شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : تباهي سياست
دوشنبه، 29 اردیبهشت 1399 - 10:11 کد خبر:42986
در آغاز انتظار مي‌رفت كه تأثير رسانه‌هاي ديجيتال بر دموكراسي بسيار مثبت باشد. اميد اين بود كه انتشار اطلاعات آنلاين حوزه‌ي عمومي پربار، آزاد و جامعي را فراهم كند كه بحث و گفتگو در آن خصلت فراگيرتر و متنوع‌تري داشته باشد. اما، واقعيت كاملاً چيز ديگري بود.



 

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| استفاده‌ي جناحِ راست افراطي در ايتاليا از رسانه‌هاي اجتماعي براي دامن زدن به نفرت‌پراكني از حيث وسعت و شدت بي‌سابقه است. نتيجه‌ي آن تباهي گفتار سياسي در محيطي رسانه‌اي است كه تحت كنترل كافي قرار ندارد. اقدامات متقابلي در حال شكل‌گيري است اما معضل به نوعي ساختاري است و بعضاً ريشه در الگوي تجاري رسانه‌هاي اجتماعي دارد.

در آغاز انتظار مي‌رفت كه تأثير رسانه‌هاي ديجيتال بر دموكراسي بسيار مثبت باشد. اميد اين بود كه انتشار اطلاعات آنلاين حوزه‌ي عمومي پربار، آزاد و جامعي را فراهم كند كه بحث و گفتگو در آن خصلت فراگيرتر و متنوع‌تري داشته باشد. اما، واقعيت كاملاً چيز ديگري بود.

به‌رغم قابليت اينترنت براي از ميان بردن واسطه‌ها و ايجاد شكل‌هاي برابري‌طلبانه‌ براي ابراز نظر، كه مبتني بر خدمات آزادانه‌ي قابل‌دسترسي و كاربران متعهد و آگاه است، شيوه‌هاي تجاري به نحو فزاينده‌اي قلمرو آنلاين را مستعمره‌ي خود مي‌كنند. افكار عمومي به نحوي فوق‌العاده فريبنده تحت كنترل قرار مي‌گيرد. در دهه‌ي گذشته، اخبار جعلي، اطلاعات غلط هدف‌دار و نفرت‌پراكني به نگراني‌هاي مربوط به سيستم‌هاي نظارت و مراقبت از توده‌ها افزوده است. آزادي بيان و كثرت‌مداري در مقياسي جهاني تهديد مي‌شود.

بااين‌همه، موقعيت به‌هيچ‌وجه همگون نيست: تفاوت‌هاي مهمي ميان اروپاي شمال غربي و جنوب شرقي وجود دارد. نهاد دانشگاه اروپا در گزارش خود با عنوانِ «نظارت بر كثرت‌مداري رسانه‌ها» (2017) موقعيت را در ايتاليا به طور خاص «هشداردهنده» توصيف مي‌كند. فقدان آزادي روزنامه‌نگاري در اين كشور در افزايش نگران‌كننده‌ي ميزان تهديد و حمله به روزنامه‌نگاران بازتاب مي‌يابد.

نفرت‌پراكني و جبهه‌ي راست افراطي در ايتاليا

ايتاليا بالاترين تعداد گفتارهاي نفرت‌پراكني آنلاين را در اروپا به نام خود ثبت كرده است. بر اساس داده‌هاي مدير اداري عدالت و حمايت از مصرف‌كننده در كميسيون اروپا در ماه مارس 2019، ايتاليا سه برابر آلمان و چهار برابر فرانسه موارد نفرت‌پراكني را ثبت كرده است.

موفقيت حزب جنبش پنج ستاره (M5S) مبتني بر تصوير مشاركتي از اينترنت و انتقاد از روزنامه‌نگاري حرفه‌اي است. حزب ليگا نيز، كه به مجرم دانستنِ مهاجران و اقليت‌ها معروف است، شاهد رشد چشمگيري در تأييد همگاني و قدرت سياسي بوده است. رهبران جناح راست از جمله ماتئو سالويني (از حزب ليگا) و جورجو ملوني (از حزب فراتلي ديتالياFratelli d’Italia) به شكل چشمگيري از شبكه‌هاي اجتماعي استفاده مي‌كنند. منابع موجود، از جمله بررسي اطلاعات غلط آنلاين در سال 2018 از سوي هيئت نظارت بر رسانه‌ها (AgCom)، به رواج نگران‌كننده‌ي مسئله‌ي مهاجرت در رسانه‌هاي اجتماعي اشاره مي‌كنند.

