شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : رويكرد تلويزيون در تبليغات
سه شنبه، 22 مرداد 1392 - 09:55 کد خبر:4577
صداوسيما رويكردي را در پخش تبليغات در دستور كار قرار داده كه در شان دهها ميليون ايراني بيننده آن نيست.
به گزارش شارا به نقل از فرهنگ نيوز، تلويزيون به عنوان پيش قراول سياستگذاري براي كل مجموعه صداوسيما از جمله راديو، در شش ماه اخير رويكردي را در دستور كار قرار داده كه نه در شان يك رسانه رسمي دولتي است و نه در شان دهها ميليون ايراني است كه براي تماشايش از كيسهشان هزينه صورت ميپذيرد. اقداماتي كه ميتواند به جايگاه رسانه ملي لطمات جدي وارد سازد.
تبليغات تلويزيوني به شكلي وسيع و فراگير از دوره رياست علي لاريجاني بر سازمان صداوسيما رونق گرفت؛ تبليغاتي كه نسبت به دوره مديريت محمد هاشمي با شكل متفاوتي روي آنتن ميرفت و بخشي از پوست اندازي و دوران تازه حيات اين سازمان بود؛ دوراني كه شاهد توسعه كمي و كيفي تلويزيون بوديم و طبيعتاً در كنار توسعه اقتصادي، زرق و برق بيشتري به اين تبليغات افزوده شد و اين فضاي رقابتي بخش قابل توجهي از هزينههاي سازمان صداوسيما را تامين ميكرد.
اين رويكردهاي تازه هم بر سطح كيفي صداوسيما افزود و قدرت رقابتي اين رسانه را بالا برده بود و هم ظرفيتهاي مالي تازهاي را براي تعريف دورنماهاي توسعهاي منطقي براي اين سازمان شكل داد. همين رويكرد در سالهاي نخست مديريت عزت الله ضرغامي نيز پي گرفته شد اما در چند سال اخير رفته رفته جهت گيريهاي تغيير كرد و منجر به شرايط پيچيده اي براي صداوسيما شد تا آنجا كه شرايط حاكم بر اين رسانه نسبت به شش يا هفت سال پيش به كل تغيير كرده است.
تاكيد افراطي بر رويكرد توسعه كمي بدون توجه به زيرساختها و پشتوانههاي كيفيِ پيشنيازِ توسعه كمي، منجر به تورم ساختار اداري و سازماني اين سازمان بيش از گذشته شده است. تورمي كه از گذشته با كوچك سازي واحدهاي توليدي صداوسيما و واگذاري پروژه اي به بخش خصوصي، قرار بود كاهش يابد و اين نهاد حداكثر چندهزار كارمند داشته باشد، بخشي از هزينههاي ماندگار افزايش شبكهها به شيوه سنتي بود، حال آنكه بر اساس شيوههاي روزآمد با تعداد پرسنل بسيار اندك، اين شبكهها قابل راه اندازي بود.
نبايد فراموش كنيم برخي شبكههاي ضدايراني كه بخشي از مخاطبان ايراني را جذب كرده اند، تنها چند ده كارمند دارند و با طبيعتاً شبكهاي با چنين محدوديت نيروي انساني، قدرت مانور عملياتي بيشتري نسبت به يك سازمان عريض و طويل دارد كه تنها هزينه نگهداري اماكن و تجهيزاتش ميلياردها تومان است و بنابراين هرچه بار اين كشتي را سنگين تر كنيم در مقابل قايقهاي تندروي رقيب، سرعت و قدرت مانور كمتري مييابيم و اين حجم بالاي نيروي انساني و بروكراسي صداوسيما، عملاً خود يك عامل كندكننده سرعت تلقي ميشود.
در چنين شرايطي كافي است كه به هر دليلي بخشي از بودجه دولتي سازمان صداوسيما تامين نشود و يا به هر دليلي، مشكلي در تخصيصش رخ دهد تا شاهد توقف حركت كشتي باشيم كه به واسطه بزرگي و سنگيني اش، ميليونها وات انرژي لازمه استمرار حركت و سرعت گيري اش شده است. در چنين شرايطي طبيعتاً براي پيش بردن كشتي راهي باقي نميماند جز آنكه از خود كشتي استفاده كنند و شبيه فيلمهاي سينمايي، كابينها و بخشهايي از بدنه خود كشتي را در كوره موتور كشتي بريزند!
سرنوشت سازمان صداوسيما دقيقاً همين گونه شده و رسانهاي كه در حال حركت رو به جلو بود، با افزايش شبكهها بدون افزايش زيرساختهاي كيفي، بزرگ تر از حد معمول شده و با بيپولي، مجبور به پخش دوباره تمامي برنامههاي سالهاي اخيرش براي پر كردن آنتن و سرپا نگه داشتن شبكهها شده است. در چنين شرايطي طبيعي است كه اكر تخته پارهاي هم بر آب باشد، گرفته شود و در كوره موتورخانه كشتي پرتاب شود و اين گونه است كه شاهد ورود برخي تبليغات عجيب به تلويزيون هستيم؛ تبليغاتي كه دقيقاً حكم همين تخته پارهها را دارد.
در همين راستا برخي تبليغات ماهوارهاي كه پيش از اين شيوه و كيفيتش مورد نقد قرار ميگرفت و حتي در تلويزيون خودمان براي به چالش كشيدن و نازل بودن سطح شبكههاي ماهوارهاي به شكل كمدي طرح ميشد، سر از تلويزيون خودمان درآورده و از كرمها رنگارنگ تا منقل كباب و كفشهاي لاغري با همان مدل تبليغ ماهوارهاي در تلويزيون خودمان تبليغ ميشود و ظاهراً سخت گيريهاي سابق كه تبليغات تلويزيوني ميبايست از يك استاندارد كيفي حداقلي برخوردار بود نيز ديگر جدي گرفته نميشود و هر تبليغي با هر نوع طراحي پخش ميشود.
نكته تاسف آور اينكه برخي اين برندها با توجه به اينكه بعضاً تا پيش از اين، مجوز فعاليت در ايران و توزيع در فروشگاه ها را نداشتند، در شبكههاي ماهواره اي شماره تلفن اعلام مي كردند تا مردم از طريق تماس با اين شماره ها اقدام به خريدار محصولاتشان كنند و حال كه در فضاي رسمي كشور نيز تبليغ ميكنند همچنان اين شماره تلفنها حفظ شده و عملاً سطح تلويزيون در حد شبكههاي ماهواره اي درجه دو -حداقل در حوزه تبليغات- كاهش يافته است.
همچنين ادبيات اين تبليغها كه به شدت فريبنده و از قطعي بودن آثار مثبت و كيفيت بالاي اين محصولات خبر ميدهد نيز بيسابقه بوده و چنين تصور ميشود كه دير يا زود، تلويزيون با حجم بالايي از شكايات مواجه خواهد شد كه نسبت به كيفيت يا عوارض برخي از اين مدل محصولات تبليغ شده اعتراض خواهند داشت و اعتبار رسانه ملي با چنين اتفاقاتي ممكن است به چالش كشيده شود با اين اوصاف بايد پرسيد كه تبليغات بعدي تلويزيون مملكت چه خواهد بود و آيا رويكرد تازهاي براي بهبود اين وضعيت وجود ندارد؟