شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : چگونه بازاريابي يكپارچه و روابط عمومي نيروي كار مدرن را دوباره تعريف خواهند كرد
شنبه، 23 شهریور 1398 - 08:03 کد خبر:40135
نگران نباشيد، تيم هاي بازاريابي و روابط عمومي خود را با يكديگر تركيب كرده و عنوان جديدي را به همه اعضا بدهيد. كارگران براي تشكيل تيم هاي يكپارچه و فرآيندهاي كاري بايد مهارت هاي جديدي را توسعه دهند. بازاريابان بايد از شيوه ها و مهارت هاي روابط عمومي آگاه شوند و برعكس. و سازمان ها براي آن آماده شده اند.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-||نويسنده| استفاني وارد |||مترجم|مريم ميرعبدالحق|| براي تأمين نيازهاي يك بازار رو به رشد بويژه بازاري جهاني و ديجيتالي شده، به طور مداوم نياز به تغيير و تحول داريم. امروزه، با انقلاب ديگري روبرو هستيم كه ضرورت دارد به عصر جديدي از تحول ديجيتال با هدف آشنايي مصرف كنندگان با نام تجاري جهاني انجام شود. اين بار، اين موضوع به اين معني نيست كه چه ابزاري را مي توانيم به سبد خريد خود اضافه كنيم، يا اصلاً چيزي اضافه كنيم.


بلكه اين موضوع درباره ادغام و پاكسازي آشفتگي فرآيندها، تيم ها و پيام هايي مي باشد كه نتيجه ده ها سال تغيير و نوآوري است. وقت آن است كه تيم ها و همچنين روابط داخلي و خارجي ارتباط برقرار كنند تا پيام كلي يك برند را براي مصرف كنندگان شكل دهند.


در ابتدا تصور كنيد ادغام ممكن است يك كار سنگين براي يك سازمان به نظر برسد، اما اثبات شده است كه بيشتر از آنكه بر روي آن وقت و انرژي در جهت دستيابي به هدف خود صرف كنيد، ارزش دارد. بياييد با بررسي اين نكته شروع كنيم كه ساختار داخلي يك سازمان و تأثير آن چه معنايي دارد.


ما بارها و بارها جايي را ديده ايم كه چندين تيم هنوز هم با يكديگر كار مي كنند اما جزئيات مهم در ارتباطات شخصي از بين مي روند و استراتژي هاي تيم ها كاملاً بي طرف باقي مي مانند. اين باعث مي شود همه تيم ها نااميد شوند و مي تواند به يك مانع كلي در پيشرفت براي رسيدن به يك هدف نهايي منجر شود.


چرا؟ ساده است: اگر استراتژي و مراحل بعدي ارتباطات تيم هاي شما يكسان و يكسو نباشد، نمي توانيد به هدف مشترك برسيد. بازاريابي يكپارچه اين مسئله را با ايجاد يك مسير واحد براي رسيدن به هدف حل مي كند. به جاي اينكه مجبور شويد بين تيم ها به عقب و جلو برويد، سؤالاتي را بپرسيد كه ممكن است قبلاً توسط تيم ديگري پرسيده شده باشد يا اينكه نياز به محوري در استراتژي داشته باشيد. خلاصه اينكه، يك تيم + يك استراتژي = يك نتيجه نهايي قوي تر و كمك مي كند تا پروژه ها را به جاي عقب افتادن در مسير نگه داريد.


با اينكه تمام اين موارد ساده و كارآمد به نظر مي رسد، اين سؤال باقي مي ماند كه چگونه كارفرمايان مي خواهند براي اين تغيير ساختاري آماده شوند.


نگران نباشيد، تيم هاي بازاريابي و روابط عمومي خود را با يكديگر تركيب كرده و عنوان جديدي را به همه اعضا بدهيد. كارگران براي تشكيل تيم هاي يكپارچه و فرآيندهاي كاري بايد مهارت هاي جديدي را توسعه دهند. بازاريابان بايد از شيوه ها و مهارت هاي روابط عمومي آگاه شوند و برعكس. و سازمان ها براي آن آماده شده اند.


