شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : اصلاح فرهنگ بيمه اي، وظيفه روابط عمومي ها
پنجشنبه، 13 آذر 1399 - 22:07 کد خبر:45612
وظيفه روابطعموميها در صنعت بيمه با وجود همه كاستيها و ضعفها و نوع معيشت مردم چيست؟
اگر از من بپرسيد كه راهكار و چاره چيست شايد اولين چيزي كه به ذهن خطور كند و پاسخي براي آن بيايم اصلاح فرهنگ بيمهاي است. اصلاح فرهنگ بيمهاي آن هم به شكل بنيادي و پايهاي ميتواند دريچهاي باشد براي باز شدن مسير پر پيچ و خم بيمه.
شبكه اطلاع رساني روابطعمومي ايران (شارا)-|| “خطر بيخ گوش ماست. همين امروز به فكر باشيم.” اين تبليغي بود كه سالهاي كودكي در قاب سياه و سفيد رسانه تصويري براي گوشزد كردن ضرورت وجود بيمه نقش ميبست. گوشزدي كه با دستي حمايتي در قاب تكميل ميشد و گاهي چتري ميشد براي محافظت.
از همان دوران بود كه خطر و بيمه براي من نقش دو متضاد را بازي كرد. نقشي كه بودن بيمه را با آرامش گره ميزد و نبودنش را با بلوا.
براي ما كه در كودكي با زلزله منجيل در پايتخت لرزيديم، در نوجواني با بم فروريختيم، در جواني با سانچي غرق و با پلاسكو سوختيم ميدانيم كه بيمه اگر نميتواند جلوي فاجعه را بگيريد، اما ميتواند آلامي باشد بر دردها، ميتواند تيكهاي از قلب شكسته را در جايش بند بزند و ميتواند همان تبليغ قاب سياه و سفيد رسانه باشد در دوران بلا.
اگرچه از عمر بيمه در ايران يك قرن ميگذرد و تبليغات سياه و سفيد بيمهاي ديگر رنگ و رويي به خود گرفته و شركتهاي بيمهاي تابلويهاي رنگي خود را براي جلب مخاطب بر سر در ساختمانهاي سر به فلك كشيده علم كردهاند، هر از چند گاهي بيلبوردي در قلب اتوبانهاي پايتخت و برخي شهرها يادآور محصولات و خدمات بيمهاي شركتها ميشود اما آمار نشان از پايين بودن ضريب نفوذ بيمه در بين مردم است.
مردمي كه با سختي روزگار ميگذرانند و به واسطه همين سختي معيشت كالاهاي اساسي را از سبد زندگيشان حذف كرده، ديگر جايي براي بيمه نميبينند.
سختي ايام و هزينههاي كمرشكن باعث شده كه از كنار هر حادثه ريز و درشتي بگذرند و آه حواله كنند و روزگار بگذرانند با اين اميد كه بخت و اقبال حداقل در اين قسمت زندگي به ياريشان بيايد و واي از روزي كه نيايد.
اما بهراستي چه بايد كرد؟ وظيفه روابطعموميها در صنعت بيمه با وجود همه كاستيها و ضعفها و نوع معيشت مردم چيست؟
اگر از من بپرسيد كه راهكار و چاره چيست شايد اولين چيزي كه به ذهن خطور كند و پاسخي براي آن بيايم اصلاح فرهنگ بيمهاي است. اصلاح فرهنگ بيمهاي آن هم به شكل بنيادي و پايهاي ميتواند دريچهاي باشد براي باز شدن مسير پر پيچ و خم بيمه.
روزگاري نه چندان دوري را به ياد بياوريد كه بستن كمربند ايمني در فرهنگ رانندگي ايراني و مرام و مسلك لوتيها نوعي بيحرمتي بود، اما برخورد قهريه و تعيين جريمه آن هم بدون اغماض در آن زمان بستن كمربند ايمني را به فرهنگ رانندگي تبديل كرد و امروز هر كدام از ما قبل از زدن استارت خودرو ناخودآگاه كمربند ايمني را در جايش قلاب ميكنيم.
اصلا چرا راه دور برويم، تاريخ بيمه شخص ثالث خودرويمان به انقضا رسيده و ما حتي سوئيچ را براي جابهجايي خودرو در پاركينگ از جيبمان در نميآوريم و تا زمان تمديد هزار بار خودمان را براي اين اهمالكاري سرزنش ميكنيم.
سرزنش خود در حالي است كه روزها بدون داشتن بيمه عمر به خيابان و سركار و مسافرت ميرويم و خودمان را به واسطه اين اهمال سرزنش نميكنيم. اصلا مگر بيمه عمر چه كم از بيمه خودرو دارد كه روزها را از روي تقويم خط ميزنيم بدون آنكه نيازي به داشتن بيمه عمر حس كنيم.
پاسخ اين اهمال به همان فرهنگ بيمهاي برميگردد. به فرهنگي كه به خاطر نبودش- كه شايد بخشي از آن متوجه روابطعموميها باشد- در ميان مردم ريشه دوانده و سختي روزگار چون تلي از خاك مدفونش كرده است.
اما زير آن خاك سخت، طلايي است كه اين روزها روابطعمومي بيمه مركزي در پي يافتنش ماشين جستوجويش را روشن كرده و با راهاندازي زنگ بيمه در مدارس ابتدايي، زنگ آغازين فرهنگ بيمهاي را به صدا در آورده است.
زنگي كه ميتواند آغازگر و اشاعهدهنده آن در زمان كوتاه در بين مردم باشد.
مليحه سادات حسيني مدير روابط عمومي بيمه ملت