شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : گزارش نشست «ژورناليسم ورزشي در ايران»
شنبه، 28 تیر 1399 - 20:36 کد خبر:43833
نشست «ژورناليسم ورزشي در ايران» با هدف ارائه و نقد گزارش پژوهش انجام‌شده در پژوهشكده فرهنگ پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با حضور امير حاج رضايي (كارشناس فوتبال)، پژمان راهبر (سردبير وب‌سايت ورزش سه)، محمد هدايتي (محقق اجتماعي و مجري پژوهش) و با دبيري مصطفي اسدزاده (پژوهشگاه فرهنگ‌، هنر و ارتباطات) چهارشنبه 25 تير 99 به صورت مجازي برگزار شد.



شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| امير حاج‌رضايي كارشناس فوتبال گفت: در حال حاضر اكثر نشريات ما درهمه حوزه‌ها، از صفحات خود كاسته و قيمت خود را افزايش داده‌اند. صفحات نيز سياه و سفيد شده‌اند. يعني دائماً در تلاشند كه اين پيكره را بتراشند و يك جسم لاغر ارائه دهند. همه اين‍ها تدابيري‌ست كه به دليل گراني بيش از حد و براي ادامه حيات به كارمي‌برند. نتيجه اين تغيير آن است كه من مخاطب بيشتر پول مي‌دهم و كمتر دريافت مي‌كنم. لازم است كه تدبيري انديشيده شود و دولت‌ها بايد براي مسائل فرهنگي سوبسيد دهند. چراكه يك جامعه زماني مي‌تواند ترقي كند كه در جهت فرهنگي رشد كند. وقتي حمايتي نباشد، همه اين‌ها به سمت حذف تدريجي خواهند رفت.

نشست «ژورناليسم ورزشي در ايران» با هدف ارائه و نقد گزارش پژوهش انجام‌شده در پژوهشكده فرهنگ پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با حضور امير حاج رضايي (كارشناس فوتبال)، پژمان راهبر (سردبير وب‌سايت ورزش سه)، محمد هدايتي (محقق اجتماعي و مجري پژوهش) و با دبيري مصطفي اسدزاده (پژوهشگاه فرهنگ‌، هنر و ارتباطات) چهارشنبه 25 تير 99 به صورت مجازي برگزار شد.

در بخش اول اين برنامه محمد هدايتي با بيان اينكه يك خلأ معرفتي اساسي در مورد ژورناليسم ورزشي وجود دارد، اين خلأ را راهنماي مسير پژوهش انجام شده دانست و گفت: بايد اين مطالعه را يك مطالعه ابتدايي از ژورناليسم ورزشي بدانيم كه مي‌خواهد يك تصوير كلي از ورزش ما ارائه دهد. اين كار مقداري صبغه جامعه‌شناسي نيز دارد و تلاش مي‌كند تكوين و سير ژورناليسم ورزشي را در رابطه با ساختار سياسي و اجتماعي ارائه دهد. متأسفانه درمورد نسل اول و دوم ژورناليسم ورزشي اطلاعات خيلي كم بود لذا دهه ۵۰ را دهه شروع ژورناليسم ورزشي در مطالعات‌مان قرار داديم. ما در اين مطالعه سعي كرديم مسأله اقبال به فوتبال و ورزش و متعاقب آن گسترش ژورناليسم ورزشي را در نسبت با تحولات سياسي اجتماعي دهه ۵۰ به‌خصوص ايده نوسازي و پيشرفت در رژيم سياسي بررسي كنيم. اين پژوهش هم‌چنين درمورد نقش روزنامه‌نگاري ورزشي در شكل‌گيري يك هويت اجتماعي جديد نيز به مطالعه مي‌پردازد، هويتي كه از طريق الگوهاي فوتبالي، الگوهاي جديدي را براي فرد ايراني تعريف كرد.

