مراكز علمي دنيا ميگردد.
· حكومتها به مسئوليت اجتماعي شركتها از منتظر تقسيم وظايف و مسئوليتها و حركت در جهت توسعه پايدار نگاه ميكنند.
· شركتها مسئوليت اجتماعي شركتي را نوعي استراتژي تجاري ميبينند كه باعث ميگردد در فضاي به شدت رقابتي بر اعتبارشان افزوده گردد و سهمشان در بازار فزوني گيرد.
· جامعه مدني و سازمانهاي غيردولتي، مسئوليتهاي اجتماعي را از شركتها ميخواهند چون كه به رسواييهاي مالي و فجايع حاصل از عملكرد شركتها آگاهي و اشراف دارند.
· سازمانهاي بينالمللي نيز با توجه به اينكه تأثيرگذاري شركتها در دنياي امروز بسيار بيشتر از حكومتها ميباشد حل چالشهاي جهاني را بدون مشاركت شركتها غيرممكن ميدانند، زيرا بسياري از سياستمداران، به نوعي مديران شركتها نيز هستند، مسئوليت اجتماعي را از شركتها خواهانند.
· مراكز علمي و دانشگاهيان نيز مسئوليت اجتماعي شركتها، از زاويه نقش شركتها در توسعه يك كشور و حتي توسعه دموكراسي، تداخل وظايف، مسئوليتهاي يك شركت با حكومت و همپوشانيهاي حاصل از آن مينگرند. به همين دليل است كه امروزه در جهان رقابت، موضوع مسئوليت اجتماعي شركتها به پارادايمي غالب در حوزه اداره شركتها تبديل شده است.
نقش شركتها در فعاليتهاي اجتماعي
شركتها همانند اعضاي جامعه و شهروندان جامعه به اين درك رسيدهاند كه آنها توسط جامعه به وجود ميآيند و قوانين خود را از جامعهاي ميگيرند كه در آن فعاليت ميكنند. آنها بايد نقش، محدوده و هدفشان را در كنار درك كامل تأثيرات و مسئوليتهاي زيستمحيطي و اجتماعي را به مرتبط سازند.
بنابراين شهروندي شركتها در پيشرفت شركتها به عنوان درك كاملتري از نقش كسب كار در جامعه به شمار ميرود. هرچند كه از لحاظ قانوني شركتها محصول واگذاري بعضي از ظرفيتها به اشخاص حقيقي ميباشند، اما منطقاً بايد به همان قياس داراي حقوق و مسئوليت مشابه به شهروندان باشند. آنچه كه در اين ميان بايد تميز داد تفاوت شركتهاي بزرگ و شهروندان عادي به لحاظ قدرت اجتماعي، سياسي و اقتصادي است كه اصلاً برابر نيستند.
در طول چند دهه گذشته تغييرات چشمگيري در محيط فعاليتهاي سازماني صورت گرفته است. جوامع به ميزان قابل ملاحظهاي به مقولاتي همچون: كنترل آلودگي (هوا و صوت)، ايمني و سلامت محيط كار، فرصتهاي برابر استخدامي براي اقليتها و زنان و كيفيت ايمني توليدات، توجه ميكنند.
ديگر خواست و نيازهاي جامعه از تجارت، صرفاً برحسب خواستههاي بازار و اقتصادي تعيين نميشود بلكه اكنون سازمان با دامنه وسيعي از مسئوليتهاي وراي بازار، روبهرو است. بعضي از آن مسئوليتها تا حد زيادي مربوط به جامعه هستند.
بدين ترتيب شركتها موفقيت و تداوم حيات خود را در گرو مسئوليت در برابر محيط اجتماعي ميبينند در اين صورت با رويكردي آيندهنگر مسئوليت اجتماعي نه تنها سياستي هزينهبر تلقي نخواهد شد بلكه نوعي سرمايهگذاري انساني و اجتماعي تلقي ميشود.
همانگونه كه شركتها با عملكرد، توليد و ... جامعه را تحت تأثير قرار ميدهند، جامعه نيز شركتها را ملزم به احساس مسئوليت در برابر عملكرد خود ميكند كه علاوه بر توليد و خدمات مطلوب، ملاحظات اجتماعي نيز رعايت شود.
