شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : توهم دانايي زير انباشت داده‌ها
پنجشنبه، 9 بهمن 1399 - 11:22 کد خبر:46218
حتما تاكنون در ميان اطرافيان و آشنايان خود با كساني كه در مورد موضوعات متنوع پيرامون با ظاهر كارشناسي و حتي پيش‌بيني‌هاي قطعي از آينده اظهارنظر مي‌كنند، برخورد داشته‌ايد. اين در حالي است كه فرد مورد نظر از ديدگاه شما به لحاظ سطح دانش و تحصيلات مرتبط، صلاحيت صحبت درباره آن موضوع را ندارد اما چه چيز باعث مي‌شود كه افراد از اعتماد به نفس لازم جهت اظهارنظر در زمينه‌هايي كه تخصص و دانش لازم را در آن ندارند، برخوردار شوند و چرا تعداد اين افراد روز به روز در حال افزايش است؟



شبكه اطلاع‌رساني روابط‌عمومي ايران (شارا)-|| حتما تاكنون در ميان اطرافيان و آشنايان خود با كساني كه در مورد موضوعات متنوع پيرامون با ظاهر كارشناسي و حتي پيش‌بيني‌هاي قطعي از آينده اظهارنظر مي‌كنند، برخورد داشته‌ايد. اين در حالي است كه فرد مورد نظر از ديدگاه شما به لحاظ سطح دانش و تحصيلات مرتبط، صلاحيت صحبت درباره آن موضوع را ندارد اما چه چيز باعث مي‌شود كه افراد از اعتماد به نفس لازم جهت اظهارنظر در زمينه‌هايي كه تخصص و دانش لازم را در آن ندارند، برخوردار شوند و چرا تعداد اين افراد روز به روز در حال افزايش است؟


در اين نوشته قصد داريم نگاهي كوتاه به چگونگي شكل‌گيري اطلاعات و دانش افراد در دنياي كنوني انداخته و آسيب‌هاي اين روند را مرور كنيم.


همه ما در طول شبانه‌روز به دفعات در معرض مفهومي به نام «داده» (Data) قرار مي‌گيريم. ويژگي اصلي داده‌ها اين است كه عمدتا به صورت غيراختياري خود را به ما تحميل مي‌كنند و در نتيجه شامل طيف وسيعي از وقايع اطراف ما هستند. داده‌ها از راه‌هاي متفاوت به مغز ما وارد مي‌شوند اما متداول‌ترين و مهم‌ترين شيوه دريافت آنها از طريق رسانه‌هاي ارتباط جمعي است. به ميزاني كه اين ابزارها از سرعت بالاتر و قابليت انتشار گسترده‌تري برخوردار باشند، مي‌توانند حجم بيشتري از داده‌ها را به مخاطب منتقل كنند.

 

با اين تفاسير واضح است كه در شرايط فعلي بيشترين ميزان داده‌ها توسط شبكه‌هاي اجتماعي و از بستر فضاي مجازي در بين بازديدكنندگان منتشر مي‌شود. بايد توجه كنيم كه بخش قابل توجهي از اين داده‌ها با مقاصد تجاري تهيه مي‌شود و از آنجا كه ممكن است مورد توجه مخاطب قرار نگيرد هيچ‌گونه فرآيند خاص يا پردازشي روي آن صورت نمي‌پذيرد. ورود اين ميزان از داده‌هاي متنوع و غيرمرتبط در طول شبانه‌روز علاوه بر درگير شدن سيناپس‌هاي مغز و خستگي آن(كه در تحقيقات دانشمندان به اثبات رسيده است) اثر ديگري هم دارد،كسب صرفا «داده» در يك موضوع، افراد را دچار توهم داشتن «اطلاعات» يا حتي «دانش» در آن زمينه كرده و آنها را به اشتباه مجاز به اظهارنظر در آن زمينه مي‌كند.


براي درك بهتر مساله اجازه دهيد وارد مرحله بعد شويم. همان ‌طوركه اشاره شد بخش بزرگي از داده‌هاي كسب‌شده در مرحله قبل بدون هيچ‌گونه پردازشي از ذهن افراد خارج مي‌شوند اما بخش اندكي از آنها بيشتر مورد توجه مغز قرار گرفته، پردازش شده و به مفهومي به نام «اطلاعات» (Information) تبديل مي‌شوند. در واقع پردازش داده‌ها تحت‌تاثير ميزان علاقه و اشتياق ما نسبت به دريافت آنهاست. زماني كه فرد درباره موضوع مورد علاقه خود مثلا فرهنگي، اجتماعي، سياسي، ورزشي، هنري و... داده‌هاي پيوسته‌اي را دريافت كند، اين داده‌ها به تدريج در ذهن، ارتباط معنادار خود را پيدا كرده و مانند قطعات يك پازل در جاي خود قرار مي‌گيرند. در چنين شرايطي ما فرد را به عنوان يك «مطلع» در آن حوزه مي‌شناسيم و احتمالا در مصاحبت با او تحت‌تاثير اطلاعات گسترده او قرار خواهيم گرفت. ما براي كسب اطلاعات در بخش‌هاي مورد نظر خود صرفا از داده‌هاي غيراختياري استفاده نمي‌كنيم، بخشي از اين داده‌ها از طريق مطالعه متون مرتبط و بيشتر توسط روزنامه‌ها، مجلات تخصصي و ساير منابعي كه بتواند در پيوستگي و تكميل زنجيره داده‌هاي مورد نظر و تشكيل اطلاعات كمك كند، حاصل مي‌شود.