اين محقق اجتماعي با مروري بر سير ژورناليسم ورزشي طي دهه‌هاي بعدي افزود: ژورناليسم در دهه ۶۰ به لحاظ فرمي و محتوايي تغييرات آشكاري نسبت به دهه قبل دارد. اتفاق مهم در اين دهه، تأسيس روزنامه ابرار بود كه صفحه ثابتي را به بخش ورزشي اختصاص دادد. در دهه ۷۰ نوع نگاه به قدرت و ورزش تغيير مي‌كند. ورود يك نسل از سياسيون و بوروكرات‌ها به بدنه ورزشي از جمله كساني مانند آقاي محلوجي و آقاي عابديني كه مديريت باشگاه استقلال را بر عهده مي‌گيرند، ازجمله اين تغييرات است. همچنين در اين دهه تحولاتي در تلويزيون رخ مي‌دهد كه ازجمله آن‌ها، پخش زنده بازي‌هاست كه اهميت پيدا مي‌كند. در اين مطالعه به سال‌هاي دهه ۸۰ و تغييرات آن نيز اشاره كرديم. در اين دهه كمي از روزنامه‌هاي سياسي و نيز نقش روزنامه‌ها و تماشاگران كه چه تغييراتي به لحاظ فرمي ايجاد كردند، گفتيم. در اين دهه استاندارد عكاسي و گرافيك در ژورناليسم ورزشي ارتقا پيدا كرد. در اين سال‌ها روزنامه‌هاي سياسي هم صفحات ثابت ورزشي تشكيل دادند مثل روزنامه همشهري كه تأثيرگذاري مهمي در بحث ژورناليسم ورزشي به جاي گذاشت.

در ادامه پژمان راهبر درباره اهداف اوليه اصحاب رسانه‌هاي ورزشي و غيرورزشي از انتشار روزنامه‌ها گفت: در انتشار رسانه‌هاي ورزشي و غيرورزشي به‌ويژه بخش خصوصي افرادي آمدند و سرمايه‌گذاري مالي انجام دادند به اين اميد كه به يك سود مالي برسند و يا اينكه افرادي بودند كه علاقه‌اي به حوزه ورزش داشتند و با نيت صحبت كردن در اين زمينه وارد اين عرصه شدند. امروز مي‌توان گفت روزنامه‌هاي ورزشي دوران احتضار خود را مي‌گذرانند آن هم نه صرفاً به خاطر محتوا بلكه به دليل سيستم قديمي توليد و توزيع در ايران.

سردبير وب‌سايت ورزش۳ زمان حال را متفاوت از دوره فعاليت خود دانست و با بيان اين‌كه در آن زمان روزنامه‌ها ميزبان فعاليت بودند، درمورد نشريات الكترونيكي اذعان كرد: اولين وب‌سايتي كه به‌طور ويژه به فوتبال پرداخت، وب‌سايت گل بود كه در ايران نمايندگي آن را ايجاد كردند و من سردبير آن بودم و نزديك ۴ سال فعاليت كردم. اين وب‌سايت به فعاليت خود ادامه داد تا زماني‌كه تحريم‌ها خيلي جدي شد و شركت آن اين وب‌سايت را در ايران تعطيل كرد. سايت ورزش ۳ نيز، اعلام نتايج مي‌كرد و نزديك ۵ سال است كه اين سايت، به عنوان پربازديدترين شناخته شده است. در اين مدت رسانه‌هاي ديگري نيز رشد كردند، هم بخش‌هاي ورزشي خبرگزاري‌هاي قديمي مثل ايسنا، ايرنا، خبرگزاري مهر فعال شدند و هم وب‌سايت‌هاي طرفداري، نود (كه تعطيل شد)، isport و چند سايت ديگر. در حال حاضر شبكه‌هاي اجتماعي در حال مديريت بخش زيادي از سايبر ژورناليسم هستند كه سمت‌وسوي هواداري آن‌ها خيلي جدي‌ست و خيلي گرم و داغ فعاليت مي‌كنند.

راهبر در ادامه درباره بايدها و نبايدها و رعايت اصول اخلاقي و حقوقي نشر گفت: ما به سمت اضمحلال روزنامه‌ها مي‌رويم و اين گريزناپذيراست كه من فكر مي‌كنم دليل آن، اين است كه كسي دنبال قانون كپي‌رايت نمي‌رود. افراد بايد اين قانون را در ايران پيگيري كنند و ما بايد بابت هزينه‌اي كه براي توليد آن خبر مي‌شود، بدهكار باشيم هم به لحاظ وجداني و هم به لحاظ قانوني. رسانه‌ها بايد جهت احقاق حقوقشان قدم بردارند چون توليد همچنان توسط خبرگزاري‌ها انجام مي‌شود ولي مصرف، كسب درآمد و اعضا گرفتن در كانال‌ها توسط افرادي‌ست كه تخصصي ندارند و در فضاي آشفته آب را گل‌آلود مي‌كنند و درآمدهايشان را دارند. پس بايد هزينه استفاده از مطالب ديگران را هم بپردازند.