جامعه انتظار دارد كه شركتها در نحوه برنامهريزيها و اجراي عملكردشان بتوانند يك رابطه كلان- بخشي برقرار سازند و آن را مديريت كنند به گونهاي كه گسترش و توسعه يك بخش عدم توسعه بخش ديگر را به دنبال نداشته باشد و تعارضا و گسيختگيها و هزينههايي را به ساير بخشها تحميل نكند.
هيچكس در جهان نميتواند ايده مسئوليتپذيري را بپذيرند ، مگر اينكه آن شخص در قدم اول خودش سعي در عمل به اين ايده در حريم خودش (خانه، محل كار، مسائل شخصي) بكند، بايد، هدف، ضرورت و ماندگاري صنعت در خدمت ساختن جامعهاي بهتر باشد. نميتواند مسير خودش را بپيمايد و تجارت هم مسير خودش را طي كند.
هر دوي اينها لاينفك، متقابل و وابسته به هم هستند.
گذشته مسئوليتهاي اجتماعي در ايران و اهداف شركتهاي ايراني در اين خصوص
در ايران نيز مسئوليتهاي اجتماعي شركتها، براي شركتها در قالب مفاهيمي چون وقف و وامهاي قرضالحسنه و ... نمود يافته است، البته وقف به عنوان سنت ملي اسلامي، عمدتاً محدود در ساخت مدرسه و يا مسجد ميشده و تجار و صاحبان صنايع در ساخت و تأمين هزينههاي اين اماكن مشاركت داشتهاند. در سنت زرتشت نيز هر فرد زرتشتي موظف بوده كه يك دهم درآمد خود را صرف داد و دهش و كمك به ... و مشكلات اجتماعي و مشكلات مالي همكيشان خود كند.
باقر نمازي يكي از فعالان ترويج مسئوليت اجتماعي شركتها، نقش پدرسالاري صاحبان سرمايه در ايران را مورد توجه قرار ميدهد و مينويسد بسياري از صاحبان سرمايه در ارتباط بسيار نزديكي با كاركنان خود بودهاند و كاركنان نيز صاحبان سرمايه خود را در نقش پدر ميديدهاند. كمك در زمان بيماري، ازدواج و تهيه مسكن از جمله فعاليتهاي اين پدر بوده است كه با توجه به فقدان نظام تأمين اجتماعي نقش مهمي ايفا مينموده است. در كنار اين نقش پدرسالاري، بسياري از صاحبان شركتها و تجار براساس باورهاي مذهبي و اخلاقي عمدتاً مسئوليت و نقش اجتماعي خويش در قالبهاي نيكوكارانه و مذهبي ايفا ميكردند. با توجه به اينكه فضاي صنعتي در ايران در دهه اول سالهاي 1300 با آرامي شكل گرفت، تعداد كارگران صنعتي در اندازههاي بزرگي نبود و اغلب صاحبان صنايع، با افراد جامعه خود و كاركنان خود داراي روابط اجتماعي گستردهاي بودند و نقش پر رنگ مذهب و سنت، باعث ميگرديد مشاركتهاي اجتماعي گستردهاي داشته باشند.
اما مفهوم نوين و مديريتي مسئوليتهاي اجتماعي شركتها در ايران در سالهاي اخير توسط صاحبان صنايع و بخش خصوصي سازمانهاي غيردولتي و روشنفكران و دانشگاهيان مطرح گرديده است.
برگزاري اولين كنفرانس مسئوليتهاي اجتماعي شركتها توسط برخي تشكلهاي صنعتي چون اتاق بازرگاني، كنفدراسيون صنعت، برخي شركتهاي خصوصي و سازمانهاي غير دولتي، نقطه آغازي در زمينه مطرح كردن مفهوم و ادبيات اين موضوع در ايران بود. هرچند كه عمدتاً فعاليتهاي مسئوليت اجتماعي در عمده شركتهاي ايراني اكثراً بر پايه ابتكارات و اقدامات شخصي كاركنان و مديران استوار ميباشد.