پاتريشيا دوچن يكي از مؤسسين فوربس، در مقاله خود با عنوان تحول در محل كار، خاطرنشان كرد كه در سه سال گذشته شركتها ۸۴ ميليارد دلار براي رشد و آموزش كارمندان هزينه كرده اند كه اين رقم ۱۶ ميليارد دلار افزايش نسبت به دوره سه ساله گذشته است. اين واقعيت كه سازمانها شاهد تغيير در نيروي كار هستند و در حصول اطمينان از مهارت هاي كاركنان خود براي پيگيري اين تغيير، تحريك آميز عمل مي كنند؛ به اندازه كافي شواهدي وجود دارد كه ادغام به سادگي از بين نمي رود بلكه يك تغيير دائمي در ساختار نام هاي تجاري لازم است.


اين حس جديد اعتماد به نفس در ادغام و تحويل كارهاي يكپارچه در كار، اثري فراتر از ديوارهاي دفتر دارد.

 

با وجود چندين پلتفرم رسانه هاي اجتماعي و رسانه هاي خبري كه روزانه با تبليغات بي شماري مصرف كنندگان را بمباران مي كنند، دريافت پيام برند شما براي پيوستن به مشتريان پس از ارايه تبليغات يا يك تويت، سخت تر و سخت تر مي شود.

 

اين موضوع به يك نقطه ورودي ضروري براي بازاريابي يكپارچه تبديل مي شود زيرا اين امر به ساده تر كردن تبليغات و پيام رساني پيرامون يك برند دقيقا به گونه اي كمك مي كند كه فرايندهاي داخلي ايجاد كمپين را ساده تر مي كنند.


همانطور كه توسط MMC Learning مشخص شد؛ شيوه هاي بازاريابي يكپارچه روابطي را كه برندها قادر به ايجاد ارتباط با مشتريان خود هستند، تغيير شكل مي دهند. آنها قوي تر و با ارزش تر مي شوند زيرا مصرف كننده به جاي ارايه پيام هاي متناقض كه در نهايت آنها را دور مي كند، يك تصوير و گفت و گو از يك برند را نشان مي دهد.


اين موضوع حتي به نوبه خود در فروش كلي يك برند نيز تأثير مفيدي دارد. از آنجا كه يك مصرف كننده از طريق پيوستن به همان پيام هاي كليدي و تصاوير با يك برند اعتماد به نفس بيشتري به آن برند مي دهد، احتمالاً از همان آغاز تا خريد مسير خريد را دنبال مي كنند. بنابراين كدام سازمان نمي خواهد چنين تغييري را ايجاد كند؟


نيروي كار تغيير مي كند و بازاريابي يكپارچه در راس قرار دارد. تيم ها ديگر مسئوليت هدايت استراتژي ها و ابتكار عمل خود را نخواهند داشت. در عوض آنها وظيفه دارند با هم همكاري كنند تا يك برند را به حالت يكپارچه تر سوق دهند تا نه تنها در تحول داخلي يك شركت بلكه در تجربه مشتري حاصل از آن نيز منعكس شوند.


هنگامي كه سازمانها براي رشد مهارتهاي كارمندان خود سرمايه گذاري مي كنند، مشتريان مي توانند از اين مزايا استفاده كنند تا در نهايت بتوانند به برند و نه تنها به يك پيام اعتماد كنند يا دو موضع مخالف را در پيش بگيرد. بازاريابي يكپارچه نه تنها براي نيروي كار بلكه در روابط كلي نام هاي تجاري با مخاطبان خود به عنوان يك تحول ضروري عمل مي كند.


منبع: www.publicrelationstoday.com
۶ سپتامبر ۲۰۱۹


منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)