شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : دلايل ناكارآمدي روابط عمومي در ايران
دوشنبه، 29 اردیبهشت 1399 - 13:48 کد خبر:43020
اغلب مديران سازمانها، روابط عمومي را وسيله اي براي ثبات جايگاه و ارتقاء و موفق جلوه دادن خود مي خواهند و بدون توجه به تخصص و توانايي افراد، نيروهاي مطيع و معتمد خود را در اين جايگاه ها قرار مي دهند و با اين رفتار سبب مي شوند روابط عمومي ها اقتدار و اختيار كافي را نداشته باشند.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| نزديك به 70 سال از شكل گيري روابط‌عمومي در ايران مي گذرد با اين حال به نظر مي رسد كه روابط عمومي در ايران آنچنان كه بايد توفيق چنداني نداشته و تا به امروز نتوانسته به صورت حرفه اي فعاليت و همپاي روابط عمومي ها در كشورهاي توسعه يافته، رشد و بالندگي داشته باشد.

 

 اصطلاح روابط عمومي ( Public Relations ) به معناي چيزي كه امروز ما از آن استفاده مي كنيم براي نخستين بار در سال 1897 در آمريكا مطرح شد. در كشورمان ايران نيز در مرداد ماه سال 1332 بود كه براي اولين بار روابط عمومي جايگاهي در نمودار سازماني شركت سهامي تصفية نفت ايران مستقر در آبادان، پيدا كرد. پس از آن و تقريبا از سال 1340 شركت ها، وزارتخانه‌ها و مؤسسات بزرگ با الگوبرداري از تجربه موفق شركت تصفيه نفت ايران به ترويج واحدهايي پرداختند كه در ابتدا به نام‌هاي انتشارات، مطبوعات، تبليغات و اطلاعات شكل گرفت و به مرور زمان به نام اصلي خود يعني روابط عمومي تغيير يافت.

 

در اين هفت دهه كه از عمر نهاد روابط عمومي در ايران مي گذرد همواره داستان سرايي هاي زيبايي از نقش اين نهاد در سازمان ها به عنوان يك هنر و چشم و گوش و قلب سازمان شده است، اما بنظر مي رسد اين تعريف تنها در حيطه سخن باقي مانده است و عملا توانمندي هاي نهاد روابط عمومي ها به علت مشكلات و ضعف هاي نظام اداري در ايران آنطور كه بايد مجالي براي ظهور و بروز پيدا نكرده است.

دلايل بسياري در ناكارآمدي روابط عمومي در ايران دخيل مي باشد، برخي علل آن بطور خلاصه عبارتند از:

*جايگاه نامشخص روابط عمومي ها در سازمان

عدم تعريفي مشخص و مناسب از جايگاه روابط عمومي در تشكيلات سازماني يكي از مهمترين آسيب هاي موضوع روابط عمومي در كشور ماست، اين نامشخص بودن جايگاه باعث مي شود، برخي از مديران احساس كنند روابط عمومي در سازمان ها به جاي صيانت از اهداف و جايگاه سازمان ها، بايد مراقب ميز و جايگاه آنها باشد و اينگونه است كه اغلب مديران سازمانها، روابط عمومي را وسيله اي براي ثبات جايگاه و ارتقاء و موفق جلوه دادن خود مي خواهند و بدون توجه به تخصص و توانايي افراد، نيروهاي مطيع و معتمد خود را در اين جايگاه ها قرار مي دهند و با اين رفتار سبب مي شوند روابط عمومي ها اقتدار و اختيار كافي را نداشته باشند.

*حاكم بودن تفكر سنتي بر روابط عمومي ها

دانش روابط عمومي به مانند بسياري از علوم، دانشي وارداتي و نو در ايران محسوب مي شود و شايد به همين دليل باشد كه، ساختار اداري و فرهنگي جامعه ما، بطور مناسب با اين دانش انس و سازگاري پيدا نكرده و هنوز كه هنوز است اين دانش به صورت يك دانش بومي در كشورمان تبيين نشده است، از طرفي كمبود نيروهاي متخصص، مبتكر و مجهز به دانش روز و عدم حمايت هاي لازم و كافي از روابط عمومي سبب شده ضعف شديدي در برنامه ريزي و اجراي طرح ها از سوي روابط عمومي ها ديده شود. از طرفي ناديده گرفتن روابط عمومي ها در برنامه هاي توسعه سبب شده اشت روابط عمومي ها نيازي به ارتقا و رشد احساس نكنند و در دايره سنتي خود فعاليت كرده و چشم انداز روشني براي گذر از روابط عمومي سنتي به مدرن نداشته باشند. اين در حالي است كه روابط عمومي هاي ما در بخش هاي مختلف از جمله در حوزه ابزارهاي اطلاع رساني با توجه به اهميت نقش و جايگاه مهمي اين حوزه در سازمان، نيازمند پوست اندازي هستند آن هم با توجه به ويژگي هاي عصر جديد و ضرورت سرعت بالاي نقل و انتقال اطلاعات و توسعه روابط عمومي الكترونيك، روابط عمومي آنلاين، اتاق اطلاعات و خبر آنلاين، روابط عمومي مجازي يك ضرورت مي باشد.

*بكار نگرفتن نيروي انساني متخصص

در حال حاضر درصد بسيار بالايي از شاغلان روابط عمومي هاي داراي تحصيلات غير مرتبط با حوزه روابط عمومي و ارتباطات هستند و اين ضعف ساختاري باعث شده رويكرد حرفه اي و تخصصي در امور مديريتي و كارشناسي روابط عمومي در سطح مطلوبي قرار نداشته باشد. اين مشكل به شكل اساسي تري در راس مديريتي روابط عمومي نيز وجود دارد.