از طرف ديگر با شدت يافتن فضاي رقابتي براي برخي صاحبان صنايع باعث گرديده كه بسياري از شركتهاي برتر ايراني به اين مفهوم در فرآيندهاي مديريتي توجه كنند. با مطرح شدن و به اعتقاد برخي كارشناسان، مد شدن گواهينامههاي كيفيت زيستمحيطي، گواهينامههاي تعالي سازماني و سرآمدي مفهوم مسئوليتهاي اجتماعي شركتها، در فرآيندهاي مديريتي شركتها جاي گرفت.
دريافت اين گواهينامهها علاوه بر اينكه شركتها را به سمت بهرهوري بيشتر سوق ميداد، براي شركتها مزيت رقابتي نيز ايجاد ميكرد. شايد نياز صنعتگران ايراني به پيدا كردن شريك خارجي يكي از دلايل عمده حركت صنايع به سمت مفهوم امروزي و مدرن مسئوليت اجتماعي شركتها باشند كه ميتوان آن را در قالب گواهينامههاي EFQM و تعالي سازماني ديد.
اما هدف شركتهاي ايراني را از حركت به سوي مسئوليتهاي اجتماعي شركتي ميتوان در موارد ذيل خلاصه و دستهبندي كرد.
· پر كردن شكاف ميان فعاليتهاي انجام شده در شركت و تصوير بيروني شركت
· مسئوليت اجتماعي شركتي به عنوان ابزاري براي توسعه بازار
· هدفمند كردن و يكپارچه كردن فعاليتهاي پراكنده كنوني شركت در حوزه مسئوليتهاي اجتماعي شركتي
· به منظور اتصال و همافزايي فعاليتهاي مسئوليت اجتماعي شركت به ديگر فرآيندهاي دروني سازمان
· اولويت و انتخاب فعاليتهاي مسئوليت اجتماعي شركتي كه بيشترين ارزش افزوده را ميتواند براي شركت به همراه آورد.
· ارتقاء امتياز در مدل تعالي سازمان
· مديريت باجدهي و باجخواهي
مفهوم مسئوليت اجتماعي شركتي
مسئوليت اجتماعي شركتها يعني مسئوليت شركت در پاسخگويي به پيامدهاي فعاليتهاي كه جامعه را تحت تأثير قرار ميدهد. منظور در جامعه اينجا كلي است و در برگيرنده همه ذينفعان شركت است.
شركت بايد در اتخاذ تصميمات و انجام فعاليتها و اجراي عمليات خود، منافع همه ذينفعان را در نظر بگيرد. ذينفعان شركت همه كساني هستند كه نتايج و پيامدهاي تصميمات و اعمال شركتها بر آنها ميگذارد.
اين ذينفعان در موفقيت يك شركت به صورت مستقيم و غيرمستقيم نقش دارند. مهمترين ذينفعان شركت مصرفكنندگان، كاركنان، مالكان يا سهامداران و جامعه هستند.
اكنون شركت با دامنه وسيعي از مسئوليتهاي وراي بازار روبهرو است. بعضي از اين مسئوليتها تا حد زيادي مربوط به جامعه هستند. مسئوليت اجتماعي بنگاهها را در 5 دسته طبقهبندي ميكنند.
اين مسئوليتها جوانب اصلي فعاليت و عملكرد يك سازمان را در بر گرفته و فقط در كمكهاي نوع دوستانه و خيريه خلاصه نميشود.
ابعاد مسئوليت اجتماعي شركتها در شركتها و جامعه
نگاه مسئوليتهاي اجتماعي شركتها از كجا شكل گرفت؟
مفهوم مسئوليت اجتماعي شركتها در دهه اخير به دغدغه غالب و مسلط حوزه اداره شركتها تبديل شده است و شركتهاي بزرگ و معتبر جهاني مسئوليت در برابر اجتماع و محيط اجتماعي را جزيي از استراتژي شركتي خود ميبينند.
مسئوليت اجتماعي شركتها يعني مسئوليت شركت در پاسخگويي به پيامدهاي فعاليتهايي كه جامعه را تحت تأثير خود قرار ميدهد. منظور از جامعه در اينجا كلي است و در برگيرنده همه ذينفعان شركت است. مهمترين ذينفعان شركت كه در موقعيت شركت به صورت مستقيم و غيرمستقيم مؤثر هستند عبارتند از مصرفكنندگان، كاركنان، مالكان يا سهامداران و جامعه مسئوليت اجتماعي بنگاهها را در دسته طبقهبندي ميكنند.
