شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| روزنامه هاي ايران تا اواسط دهه 1336 جنايي نويسي، گزارشهاي مربوط به سرگرمي ها از قبيل امور سينما و تئاتر را كار مجله مي پنداشتند و توجه زيادي هم به اخبار ورزشي نداشتند. براي مثال؛ روزنامه اطلاعات تا نيمه شهريور 1336 تنها يك حادثه نويس به نام عنايت الله گلستانه داشت كه يك تنه اخبار پليسي ـ قضايي را تهيه مي كرد.
روزنامه هاي ايران از سال 1335 با باز كردن صفحه اقتصاد و بازار به تدريج به راه تكامل گام گذاردند، به تدريج داراي دبير و ميز خبر شدند و كار هر ميز اختصاص به جمع آوري و تنظيم يك رشته و اصطلاحا حوزه مشخص داشت: ميز اخبار اقتصادي، ميز اخبار فرهنگي، ميز اخبار دولتي (وزارت خانه ها)، ميز اخبار ديپلماتك، ميز اخبار پارلماني و انجمن ها و احزاب، ميز اخبار ورزشي، ميز اخبار بين الملل، ميز اخبار شهرستانها، ميز تماس با مردم و انتشار نامه و تلفن هاي آنان (پابليك اِديتور)، ميز فيچر (گزارش روز)، ميز مقالات و ....
آموزشهاي دكتر ويلسون رئيس دانشكده روزنامه نگاري دانشگاه يوتا كه در 1957 از آمريكا به ايران آمده بود و طي ماهها اقامت خود در تهران به راهنمايي روزنامه نگاران ايران پرداخته بود سبب شد كه روزنامه ها از نيمه سال 1336 صفحات ويژه حوادث شهري، سرگرمي ها، هنر، ادبيات و ... نيز داير كنند. روزنامه ها قبلا صفحه اختصاصي اخبار اقتصادي داير كرده بودند و يك صفحه روزنامه را هم به اخبار بين الملل اختصاص داده بودند. مطالب ديگر تا سال 1336 (1957 ميلادي) صفحه اختصاصي نداشتند و در لابلاي مطالب و اخبار ديگر درج مي شدند.
محمد بلوري يكي از حادثه نگاران ايران است كه از سال 1336 اين كار را از روزنامه كيهان آغاز كرد و از سال 1373 در روزنامه ايران ادامه داده است. وي كه همچنان در روزنامه ايران سرگرم نوشتن است در سال 1373 به دعوت دكتر فريدون وردي نژاد ـ احياءگر روزنامه ايران بكار دعوت شد و در اين روزنامه، صفحه حوادث به وجود آورد. وردي نژاد مي گفت كه هدف از نوشتن حادثه، بايد پندآموزي و گرفتن درس عبرت از اشتباه ديگران باشد و خبر حادثه بايد به اين صورت تنظيم شود كه درس عبرت دهد و از تكرار اشتباه پيشگيري كند.
بايد توجه داشت كه تاريخ نگاران با مطالعه و بررسي اخبار جنايي مندرج در روزنامه ها و يا پرونده هاي قضايي، ضعف هاي يك جامعه در طول زمان مورد نظر را مي يابند و تاريخ مي كنند. اين اخبار وضعيت ها و واقعيت ها را بدست مي دهد.
برپايه آموزش هاي دكتر ويلسون، روزنامه هاي ايران از همان سال (نيمه دوم سال 1336) در كنار فعاليت هاي دولت و پارلمان، نظر مردم و اصحاب نظر را هم در باره اين فعاليت ها مي پرسيدند و مي نوشتند و در نتيجه، هر روز علاقه مندي مردم به روزنامه خواني بيشتر مي شد.
اخبار سينما و تئاتر در نيمه دوم سال 1335 به ابتكار غلامحسين صالحيار كه مسئولي�'ت اخبار مربوط را هم در روزنامه اطلاعات بر عهده داشت عنوان «مطالب هنري» به دست آورده بود كه اين عنوان در ايران عمومي�'ت يافته است.
وضعيت روزنامه هاي ايران تا اواسط آبان 1357 (سال انقلاب) كه به تصميم سنديكاي روزنامه نگاران دست به اعتصاب زدند كه بيش از دو ماه ادامه يافت بر همين منوال بود. از اين پس گزارشهاي مربوط به انقلاب غلبه كرد و روزنامه ها منحصرا به اين كار پرداختند و بعد از آن گزارشهاي جنگ 8 ساله عملا مانع از بازگشت روزنامه ها به حالت عادي شد.
اخراج فله اي روزنامه نگاران حرفه اي و عمدتا در اوايل سال 1359، شكل حرفه اي بودن را از روزنامه هاي ايران گرفت. روزنامه نگاران موسسه مطبوعاتي اطلاعات بدون دريافت غرامتِ اخراج بركنار شدند و روزنامه نگاران مؤسسه مطبوعاتي كيهان با دريافت غرامت، طبق قانون كار.
در دهه 1370 (1990ميلادي)، نخست با تأسيس روزنامه همشهري و سپس روزنامه ايران برخي از روزنامه نگاران اخراجي بهار 1359 بكار دعوت شدند و اين دو روزنامه به رغم دولتي بودن چهره حرفه اي به ژورناليسم ايران دادند. در دهه بعد به دليل كنار رفتن و يا بازنشسته شدن اين روزنامه نگاران، به نظر مي رسد كه تكامل حرفه اي روزنامه نگاري ادامه نيافت و توجه به اخبار دواير دولتي و اظهارات نمايندگان پارلمان و مقامات ديگر در آنها بيشتر، و گزارشهاي ساير كشورها و اخبار مورد علاقه مخاطبان عادي محدود است و مطبوعات به جاي صفحات «مردم و روزنامه يا اصطلاحا نامه به سردبير» داراي ستون در اين زمينه هستند كه عمدتا فاقد نام و نشاني صاحب مطلب است و نمي توان به آن استناد كرد. ديده شده است كه روزنامه ها اخبار سازمانهاي دولتي و اظهارات مقامات را عينا و بدون تنظيم طبق قاعده خبرنويسي و با واژه هاي نامأنوس درج مي كنند كه براي برخي از مخاطبان نامفهوم است كه از علل نخريدن روزنامه است. به علاوه، شمار روزافزون روزنامه ها و خارج از قاعده و نسبت روزنامه و مخاطب. تهران بيش از هر كلان شهر ديگر جهان داراي روزنامه است (حدود 30 نشريه روزانه در خرداد 1398) و اين، در حالي است كه مردم و بويژه جوانان متوجه آنلاين خواندن شده اند و ....
در قانون مطبوعات مصو�'ب سال 1364خورشيدي، شرط «روزنامه نگار بودن» براي دادن پروانه انتشار نشريه حرفه اي ـ كه در قوانين قبلي بود ـ ديده نمي شود و همچنين تعريف نشريه حرفه اي و شرح انواع نشريه؛ حرفه اي، اختصاصي (دولتي و حزبي و از اين قبيل) و تخص�'صي (تك موضوعي ـ آموزشي).
منبع: http://www.iranianshistoryonthisday.com