تا اينجا ما افرادي را مي‌شناسيم كه با اطلاعات گسترده خود در يك زمينه خاص ما را به وجد آورده و شگفت‌زده مي‌كنند اما به نظر مي‌رسد تا رسيدن به سطح كارشناسي درباره آن موضوع هنوز راه درازي در پيش باشد. سوال مهم اين است كه چگونه مي‌توانيم «اطلاعات» خود را به شكلي ارتقا دهيم كه در نتيجه آن، صلاحيت اظهارنظرهاي كارشناسي را به دست آوريم. در اينجا وارد مرحله سوم كه همان شكل‌گيري «دانش » (Knowledge) است، خواهيم شد. مراد ما در اينجا از كسب «دانش» صرفا تحصيلات آكادميك در يك رشته خاص نيست اگرچه تحصيلات دانشگاهي همواره مهم‌ترين شيوه دستيابي به دانش در يك زمينه به شمار مي‌آيد. براي رسيدن به «دانش» در يك حوزه علاوه بر داشتن «اطلاعات» كافي كه در بخش قبل از آن سخن گفتيم، وجود دو عنصر ديگر كاملا ضروري است.

 

اولين عامل صرف زمان قابل توجه و تلاش مستمر در آن بخش و دوم عمق بخشي به مطالعاتي است كه تاكنون و براي كسب «اطلاعات» بسيار سطحي انجام شده است. در اينجا لازم است از نقش بسياركليدي و موثر مطالعه «كتاب» به عنوان مهم‌ترين ابزار شكل‌‌گيري «دانش» ياد كنيم. چنانچه صرفا خواسته باشيم اطلاعات خود را افزايش دهيم احتمالا مطالعه كتاب راه دشواري باشد اما براي تعميق اين اطلاعات، لازم و ضروري است. در حقيقت هيچ‌كس صرفا با جمع‌آوري اطلاعات (هرچند بسيار جامع و گسترده) از منبعي غير از كتاب به درجه كارشناسي در آن زمينه نخواهد رسيد.

 

دانشمندان در هر رشته قادر هستند در مورد ربط و علل منطقي رويدادها و وقايع اظهارنظر كنند.آنها در اثر مداومت و استمرار در كسب دانش و در كنار آن، ارتباط با ساير صاحب‌نظران و كارشناسان و حضور مستمر در مجامع علمي و در طول ساليان واجد مفهومي به نام «معرفت» (Wisdom) در آن رشته خاص خواهند شد. «معرفت» نسبت به يك موضوع به فرد صاحب آن امكان مي‌دهد كه از جايگاهي فراتر از گذشته به موضوع نگريسته و به سبب تسلط كامل به آن احيانا بتواند وقايع آتي را نيز پيش‌بيني كند.


با نگاهي به همه مراحل گفته ‌شده قبل درمي‌يابيم كه چه فاصله بزرگي ميان جايگاه يك شنونده و دريافت‌كننده داده‌ها تا فردي كه بتواند آينده يك موضوع را پيش‌بيني كند، وجود دارد. فاصله‌اي به وسعت يك عمر تلاش و مطالعه مستمر كه فرد را قادر مي‌سازد از وراي گفت ‌و‌شنود‌هاي روزمره و رايج به تحليل و پيش‌بيني وقايع دست بزند. پس لازم است همواره به عنوان گوينده يا شنونده هر موضوع، نكات زير را در نظر داشته باشيم:


ما براساس «داده»‌هاي منفرد و موردي از يك موضوع به هيچ‌وجه مجاز به اظهار‌نظر در آن زمينه نيستيم. اين داده‌ها زماني ارزش اوليه مي‌يابند كه به صورت پيوسته جمع‌آوري شده و تبديل به «اطلاعات» شوند.


افراد داراي «اطلاعات» در يك زمينه تنها مي‌توانند آن را به ديگران منتقل كنند و باعث رونق بخشيدن به محفل گفت‌وگو شوند اما «اطلاعات» به تنهايي دروازه ورود ما به حوزه كارشناسي نيست.


جهت اظهار‌نظر كارشناسي بايد نسبت به موضوع «دانش» كافي داشته باشيد. «دانش» از طريق عمق بخشي به «اطلاعات» و در اثر مطالعه كتاب و متون تخصصي و در تماس با صاحبنظران آن رشته و به مرور زمان حاصل خواهد شد. هرگز پاي صحبت كساني كه اين مراحل را طي كرده‌اند به عنوان يك كارشناس ننشينيد.


پيش‌بيني آينده يك موضوع در حيطه افرادي است كه به آن موضوع اشراف و تسلط كامل داشته و از «معرفت» لازم كه در اثر تلاش ساليان حاصل مي‌شود، برخوردار باشند. هر چند كه اين افراد به دليل همان «معرفت» كمتر دست به پيش‌بيني امور آتي مي‌زنند.


در پايان شنيدن سخني از سعدي بزرگ در باب فضيلت سخن گفتن عالمانه خالي از لطف نخواهد بود:


حذر كن ز نادان ده مرده گوي چو دانا يكي گوي و پرورده گوي
صد انداختي تير و هر صد خطاست اگر هوشمندي يك انداز و راست

منبع: اعتماد