آغاز نگاه مسئوليت اجتماعي در شركتهاي بزرگ بينالمللي مانند شركتهاي بزرگ نفتي، شركتهاي بينالمللي دارويي، شركت توليد سيگار و ... نگاه سرمايهگذاري براي توسعه ارتباطات و ايجاد محبوبيت و خلق ارزش براي سهامداران، مشتريان، كارمندان و عموم جامعه بوده است.
شركتهاي نفتي در فرآيندهاي اكتشاف، استخراج و توليد محصول يا فرآيندهايي كه تأثيرات منفي بر محيطزيست دارند درگير هستند و محصول نهايي آنها نيز خود آلودهكننده محيطزيست است. بنابراين فعاليت تجاري اين شركتها و تهديد آن براي محيطزيست ميتواند تأثير منفي بر افكار عمومي و خصوصاً بر ذينفعان آنها داشته باشد.
همچنين شركتهاي داروسازي از يك سو در مراحل آزمايش محصولات جديد فرآيندهايي را طي ميكنند كه معمولاً از سوي افكار عمومي با نگراني دنبال ميشوند و از سوي ديگر تجارب آنها و سود حاصل از اين تجارب بر پايه ابتلاي مردم به بيماري بنا شده است. قويترين تأثير منفي فعاليت يك شركت بر افكار عمومي در شركتهاي توليدكننده سيگار ديده ميشود.
در اين گروه از شركتها تأمين هزينهها فعاليتهايي كه به بهبود شرايط زيستمحيطي، بهبود شرايط بيماران، و يا بهبود شرايط عمومي و بهبود رفاه جامعه يا گروههاي خاص جامعه منجر ميگردد و يا تأمين هزينههاي تحقيقات پزشكي يا انجام اين فعاليتها راسا توسط آن شركتها ميتواند به تغيير اين تصوير اجتماعي به سمت يك تصوير مثبت كمك نمايد.
جايگاه خودروسازان در مسئوليتهاي اجتماعي جوامع كجاست؟
حدود هشتاد سال پيش در آمريكا شركت فورد به دليل ركورد بينظير توليد بالاي خودرو بسياري از مشكلات از جمله ترافيك را خصوصاً در شهر شيكاگو به وجود آورد. معضل ترافيك عامل اتلاف بسياري هزينهها و خصوصاً زمان شد. دستاندركاران مديريت شهري گردهم آمدند و فورد را مقصر اصلي اين معضلات دانستند. فورد براي حل معضل ترافيك پيشنهاد جادهسازي با ميزاني مشخص نسبت به توليدات خود را داد و مقرر شد كه مديران شهري نيز مشاركت در ساخت شهركهايي در فواصل 40 تا 50 كيلومتري شهر اصلي داشته باشند. بعدها اين نوع مشاركت تبديل به نظريهاي شد و پس از گذر زمان امروزه آن را پايهاي در مكانيسم توسعه شهري تحت عنوان فوردسيزم ميشناسند.
امروزه در ژاپن خودروسازان متعهد هستند كه قسمتي از توليدات خود را به صورت هيبريدي (سوخت هيدروژن) توليد نمايند. و چه زيباست در جامعهاي كه خروجي اگزوز خودرو به جاي سم و گازهاي آلاينده زيستمحيطي آب باشد.
قبل از عنوان كردن مسئوليت شركتهاي خودروساز در قبال جوامع بايد اعتراف كرد كه ما همگي بر اين امر واقفيم كه خودرو با ورود خود به جامعه مشكلاتي را كه در ذيل ذكر شده سببساز بوده است.
1- آلودگيهاي زيستمحيطي
2- ترافيك
3- مصرف نامحدود از منابع انرژي محدود
4- تصادفات و صدمات انساني
5- خودروهاي فرسوده
6- به خطر افتادن سلامتي (عدم تحرك)
7- تخريب محيطزيست
8- تخلفات رانندگي
9- آلودگي صوتي و اثرات آن بر انسانها
با توسعه خودروسازان توسعه علم و تحقيق و ارتقاء تكنولوژي به منصه درآمده كه مسئوليت انتقال تجارب علمي و حمايت از علم نيز بر مسئوليتهاي فوق افزوده شده است.