اين منابع همچنين بر پيوند ميان چرخه‌ي رأي‌گيري و افزايش ناگهاني در محتواي توهين‌آميز و تبعيض‌آميز تأكيد مي‌كنند. در گزارش سازمان عفو بين‌الملل در سال 2018 درباره‌ي ايتاليا به حمله به مهاجران، زنان، كولي‌ها و مسلمانان اشاره شده است. نفرت‌پراكني در مبارزه‌ي انتخابات عمومي كشور در سال 2018 «نقش كيفيِ اصلي» را ايفا كرده است. و در ماه‌هاي بعد از انتخابات، «حمله به همبستگي و كنشگران درگير در آن عادي شده بود»، همان‌طور كه رفتار كاركنان سازمان‌هاي غيردولتي‌اي كه به مهاجران در حوزه‌ي مديترانه ياري مي‌رساندند نمونه‌ي آن است.

نقش سياستمداران به هيچ‌وجه حاشيه‌اي نيست. گزارش عفو بين‌الملل همچنين به مواردي اشاره مي‌كند كه سياستمداران ايتاليايي محكوم به اتهامات جنسي و نژادپرستانه بودند. معروف‌ترين اين موارد مربوط به روبرتو كالدِرولي و سيمون پيلون سياستمدار، و ماتئو كاميچيتولي، شهردار پُنتينوري، است كه همه‌ي آن‌ها اعضاي حزب ليگا هستند. توجهي خاص به آخرين انتخابات اتحاديه‌ي اروپا، كه به بررسي صدهزار مطلب و نظري مي‌پردازد كه در فاصله‌ي ميان آوريل و مه 2019 در حساب‌هاي توئيتر و فيسبوكِ رهبران احزاب و نمايندگان ايتاليا منتشر شده بود، نشان مي‌دهد كه ۱۱/۵ درصد از محتواها موهِن يا تبعيض‌آميز بوده است، در حالي كه يك درصد انگيزه‌ي نفرت‌پراكني داشته‌اند. سياستمداران اغلب ديگر سياستمداران را هدف قرار داده‌اند. سازمان عفو بين‌الملل تأكيد كرده است كه پيام‌هاي سياستمداران در رسانه‌هاي اجتماعي ــ هر چند از حيث قانوني انگيزه‌ي نفرت‌پراكني ندارد ــ كافي است تا به واكنش خشونت‌آميزي در ميان دنبال‌كنندگانشان بينجامد. سياستمداران احزاب ليگا و فراتلي ديتاليا بيشتر از همه مقصرند: تحليل عفو بين‌الملل نشان داده است كه تقريباً پنجاه درصد از محتواي رسانه‌هاي اجتماعيِ متعلق به ماتئو سالويني توهين‌كننده و/يا تبعيض‌آميز محسوب مي‌شود.

عدم تمايز روشن ميان صفحات رسمي حزبي و صفحات «شخصي» ــ همچنين ميان يك مطلب و نظراتي كه در ارتباط با آن مطرح مي‌شود، يا نقل آن در زمينه‌هاي ديگر ــ امكان ازدياد ابهام و خشونت را فراهم مي‌كند، و همه‌ي اين‌ها به نام آزادي بيان صورت مي‌گيرد. تحليل شبكه‌ي كنشگري آواز (Avaaz) درباره‌ي استفاده از فيسبوك در آستانه‌ي انتخابات اتحاديه‌ي اروپا در سال 2019 نشان مي‌دهد كه فيسبوك حدود 300 صفحه و حساب كاربري را (با تقريباً 13 ميليون ارتباط متقابل و 6 ميليون دنباله‌رو) از ميان تقريباً 500 صفحه و حساب كاربري گزارش‌شده (با 32 ميليون دنبال‌كننده و 67 ميليون نظر، پسنديدن، به اشتراك گذاشتن و 553 ميليون بازديد) بسته است. صفحات بسته‌شده سه برابر كل صفحات رسمي فيسبوك متعلق به همه‌ي احزاب راست افراطي و ضداروپايي دنبال‌كننده داشتند.

