شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : خاطره هاي سبز و زرد روابط عمومي
چهارشنبه، 29 آبان 1398 - 13:03 کد خبر:40829
در مشرب مديران عالي سازمانها، روابط عمومي حق زبان درازي و اظهارنظرهاي كارشناسي درباره سياستها و خط مشي هاي سازمانها را ندارد، بلكه بايد تنها اجرا كننده چشم و گوش بسته اوامر و فرمايشات باشد. مديران و كارشناسان روابط عمومي ها اگر در كار خود علامه دهر هم باشند در بيشتر سازمانها به عنوان شهروندان درجه 2 كه حقي براي عرض اندام ندارند شناخته مي شوند.



شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| سروصداي بحث هاي مربوط به روابط عمومي در كشور ما از همه جاي دنيا بيشتر است. اما با وجود اين همه سروصدا از اثرات وجودي روابط عمومي نشانه زيادي در شئون كشور و جامعه مشاهده نمي شود. اين يك شگفتي بزرگ است كه بايد آن را به شگفتي هاي هفت گانه جهان اضافه كرد! گرچه دست اندركاران ذيربط در كشور ما روابط عمومي را به عنوان هنر هشتم به ثبت رسانده و خيال خود و ديگران را از بابت اين كه روابط عمومي علم است يا هنر راحت كرده اند.


ظاهراً هر جا سروصدا درباره پديده اي زياد باشد، اصل آن پديده به دست فراموشي سپرده مي شود. مثل همين بلايي كه بر سر روابط عمومي آمده است. سوءتفاهم نشود. خوشبختانه امروز در كشورمان اداره يا سازماني را پيدا نمي كنيم كه در ساختار تشكيلاتي آن جايي براي روابط عمومي در نظر گرفته نشده باشد. مدير و مدير كل و كارشناس روابط عمومي هم به حد وفور داريم.

 

در ميان اين خيل عظيم لشگر روابط عمومي، افراد باسواد و صاحب نظر زيادي هم پيدا مي شود. افرادي كه اگر به آنها ميدان داده شود مي توانند در عرصه دست بزنند. اما مشكل از همين جا شروع مي شود. يعني مديران ارشد سازمانها و دستگاههاي اجرايي، روابط عمومي را در حد يك اداره تشريفات آن هم فقط در خدمت مقام عالي وزارت و رياست قبول دارند و اجازه نمي دهند روابط عمومي پايش را از گليمش درازتر كند.


در نظر آنها نقش و وظيفه روابط عمومي از محدوده ارسال پيامهاي تبريك و تسليت براي بزرگان و گذاشتن دسته گلي روي ميز كنفرانس، چسباندن پوستر و نصب پلاكارد در محل هاي مناسب عبور مقامها و شخصيتهاي عالي رتبه و در نهايت فرستادن خبرهاي كليشه اي و نخ نما شده از ديد و بازديدها و سخنرانيها و سفرهاي مقامات بالاي سازمان به مطبوعات، تجاوز نمي كند. البته انتشار بولتن هاي تشريفاتي و بي محتوا را هم كه جز خود مقامات سازمان، خواننده ديگري ندارد بايد به فهرست اين وظايف مشعشع اضافه كرد.


در مشرب مديران عالي سازمانها، روابط عمومي حق زبان درازي و اظهارنظرهاي كارشناسي درباره سياستها و خط مشي هاي سازمانها را ندارد، بلكه بايد تنها اجرا كننده چشم و گوش بسته اوامر و فرمايشات باشد. مديران و كارشناسان روابط عمومي ها اگر در كار خود علامه دهر هم باشند در بيشتر سازمانها به عنوان شهروندان درجه 2 كه حقي براي عرض اندام ندارند شناخته مي شوند. بگذر در دنياي پيشرفته، هر تعريفي كه درباره نقش و جايگاه روابط عمومي دارند، داشته باشند.