اكنون با عنايت به معضلاتي كه خودرو با ورود خود در جوامع بروز داده است، جهت كم رنگ كردن آنها و حركت به سوي تصويرسازي مثبت از خودروسازان، اولويت مشاركت در مواردي كه مرتبط با موضوعات ذكر شده باشد جزء بديهيات بوده و ضروري است.
براي اين منظور تعريف فضاي همكاري مشترك در موضوعات و سرفصلهاي عنوان شده ذيل و همچنين مشاركت با سازمانها و ارگانهاي مسئول و پيشقدم شدن خودروسازان در موارد فوق ميتواند اثرگذاري مطلوبي داشته باشند.
1- ايمني و ارتقاء استاندارد
2- محيطزيست
3- راهنمايي و رانندگي (پليس)
4- آموزش، پرورش و پژوهش
5- بهداشت و درمان
6- تربيتبدني
7- امور خيريه
8- سرمايهگذاري در جامعه و خصوصاً مناطق محروم و توسعه كسب و كار
9- شهرداريها
10- بهزيستي
بررسي انطباق اولويتهاي مشاركت اجتماعي ذكر شده براي خودروسازان جهاني با وضعيت موجود يكي از خودروسازان داخلي كشور طي سالهاي گذشته
يكي از شركتهاي خودروساز ايران طي سالهاي گذشته فعاليتهاي مشاركتي بسياري را در سطح اجتماع انجام داده كه گستره اين فعاليتها از ساخت مدرسه و شركت در مناطق محروم گرفته تا حمايتهاي مالي در حركتهاي علمي، مذهبي و ورزشي بسياري موارد ديگر كه همگي در راستاي اهداف EFQM ميباشند، هزينههاي بسياري را نيز در اين خصوص قطعاً پرداخته اما آنچه از مستندات در دسترس در خصوص 2 سال گذشته موجود است به شرح ذيل عنوان ميگردد.
طي سال 1387 مبلغ 815 ميليون تومان هزينه مشاركت در فعاليتهاي جامعه داشته است كه از اين رقم 323 ميليون تومان به حمايتهاي ورزشي، 392 ميليون تومان به حمايتهاي توليد و ارتقاء برنامه در رسانه صدا و سيما و 40 ميليون تومان به حمايت از فعاليتهاي علمي و 60 ميليون تومان مشاركت با پليس جهت فرهنگسازي رانندگي اختصاص داشته است.
در سال 1388 مبلغ 838 ميليون تومان هزينه مشاركت در فعاليتهاي جامعه را داشته است كه 394 ميليون تومان به حمايتهاي ورزشي، 353 ميليون تومان به حمايتهاي فرهنگي و 90 ميليون تومان مشاركت با پليس جهت فرهنگسازي رانندگي بوده است.
مشكل انحراف از مسير مشخص شده كجاست!
1- ضابطهمند نبودن (رابطهمندبودن) مشاركتهاي اجتماعي در بنگاههاي اقتصادي
2- عدم وجود رويهاي هرچند محدودكننده در اين خصوص
3- عدم توجه بسياري از واحدهاي دورن يك مجموعه به مسئوليت مديريت ارتباطات يا روابط عمومي به عنوان مسئول توسعه برند در يك بنگاه اقتصادي
4- نداشتن برنامه ساليانه و يا ميان مدت براي مسئوليتهاي اجتماعي (نبود استراتژي)
5- موازي كاري برخي از واحدها با واحد مسئول در امر مسئوليتهاي اجتماعي (برهم ريختن مدل مديريتي برند در يك سازمان)
6- عوامل فوق موجب عدم نظارت مطلوب و كنترل بهينه و نهايتاً پايش اثربخشي فعاليتهاي مشاركتي با هدف اصلي شركت در اين راستا را شكل داده است.