صفحه‌ي رسمي حزب ليگا حضور آنلاينِ فوق‌العاده فراگيري دارد: نزديك به 4 ميليون ارتباط متقابل آنلاينش دو برابر ارتباطات حزب آلترنانيو براي آلمان در آلمان است. شبكه‌ي آواز 14 شبكه، 113 صفحه و گروه، و 49 پروفايل را شناسايي كرده است كه اخبار جعلي يا محتواي ضدمهاجرپذيري تفرقه‌آميز و پيام‌هاي نفرت‌برانگيز در حمايت از حزب ليگا و حزب جنبش 5 ستاره پخش كرده‌اند؛ آن‌ها در مجموع 18 ميليون دنبال‌كننده و 23 ميليون ارتباط متقابل داشتند. فيسبوك 23 تا از اين صفحات را بسته است، كه در كل تقريباً ۲/۵ ميليون دنبال‌كننده داشتند. همچنين حدود 60 درصد از ديگر صفحات گزارش‌شده را هم بسته است.

پژوهش شبكه‌ي آواز همچنين نشان داده است كه، در مقايسه با كشورهاي ديگر (اسپانيا، فرانسه، آلمان، بريتانياي كبير و لهستان)، پروفايل‌هاي بسته‌شده در ايتاليا بالاترين سطح دنبال‌كننده‌ها و ارتباط‌هاي متقابل را داشته‌اند (تقريباً ۲/۵ ميليون در هر يك). فقط پروفايل‌هاي توهين‌آميز لهستاني، با 2 ميليون دنبال‌كننده و تقريباً 1 ميليون ارتباط متقابل، به اين سطح نزديك بوده است. ايتاليا همچنين داراي پروفايل‌هاي «مخرب» بسيار زيادي است. براي مثال، از حدود 320 پروفايل گزارش‌شده 139 تاي آن‌ها در آلمان بسته شدند، ارتباط‌هاي متقابل و دنبال‌كنندگان آن‌ها از حيث تعداد بسيار كمتر بودند: حدود 57 هزار از ۸۹۰ هزار دنبال‌كننده و ۱۹۶ هزار از تقريباً 2 ميليون ارتباط متقابل مربوط. تحقيق مؤسسه‌ي اينترنتي آكسفورد درباره‌ي توئيت‌هاي مربوط به انتخابات اتحاديه‌ي اروپا به زبان‌هاي مختلف ميان پنجم و بيستم ماه آوريل سال 2019 نشان مي‌دهد كه درصد بسيار بيشتري از توئيت‌هاي ايتاليايي‌زبان از منابع «اخبار جعلي» آمده است (۸/۷ درصد) تا توئيت‌هاي فرانسوي‌زبان (۱/۴ درصد)، آلماني‌زبان (۲/۸ درصد)، انگليسي‌زبان (۱/۴ درصد) و اسپانيولي (۱/۶ درصد). فقط توئيت‌هاي لهستاني به طور چشمگيري درصد بالاتري (21 درصد) نسبت به توئيت‌هاي ايتاليايي دارد، در حالي كه توئيت‌هاي سوئدي (۶/۷ درصد) درصدي نزديك به توئيت‌هاي ايتاليايي دارند.

اقدامات متقابل نظارتي

هيئت كنترل‌كننده‌ي رسانه‌اي مستقل ايتاليا، حتي در دوران رقابت‌هاي انتخاباتي، هم قدرت آن را ندارد كه اين موقعيت را وارسي و اصلاح كند. قوانين و مقرراتي ملي براي دست‌يابي رسانه‌هاي اجتماعي و آنلاين به اطلاعات در طول انتخابات يا براي گردش آنلاين نظرسنجي‌هاي پيش از انتخابات يا براي سكوت پيش از انتخابات وجود ندارد. اين خلأ نظارتي با انتظارات مطرح‌شده توسط تحقيق دوساله‌ي فشرده‌ي اين نهاد در مورد مسئله‌ي اطلاعاتِ گمراه‌كننده و نفرت‌پراكني اختلاف دارد.

دست‌بالا، امكان نظارت بر خود توجه را به آگهي‌ها، پيام‌ها و سرمايه‌گذاري در كارزارها توسط نيروهاي سياسي گوناگون جلب كرده است، كه نفع خود را در اين ابزار تبليغاتي تحكيم مي‌كنند. راهبرد بنياد اُپن‌پليس (OpenPolis) به نام «كنترل از پايين تا بالاي جامعه‌ي مدني» براي پيام‌هاي سياسي در فيسبوك ــ كه با مشاركت پروپابليكا در سال 2018 رواج يافت ــ نيز قابل‌توجه است. در اين كار نرم‌افزاري به كار رفت كه به كاربران اجازه مي‌داد تا پيام‌هاي سياسي را از نيوزفيد فيسبوك به بايگاني همگاني منتقل كنند، و به اين طريق مبارزاتي را كه شخصي‌شده بود آشكار كنند. اين ابتكار پس از تغييري فني در فيسبوك خنثي شد.