 

دارا بودن دانش و مهارت تخصص، سوابق تجربي موفق، توانمندي هاي فردي نظير پژوهش افكار عمومي، سخنوري، قدرت بيان، قلم توانا، توانمند در تجزيه و تحليل مسائل، داراي بودن سعه ي صدر كه در پرتو انها بتواند تعامل مطلوب و موثري را در روابط سازماني برقرار كند و داشتن احساس تعهد نسبت به سازمان و جامعه از جمله ويژگي هاي مهمي است كه يك كارشناس روابط عمومي بايد دارا باشد.

*آفت روابط عمومي؛ برجسته سازي مديران

يكي از آفت هاي مهمي كه در روابط عمومي ها با آن مواجه هستيم كه آن هم به عدم وجود نيروهاي متخصص در حوزه روابط عمومي مربوط مي شود، يك سويه نگري روابط عمومي است كه فعالان اين حوزه بيشتر از آنكه پلي براي ارتباط بين شهروندان و رسانه ها با مديران باشند، تنها تبليغات مدير دستگاه را برعهده دارند. در واقع امروزه بخشي از روابط عمومي ها جز مداحي مدير

كار ديگري انجام نمي دهند، واقعيت اين است كه برجسته سازي مديران پروژه اي شكست خورده و تلاش غلطي است كه روابط عمومي ها آن را دنبال مي كنند. شان و جايگاه روابط عمومي نبايد به ستايشگري و مداحي مدير تقليل يابد بلكه بايد نقش فعالان اين حوزه را بسيار بالاتر ديد.

*كمبود بودجه و امكانات روابط عمومي ها

تا هنگامي كه جايگاه روابط عمومي در سازمان تبيين نشده است، توقع زيادي است كه انتظار داشته باشيم قوانين و مقررات كارآمد و شفاف در مورد رديف هاي بودجه اي و مديريت هزينه در روابط عمومي ها ديده شود، با توجه به اهميت استقلال مالي در روابط عمومي ها، اين عدم تخصيص بودجه باعث شده است روابط عمومي بي امكانات، نتواند آنطور كه شايسته و بايسته اداره و سازمان متبوع خود است، آن را به سوي رشد و ارتقا هدايت كند.

* عدم شفافيت و پاسخگو نبودن روابط عمومي ها

امروزه در فضايي زندگي مي كنيم كه با پيشرفت روزانه فناوري و گردش سريع اخبار و دسترسي شهروندان به اطلاعات، تقريبا كمتر مجالي براي پنهان كاري و ابهام براي روابط عمومي ها باقي مي ماند. در چنين شرايطي اگر خود به طور شفاف مسايل را بازگو و پاسخگو نباشيم بدون شك با مشكلات عديده اي روبرو خواهيم شد.

 

بايد بدانيم ديگر زمان آن گذشته است كه همه چيز را در دستگاه خود خوب جلوه دهيم. توصيه مي شود روابط عمومي ها از پنهان كاري و باقي گذاشتن مسائل در ابهام به صورت جدي بپرهيزند چرا كه اتخاذ اين سياست در فضاي كنوني نه تنها موثر نخواهد بود بلكه موجب آسيب رساندن به دستگاه مي شود، از جمله ويژگي هاي يك روابط عمومي كارآمد پاسخگو بودن است، از سوي ديگر روابط عمومي هنر مردم داري است و فعالان اين حوزه بايد اين هنر را داشته باشند كه بين شهروندان، اصحاب رسانه، خود و مديران ارتباط مناسبي ايجاد كنند تا بتوانند اطلاع رساني مناسبي داشته باشند و بهبود وضعيت دستگاه ها در خدمت رساني به جامعه است.

* ناتواني در ايجاد ارتباط با رسانه ها

برخي روابط عمومي ها قادر نيستند بين مديريت مجموعه خود و اصحاب رسانه حلقه ارتباطي ايجاد كنند، كه بخش اعظم اين مشكل به عدم كارآمدي روابط عمومي باز مي گردد، البته غير حرفه اي بودن برخي از خبرنگاران نيز در اين مهم تاثيرگذار است، از سويي شاهديم كه برخي دستگاه ها بوسيله آگهي و رپرتاژ تلاش دارند تا رسانه ها را به سمت و سويي جذب كنند كه هيچ نقد و اطلاع رساني شفافي در مورد آنها وجود نداشته باشد.


بايد يادآوري كنيم كه روابط عمومي دستگاه ها، وظيفه دارند تا به رسانه ها پاسخگو باشند، انباشته شدن خواسته ها، سوالات و ابهامات و عدم پاسخگويي به موقع و صحيح به جامعه هدف و شهروندان پي آمدهاي خوبي نخواهد داشت و به پايگاه مردمي سازمان آسيب خواهد رساند، در اين بين هرچه روابط عمومي قدرتمند و حرفه اي تر عمل كند مسئوليت خود را بهتر ايفا كرده و مي تواند كمك حال دستگاه خود باشد.

منابع:
•يحيايي ايله‌اي ، احمد. مباني روابط عمومي. چاپ سوم. ۱۳۸۶
•بصيريان محمد. روابط عمومي توانمند. چاپ اول
•اميني، رضا، روابط عمومي، انتشارات دانشكده علوم ارتباطات اجتماعي، تهران، ۱۳۵۴،