براي مديريت امور مسئوليتهاي اجتماعي شركت چه بايد كرد؟
مرحله اول: بازبيني وضعيت موجود
1- مرور گزارشهاي موجود در شركت در مورد وضعيت موجود مسئوليت اجتماعي شركتي و بررسي ركوردهاي پيشين و فعلي
2- تهيه گزارشي در مورد وضعيت موجود مسئوليتهاي اجتماعي شركتي و سنجش ميزان تعهد مجموعه نسبت به اين مفهوم
مرحله دوم: ايجاد آگاهي و تعهد
1- مشخص كردن اقدامات براي ايجاد آگاهي و تعهد
2- تدوين يك برنامه آموزشي
3- تدوين يك برنامه زماني
4- مشخص كردن مسئوليتها
5- مشخص كردن ريسكها
6- مشخص كردن هزينهها
مرحله سوم: تعريف محدودههاي دقيق اقدام
1- مسئوليت اجتماعاي شركت در رهبري و فرآيندهاي درون سازمان
2- مسئوليت اجتماعي شركت در بازار و صنعت
3- مسئوليت اجتماعي شركت در محيط كار
4- مسئوليت اجتماعي شركت در محيط زيست
5- مسئوليت اجتماعي شركت در جامعه و كشور
مرحله چهارم: شناسايي دينفعان و تبعيين خواستهها و انتظارات آنان
1- تهيه ليستي از تمامي ذينفعان
2- هماهنگي با مديران براي اولويتبندي ذينفعان
3- تهيه چك ليست و پرسشنامههاي براي تبيين خواستهها و انتظارات
4- تجزيه و تحليل پرسشنامهها و گفتگوها
5- تعريف شاخصهاي مسئوليت اجتماعي شركتي BENCHMARK
6- هماهنگي با مديران براي اولويتبندي خواستههاي ذينفعان با توجه به اطلاعات موجود
7- تهيه و تدوين گزارشي در مورد شكاف ميان عملكرد و نقطه مطلوب
مرحله پنجم: برنامهريزي و تعريف پروژههاي بهبود
در اين مرحله با توجه به نتايج به دست آمده از مراحل قبل پروژههاي بهبودي متناسب با نيازهاي شركت و زير مجموعههاي آن تعريف ميگردد كه هر پروژه داراي جزئيات خاص از برنامهريزي، نظارت و اجرا ميباشد.
مرحله ششم: ارائه چارچوب گزارش سالانه مسئوليت شركتي (ارزيابي)
با توجه با شاخصهاي به دست آمده، نتايج حاصل از پروژهها اندازهگيري شده و مطابقت با خط مشي مسئوليتهاي اجتماعي ميگردد و در نهايت ميتوان با ارزيابي آن با استانداردهاي موجود جهاني از صحت حركت در اين مسير اطمينان حاصل نمود.
اگر امروز اجتماع را نبينيم فردا نيز در اجتماع ديده نخواهيم شد.
نميتوان منكر اين واقعيت بود كه حضور در فعاليتهاي اجتماعي صرف نظر از وظيفه مسلم شركتها داراي خير دنيوي و اخروي، جنبه تبليغي نيز در آن نهفته ميباشد. قطعاً حضور در هر عرصهاي از اجتماع هرچند اندك اما تأثيرگذار در نام و نشان سازماني هم خواهد بود. اما آيا اين حضور كه ميتواند شبيه به لايههاي مثبت حمايتي باشد توانايي پوشش نقاط منفي و مشكلات ايجاد شده توسط بنگاه در جامعه به صورت مقطعي ميگردد. آنچه مسلم است مسئوليت اجتماعي يك بنگاه اقتصادي متفاوت و جداي از كلماتي مانند مشاركت اجتماعي و اسپانسري ميباشد.
ميبايست براي مسئوليت اجتماعي شركت برنامه داشت و داشتن برنامه مستلزم وجود استراتژي و چشمانداز ميباشد.
منابع
1- مسئوليت اجتماعي شركتها، انتشارات مركز ترويج مسئوليت اجتماعي شركتها
3- سايت شركتهاي كياموتورز، جنرال موتورز، بيام دبليو، تويوتا، پياسآ، هيونداي،ولوو
منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران(شارا)