با توجه به پيچيدگي موقعيت، بايد اقداماتي در چند جبهه انجام شود. آموزش و سواد رسانه‌اي سرنوشت‌ساز است، همان‌طور كه كنترل و نظارت بر جامعه‌ي مدني و پژوهش آكادميك چنين است. ابتكارات اتحاديه‌ي اروپا براي حمايت از انتشار اطلاعات، از قبيل مركز داده‌هاي خبري اتحاديه‌ي اروپا، كه شامل آژانس‌هاي خبري كشورهاي گوناگون است، يا شبكه‌ي داده‌هاي روزنامه‌نگاري اتحاديه‌ي اروپا، يكي از پروژه‌هاي اتحاديه‌ي روزنامه‌هاي مهم اروپا، نيز به همين اندازه مهم است. علاوه بر اين، شبكه‌هاي بين‌المللي بازبيني وقايع مثل ديده‌باني اجتماعي براي انتشار و تحليل رسانه‌هاي اجتماعي، و نيز سيستم هشدار سريع، كه شبكه‌اي از 28 نقطه‌ي اتصال ملي براي مسئولان دولت‌هاي عضو اتحاديه اروپاست، اهميت دارند. كميسيون اروپا همچنين از بعضي از وسايل سنجشِ خودتنظيم‌گرِ مهم براي شركت‌هاي بزرگ (فيسبوك، توئيتر و گوگل، و مايكروسافت) از طريق طرح عملي‌اش براي مقابله با اطلاعات گمراه‌كننده‌ي آنلاين حمايت مي‌كند. نتايج آن جالب‌اند، حتي اگر خود كميسيون اروپا آن‌ها را فقط تا حدي رضايت‌بخش شمرده باشد.

محتواي توهين‌آميز و غيرقانوني اكنون سريع‌تر و به نحو گسترده‌تري حذف مي‌شود. تبليغات پولي ــ محتوا و هزينه‌ي آن‌ها، اينكه چه كسي آن مطالب را به اشتراك گذاشته است و دست‌كم اطلاعاتي درباره‌ي مخاطباني كه هدف آن‌ها بوده‌اند ــ امروزه روشن‌تر و آشكارترند. بااين‌همه، هنوز معلوم نيست كه آيا گردانندگان بازار تنها كساني هستند كه از اين امر نفع مي‌برند يا نه. اكنون فيسبوك با تغيير الگوريتم و گزينش محتوا آشنايان شخص را در اولويت قرار مي‌دهد. به هرحال، شايد اين كار روندهاي جاري در برقراري ارتباط در شبكه‌هاي اجتماعي را به طور قابل‌توجهي اصلاح نكند و حتي ممكن است باعث تشويق به استخراج داده‌هاي كامل‌تر روابط كاربر شود.

اقداماتي كه پس از انتخابات اتحاديه‌ي اروپا در جامعه‌ي مدنيِ نهادينه و در سطوح ژورناليستي رايج شد تا حدي وضوح و شفافيت را افزايش داد و با بي‌شرمانه‌ترين اشكال نظارتي و كاذبِ ارتباطات آنلاين مقابله كرد. گزارش سال 2019 اتحاديه‌ي اروپا درباره‌ي اجراي طرح عملي مقابله با اطلاعات گمراه‌كننده تأكيد مي‌كند كه «ترديدهايي درباره‌ي كارآيي اقدامات مربوط به شفافيت كه توسط همه‌ي امضاكنندگان صورت گرفته است وجود دارد» و نيز توجه ما را به «عدم‌مشاركت صنعت تبليغات» جلب مي‌كند. كميسيون اروپا اين حق را براي خود نگه مي‌دارد كه اقدامات بعدي، از جمله اقداماتي از «نوع نظارتي»، را انجام دهد.

