شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : روابط عمومي هوشمند؛ ويترين شهر توسعه يافته
چهارشنبه، 23 تیر 1400 - 16:36 کد خبر:47491
مدير روابط عمومي شهرداري منطقه ۱۶ در يادداشتي نوشت: شهر هوشمند، شهري است كه بر مبناي داده مديريت مي‌شود، نقش فناوري در آن پررنگ است و اين مساله بر افزايش كيفيت زندگي شهروندان و تصميم گيري‌هاي مبتني بر داده در مديريت شهري تاثير مي‌گذارد.



شبكه اطلاع‌رساني روابط‌عمومي يران (شارا)-|| مدير روابط عمومي شهرداري منطقه ۱۶ در يادداشتي نوشت: شهر هوشمند، شهري است كه بر مبناي داده مديريت مي‌شود، نقش فناوري در آن پررنگ است و اين مساله بر افزايش كيفيت زندگي شهروندان و تصميم گيري‌هاي مبتني بر داده در مديريت شهري تاثير مي‌گذارد.

به گزارش شهر، روح الله دليري، مدير روابط‌عمومي شهرداري منطقه ۱۶ در يادداشتي درباره روابط عمومي هوشمند نوشت: داده‌ها در شهر هوشمند نقشي مانند خون در بدن انسان را دارند و اين امر در تجربه تمامي شهرهايي كه به سمت هوشمندسازي حركت كرده و به توفيقاتي دست يافته‌اند، كاملا مشخص است.

بي شك شهر هوشمند با شهر الكترونيك متفاوت است، زيرا در شهر الكترونيك، تاكيد بيشتر بر ابزارها و در شهر هوشمند بر زيست پذيري شهرها است. در واقع شهر هوشمند در تعريف، شهري پايدار و نوآور است كه از فناوري‌هاي ديجيتالي و ارتباطي نوظهور و ساير ابزارهاي مرتبط براي ارتقاي كيفيت زندگي و خدمات شهري استفاده مي‌كند. البته صرف استفاده از ابزارهاي نوين به ‌ويژه ICT (information communication technology ) در شهر به هوشمندي منتج نمي‌شود.

شهر هوشمند براي بسياري از شهروندان ملموس و عيني نيست، به همين دليل مشاركت دادن آن ها در فعاليت هاي مختلف شهري در اين حوزه امري دشوار به نظر مي رسد؛ اين در حالي است كه مشاركت مردم كليد دستيابي به تغييرات اجتماعي است و بدون آن ايجاد يك شهر سالم، پويا و البته هوشمند ممكن نخواهد بود. مثال هاي متعددي از كارگاه ها و رويدادهايي وجود دارد كه شهروندان در آن مشاركت دارند. اما وقتي صحبت از شهر هوشمند مي شود منظور همه شهروندان يك شهر است و نه گروهي از افراد مشتاق. اينجاست كه بايد بيشتر به نقش رسانه هاي جمعي در اين مسئله توجه كرد.

داده ها و شهر هوشمند تنها در صورتي مورد پذيرش قرار مي گيرند كه شهروندان بر اساس داده هاي خودشان تصميمي اتخاذ كرده باشند. كاربرد داده ها بايد شفاف تر و همچنين قابل فهم و رهگيري باشند. تنها در اين صورت است كه اين جهانِ نوين داده، مورد پذيرش قرار خواهد گرفت. همان طور كه شهرهاي هوشمند در حال تغيير رفتار هستند، ارتباطات با نمايش ارزش عظيم داده ها، به عاملي مهم در مشاركت افراد تبديل شده است.

مشكل اما اينجاست كه مشاركت به صرف فراهم كردن اطلاعات و چند نرم افزار ميسر نخواهد شد. حتي ممكن است تأثير متضادي داشته باشد. در سطوح شهروندي، ما اكنون هم با داده هاي انبوهي روبه رو هستيم. ديگر نيازي به اطلاعات بيشتر نداريم، حتي به داده هايي بهتر يا روش هايي بهتر براي استفاده از داده هم نيازي نداريم. مسئله استفاده از داده هاي كوچك در يك زمينه بزرگ است. براي اين كار، داده بايد به ارتباطات خلاقانه و خدمات كاربرمحور تبديل شود. رسانه ها بايد از ارائه دهندگي صرف اطلاعات و اخبار فاصله بگيرند و اين اطلاعات را با تحليل هاي كاربردي براي مخاطبان خود ارائه دهند.

رسانه هاي محلي عاملي حياتي براي ايجاد جوامع و انتقال ارزش هاي عمومي هستند كه نتيجه آن ايجاد شهر هوشمند است و ما در حوزه اجرايي مان به آن دست يافتيم. در واقع اين تعلق مكان به معناي تعامل مردم با محيط و توجه به حفظ آن است. مواردي چون جامعه، طراحي شهري و رسانه بخش هايي هستند كه بر اين ارتباطات ذهني تأثير مي گذراند. فقدان تعلق مكاني براي توسعه ي شهر هوشمند يك آسيب جدي ايجاد خواهد كرد و در صورتي كه شهر هوشمند بدون توجه به آن توسعه يابد، ممكن است مردم از مشاركت در آن اجتناب كنند.

در اين بين روابط عمومي هوشمند در سازمان هاي مختلف مانند شهرداري ها اين ظرفيت را در سازمان به وجود مي آورد تا با بكارگيري ايده هاي سرمايه هاي اجتماعي و تمركز بر ماموريت سازمان براي رسيدن به اهداف سازماني و تفاهم و تعامل بيشتر بهره مند شود. روابط عمومي هوشمند، در پي تبيين آينده و چشم انداز سازمان است. اين روابط عمومي بيانگر اين واقعيت است كه مخاطبان، كاركنان و مديران سرنوشت مشترك دارند و اين احساس را در سازمان تداعي مي كنند كه همگي در يك قايق قرار داريم و سرنوشت ما به هم گره خورده است.

اين مدل از روابط عمومي ها به كاركنان و مشتريانش اجازه مي دهند در تصميم گيري ها مشاركت كنند. كامل ترين الگو براي روابط عمومي ها را الگوي دوسويه همسنگ نامگذاري كردند و بر اين تاكيد داشتند كه روابط عمومي ها همه تريبون را در اختيار خود نگيرند بلكه به همان اندازه و همسنگ آن تريبون در اختيار مخاطبانشان قرار دهند(ارتباط دوسويه). مشخصه اصلي اين الگو، دادن نقش برابر به روابط عمومي نسبت به مخاطب و پرهيز از اتخاذ راهبرد ارتباطات سلطه آميز در جريان ارتباط با اوست.