 

 ما در اينجا پديده هاي وارداتي را هر طور كه ميل خودمان باشد تعبير و تفسير مي كنيم و يا آخر آن را تغيير شكل مي دهيم. مثل همان بلايي كه سر اتومبيل پيكان آورده ايم. روز اولي كه پيكان وارد كشور ما شد قرار بود كه به عنوان يك اتومبيل بسيار محكم و با دوام و در عين حال بسيار ارزان براي طبقه كم درآمد جامعه باشد، اما با گذشت زمان ميل و سليقه خود، آن را به يك اتومبيل بسيار نامرغوب و بسيار گران قيمت تبديل كرديم به طوري كه امروز، حسرت داشتن يك پيكان حتي به دل بسياري از دكترها و مهندس هاي ما مانده است!


با اين اوصاف ذكر خاطره هاي سبز و زرد از دوران حضور در روابط عمومي چندان آساني نيست. فقط اين را مي توانم بگويم كه اگر قانوني تصويب مي شد كليه وزيران و معاونان و مديران عامل، مديران كل و رؤساي سازمانهاي دولتي، نيمه دولتي و بخش خصوصي قبل از انتصاب به اين سمت ها موظف به كردن يك دوره فشرده اصول و مباني روابط عمومي شوند شايد حال و روز روابط عمومي و مديران و كارشناسان روابط عمومي ها آنچه كه هست اندكي بهتر شود.


بنده در حد توان خود در مقاطعي كه دوران اشتغال به تدريس روابط عمومي را در حدي محدود عملي كردم يادم مي آيد در اولين روز يك دوره آموزش روابط عمومي كه براي مديران و كارشناسان ادارات تابعه يك سازمان بزرگ برگزار كرده بودم، با ورود به كلاس جدي اعلام كردم تا زماني كه بالاترين اجرايي سازمان در كلاس حضور ندارند، باشد به تدريس نخواهم بود. رييس اداره آموزش سازمان كه از شنيدن پيشنهاد من يكه خورده بود جلو دويد و گفت: استاد محترم انجام درخواست شما عملي نيست. گفتم چرا عملي نيست. گفت: به دليل اين كه اولاً ايشان خيلي گرفتارند و ثانياً مقام و شئونات ايشان اجازه نمي دهد كنار افراد زيردست خود سر كلاس درس حاضر شوند. گفتم، شما و رييس سازمان بايد بدانيد كه اگر به چيزي به نام شئونات شخصيت علاقه و اعتقاد داريد، محل پيدا كردن آن در همين كلاس و در كنار مديران و كارشناسان روابط عمومي است، چون يكي از بزرگترين رسالتها و مأموريت هاي روابط عمومي تأمين و حفظ شئون سازمان است.

 

بنابراين آقاي رييس بايد شخصاً در اين كلاس حضور پيدا كنند تا به گوش خود بشنوند عوامل روابط عمومي ايشان از چه طريق و به كمك چه وسايل و ابزاري مي توانند براي سازمان تحت رياست ايشان آبرو، شخصيت و شأن و جايگاه اجتماعي كسب كنند.»

 

رييس اداره آموزش كه متوجه شد من در خواسته خود جدي هستم و كوتاه نمي آيم با رنگي پريده و گامهايي لرزان از كلاس خارج شد و بعد از گذشت حدود نيم ساعت همراه معاون مدير عامل سازمان وارد اتاق شد و بعد از سلام و احوال پرسي هاي مرسوم، روي يكي از صندلي هاي كلاس كنار بقيه حاضران نشست و من درس را شروع كردم.

 

معاون مدير عامل تا آخرين روز برگزاري دوره آموزشي، يكي از جدي ترين شركت كنندگان بود و با بالاترين نمره، دوره آموزش اصول و مباني حرفه روابط عمومي را به پايان رساند. امروز همان سازمان يكي از موفق ترين روابط عمومي هاي كشور را دارد چون مديران ارشد سازمان ديگر به روابط عمومي به چشم اداره تشريفات نگاه نمي كنند.


اي كاش روزي برسد كه همه وزيران و معاونان آنها و مديران كل وزارتخانه ها و مديران عامل و رؤساي ارشد سازمانهاي ما، قبل از آن كه وزير و مدير كل و مدير عامل باشند، كارشناسي بزرگ در رشته ارتباطات و روابط عمومي باشند. تنها در اين صورت خاطره هاي زرد روابط عمومي به خاطره هاي سبز مبدل مي شود.


بازنشر: غلامرضا كيامهر، مدير روابط عمومي اتاق بازرگاني