امير حاج‌رضايي سخنران سوم اين برنامه درباره اثرات مختلف وقايع دهه ۶۰ اظهار داشت: وقتي كه ما وارد دهه ۶۰ شديم، تحولات اجتماعي و اتفاقاتي پي‌درپي در جامعه ما رخ داد. پديده شوم جنگ و فشارهاي اقتصادي ناشي از آن، اثرات مختلفي روي بخش‌هاي مختلف جامعه از جمله ژورناليسم گذاشت. اما عده‌اي كه عشق به وطن و علاقه به ورزش داشتند، به نوشتن ادامه دادند و ژورناليسم ورزشي را زنده نگه داشتند اما معضلي در اين ميان به وجود آمد و آن حضور سياسيون در عرصه‌هاي مختلف از جمله ورزش بود كه حضورشان هنوز هم ادامه دارد.

وي با ابراز نگراني از تغييرات پي‌درپي مديرعامل باشگاه‌هاي تهران ادامه داد: وقتي كه مديرعامل باشگاه‌هاي تهران مرتب تغيير مي‌كند، من هيچ‌كدام از آن‌ها را نمي‌شناسم. نزديك به ۶۵ سال از عمر خود را در فوتبال گذرانده‌ام در حالي كه شناختي از آن‌ها ندارم و وقتي به سرعت هم در حال تغيير هستند، نشان مي‌دهد كه انتخاب‌هاي اشتباه رخ داده و ما حق داشته‌ايم كه در دلمان نگران باشيم.

اين كارشناس فوتبال درباره عمق اثرات منفي اقتصادي بر حوزه ژورناليسم ورزشي عنوان كرد: شرايط اقتصادي و برخي دلايل ديگر باعث شد كه برخي روزنامه‌هاي ما، با مشكلاتي مواجه و تغييراتي را در خود ايجاد كنند. روزنامه دنياي ورزش و جهان فوتبال تعطيل شدند. در آنجا نويسندگان جوان و تحصيل‌كرده‌اي بودند كه هنر و دانش داشتند و از زواياي مختلفي مي‌نوشتند، امروز نه از آن نويسندگان خبري هست و نه از آن روزنامه‌ها. مشكلات اقتصادي كه متأسفانه به يكي از بالاترين درجات خود رسيده باعث شد كه گرايش غربي مقداري پررنگ‌تر شود. وقتي كه از كنار باجه روزنامه‌فروشي‌ها عبور مي‌كنيم، تيترهايي را مي‌بينيم كه به سود فوتبال ايران نيست. من با درآمدزايي مخالف نيستم اما شرايط به گونه‌اي شد كه بخش زيادي صرفاً به سمت فروش گرايش يافتند. تيترها با عكس‌هايي خاص كه صرفاً براي فروش آن روزنامه‌ها تدارك ديده شده‌اند. همين باعث شده كه علاقه مردم به حاشيه بيشتر از متن باشد.

در حال حاضر اكثر نشريات ما درهمه حوزه‌ها، از صفحات خود كاسته و قيمت خود را افزايش داده‌اند. صفحات نيز سياه و سفيد شده‌اند. يعني دائماً در تلاشند كه اين پيكره را بتراشند و يك جسم لاغر ارائه دهند. همه اين‍ها تدابيري‌ست كه به دليل گراني بيش از حد و براي ادامه حيات به كارمي‌برند. نتيجه اين تغيير آن است كه من مخاطب بيشتر پول مي‌دهم و كمتر دريافت مي‌كنم. لازم است كه تدبيري انديشيده شود و دولت‌ها بايد براي مسائل فرهنگي سوبسيد دهند. چراكه يك جامعه زماني مي‌تواند ترقي كند كه در جهت فرهنگي رشد كند. وقتي حمايتي نباشد، همه اين‌ها به سمت حذف تدريجي خواهند رفت.

 

گزارش از: فريبا رضايي

منبع: www.ricac.ac.ir