نظارت بر خود ناممكن به نظر مي‌رسد. اما اگر به خصوصي شدن حوزه‌ي عمومي ديجيتال، شبه‌انحصاري و تجاري شدن پروفايل كاربران رسيدگي نشود، غول‌هاي اينترنتي ممكن است به «ابَرويراستاراني» با اقتدار سياسي فزاينده‌ي نظارت و مراقبت تبديل شوند. اقدامات تعيين‌كننده‌تري بايد صورت گيرد. پيشنهادِ كَس سانستاين براي ايجاد يك «دگمه‌ي خوش‌بختي» كه دست‌يابي تصادفي به شبكه‌ي اجتماعي و موتور جست‌وجو را تشويق كند كافي نيست. شبكه‌ي آواز خواهان ايجاد تريبون‌هاي آنلاين براي اصلاح اخبار جعلي و گمراه‌كننده، و همگاني كردن اصلاحات شده است. با اين‌همه، تا زماني كه كليك‌ها، پسنديدن‌ها، به اشتراك گذاشتن‌ها، دنبال‌كنندگان، بازتوئيت‌ها، بازديد‌ها و دانلودها ــ به عبارتي آن‌چه «مشاركت» مي‌خوانيم ــ سودمندترين درآمد حاصل از كاربران براي تريبون‌ها و آگهي‌دهندگان باقي بماند، تغيير و اصلاح اين مبادله‌ي هرچه نامتوازن‌تر ناممكن‌تر خواهد بود. آزادي انتخاب سياسي و حتي اقتصادي شهروندان در خطر است.

نظارت بر محافظت از داده‌هاي عمومي اتحاديه‌ي اروپا، كه در ماه مه 2018 اجرا شد، مي‌تواند سرآغاز خوبي باشد. همان‌طور كه آنتونلو سورو، رئيس مرجع محافظت از داده‌هاي ايتاليا، گفته است، ما هنوز مي‌توانيم با تقليل دادن افراد «به مشتي از اطلاعات هميشه در دسترس» مخالفت كنيم. و، در بحبوحه‌ي قيل و قال بر سر اطلاعات گمراه‌كننده، بايد از مخمصه‌ي ساده‌انگاري بيش از حد پرهيز كرد. درصد بزرگي از بخش‌هاي رسانه‌اي و سياسي در اين تباهي مبادله‌ي اطلاعاتي دخيل‌اند، و لازم است قواعد دموكراتيك و اصول اساسي به طور عمومي و سراسري دوباره تحكيم شوند. در عين حال، اين تصور اشتباه است كه خشم جامعه و ظهور راست افراطي صرفاً نتيجه‌ي رسانه‌هاي اجتماعي است. اين پديده‌ها عميقاً در ساختار جامعه و سياست معاصر ريشه دارند.

در اين آشفته‌بازار، پيدايش جنبش جديد ضداستقلال‌طلب در ايتاليا مهم است. هواداران جنبش «ساردين» نخستين تجمع برق‌آساي خود را در پايگاه جبهه‌ي چپ در منطقه‌ي اميليا-رومانيا درست بيش از دو ماه قبل از انتخابات ناحيه‌ايِ ايتاليا در آخر ژانويه‌ي 2020 برگزار كردند. آن‌ها ضديت آشكاري با حكومت ائتلافي متشكل از حزب جنبش 5 ستاره و حزب دموكرات نشان مي‌دهند، حكومتي كه در تابستان 2019، به دنبال فروپاشي ائتلاف حزب جنبش 5 ستاره و حزب ليگا، تشكيل شد. كانون توجه هواداران جنبش ساردين سياست فيسبوكي سالويني، ارتباطات دستكاري‌شده‌ي آنلاين و، به طور كلي‌تر، تباهي مبادلات سياسي و گفتار عمومي است. اين جنبش تظاهرات اعتراض‌آميزي در نزديكي محل‌هايي برپا كرده است كه حزب ليگا گردهمايي‌هايش را انجام مي‌داد يا در محل‌هايي كه حزب ليگا تلاش مي‌كرد در آنجا كرسي‌هايي را به دست آورد. صرف‌نظر از گنجايش واقعي ساردين‌ها براي بسيج حمايت سياسي و انتخاباتي، آن‌ها به خاطر قدرت محض ناشي از تعدادشان و تظاهرات پرشور و حرارت‌شان درخورِ احترام‌اند. هرگونه اقدامي را كه برجسته‌‌كننده و رسواكننده‌ي نفرت‌پراكني باشد، نفرت‌پراكني‌اي كه چهره‌هاي سياسي مهم جناح راست در ايتاليا بارها به آن متوسل شده‌اند، بايد ستود.

برگردان: افسانه دادگر

آنا كرولا فرچي جامعه‌شناس است و در دانشگاه سيِينا درباره‌ي دموكراسي ديجيتال و ارتباطات تحقيق مي‌كند. آن‌چه خوانديد برگردان اين نوشته‌ي او با عنوان اصليِ زير است:

Anna Carloa Freschi, ‘The degradation of politics’, Eurozine, 6 April 2020.
 

www.aasoo.org